روز ۷ دیماه سال ۱۳۹۶، حکومت اسلامی چشمان وحشتزده اش را به قیام سراسری تهیدستان باز کرد. خیزش پابرهنگان از مشهد، شهر گردن کلفت ترین آیت الله – سرمایه دارها، شهر مقدس بزرگترین حرم و مهمترین امامزاده، شهر سازماندهی فحشا به دست عمامه به سرها شروع شد و به سرعت برق به قریب صد شهر در سراسر ایران گسترش پیدا کرد.

قیام دیماه به قیام تهیدستان مشهور شد. این قیام در متن اعتراضات و اعتصابات وسیع کارگری در مراکز بزرگی مانند هپکو و آذرآب،گروه فولاد ملی اهواز و نیشکر هفت تپه و پتروشیمی ها و صدها مرکز کارگری دیگر شکل گرفت و خود در گسترش بعدی اعتراضات و اعتصابات کارگری نقش ایفا کرد.

قبل از قیام دیماه کارگران هپکو و آذرآب در یک حرکت اعتراضی متحدانه در اراک راه پیمایی کرده بودند. این اعتراض آنچنان قدرتمند بود که فرمانده نظامی استان و سایر مقامات استان را مجبور کرد در صدا و سیمای جمهوری اسلامی از کارگران به خاطر برخورد سرکوبگرانه نیروهای انتظامی عذرخواهی کنند. قبل از آن محکومیت ۱۷ کارگر معدن طلای آق دره به زندان و شلاق زدن آنها بر اساس حکم سیستم قضایی حکومت، اعتراض وسیعی را دامن زده بود. در این سالها حکومت چندین مانور سرکوب جنبش کارگری را در خیابانها به اجرا گذاشت که نشانه رشد سریع جنبش کارگری و وحشت حکومت بود.

در خیزش دیماه که در صد شهر کشور و با حضور چندصد هزار نفر از مردم معترض صورت گرفت، نیروهای سرکوب حکومت به سرعت اعتراضات را به خشونت کشاندند تا جلوی حضور میلیونی مردم را بگیرند. در قیام دیماه، بیش از ۶۰  حوزه علمیه و دفتر امام جمعه و تعداد قابل توجهی از مراکز بسیج به آتش کشیده شدند، به دکل های تلویزیون در برخی شهرها حمله شد و تعداد زیادی از خودروها و موتورهای سرکوبگران نیز به آتش کشیده شد. مردم با شعارهای مرگ بر خامنه ای،‌ مرگ بر جمهوری اسلامی، اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا، صدا و سیمای ما ننگ ما، مرگ بر دیکتاتور، جمهوری اسلامی نمی خوایم و با شعارهایی علیه فساد و دزدی مقامات و آیت الله ها و دخالت جمهوری اسلامی در سوریه و سایر کشورهای منطقه نفرتشان را علیه حکومت اسلامی اعلام کردند و خواهان سرنگونی آن شدند.

یک شعار دیگر که به دنبال این خیزش در اعتراضات مختلف سر داده می شود بسیار جالب است: دروغ میگن دشمن ما آمریکا است دشمن ما همینجا است، که نشان می دهد مردم برای ۴۰ سال تبلیغات حکومت که ریشه همه مشکلات را آمریکا معرفی می کند تا خود را تبرئه کند تره خرد نمی کنند.

این خیزش با دستگیری حداقل ۵۰۰۰ نفر از فعالان و به قتل رساندن تعدادی از معترضان موقتا فروکش کرد، اما جامعه وارد فاز تازه ای شد و به دنبال آن اعتراضات و اعتصابات وسیعی بدون وقفه شروع شد.

یکی از برجسته ترین مشخصه های قیام ۹۶ این بود که به فرصت طلبان ملی اسلامی مغضوب دستگاه ولایت فقیه کوچکترین فرجه ای برای ابراز وجود سیاسی نداد. در خیزش دیماه ۹۶ اثری از “رای من کو”، اثری از حمایت از اصلاح طلبی و اصلاح طلبان و اثری از هیچگونه شعاری که حتی به طور مبهم اسلامی باشد نبود. برعکس با شعار “اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا”، نقطه پایانی بر گفتمان اصلاح طلبی گذاشتند.

