حکومت اسلامی با شعار رفاه «مستضعفین» بر سر کار آمد، اما در عمل همه ایرانیان را مستضعف کرد

حکومت اسلامی پس از به قدرت رسیدن ۵۳ شرکت عظیم تولیدی – صنعتی را مصادره و صاحب شد و این همانند «قتل های زنجیره ای» اقتصادی بود

برادران لاجوردی اولین سرمایه گذاران و کارآفرینانی بودند که در خاورمیانه برای انجام و توسعه فعالیت های تولیدی خود از کامپیوتر استفاده کردند

اتحادیه اروپا با وعده هایی که داده و می دهد همانند روسیه می خواهد در چالش خود با آمریکا، ایران را

وجه المصالحه قرار دهد

بحث درباره جمهوری، حکومت مشروطه و یا حکومت سلطنتی درگیری هایی است که جز پراکندگی در مبارزه  و اتلاف وقت هیچ ثمری ندارد

این گفت و گو زمانی انجام می شود که از دومین اعتصاب رانندگان کامیون بیش از حدود ۱۷ روز می گذرد و بازاریان بسیاری از شهرها و مناطق ایران هم به این اعتصاب پیوسته اند. گروه قابل توجهی از اقشار و اصناف دیگر هم با انتشار بیانیه هایی حمایت خود را از این اعتصاب همه گیر اعلام کرده اند و حتی اعتصاب رانندگان کامیون در ایران بازتاب جهانی یافته و اتحادیه رانندگان کانادا و آمریکا و اتحادیه رانندگان جهان که شامل سازمانها و اتحادیه های کارکنان حمل و نقلThe International Transport Workers’ Federation (ITF) 149 کشور می شود و مجموعا ۶۷۱ سازمان که ۱۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر عضو آن هستند، و کارکنان حمل و نقل کانادا و آمریکا که یک میلیون و ۴۰۰ هزار عضو دارد هم، از این اعتصاب پشتیبانی کرده اند. از سوی دیگر تحریم های گسترده تر آمریکا علیه حکومت اسلامی هر روز نزدیک تر و نزدیک تر می شود.

بسیاری از تحلیلگران اوضاع سیاسی ایران یکی از راهکارهای فروپاشی جمهوری اسلامی را مبارزات مدنی و در رأس این مبارزات اعتصابات عمومی را موثرترین راه عنوان می کنند. اکنون به نظر می رسد به واقع گسترده شدن اعتصابات و پیوستن روزافزون کارکنان اصناف دیگر به این اعتصاب، دارد می رود که جنبشی بزرگ را شکل بدهد و اینبار چون جنبش بر پایه اعتصابات انجام می شود، بسیاری امید دارند که به سقوط حکومت ختم شود و پس از چهل سال، ایران دوران تازه ای را در تاریخ پر فراز و نشیب خود آغاز کند.

در چنین شرایطی این حسن اتفاق است که «شهروند» توانسته با دکتر جمشید اسدی مصاحبه کند که هم اقتصاددان و تحلیلگر اقتصادی است و هم علاوه بر تدریس اقتصاد سابقه فعالیت های سیاسی و مبارزاتی برای رسیدن به دموکراسی در ایران را هم در گذشته و هم اکنون به رغم همه مسئولیت های دانشگاهی اش دارد.

اجداد دکتر جمشید اسدی از اهالی دهستانی بزرگ در اطراف کاشان و از قوم «نراق» بوده اند، اما خود او در تهران به دنیا آمده است. نراق در قدیم و زمان های دورتر منطقه ای بزرگتر از دهستان کاشان بوده، اما کاشان به شهر تبدیل شده و نراق تنها کمی بزرگتر شده است.

به گفته دکتر اسدی مردمان این منطقه بسیار مذهبی بوده اند و اتفاقا یکی از اجداد خود دکتر اسدی، فاضل نراقی از کسانی بوده که آیت الله خمینی روزگاری نزد او درس می خوانده و هم او نخستین کسی است که نخستین بار«ولایت فقی » را مطرح و به خمینی آموزانده و آن را توضیح داده است.

