فرح طاهری ـ حسن زرهی ، علیرضا حقیقی، مجتبی مهدوی، عباس عبدی و عبدالله رمضا نزاده در نشست دانشگاه تورنتو درباره انتخابات ریاست جمهوری گفت وگو  کردند….



 

شهروند ۱۲۳۳  پنجشنبه ۱۱ جون  ۲۰۰۹


 

عباس عبدی، عبدالله رمضان زاده، حسن زرهی، مجتبی مهدوی، علیرضا حقیقی


 از راست: حسن زرهی ، علیرضا حقیقی


 

شنبه ششم جون ۲۰۰۹، کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو نشستی برای بحث و گفت وگو درباره انتخابات ایران برگزار کرد. در این نشست آقایان حسن زرهی سردبیر شهروند و دکتر علیرضا حقیقی در سالن حضور داشتند و با آقایان عباس عبدی از ستاد انتخاباتی کروبی، عبدالله رمضان زاده از ستاد آقای موسوی و دکتر مجتبی مهدوی استاد دانشگاه ادمونتون ـ کانادا تماس تلفنی و پرسش و پاسخ برقرار شد.

فواد اویسی از سوی کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو از شرکت کنندگان در پنل تشکر کرد و همچنین از نشریه شهروند به خاطر حمایتش از برنامه. او سپس گفت: ابتدا سه فیلم کوتاه در مورد کاندیداها پخش خواهد شد. سعی شده که این فیلم ها بی طرف باشد ولی متاسفانه به فیلم بی طرفی از آقای احمدی نژاد دسترسی نداشتیم بنابر این فیلم سه کاندیدای دیگر پخش خواهد شد.

فیلم های مربوط به آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محسن رضایی مربوط به کمپین های انتخاباتی این کاندیداها نبود و گفتار روی فیلم به زبان انگلیسی بود. در این فیلم ها شمه ای از زندگینامه و فعالیت های گذشته این افراد به نمایش درآمد.

فواد اویسی سپس از آقای حسن زرهی سردبیر شهروند و آقای علیرضا حقیقی دعوت کرد.

آقای حقیقی با بیان اینکه در تاریخ ایران برای اولین بار سیاست فوتبال را تحت الشعاع قرار داد، با اشاره به بازی ایران و کره در همان روز، گفت: ایرانیان هم مثل ایتالیایی ها به دو چیز احساسات دارند یکی سیاست و دیگری فوتبال.

او سپس اشاره کرد، آقای زرهی در نقد اینکه آیا انتخابات موثر است یا نه، صحبت خواهند کرد، زیرا ایشان معتقد هستند که این انتخابات نمی تواند تاثیر مثبتی در سرنوشت ایران بگذارد. کار آقای زرهی از این بابت قابل توجه است که ایشان نشریه ای را نزدیک به بیست سال تداوم داده است، یعنی کاری که در حوزه ی سیاست انجام نشده و این بزرگترین ضعف ایرانیان در امر سیاست است. یعنی ایرانیان در سیاست هیچ چیز را تداوم نمی دهند و عدم تداوم باعث شکست آنها شده است. و ایشان از این بابت الگو هستند.

حسن زرهی در آغاز سخنانش ضمن تشکر از آقای حقیقی و دوستان دانشجو  برای دعوت به این نشست، توضیحی را لازم دانست و اینکه در این نشست به عنوان نماینده "شهروند" حضور ندارد و افزود: من حسن زرهی هستم و از موضع شخصی خودم حرف می زنم. در شهروند هم ما همیشه این تنوع افکار و عقاید و چندگانگی نگاه به حوادث را داریم. همین بحث هایی که ما امروز اینجا خواهیم کرد، همه روزه ما در "شهروند" داریم. من شاید در بسیاری از موضع گیری هایم در "شهروند" در اقلیت باشم. این را میگویم که بگویم حرف های من موضع "شهروند" نیست.

زرهی در ادامه دوران انتخابات را یکی از پرهیجان ترین حوادث ایران خواند که همه را تحت تاثیر قرار می دهد و افزود: من وقتی فیلم این اتفاقات را می بینم متاثر می شوم و با خودم فکر میکنم که اگر من آنجا بودم چه بسا که مانند آن عده همان رفتار را انجام میدادم.

او افزود: اما موضوع دیگری را هم که باید به آن توجه کرد و جامعه ما بیش از هرچیز به آن احتیاج دارد، تنوع افکار و عقاید و ایده هاست در مسالمت آمیزترین شکلش. اینکه ما بتوانیم کنار هم بنشینیم و مثل هم نیندیشیم و به یک گونه به جهان و حوادث آن نگاه نکنیم.

