آرش عزیزی

به دنیا که آمد، به خانواده‌اش خبر دادند، “پسر”دار شده‌اند. اسمش را گذاشتند حسنعلی کاظمی مهماندوست. از این اسم مردانه‌تر؟

اما “پسر”ی که با این اسم در خطه‌ای با غلبه مردسالاری به دنیا آمده بود، نه تنها پذیرای مردانگی که اصلا پذیرای جنسیتش نبود و همیشه با آن درگیر بود تا این‌که در ۲۲ جولای ۲۰۰۸ این پزشکی قانونی بود که به آپارتمان کوچکش در مرکز شهر تورنتو خوانده شد.

این داستان غم انگیز اتیران است، مرد ۲۸ ساله ی ایرانی که درست هنگامی که می‌خواست با جراحی جنسیت خود را تغییر دهد، خودکشی کرد و درگذشت. دیوید گراهام، خبرنگار بخش زندگی تورنتو استار، که مجموعه مقالاتی در مورد پناه‌جویان هم‌جنس‌گرا نوشته هفته گذشته داستان او را برای خوانندگان استار بازگو کرد.

گراهام به قبرستان یادبود بتل پایونیر در اسکاربورو، جایی که اتیران دفن شده است، رفته و داستان زندگی او را از گهواره تا گور دنبال کرده است. داستانی غم‌انگیز از زندگی پرماجرا و پرتنش: پدری خشن در ایران، سرنوشتی تلخ در زمان پناهجویی در ترکیه و بالاخره پایان زندگی در تورنتو.

آن‌چه گراهام را بیش از همه دچار تعجب کرده است این است که چرا اتیران در تورنتو، در حالی که به نظر همه دوستانش بالاخره به زندگی امن و آرامی رسیده بوده، به زندگی خود پایان داده است. این پرسش همه دوستان و حامیان او در کانادا هم هست. و این‌جا است که شاید باید این سئوال را جلوی خود بگذاریم که آن کدام ویژگی جامعه‌مان است که در نهایت امن بودن نیز کسانی از قماش این دگرباش مهاجر را به کام خودکشی و مرگ می‌سپارد؟

داستان غم انگیز خودکشی این جوان دگرباش ایرانی، باید تلنگری باشد به پژوهشگران ـ بویژه ایرانی ـ تا درباره ی وضعیت سلامت روحی و جسمی دگرباشان به کنکاش بپردازند و با انتشار یافته هایشان گامی در جهت آگاه سازی جامعه ی ایرانی، چه در داخل و چه خارج ایران، بردارند؛ جامعه ای که به نظر می رسد هنوز نسبت به حقوق دگرباشان حساسیت لازم را ندارد.