دکتر اسدی تحصیلات دبستان و دبیرستان خود را در تهران به انجام رساند. در سال ۱۹۷۵ به فرانسه رفت و تحصیلات دانشگاهی خود را در پاریس دنبال کرد و در نهایت هم دکترای خود را در رشته «استراتژی اقتصادی» گرفت. در دوران دانشجویی تا زمانی که در ایران انقلاب شد از اعضای کنفدراسیون بود و کم کم به اندیشه های مارکسیستی گرایش پیدا کرد و عضو حزب رنجبران شد. اکنون اما می گوید پس از مدتها کار و کوشش سیاسی در چهارچوب این حزب آن را رها کرده است.

دکتر اسدی در جریان انقلاب به امید مبارزه در کنار مردم برای رسیدن به آزادی های سیاسی به ایران برگشت، اما زمانی که متوجه شد خفقانی همه گیر دارد برقرار می شود، در سال ۱۹۸۱ به پاریس برگشت و پس از آن هیچگاه به ایران بازنگشت. در مورد موضع سیاسی کنونی اش، خود را کوشنده ای سیاسی می داند که خواستار دموکراسی و عدالت اقتصادی و اجتماعی است. مصاحبه با این اقتصاددان حاوی نکات قابل توجهی ست که در اینجا می خوانید:

 

اوضاع ایران را در کل و بویژه از نظر اقتصادی و وضعیت معیشت مردم چگونه می بینید و تحلیل می کنید؟

ـ بسیار بسیار بد.حکومت اسلامی استراتژی اقتصادی – سیاسی اش به گونه ای بوده و به گونه ای دنبال کرده که ایران را به بدترین شرایط اقتصادی رسانده است و همراه و به موازات وضعیت بسیار تأسف بار معشیت مردم و اوضاع اقتصادی، اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران هم وخیم و هر روز وخیم تر می شود. مثالی بزنم. بنا به آمار اداره آمار خودشان نرخ تورم از شهریور ماه سال پیش تا شهریورماه امسال از ۷۰ به ۸۰ درصد افزایش یافته است. یک خانواده کارگر که درآمدش در اساس درآمد حداقلی قابل قبولی هم نیست تنها برای خرج مسکن شان باید ۷۳ درصد این درآمد ناچیز را هزینه کند و ۲۷ درصد می ماند که برای خورد و خوراک، سلامتی و بهداشت، پوشاک، آموزش و … که امکان پذیر نیست.

حکومت اسلامی با شعار و هدف بهبود وضع و رفاه «مستضعفان» بر سر کار آمد، اما در عمل همه  ی مردم کشور-به استثنای سردمداران، وابستگان نزدیک به خود و مزدورانش-  را «مستضعف» کرده است. رانت خواران و اختلاس گران به ثروت های هنگفت رسیدند و مردم فقیر و فقیرتر شدند.  می دانم که مردم و از جمله خوانندگان شما خوب طنز را درک می کنند. امید دارم طنز تلخ آنچه که من عرض کردم را خوب دریابند.

 

 

چنین اوضاعی به چه دلایلی است؟ اساسا حکومت اسلامی بر چه اساسی اوضاع اقتصادی ایران را به چنین وضعیتی دچار کرده است؟

 

ـ برای اینکه اینها بر حسب ذهنیتی که در صدر اسلام هم وجود داشته و به آن عمل می شده، عمل کرده و می کنند. سردمداران رژیم به ثروت ها و منابع طبیعی و امکانات بالقوه اقتصادی ایران به عنوان «غنیمت جنگی» نگاه می کنند و به جای اینکه با سرمایه کردن این ثروت که ازآن همه مردم است بر آن بیفزایند تا از سودش هم بر سرمایه گذاری بیفزایند و هم مردم به رفاه برسند، آنرا به کلی تصاحب و خرج خود و دار و دسته شان کرده و می کنند و این کار را از همان آغاز کارشان شروع کردند. آنها ۵۳ بنگاه بزرگ اقتصادی شامل کارخانه و تولیدی که اقتصاد منطقه را در دست  داشتند و تولیداتشان به کشورهای منطقه و کشورهای بلوک شرق و حتی شامپوی ما به انگلستان صادر می شد، همه را مصادره و صاحب شدند و با مدیریت بد و خوردن سرمایه این بنگاه ها نخستین سنگ کج بنای اقتصاد بسیار بیماری را گذاشتند.

