اولین همایش زنان پیشگام ایرانی کانادایی کانون رهبری یارا، روز شنبه ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۸، در مرکز اسماعیلی موزه ی آقاخان با نظم و دقت فراوان و بسیار حرفه ای و با کیفیتی درخورِ محتوای برنامه و در سه بخش، شامل دو پنل و یک مصاحبه ی ویژه، برگزار شد. افتتاحیه سر ساعت ۹:۳۰ صبح با کلام دلنشین خانم شبنم رضایی آغاز شد. او همان ابتدا با اشاره به جنبش #metoo و اهمیت ایستادگی و شهامت زنان و مردان در عرصه ی حساس کنونی،  از اهمیت حضور مردان با آنچه “مردانگی مثبت” نامیده شد، سخن گفت و از مردان بسیار اندک ولی موثر در سالن تشکر کرد و به این امر تاکید ویژه داشت که موضوعات زنان، اعم از موفقیت ها و چالش ها، به راستی زنانه نیست و برای بهبود اوضاع و پیشبرد دنیا به سمتی که برابر، زنانه و مردانه، باشد و در آن جنسیت بر موفقیت سایه نیاندازد، باید مردان مشارکت فعال تری در مسائل حوزه ی زنان داشته باشند. شاید یکی از بهترین عبارت های شروعی این کنفرانس این بود که برای فمینیست بودن لازم نیست حتما زن باشیم و این مطلب اشارتی بود به اعضای مرد هیئت مدیره آقایان شهرام تابع محمدی و مهرداد آرین نژاد که با حضورشان در کانون یارا کوششی به درستی و رو به سوی تعالی را در جامعه ی ایرانی شروع کرده اند.

سپس خانم ها آتوسا مهدویان و پرنا ثابت استفنسون هرکدام به شیوه ی خود به مهمانان خوش آمد گفتند و در نهایت افتتاحیه با سخنان زیبا و امیدبخش خانم رتنا امیدوار به پایان رسید. رتنا امیدوار ضمن صحبت هایش تاکید کرد که قدرت جمعی بسیار نیرومندتر از قدرت فردی است. او همگان را تشویق به سرمایه گذاری انسانی و برقراری روابط درست در جهت کمک و تعالی کرد.

بلافاصله بعد از مراسم افتتاحیه، پنل اول برنامه با عنوان “درس هایی از افراد قوی” با حضور سخنرانان مهمان خانم ها فریبا اندرسون، نیلی فغانی، نیلوفر رضایی برون، رکسانا توانا، آغاز شد. خانم رزیتا معظمی فرهانی گرداننده این پنل بود. در این پنل هرکدام از این افراد از تجربه های شخصی شان در راهی که به سوی موفقیت آمده اند گفتند و دوباره هرکدام بر این مهم صحه گذاشتند که نیروی جمعی بسیار قدرتمندتر از نیروی فردی است. هرکدام از این زنان داستان های شخصی شان را به زیبایی با حاضران به اشتراک گذاشتند، داستان هایی بسیار موثر و امیدبخش که هرکدام نشان می داد این افراد چگونه به شناختی واقعی از خودشان دست یافته اند و بدون ترس از تابوهای جنسیتی در مسیر رهبری و موفقیت گام نهاده و بدون تاثیر گرفتن از دنیای خشن مردانه و بدون اینکه مرعوب ترس های درونی ذاتی و اجتناب ناپذیر شوند به مرتبه ای رسیده اند که می توانند یاریگر دیگران باشند.

در ساعت ۱۱ و بعد از پایان پنل اول حاضران به صرف ناهار دعوت شدند که تا ساعت ۱۲ ظهر ادامه پیدا کرد و طی آن به خوبی از مهمانان پذیرایی شد.