اشکال اعتراضی

خیزش دیماه از نظر اشکال اعتراضی هم یک نقطه عطف سیاسی بود. تعرض به مراکز نظامی وسیاسی رژیم و مقابله با نیروهای سرکوب یک ویژگی مهم این خیزش بود. مردم با جسارت و شجاعت با یورش نیروهای انتظامی و سپاه و بسیج مقابله کردند؛همچنانکه قبلا ذکر شد بیش از ۶۰ دفتر امام جمعه و حوزه علمیه را به آتش کشیدند و به دکلهای صدا و سیما حمله کردند و به این اعتبار با سه رکن مهم حکومتی یعنی نهادهای مذهبی حکومتی، رسانه های حکومت و نیروهای سرکوب مقابله کردند.

هیچ چیزی به اندازه واکنش خامنه ای هم قدرت این قیام و هم استیصال و درماندگی رژیم را نشان نمیدهد. ولی فقیه که ظاهرا سمبل اقتدار حکومت اسلامی است آنچنان در مقابل قدرت این قیام سرگیجه گرفته بود که اول گفت: حرفهایی دارد که در وقتش با “مردم عزیز” خواهد گفت! بعداز اینکه معلوم شد از یورش مردم فعلا نجات پیدا کرده است گفت اعتراضات را یک دولت خر پول راه انداخته است! بعد گفت دشمنان ایران متحد شده اند تا برای نظام مشکل درست کنند و بالاخره در مقابل مردمی که با شعار “خامنه ای حیا کن، مملکتو رها کن” بپاخاسته بودند، به چاپلوسی افتاد که”حتی ممکن است کسی از شخص حقیر انتقاد کند” و”در زمینه عدالت باید از مردم و خدا عذرخواهی کنیم”! دیر نیست روزی که خامنه ای در مقابل قیام قدرتمندتر مردم مجبور خواهد شد اعلام کند: “صدای انقلاب شما را شنیدم”. اما تجربه نشان داده است که حاکمان زمانی صدای انقلاب مردم را میشنوند که انقلاب عزم کرده است بساطشان را تماما جارو کند.

قیام دیماه شکست نخورد اما پیروز هم نشد. قیام دیماه نیمه تمام ماند اما نیمه تمام رها نشد. همه اتفاقات سیاسی بعد از آن گواه این حقیقت است که شبح آن قیام بالای سر حکومت اسلامی میچرخد، قصد بازگشت دارد تا کاری را که جسورانه شروع کرده بود به پایان برساند.حتی بسیاری از مقامات حکومتی هم اعتراف کردند که طوفان های سهمگین تر در راه است.

در پایین به اتفاقاتیکه حاکی از ادامه مبارزه با جهموری اسلامی است اشاره خواهیم کرد. اما اول چند کلمه درباره اتفاق قابل توجهی بگوییم که در متن قیام دیماه رخ داد.

“دختران خیابان انقلاب”

هفت دیماه، فقط  روز عصیان تهیدستان نبود. روز اعتراضی نمادین به چهل سال آپارتاید جنسی و زن ستیزی حاکمیت هم بود. زنی بر بالای سکویی در خیابان انقلاب ایستاد، حجابش را بر بالای چوبی پرچم کرد، آنرا در هوا چرخاند و علیه حجاب اجباری اعتراض کرد. حرکت دختر خیابان انقلاب از دل میلیونها زن، میلیونها انسان منزجر از تبعیض علیه زنان برمیخاست و بر دل میلیونها زن و مرد خواهان برابری زن و مرد نشست. “دختر خیابان انقلاب” فورا تکثیر شد و “دختران خیابان انقلاب”متولد شدند. و به این ترتیب مقاومت و مقابله تعطیل ناپذیر زنان علیه حکومت زن ستیز اسلامی در متن قیام ۹۶ چهره و چرخش تازه ای به خود گرفت.