سردبیر شهروند گفته های خود را مقدمه ای خواند تا به بحث اصلی یعنی انتخابات ایران برسد و ادامه داد: انتخابات اصلی ترین رکن دموکراسی در جهان است. در عین حال هیچ جامعه ای با انتخابات دمکرات نخواهد شد نمونه اش سوریه که ۵۰ سال یک رئیس جمهور داشت و هر چهار سال انتخابات هم در آنجا برگزار می شد و نمونه های بسیار دیگر. پس اگر انتخابات داشته باشیم ولی ابزار انتخابات درست در دسترس جامعه و شهروندانش نباشد، نتیجه چه خواهد شد؟

آسان ترین تعریف از انتخابات این است که شهروندان در آن دو حق داشته باشند یکی حق انتخاب شدن و یکی حق انتخاب کردن. آیا در ایران ما شهروندان از این دو حق برخورداریم؟

من فکر میکنم ما محق نیستیم زیرا برای اینکه انتخاب شویم باید از صافی هایی که حکومت تعیین میکند بگذریم. در انتخابات اخیر چهار نفر از کسانی که دستکم ثابت کردند که با حکومت کنونی مشکلی ندارند و از گردانندگان حکومت در دوره ای بوده اند، تائید شده اند. و همچنین حق انتخاب کردن نداریم. تا آنجا که من شنیدم حدود ۲۰درصد به صندوق هایی که کنترلی بر آنها نیست، صندوق های سیار، اضافه شده است که اگر اینطور باشد، تکلیف انتخابات را به میزان زیادی روشن کرده اند.

حسن زرهی افزود: اصلی هم وجود دارد که به دیکتاتوری انتخاباتی معروف شده یعنی شما شکلی از دیکتاتوری را دارید که در عین حال انتخابات هم در آن هست. الان نیمی از جامعه، یعنی زنان، نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند(به عنوان کاندیدا) به خاطر تعریف "رجل" . حتی مسلمانها نمی توانند در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شوند مگر اینکه شیعه باشند. در حالی که حدود ۸۰درصد مسلمانان دنیا شیعه نیستند. شما در صورتی می توانید نامزد شوید که مسلمان شیعه باشید.  اگر بهایی، یهودی و زرتشتی هم باشید نمی توانید نامزد شوید.

سخنران در ادامه سخنانش با اشاره به میزان مشارکت در انتخابات در جوامع دمکرات گفت: در کانادا و آمریکا میزان مشارکت در انتخابات به مراتب کمتر و گاهی نصف مشارکت در جوامع دیکتاتوری ست، به خاطر اینکه در جوامع دیکتاتوری رای دادن به دلیل گونه ای نگاه به  شرایط و ترس از مجموع اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی ست که فرد را به رای دادن میکشاند. ولی در جوامع مترقی افرادی که توقعشان بیش از آن حدی ست که در انتخابات مطرح می شود ـ مثلا در آمریکا نوام چامسکی می گوید من بین حزب دمکرات و جمهوریخواه تفاوتی قائل نیستم چون هر دو از منافع شرکت های بزرگ سرمایه داری دفاع می کنند و شامل حال آدم ها و اندیشه هایی مانند من نیستند ـ بسیاری در انتخابات شرکت نمی کنند، و این نمونه ای از انتخابات در جوامع بالنسبه دمکرات است. ولی وقتی به ایران می رسیم، چون ما ملتی صددرصدی هستیم در هر مقوله ای به محضی که چیزی مورد علاقه و توجه ما قرار می گیرد، دیگر هر آنچه را که در آن راستا نباشد به عنوان دشمن و مخالف نگاه میکنیم در حالی که اگر با آرامش بیشتری به آن نگاه کنیم، می بینیم رای ندادن یکی از حقوق شهروندان هر جامعه است.

من هیجانات داخل ایران را می فهمم. من مشارکت در این هیجانات را تائید می کنم. من در طول این ۳۰ سال زندگی خارج کشور در حالی که رسانه هم داشته ام، هیچگاه برای مردم ایران تعیین تکلیف نکرده ام. همیشه فکر کرده ام مردم در ایران چون در زیر آن دیوار بلند زندگی می کنند و هر روز این دیوار بلندتر میشود متاسفانه، خودشان می توانند بنابر آنچه که شرایط زندگیشان و توقعشان هست عمل کنند و با نتیجه گیری خودشان پیش بروند. ولی شاید یکی از زیباترین اتفاقات این دوران کوتاه انتخاباتی حتی برای آنان که معتقد نیستند و در انتخابات شرکت نمی کنند، آدمهایی مثل من، بتوانند مطالباتشان را عنوان کنند.


