یادگار دوران ارزانی و فراوانی!

فکر نمی کنم عاشورای امسال،” تکیه ها ” و” هیات های عزاداری” بتوانند قیمه پلو خیر کنند؟

فقط “هیات دولت” ممکنه زورش به گرانی ها برسد!

سوءتفاهم نشود، عکسی را که می بینید، یادگار دوران ارزانی و فراوانی است!

*

من کاری ندارم که آقای روحانی چقدر حقوق می گیره، ولی دلم می خواهد بدانم روضه ای را که در جلسه هیات دولت خواند و اشک وزرا را درآورد جداگانه حساب می کند، یا به قول معروف صلواتی و به خاطر ثوابش خواند؟!

*

آه ای روزگار،

کی فکر می کرد یک وقت پوشک بچه بیاد در صدر اخبار و رهبر مملکت در موردش حرف بزنه؟!

*

پیدا کردن سوزن در انبار کاه، ساده تر از پیداکردن یک خبر خوش در میان خبرهای این دوران است.

*

همه ایرانی ها از دکتر رفتن وحشت دارند. بچه ها از آمپولش و بزرگا از خرجش!

*

هی میگن سیستان و بلوچستان امکانات زندگی ندارد. حتی توی سانفرانسیسکو و شیکاگو هم دانش آموزان این امکان را ندارند که در چنین فضای باز و هوای آزادی بنشینند، از طبیعت لذت ببرند و به سئوالات امتحانی جواب بدهند؟!

*

مهریه به قیمت روز عقد!

کمیسیون اجتماعی مجلس ایران دارد پیشنهادی را بررسی می کند که ببیند پرداخت مهریه با “سکه به قیمت روز عقد” برای عروس خانم ها صرف می کند یا نه؟

خانم ها میگن برای ما نه ، اما برای آقایون تا دلت بخواد!

حاجی پنجاه سال پیش که آه نداشت با ناله سودا کنه، با مهریه پنج تا سکه، با یک دختر ترگل ورگل ازدواج کرده و سالها لذتش را برده.

حالا که با احتکار پوشک بچه میلیاردر شده، ۲۵۰ تا یک تومنی که پول یک بسته آدامس خروس نشانه، میذاره کف دست دختره که حالا برای خودش پیرزنی شده لق لقو، میگه بیا ننه جون، اینهم مهرت. سکه روز عقدمون بود ۴۰ تومن، باهات ۵۰ تومن حساب کردم که توی این خرید و فروش ! یک کمی هم استفاده کرده باشی…

*

یک زمانی دویست سیصد سال طول می کشید تا یک چیزی تاریخی بشه، الان تاریخی شدن، دو سه ماه بیشتر طول نمی کشه …دلار جهانگیری نمونه اش، چشم هم گذاشتیم به تاریخ پیوست و فراموش شد!

*

می گفت روضه ماهانه منزل مان را که قطع کردم، روضه خان محل به محض اینکه توی کوچه چشمش افتاد به من، شروع کرد به نصیحت و به حالت گله و اعتراض گفت جوان ، فکر بهشت و دوزخ و دنیای دیگرت هم باش.

نخواستم بگم بی کارم و بی پول گفتم زنم دیگه حوصله شو نداره … گفت امروز نماز مغرب و عشا را که خواند و شام را که خوردید، بنشین برایش از نعمات آن دنیا، لذت های بهشت و عذاب جهنم بگو و به راه راست هدایتش کن.

گفتم حاجی، زن من دیگه نماز نمی خونه.

با حیرتی ساختگی پرسید برای چی؟ جواب دادم که لج کرده و میگه هروقت خودت خوندی، منهم می خونم!

*

هر روز یک امکان جدید!

*

تاثیر آب و هوا در اقتصاد خانواده 

در زندگی یک فعل و انفعالاتی صورت می گیرد که کسی نمی داند چگونه پیش می آید و اتفاق می افتد؟

مثلا هرکی رئیس جمهور میشه، میگه هدف من بهبود وضع زندگی اقشارکم درآمد و اقتصاد جامعه است، اما گمانم به خاطرگرد و خاکی که توی هوا هست و آدم نمی تونه اطرافش را خوب ببینه، این بهبود میره اونجائی که نباید بره …!

یعنی وضع پردرآمدها از اونی که هست بهتر میشه و وضع کم درآمدها از اونی که هست بدتر!

*

بعضی ها می پرسند چرا اینقدر جوک کم شده؟

زندگی مون به اندازه کافی خنده دار هست، جوک می خواهید چیکار؟!

*

هشت نفر و خرده ای میشه چند نفر؟!