حرکت “دختران خیابان انقلاب” ادامه تظاهرات باشکوه ۱۷ اسفند  ۱۳۵۷(روز جهانی زن) بود. این اعتراض در واکنش به اولین تعرض حکومت نوپای اسلامی به حقوق زنان بود. یک روز قبل از روز جهانی زن خمینی اعلام کرده بود که زنان باید در محل کار حجاب اسلامی داشته باشند. در پاسخ به این تعرض به حقوق زنان، هزاران زن در خیابانهای تهران به تظاهراتی با شکوه دست زدند که در آن شعار می دادند “آزادی جهانی است، نه شرقی است نه غربی است”، “ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم”.

اگر این تظاهرات تلاشی برای جلوگیری از تثبیت یک حکومت ضد زن بود؛ حرکت اعتراضی”دختران خیابان انقلاب” فرازی تازه از مقاومت و مبارزه تعطیل ناپذیر زنان در مقطع فروپاشی این حکومت و برای پایان دادن به حیاتشبود. مقاومت و مبارزه ای که در هیچ لحظه از از حیات حکومت اسلامی تعطیل نشده است و همچنان ادامه دارد.

ادامه اعتراضات

بعد از قیام ۹۶ رسانه هایی مانند بی سی سی فارسی و انواع رسانه های کمپ ملی اسلامی ها کمپین شنیعی راه انداختند که اعلام کنند که اوضاع آرام است، اما اعتراضات مردم در اشکال مختلف ادامه پیدا کرد و همچنان ادامه دارد به این دلیل ساده که همه شرایطی که به آن قیام منجر شد همچنان سرجایشان هستند. اعتصابات سراسری کارگران راه آهن و گسترش وسیع اعتصابات کارگری، اعتصابات سراسری و قدرتمند صدها هزار راننده کامیون، اعتراضات قدرتمند کشاورزان اصفهان، شورش در کازرون، اعتراض گسترده به بی آبی در شهرهای خوزستان، اعتراضات مالباختگان که اندوخته شان  را موسسات بانکی رسمی و انواع نهادهای مالی که توسط باندهای حکومتی راه افتاده است بالا کشیده اند، خیزش مرداد ۱۳۹۷ و بالاخره اعتصاب سراسری در کردستان جلوه های متنوع ادامه مصاف مردم برای سرنگونی حکومت اسلامی است.

اعتراض به کمبود آب، اعتراض به حاکمیت اسلامی!

هنوز سران نظام از شعارهای ضد حکومتی قیام دی ماه خواب راحت نداشتند که اسفند ماه هزاران کشاورز در اصفهان در اعتراض به بی آبی و دزدی و چپاول به خیابانها ریختند. کشاورزان علیرغم تمام تلاشهای سرکوبگرانه حکومت مبارزه شان را به اشکال مختلف ادامه دادند. اعتراض کشاورزان حتی به مقابل نماز جمعه کشید و صحنه ای بسیار سمبلیک خلق کرد. کشاورزان معترض هنگام خطابه امام جمعه پشت به قبله و امام جمعه کرده و شعار “پشت به دشمن، رو به میهن” سر دادند و اعلام کردند: “تکلیف آب روشن شه، نماز جمعه شروع شه”. (قبلا امام جمعه خطاب به کشاورزان بیشرمانه گفته بود که “خداوند صدای ناله کشاورزان را خواهد شنید و با بارش رحمت الهی شما را سیراب خواهد کرد”!) شعارهای کشاورزان نیز حکومت و نیروهای سرکوب و مقاماتش را به چالش می کشید و سیاسی بود.