این کار همانند «قتل های زنجیره ای»در زمینه اقتصاد کشور بود. ما تا پیش از این حکومت تولیداتی چون شامپو و مواد پاک کننده، کفش، محصولات صنعتی چون یخچال و کولر و بسیاری تولیدات دیگر صادر می کردیم و حالا همه اینها نابود شده اند. ارج، آزمایش، کفش ملی و دیگر برندهای ایرانی همه نیست و نابود شدند. علاوه بر اینها صدها کارخانه و تولیدی دیگر هم نابود و یا با کمترین ظرفیت کار می کنند.

برادران لاجوردی در کارخانه های خود اولین کسانی بودند که در خاورمیانه شروع به استفاده از کامپیوتر برای برنامه ریزی و توسعه ی کار خود کرده بودند. با نفت و گاز و فلزات کانی هم کار بهتری نکرده اند و تنها تفاوت این است که اینها هنوز تمام نشده اند. این حکومت در تمام زمینه ها تمامیت خواه است. شاید این روایت را شنیده باشید که می گویند «کسی غازی داشت که هر روز یک تخم طلا می گذاشت. صاحب غاز با فروش تخم طلای غاز روزگار خوبی می گذراند. تا اینکه حوصله از دست داد و با خود گفت که من چرا یک روز صبر کنم تا غاز تخم طلایش را بگذارد، آن را می کشم و از دلش که همه ی این تخم طلاها را دارد یکجا به دست می آورم. و غاز را کشت و … »

اقتصاد جهانی شده و لازمه ی بهره بردن از این اقتصاد و داشتن سلامت اقتصادی، سرمایه گذاری های برنامه ریزی شده و رواداری با دیگر کشورهای جهان است و نه ایجاد تنش های روزافزون، کاری که تهران به طور مداوم در سیاست خارجی اش کرده است.

با شروع تحریم های بیشتر و تازه تر ایالات متحده اوضاع اقتصادی ایران چقدر و چگونه وخیم تر می شود؟ آیا حکومت اسلامی راه چاره ای برای عبور از این بحران دارد؟

ـ اوضاع اقتصادی با منزوی شدن بیشتر حکومتی که آتش افروز منطقه است و علنا از تروریسم جهانی، هم به صورت مالی و هم لجستیکی حمایت می کند، و به قوانین بین المللی احترام نمی گذارد، مشروعیتی نه تنها در میان مردم ایران بلکه درهمه جهان ندارد که راه چاره ای برای برون رفت از بحران های این چنینی باقی مانده باشد. این تحریم ها در شرایطی دارند بر سر حکومت آوار می شوند که تولید نفت به کمترین میزان خود رسیده و عربستان سعودی حتی با روسیه هم ائتلاف کرده که قیمت نفت را (در اوپک) افزایش ندهد. می دانیم که ایران نیاز بسیاری به سرمایه گذاری خارجی دارد و بویژه در زمینه صنایع نفت و گاز … اول اینکه ده شرکت بزرگ جهان در زمینه ی این صنایع آمریکایی هستند. می ماند دیگر شرکت های دنیا که می توانند سرمایه گذاری کنند که آنها هم معامله و داد و ستد خود را با آمریکا رها نمی کنند که در جمهوری اسلامی سرمایه گذاری کنند و اگر بخواهند با هر ترفندی چنین کنند جریمه های سنگینی از سوی آمریکا شامل حال آنها می شود.