 



 

هیجان انتخابات خیلی خوب است ولی من به بعد از هیجانات هم فکر میکنم. اینکه اگر فردای انتخابات آن توقعاتی که داریم اتفاق نیفتد چه حالی پیدا خواهیم کرد. نگاه کنید به آن جامعه ای که یک بار دیگر اعتماد کرده و علاقه نشان داده و مشارکت کرده و انرژی و سرمایه و علاقه اش را گذاشته و به یأس و ناامیدی دیگری رسیده است.

سخنران افزود: اگر به تمام اینها از منظر دیگری نگاه کنید، چه بسا همه ی ما داریم از یک توقع حرف می زنیم. صرف نظر از اینکه رای میدهیم یا نمیدهیم، صرفنظر از اینکه موافق این حکومت هستیم یا نیستیم، همه ما می خواهیم ملت ایران به آزادی و دمکراسی برسد و خوشبخت شود.

پس از پایان سخنان آقای زرهی، پرسش و پاسخ برگزار شد. برخی از پرسش ها درخصوص توضیح بیشتر درباره ی پاره ای از موارد بود برای روشن شدن موضوع، و اکثر افراد از موضع حمایت از رای دادن صحبت می کردند که آقای زرهی با خنده به آنها گفت، من که به شما نگفتم رای ندهید ولی شما به من می گویید که رای بدهم.

در بخش دیگری آقای زرهی باز به طنز با اشاره به آمارهای اغراق آمیز و نادرست گفت، آقای احمدی نژاد نتیجه بازی امروز فوتبال ایران و کره را دو، هیچ به نفع ایران اعلام کرده است.

چند تن نیز در تحریم انتخابات نظر خود را گفتند و پرسشی را مطرح نکردند.


 فواد اویسی، علیرضا حقیقی و پویا علاقبند در کار تماس تلفنی با ایران

بخش بعدی برنامه، تماس تلفنی با ایران و آقایان عباس عبدی از ستاد انتخاباتی آقای کروبی و عبدالله رمضان زاده از کمپین حامیان موسوی بود. آقای حقیقی پرسش های جمع آوری شده از جمعیت را برای آنها می خواند و آنها پاسخ می دادند.

 

عباس عبدی متولد ۱۳۳۵ تهران، فارغ التحصیل رشته مهندسی پلیمر از دانشگاه امیرکبیر تهران، پژوهشگر اجتماعی، روزنامه نگار و فعال سیاسی از رهبران دانشجویان برای اشغال سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸، عضو شورای سردبیری روزنامه های سلام و صبح امروز بوده است.

او در سال ۱۳۷۳ در زمان سردبیری روزنامه سلام به دلیل انتقاد از هاشمی رفسنجانی دستگیر و ۱۱ ماه در زندان گذراند. در سال ۱۳۸۱ به اتهام جاسوسی دستگیر شد. عبدی یکی از اعضای موسسه نظرسنجی آینده بود که انتشار نتایج نظرسنجی این موسسه در مطبوعات که حاکی از موافقت ۷۵ درصد مردم ایران با مذاکره میان ایران و آمریکا بود، عکس العمل تند خامنه‌ای را در پی داشت و او مذاکره با آمریکا را خیانت نامید و نظرسنجی‌ها را ساخته دشمن خواند. دستگاه قضایی نیز با جعلی خواندن نظرسنجی این موسسه را متهم به تبلیغ علیه نظام کرد و در ادامه اتهام جاسوسی برای آمریکا و کشورهای غربی نیز به آن اضافه شد. بهروز گرانپایه، علیرضا علوی تبار و حسینعلی قاضیان دیگر مدیران این موسسه نیز در کنار عباس عبدی بازداشت و محاکمه شدند.

عباس عبدی پس از دو سال زندان از اتهام جاسوسی و فروش اطلاعات به بیگانگان تبرئه شد.