اعتراض به کمبود آب آشامیدنی و شوری آب یکی از محورهای اعتراض مردم در ماه های گذشته بوده است. مردم خشمگین خرمشهر در مقابل مسجد جامع تجمع کردند و با شعار “حیا کن حیا کن، خرمشهر را رها کن” به فرماندار اعتراض کردند. مردم وقتی فرماندار خواست در میان مردم ظاهر شود با فریاد کوبنده  “مسئول بی لیاقت نمیخوایم نمیخوایم” از این مقام حکومتی استقبال کردند.در فاصله کوتاهی مردم معترض در آبادان، اهواز، بندر ماهشهر، سربندر، خورموسی، کوت عبدالله و برخی دیگر از نواحی خوزستان در همبستگی با اعتراضات خرمشهر به خیابانها ریختند. در شهرهای دیگری مانند برازجان نیز در رابطه با بی آبی اعتراضات متعددی شکل گرفت.

شورش در کازرون

چهار ماه از قیام دیماه نگذشته بود که در اردیبهشت ۱۳۹۷ کازرون به پاخاست. بهانه شورش؟ تلاش “نماینده” کازرون در مجلس اسلامی برای تقسیم این شهر و ایجاد یک شهر دیگر.

مردم به سرعت فهمیدند که این اتفاق کشمکشباندهای درون حکومتی برای بالا کشیدن پول و ثروت این جامعه به نفع خودشان است که توسط  نماینده اسلامی مجلس اسلامی و در کشمشکش با باندهای جناح دیگر پیش میرود. مردم بر متن این باندبازیهای درون حکومتی علیه همه این باندها  به میدان آمدند. علیه امام جمعه و صدا و سیما و و دادستان و مهمتر از همه علیه خامنه ای شعار دادند. در مقابلِ نیروهای سرکوب نه تنها مقاومت جانانه ای کردند، بلکه در مقابل نیروهای انتظامی سنگر بستند، خودروهای نیروهای انتظامی را به آتش کشیدند و به بانکها و پایگاه بسیج حمله کردند.

در خیزش کازرون مردم معترض با شعارهایشان به روشنی اعلام کردند که قیام ۹۶ پایان نیافته است. برای مثال: “این آخرین پیام است، ملت کازرونی آماده قیام است”؛”دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست”؛ “وای به روزی که مسلح شویم”؛ این شعارها را مردم معترض در محل نماز جمعه در مقابل امام جمعه ای اعلام کردند که قبلا علیه اش شعار داده بودند: “امام جمعه بی عرضه، استعفا، استعفا”.

خیزش در کازرون کل جنبش سرنگونی را از یک نظر یک گام دیگر به جلو برد. در خیزش کازرون مردم معترض در مقابل تاکتیک دستگیری معترضان دیگر به مطالبه آزادی دستگیر شدگان اکتفا نکردند، بلکه تاکتیک تعرض برای آزادی دستگیر شدگان را در پیش گرفتند. به مرکز بازداشت شدگان برای آزادی دستگیر شدگان حمله کردند تا راسا همرزمان اسیرشان را آزاد کنند.

خیزش مرداد ۱۳۹۷

کاهش سریع و پنچ برابر ارزش ریال، یعنی عملا افزایش ۵ برابر هزینه زندگی مردم فورا به سلسله دیگری از اعتراضات خیابانی منجر شد. ۹ مرداد تظاهرات خیابانی از اصفهان و کرج شروع شد و به سرعت به  شهرهای مختلف مثل شیراز، رشت، تهران، قزوین، زنجان، ساری، مشهد، کرمانشاه، همدان، قرچک، اهواز، ارومیه و قم سرایت کرد.  اعتراضات مرداد از هر نظر ادامه قیام دیماه بود. شعارهای سرنگونی طلبانه و اشکال اعتراضیش گواه این حقیقت است.