بلافاصله بعد از ناهار مصاحبه ی جذاب و شنیدنی خانم مهرانگیز کار آغاز شد که خانم رودی بختیار برای این مصاحبه راه درازی را آمده بود. مهرانگیز کار با صبوری و متانت از تجربه های شخصی اش در ایران و خارج از ایران و از خاطره ی هولناک مرگ همسرش و ظلمی که بر خانواده اش رفته بود سخن گفت و با شهامت ابراز داشت، در راهی که آمده بارها  شکسته و ناامید شده است، اما تسلیم نشده و از حرکت باز نایستاده است و دنیا امیدش را ناامید نکرده است. {به نظر من چه خوب که لازم نیست حتما برای موفقیت شکست خوردن را منکر شویم، شاید باید بپذیریم و هر بار با نیروی جدیدی بلند شویم.} در نهایت پنل آخر با حضور شرکت کنندگان خانم ها ماریا صبای مقدم، مرجان هورست احساسی، مهرک مهرور و نیما مشعوف و با گردانندگی خانم سمیرا محی الدین برگزار شد.

سمیرا محی الدین با تسلط بر کلام و هوشمندی سئوال های خوب پرسید و جواب های خوب شنید. این پنل با نام “رهبری با اصالت” با توضیح این مطلب آغاز شد که اصالت چیست و چگونه می توان اصیل بود و با اصالت رهبری کرد. هرکدام از سخنرانان در توضیح این مطلب داستانی شخصی از زندگی شان گفتند و به زیبایی نشان دادند که اصالت از درون است و متر و معیار دقیقش آن چیزی است که در پی اش اتفاق می افتد و اثری است که این رهبری بر انسان ها می گذارد. سمیرا محی الدین سئوالی در پایان برنامه پرسید که دغدغه بسیاری از حاضران بود. سئوال چنین مطرح شد؛ یاریگر شما چه کسی بوده است و چه کسی شما را به اینجا رسانده است؟

این سئوال و پاسخ های سخنرانان مرا به این فکر فرو برد که به راستی یاریگر زنان کیست؟ یاریگر زنانی که عادی اند و با مشکلات زیادی آن بیرون دست و پنجه نرم می کنند و شاید نتوانند هزینه ی شرکت در این کنفرانس ها را پرداخت کنند؛ زنانی معمولی با مشکلات معمولی و توانایی های معمولی که شاید اگر دست یاری برای شان دراز شود بتوانند در این دنیا،که زن ها باید با تلاش نشان دهند جزو اقلیت نیستند و برای حضورشان بسیاری تابوها را شکسته اند، تغییرات شگرفی ایجاد کنند.

بعد از پایان یافتن کنفرانس با برخی از مهمانان مصاحبه ی کوتاهی کردم و از آنها خواستم یک نکته مثبت را که از این کنفرانس با خود به خانه می برند برای من بازگو کنند. اغلب افراد به من گفتند احساس می کنند تنها نیستند و سازمانی را یافته اند که می توانند به آن اعتماد کرده و در آن روابط خوبی برای خودشان ایجاد کنند.

یکی از حاضران گفت تصورش از جامعه ی ایرانی کاملا تغییر کرده است و دیگر دلش نمی خواهد مانند قبل از این جامعه دوری کند. برخی از انرژی مثبت حاضر و ارتباطی که با سخنرانان برقرار کرده بودند گفتند.

تمامی این پاسخ ها به یک جمع بندی واحد می رسد؛ زنان، زنان ایرانی، سالها بار درد مشترکی را با خود حمل کرده اند؛ درد جنگیدن برای معمولی ترین نیازهای انسانی شان و فهمیده شدن و تایید و برابری. دیدن این که می توان بندها را گسیخت. دیدن کسانی که تابوها را شکسته اند بسیار امیدوارکننده و الهام بخش است، اما احساس این که می توان دست یاری کسانی را گرفت که در مسند قدرت هستند و حس خوب کمک داشتن، حاضران را با این امید روانه ی خانه کرد که ای کاش “یارا” با موفقیت به راهش ادامه دهد و جدا از دنیای تجاری دست یاری بشود برای هر آن که می خواهد رشد کند اما با محدودیت های بسیاری مواجه است.

عکس ها از Event Graphers
عکس خانم مهرانگیز کار از آزاده داودی