پس اینکه اتحادیه اروپا مدعی است و وعده می دهد که راهی برای معاملات بین المللی ایران دارد و یا پیدا می کند،کریدوری می گشاید که داد و ستد از طریق آن انجام شود،ممکن نیست ؟

ـ مسلما ممکن نیست. اتحادیه اروپا می خواهد در روابطش با آمریکا در واقع همانند روسیه در رابطه با آمریکا، ایران را  به عنوان وجه المصالحه استفاده کند. نمونه شرکت «توتال» یکی از بزرگترین شرکت های فرانسه تمام سرمایه های خود را از ایران بیرون کشید. موضوع جریمه های سنگین است. چندی پیش بانک پاریس BMP از بزرگترین بانک های فرانسه و اتحادیه اروپا به دلیل نقل و انتقالات مالی که با حکومت اسلامی انجام داده بود، از سوی آمریکا جریمه ای چند میلیارد دلاری شد. جمهوری اسلامی یا باید تسلیم شود ویا شاید برای کاستن کمی از بار این ابر بحران معاملات قاچاق انجام دهد. گمان دوم من این است که حکومت چون این تحریم ها در سخت تر شدن معیشت مردم بازتاب پیدا خواهد کرد، ممکن است به سرکوب شدید اعتراضات مردمی ناشی از این امر بپردازد.

با توجه به شناخت شما و سابقه مبارزات سیاسی تان بهترین و کم هزینه ترین راه مبارزه برای از میان برداشتن حکومت استبدادی مذهبی چه راهی و به چه دلایلی است؟

ـ اعتصاب همگانی و نافرمانی مدنی. اکنون شاهد هستیم که تقریبا همه اقشار و طبقات مردم از اعتصاب رانندگان یک به یک به میدان آمده و حمایت می کنند و اگر این اعتصابات ادامه پیدا کند گسترده تر می شود و در نهایت به یک جنبش بزرگ می رسد. اگر یادمان باشد در بحران های سیاسی و اجتماعی در گذشته مانند تظاهرات زنان در مخالفت با حجاب یا ظلم مضاعف بر هم میهنان بهائی مان، اعتصاب و اعتراضات روزنامه نگاران و مانند آن مردم اینها را مسئله خود نمی دانستند و به میدان نمی آمدند، اما اکنون مشکلات رانندگان کامیون و کامیون داران موضوع نان شب و معشیت است که به همه ارتباط دارد. پس اعتصاب ها که قاعدتا ابتداء برای به دست آوردن حقوق صنفی هستند و نافرمانی های مدنی مانند مبارزه مال باختگان از بهترین راه های مبارزه هستند. در بیرون هم اپوزیسیون باید با اپوزیسیون داخل کشور چون ظروف مرتبطه بهم متصل شده و با حفظ هویت گروهی و سازمانی خود به کار مشترک در راستای جنبش مردم در درون کشور بپردازند. این خود مبنایی برای ایجاد یک شیوه رفتار دموکراتیک در دوره گذار و انتخاب نوع حکومت هم خواهد شد.

پس از سقوط این رژیم چه ساختار سیاسی و چه نوع حکومتی با توجه به موقعیت و اوضاع کنونی و شناسه های ایران، بهترین جایگزین این حکومت است؟

ـ بحث از جمهوری، حکومت مشروطه پارلمانی و یا حکومت سلطنتی درگیری هایی است که جز پراکندگی و اتلاف وقت هیچ ثمری ندارد. پس از فروپاشی رژیم مردم با آرای خود نوع حکومت را انتخاب خواهند کرد.  من جمهوری خواه هستم، اما پادشاهی پارلمانی بلژیک و دانمارک را بر جمهوری اسلامی، جمهوری سوریه و یا حتی جمهوری مصر ترجیح می دهم.

 

 

* علی شریفیان، روزنامه نگار آزاد در رشته هنر و علوم ارتباطات درس خوانده، از همکاران شهروند در مونترال است. مقالات او در زمینه مسائل هنری، اجتماعی، هنر و فرهنگ و امورسیاسی کبک و کانادا علاوه بر شهروند در رسانه های مختلف منتشر می شوند.