علم الهدی امام جمعه مشهد و نماینده خامنه ای  و یکی از گردن کلفت ترین سرمایه داران اسلامی مردم را نصیحت کرد که مردم نباید به خاطر “پایین افتادن شکم” مقابل نظام بایستند و اعتراض مردم را “توطئه خارجی” قلمداد کرد. محمد خاتمی سردسته “معنوی” صف در هم شکسته اصلاح طلبان از مردم عذرخواهی کرد، اما حرکت مردم را دستمایه توطئه برای ایجاد جنگ روانی علیه جمهوری اسلامیش خواند و البته به خودش و ولی فقیهش دلداری داد که “فروپاشی نظام اتفاق نخواهد افتاد”. (کدام حکومت قبل از سقوطش، سقوطش را قبول کرده است که جمهوری اسلامی آخرینش باشد؟) و بالاخره حسن روحانی تظاهرات دهها هزارمعترض در قریب صد شهر را “ناچیز” قلمداد کرد و از آن به عنوان “اغتشاش” و “توطئه خارجی” نام برد که برای ایجاد جنگ روانی علیه حکومت اسلامی راه انداخته اند!

در خیزش مرداد ضدیت با نهادهای مذهبی حتی قویتر از گذشته ابراز شد.  در کرج نه تنها موتورهای یگانهای ویژه را به آتش کشیدند بلکه به حوزه علمیه حمله کردند و طلبه ها را فراری دادند. در بروجرد دفتر امام جمعه را به آتش کشیدند و امام جمعه به اراک فرار کرد.

اعتراض زندانیان سیاسی از درون زندان های جمهوری اسلامی یکی از برجسته ترین جلوه های این حقیقت سیاسی است که این حکومت علیرغم ابعاد دهشتناک آدمکشی هایش هرگز نتوانسته است اختناق را بر مردم حاکم کند. در جریان خیزش مرداد ماه این حقیقت حتی برجسته تر جلوه کرد. در زندان رجایی شهر این شعارها توسط زندانیان داده شد: مرگ برخامنه ای؛ مرگ بر سپاه؛ یا مرگ یا آزادی؛ تا دیکتاتور روکاره، قیام ادامه داره؛ درود بر آزادی.

مقابله زنان با آپارتاید جنسی حکومت اسلامی همیشه در جریان بوده است. در خیزش مرداد این نقش زنان ابعاد تازه ای به خود گرفت. در شاهین شهر اصفهان زنان سازمانده تظاهرات بودند. در صادقیه تهران یک زن بدون حجاب شجاعانه علیه حکومت سخنرانی کرد و به مردم فراخوان داد به پاخیزند و اعتراض کنند.

به موازات این خیزش سیاسی علیه حکومت، معلمان شاغل و بازنشسته استان خوزستان در مقابل آموزش و پرورش فیش های حقوقیشان را آتش زدند و اعلام کردند “نه به شکاف طبقاتی وتبعیض و بیعدالتی”، “اگر پول نیست برای همه و اگر هست برای همه”. این شعارهای معلمان مضمون طبقاتی مردم بپاخاسته علیه حکومت را به وضوح نشان میداد.

جنبش قدرتمند کارگری

جنبش کارگری در سالهای گذشته بسرعت رشد کرده است. اعتصاباتی که اخبارشان منتشر شده و خود رسانه های رسمی هم اعتراف کرده اند بالای هزار اعتصاب کارگری در سال بوده است. آمار واقعی چندهزار اعتصاب سالانه در سالهای گذشته بوده است. این اعتصابات اکثرا با تجمع کارگران در مقابل مراکز حکومتی همراه است و در بسیاری از تجمعات خانواده های کارگران نیز شرکت میکنند که وزن تازه ای به جنبش کارگری داده و به جنبش کارگری هویت تازه ای داده و انعکاس وسیعتری در رسانه ها را به دنبال داشته است.

کارگران هم پیش از قیام دیماه، هم در جریان آن و هم بعد از آن دائم و در ابعاد گسترده ای در اعتصاب و اعتراض بوده اند.

قریب یکسال و نیمپیش از قیام دیماه، کارگران ایران ترانسفو در زنجان یکی از سازمانیافته ترین، باشکوهترین و رزمنده ترین اعتصابات و اعتراضات کارگری را پیش برده بودند.ویدیو کلیپ های این اعتراض که در میدیای اجتماعی منظما منتشر میشد نشانگر سطح بالایی از عزم و اراده کارگران علیه کارفرمایان و حکومت اسلامی بود.