برابر آماری که دویچه وله منتشرکرده بود ؛ از سال ۲۰۱۱ که فرار مردم جنگ زده سوری به اروپا آغاز شد، کشورهای ثروتمند عرب نیز به کمک هم زبانان و مسلمانان فراری شتافتند و ظرف ۴ سال، یعنی تا سال ۲۰۱۵، جمعن سی و سه نفر از این پناهندگان درمانده را پذیرفتند. یعنی سالی هشت نفر و خرده ای. خیلیه والا!

*

آدم نمی فهمه چرا از میلیون ها پناهنده ای که به اروپا سرازیر شدند، هیچ کس درخواست رفتن به مسکو را نکرد …در حالی که روسیه هم همه جور امکانی داره، پوتین هم پسر خیلی خوبیه!

*

خانمه واسه شوهرش نوشت عزیزم کی میایی که ناهار را حاضرکنم؟

آقاهه جواب داد: عزیزمش دیگه واسه چیه؟ بازم کفش و لباسی می خواهی؟!

*

اینکه جمعه ها دلار را گرانترش نمی کنند، قشنگ نیست.

یه سرویس کشیک بذارین بابا !

*

میگن با یک دست نمیشه دو تا هندوانه برداشت ولی ادیسون لامصب ۱۶ تا هندوانه برداشت!

اختراع برق که چیزی نیست، ده ها وسیله برقی ساخت و همینطورکه از این اتاق به آن اتاق می دوید و یک وسیله جدید اختراع می کرد، حواسش به حجاب زن های ایران هم بود. بعید نیست چادر مشکی هم کار ادیسون باشه؟!

*

پدران جسمانی!

پدران روحانی، به جسم بیشتر از روح توجه داشته اند!

یک گزارش کلیسای کاتولیک در آلمان که به رسانه‌ها درز کرده، حاکی از آن است که کشیش‌های کاتولیک در این کشور، بین سال‌های ۱۹۴۶ تا ۲۰۱۴، بیش از ۳۶۰۰ کودک را مورد آزار جنسی قرار داده‌اند. بی بی سی

*

ساعت ۱۱ صبح تلفن کردم حال دوستی را بپرسم، به شوخی پرسیدم: خواب نبودی که ایشالا؟

جواب داد ساعت ۱۱ صبح چه وقت خوابه؟

گفتم منظورم خواب غفلتی است که ما ایرانی ها هزاران سال است مشغول لذت بردن ازآنیم.

*

آهای تاریخ نویس،

به خاطرحفظ آبروی ما، هیچی در مورد مردم این دوران ننویس.

فرض کن نه خانی آمده، نه خانی رفته!

*

اگرآلمانی بلد باشید، از دیدن این تابلو کلی می خندید.

از بس تروریست و مظنون زیاد شده، مادرمرده تابلوئی دست گرفته که رویش نوشته: من ساکن همینجام، دارم سریع میرم تا فروشگاه ا د کا و برگردم !

*

الان بهترین فرصته که پزشکا و روانپزشکا دست به دست هم بدهند و به نوزادا حالی کنن که بی انصاف ها، پمپرز نیست، اگر هم پیدا بشه آنقدر گرونه که کسی قدرت خریدش را نداره. جلوی خودتونو بگیرین!

و یک شعر از مجید مرسلی در همین زمینه:

پسرم جیش نکن !

دل بابای ستمدیده خود ریش نکن

پسرم جیش نکن!

خاطرم را نچزان، مملوی تشویش نکن

پسرم جیش نکن!

من از این قیمت پوشک ز جهان سیر شدم

چون زمین گیر شدم

جُور این دوره زیاد است، تو هم بیش نکن

پسرم جیش نکن!

یاد باد آنکه مرا پول و تو را پوشک بود

غم در این خانه نبود

پدرت مات شده، پس تو دگر کیش نکن

پسرم جیش نکن!

من از این وضع که پیش آمده وحشت دارم

کاملا بیزارم

مرگ ِمن روح مرا این همه تخدیش نکن

پسرم جیش نکن!

من گرفتار در این موج گرانی شده ام

عصبانی شده ام

جیب‌هایم پُرِ خالیست تو تفتیش نکن

پسرم جیش نکن!

قیمت پوشک تو چون که نجومی شده است

کمرم را بشکست

به نگاهت به تن خسته من نیش نکن

پسرم جیش نکن!

شیر بودم من از این پیش ولیکن حالا

رفته ام رو به فنا

تو نزن طعنه و چون گربه مرا پیش نکن

پسرم جیش نکن!

پسرم لطف کن و این همه هی آب نخور

بیخودی تاب نخور

اینچنین جور و ستم بر پدر خویش نکن

پسرم جیش نکن!

به سر و صورت من مشت بزن جیغ بکش

به تنم تیغ بکش

پسرم رحم به بابا بکن و جیش نکن

خواهشاَ جیش نکن !