عبدی در پاسخ به پرسش علیرضا حقیقی، مبنی بر اینکه آقای کروبی دارای چه ویژگی هایی ست که میتواند بن بست های دوران خاتمی را رفع کند، گفت: فکر میکنم در بین کاندیداها آقای کروبی سیاستشون مطالبه محوری ست. اینکه چقدر نتیجه بده به نظر من این شق دوم ما هست. کار مهمی که آقای کروبی کرده این است که سطح انتخابات را در ایران نه یک گام که چند گام به جلو برده است و این مهمتر از هر دستاورد دیگری ست از حیث بالا بردن سطح مطالبات و برنامه های سیاسی. من چند روز پیش کردستان بودم و خودم شاهد بودم که چطور مردم به جوش و خروش آمده اند و جایی که قبلا مشارکت کمی داشت حالا دارند به انتخابات پاسخ مثبت می دهند و این گام به جلویی هست و این نقطه قوت ایشان است و تا همین الان هم می توانیم بگوییم که پیروزی این روش مسجل است اما هر نتیجه ای که بیاید آن بحث دیگری ست.

اما در مورد خود آقای کروبی، طی این سالها فضا بسته تر شده و فیلتر شورای نگهبان هم بسته تر شده و اگر ما بخواهیم از فرد به انتخابات برسیم، با این فیلترهای شورای نگهبان ما از هیچ فردی نمی توانیم برسیم. ما از انتخابات است که به فرد می رسیم. یکی از ویژگیهای آقای کروبی این است که قاعده ی بازی را پذیرفت و در واقع فیلتر شورای نگهبان را بلاموضوع کرد و اینها در کنار شهامت و جرات ایشان مجموعه ای است که در نظر گرفتیم.     


 

پرسش بعدی از آقای رمضان زاده بود. عبدالله ‌رمضان ‌زاده متولد۱۳۴۰بیجار دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه لوون بلژیک پیش از این که سخنگوی دولت خاتمی شود، دبیر آموزش و پرورش، رییس اداره‌ی طرح و برنامه‌ی وزارت کشور، مدیر کل سیاسی وزارت کشور و استاندار کردستان بوده است.

او استاد دانشگاه تهران، عضو هیات امنای دانشگاههای غرب کشور، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی بوده است و در حال حاضر معاون دبیرکل حزب مشارکت است.

پرسش آقای حقیقی از آقای رمضان زاده این بود: دلیل اصلی حمایت شما (حزب مشارکت) از آقای موسوی چه بوده؟ و دیگر اینکه در گذشته آقای موسوی هرگاه با مشکلی روبرو میشد با بازوی آقای خمینی کارهایش را پیش می برد الان که این امکان وجود ندارد، اگر چیزی سد راهش شود، چه خواهد شد؟

 

آقای رمضان زاده گفت: ما در تحلیل های عمومی به این نتیجه رسیدیم که باید وارد بازی شویم که علاوه بر تامین مطالباتمان حتما در آن برنده شویم. این بدین معنی بود که با شرایط موجود به حداقل ها قناعت کنیم. کاندیدای مورد حمایت ما آقای خاتمی بود که بعد که ایشان کنار رفتند از مهندس موسوی حمایت کردیم که نزدیکترین مبانی فکری را نسبت به ما داشتند. ما در این انتخابات به مطالباتمان اهمیت می دهیم ولی مهمتر از آن تغییر قوه مجریه در ایران است. امروز همه ی مردم ایران به این نتیجه رسیده اند که کشور در بحران قرار گرفته ما برای اینکه شرایط کشور تغییر کند و آقای احمدی نژاد کنار رود، مطالبات حداکثری را کنار گذاشتیم و با حداقل ها وارد بازی شدیم و به همین دلیل هم از مهندس موسوی حمایت کردیم و امروز هم بیش از گذشته مصمم هستیم که تصمیم مان درست بوده. نقطه قوت آقای موسوی این است که قدرت به کارگیری توان برای اجرای برنامه هایشان را دارند. در قدیم از حمایت امام استفاده می کردند ولی امروز برترین کارشناسان ایران را دور خودشان جمع کرده اند.

برای ما نتیجه ی انتخابات اهمیت بیشتری از سطح مطالبات مان دارد و ما اساسا معتقد نیستیم که در ایران در حال حاضر کسی بتواند مطالبات ما را متحقق کند لذا ما فکر میکنیم نیروهای سیاسی باید به حداقل ها رضایت دهند تا کم کم و به تدریج فضای کشور را باز کنند.


 

مجتبی مهدوی استاد علوم سیاسی دانشگاه ادمونتون نیز نظرات خود را با تماس تلفنی بیان کرد. او با طرح این سئوال "آیا استراتژی مشارکت در انتخابات می تواند سهمی در گذار به دموکراسی داشته باشد یا نه؟"گفت: قبل از پاسخ به این سئوال، باید به چند نکته اشاره کنم:

اول، شرکت و عدم شرکت در انتخابات از نظر من هر دو استراتژی های مشروع، مفید و اخلاقی میتوانند باشند و این شرایط سیاسی ـ اجتماعی ست که تعیین کننده میزان مفید و کارآمد بودن استراتژی ها را تعیین میکند و هیچکدام ماهیتا خلاف نیستند.