کارگران هپکو و آذرآب در اراک در طول سال ۹۶ درگیر مبارزه ای رزمنده با کارفرما و نهادهای دولتی بودند، آنها بارها متحدانه و همراه با خانواده هایشان در شهر اراک با سرود “زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی” راه پیمایی کرده و در مقابل فرمانداری و استانداری تجمعات اعتراضی قدرتمندی را پیش برده بودند. آنها در مقابل حمله وحشیانه گارد ضد شورش با شعار “مزدور برو گمشو” مقاومت کرده  بودند.

۵۰۰۰ کارگر نیشکر هفت تپه و ۳۵۰۰ کارگر فولاد ملی اهواز نیز مبارزات طولانی مدت و سرسختانه ای را در ماه های گذشته به پیش برده اند.

کارگران نیشکر هفت تپه علاوه بر اعتصاب و دست از کار کشیدن، برای پیشبرد مبارزه شان به اشکال تعرضی تری دست زدند. کارخانه را اشغال و از ورود نیشکر و خروج شکرجلوگیری کردند، همراه با خانواده هایشان در شهر راه پیمایی کردند؛ رهبرانشان را تا دادگاه های ضد کارگری حکومت همراهی کردند و برای آزادی آنها  اعتصاب و اعتراض با شعار “کارگر زندانی آزاد باید گردد” راه انداختند و بالاخره تا تهدید کارفرما و دولت برای کنترل کارخانه توسط خودشان پیش رفتند: اسماعیل بخشی نماینده کارگران در سخنرانی کوبنده اش اعلام کرد: “مدیران تا جمعه مهلت دارند و اگر به خواسته های ما، یعنی پرداخت فوری حقوق و وضعیت قراردادهایمان رسیدگی نشود، روی صندلی مدیریت می نشینیم ومدیریت می کنیم. ما کارخانه راپس می گیریم”. کارگران هفت تپه در ادامه مبارزات متحدانه و قدرتمند خود شورای خود را درست کردند که آنها را در موقعیت بسیار قویتری برای پیش بردن سازمانیافته تر اعتصابات و اعتراضاتشان قرار داده است. جمهوری اسلامی صدها کارگر اعتصابی را در یکسال گذشته دستگیر کرده و برای آنها پرونده سازی کرده است، اما کارگران با خواست آزادی فوری همکارانشان به تجمعات خود ادامه داده اند.

اعتراض بازنشستگان یکی از بزرگترین، قدرتمندترین، سازمانیافته ترین اعتراضات علیه طبقه حاکم اسلامی در ایران است. در ماه اسفند همین سال جمعیت بزرگی از بازنشستگان کشوری، لشکری، فولاد، تامین اجتماعی در مقابل مجلس اسلامی دست به اعتراض زدند. بازنشستگان در مقابل مجلس اسلامی، یکی از اصلیترین نهادهای حاکمیت اسلامی با صدای بلند فریاد زدند: حقوق های نجومی، فلاکت عمومی؛ معیشت، منزلت، سلامت، حق مسلم ماست؛ معلم زندانی، کارگر زندانی آزاد باید گردد؛ زندانی سیاسی آزاد باید گردد؛ تا حق خود نگیریم، از پا نمی نشینیم؛ یه اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه؛ دروغ میگن آمریکاست، دشمن ما همینجاست؛ سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن.

اعتصابها و اعتراض های سراسری معلمان، تجمعات اعتراضیشان در مقابل نهادهای حکومتی از جمله مجلس اسلامی جریان داشته است.درست چهار ماه بعد از قیام بهمن، در اردیبهشت ۹۷  معلمان با مطالبه حقوق بالاتر از خط فقر، آزادی معلمان زندانی، حق تشکل، تحصیل رایگان برای کودکان، رفع هرگونه تبعیض در آموزش و پرورش، بیمه کارآمد، امنیت شغلی برای معلمان حق التدریس و پیش دبستانی و خواست های متعدد دیگر دست به تجمات اعتراضی در مقابل مراکز آموزش و پرورش زدند.

و بالاخره در خرداد ۹۷ اعتصاب و اعتراض سراسری و قدرتمند رانندگان کامیون و کامیونداران آغاز شد که  با وقفه ای برای بار سوم از اول مهر مجددا شروع شده است و تاکنون ۳۰۰ شهر در تمام استانهای کشور را در برگرفته است.

رانندگان کامیون و کامیونداران به افزایش قیمت بیمه‌ها، عوارض اتوبان‌ها، کمیسیون باربری‌ها و هزینه تعمیرات و لوازم یدکی و هزینه دلالان، ناامنی جاده ها و در نظر نگرفتن این شغل به عنوان یک کار زیان آور، گرانی، بیکاری، نداشتن امنیت شغلی، دزدی ها و چپاول ها و تعویق پرداخت حقوقها، و نداشتن حق ایجاد تشکل اعتراض دارند. اعتصابیون خواستار پایان دادن به کل بساط ظلم و نابرابری در جامعه هستند.

با توجه به تعداد بیش از۵۰۰ هزار راننده کامیون و نقش مهم ترانسپورت در کل حیات اقتصادی جامعه، این اعتصاب قدرتمند رژیم را به وحشت انداخته است. تا کنون نه وعده تامین لاستیک و نه دستگیری فعالان اعتصاب نتوانسته است به عزم اعتصابیون کوچکترین لطمه ای بزند. شورای هماهنگی اعتصاب رانندگان کامیون اعلام کرده است که اعتراض آنها فراتر از مشکل لاستیک است و با شعارهای جدیدی مثل “گرانی لاستیک و شهریه مدرسه”، “راننده خسته و معلم ورشکسته”، و همچنین “راننده، کارگر، معلم، اتحاد، اعتصاب” فراخوان عملی به همبستگی داده اند و با موجی از همبستگی از جمله از طرف ناوگانهای مسافربری پاسخ گرفته اند.

یک واقعه مهم دیگر اعتصاب سراسری در کلیه شهرهای استان کردستان و بخش قابل توجهی از استان کرمانشاه در ماه ۲۱ شهریور ۹۷ بود. جمهوری اسلامی روز ۱۷ شهریور سه نفر از زندانیان سیاسی را اعدام کرد و همزمان پایگاه های دو حزب اپوزیسیون مستقر در کردستان عراق را موشک باران کرد تا به خیال خود مردم را مرعوب کند که به اعدام ها اعتراض نکنند. حزب کمونیست کارگری و سایر احزاب اپوزیسیون در کردستان فراخوان اعتصاب عمومی دادند و مردم با دست به زدن به یک اعتصاب سراسری جواب دندان شکنی به حکومت دادند.

اینها فقط بخشی از اعتصابات و اعتراضات است. کارفرمایان، مدیران و نهادهای سرکوب طبقه حاکم به هر وعده و حیله و فریب و چاپلوسی و تهدید و احکام شلاق و بازداشت و زندانی کردن  فعالین و سازماندهندگان اعتصابات و اعتراضات و یورش به اعتصابیون و معترضین با باتوم و گاز اشک آور و گلوله دست برده اند اما همیشه مقاومت بیشتر، اعتصابات و تجمعات و راهپیمایی های بیشتر تحویل گرفته اند.

اعتصاب بزرگ و قدرتمند رانندگان کامیون و اعتصاب سیاسی در کردستان نشانه های روشنی از این واقعیت مهم هستند که علیرغم بگیر و ببندهای هرروزه و دستگیری ۳۰۰ نفر از رانندگان اعتصابی اما دوره مرعوب کردن جامعه به سر رسیده است. این حکومت است که از گسترش سریع اعتراضات و تعرضی شدن و سراسری شدن اعتراضات وحشت کرده است.

 

حکومت اسلامی فرجامی جز سرنگونی ندارد!

جمهوری اسلامی در آستانه ورود به چهلمین سال تولد نحسش است، اما اعتراضات در حال افزایش مردم علیه حکومت، تداوم فزاینده اعتصابات و اعتراضات کارگری، خیزش های شهری متناوب با شعارهای صریح علیه حکومت اسلامی، مطالبات و شعارهای رادیکال و انسانی در همه اعتصابات کارگری و خیزش های شهری حاکی از چشم انداز تیره و تار برای جمهوری اسلامی و در مقابل چشم اندازی سرشار از امیدرهایی از این حکومت توسط جنبش سرنگونی طلبانه رادیکال و انقلابی است.

سران جمهوری اسلامی همیشه با اتکا به دو رکن مذهب به مثابله ایدئولوژی و سرکوب به مثابه ابزار سیاسی تلاش کرده اند سرنگونی حکومتشان را به عقب بیاندازند. رکن مذهب نه تنها خیلی وقت است تماما در هم شکسته است بلکه مدتهاست به یک موج برگشت علیه کل حکومت اسلامی و ایدئولوژی اسلامیش تبدیل شده است. این حقیقت آنچنان روشن است که سران حکومت بارها از سونامی ضدیت با اسلام صحبت کرده اند.

رکن سرکوب که ظاهرا حداقل از نظر خود حکومتیها هنوز تنها راهشان برای عقب انداختن سرنگونیشان است، به همان اندازه ایدئولوژی اسلامی در هم شکسته است. نه تلاش های حکومت برای سرکوب خیزش سال ۸۸ و نه یورش سرکوبگرانه حکومت برای پایان دادن به قیام دیماه ۹۶ و نه توحش لجام گسیخته سرکوبگرانه علیه اعترضات حق طلبانه اقشار مختلف مردم و نه تقلاهای سرکوبگرانه علیه اعتصابات و اعتراضات کارگری نتوانسته است موج  اعتصابات و اعتراضات علیه حکومت با هدف سرنگونی را سد کند و بی تردید نخواهد توانست. آخرین نمونه این ناتوانی این واقعیت است که علیرغم تهدیدها و دستگیری های وسیع رانندگان اعتصابی کامیون، اعتصاب سراسری قدرتمندشان همچنان ادامه دارد.

مقابله با نیروهای سرکوب حکومت توسط کارگران اعتصابی و معترضان و ناتوانی حکومت از مرعوب کردن مردم همه حاکی از این حقیقت است که جنبش برای سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی سر باز ایستادن ندارد. این جنبش تا سرنگونی کامل حکومت اسلامی ادامه خواهد داشت. حتی خود سران حکومت هم بارها عجز و استیصالشان در مقابل عزم مردم برای سرنگونی را به زبان آورده اند. جوادی آملی، یکی از آیت الله های دانه درشت حکومتی بعد از قیام دیماه از خطر شورش های تازه اظهار نگرانی کرد و به صراحت گفت که مردم آنها را به دریا خواهند ریخت و جای فرار هم ندارند. این به خوبی روحیه در هم شکسته سران و مقامات حکومت را نشان میدهد.

از قیام سراسری در دیماه ۹۶ تا اعتصاب سراسری در کردستان، همه لحظات سالهای گذشته و مشخصا نه ماه گذشته نشان از این حقیقت است که نبردی بزرگ و تعطیل ناپذیر توسط طبقه کارگر علیه طبقه حاکم، توسط زنان و جوانان و مردم جان به لب رسیده علیه حکومت اسلامی، نبردی بزرگ میان توحش و انسانیت، نبردی میان گذشته و آینده در جریان است که فقط میتواند – و باید تلاش کنیم – با پیروزی جنبش انقلابی، جنبش برای آزادی، برابری، رفاه و انسانیت به فرجام برسد. ***

۱۴ مهر ۱۳۹۷ – ۶ اکتبر ۲۰۱۸

ebrahimi1917@gmail.com