دوم، در شرایط امروزی ایران، هواداران شرکت و یا عدم شرکت در انتخابات یک دست نیستند. در هر گروه شما طیفی را شاهد هستید. بنابراین در شرایط ویژه ی ایران امروز شرکت یا عدم شرکت در انتخابات ما را در صف دموکراسی خواهان یا اقتدارگرایان قرار نمی دهد. این تحلیل چرایی ماست که مهم است. هیچکس نباید متوقع دیگری باشد و دیگری را متهم به ریختن آب به آسیاب اقتدارگرایان نماید.


 



 

نکته سوم که باید در نظر داشته باشیم مرزبندی ست بین جنبش اصلاحات و اصلاح طلبان دولتی. جنبش اصلاحات امروز تداوم جنبشی ۱۵۰ساله است با اصولی مبنی بر استقرار آزادی و عدالت اجتماعی و ساختاری ست و غیرقابل بازگشت. اصلاح طلبان دولتی بخشی از خواست های این جنبش را نمایندگی می کنند و آقای خاتمی محصول این جنبش بود و نه خالق آن.

نکته دیگر اینکه کاندیداهای اصلاح طلبی، آقای موسوی و آقای کروبی، در بهترین حالت کف خواست های قشر دموکراسی خواهی را نمایندگی می کنند و نه سقف خواست های اصلاح طلبان را حتی اصلاح طلبان دولتی را.

آخرین نکته اینکه برگزاری انتخابات در این رژیم شاخص مهمی در تعیین میزان دموکراتیک بودن و یا نبودن آن نیست، چگونگی برگزاری انتخابات و جهت گیری های کلی رژیم مهم است. ما میدانیم که حکومت های توتالیتر و تمامیت خواه هم انتخابات دارند.

او سپس به تحلیل ماهیت دولت به مفهوم رژیم و نظام پس از انقلاب و ساختار جمهوری اسلامی پرداخت و استراتژی های گذار به دموکراسی را بررسی کرد.

 

دکتر مهدوی در این رابطه به ویژگی دولت های توتالیتر پرداخت و همچنین دموکراسی های تمام عیار و دولت های شبه دموکراسی را تعریف کرد. و با برشمردن دلایلی رژیم جمهوری اسلامی را نه توتالیتر و نه دموکراسی تمام عیار خواند. در این گونه دولت ها همیشه ظهور یک طبقه اقتصادی جدید که حضورش را از قدرت سیاسی میگیرد خیلی مهم است مثل پدیده ی آقازاده های نفتی و سرداران سوداگر. پوپولیسم از قاعده های چنین حکومتی ست. این طبقه ی جدید اشرافیت دولتی، در زمان سازندگی رفسنجانی شکل گرفتند و در دوران خاتمی هم ادامه یافت.

دکتر مهدوی در ادامه بحث خود به وضعیت اپوزیسیون پرداخت و بعد نیروهای داخل ایران را تحلیل کرد از اصلاح گرایان تا اصول گرایان و محافظه کاران و اصلاح گرایان عملگرا و …

او در پایان پاسخ پرسشی که در آغاز مطرح کرده بود داد و گفت: آیا استراتژی مشارکت در انتخابات می تواند سهمی در گذار به دموکراسی داشته باشد یا نه؟ که پاسخ هم بله با شرایطی و هم خیر بود اگر که دل به اصلاح طلبان دولتی برای تغییرات اساسی بسته شود.


 

پس از سخنان آقای مهدوی که ۲۰ دقیقه به درازا کشید، علیرضا حقیقی بحث خود را آغاز کرد. او در دو زمینه کارکرد انتخابات و اهمیت آن گفت و این بحث را بیشتر معطوف به ایران خواند.

کارکردهای انتخابات از نظر دکتر حقیقی به صورت زیر عنوان شد:

ـ ابزاری برای تغییر نیروهای درون قدرت: به طوری که بعد از انتخابات تغییر را حتی در سطح ادارات کوچک شاهد هستیم.

ـ تغییر گفتمان های سیاسی در ایران، هر انتخاباتی مرحله ی جدیدی را باز می کند. مثلا مقایسه کنید فضای مطبوعاتی امروز ایران را با سال ۷۵ که سطح گفتمان ها و انتقادها قابل مقایسه نیست.

 ـ تجدید بیعت: برای بخشی از قدرت سیاسی در ایران که سیستمی ست بسیجی هر نوع انتخابات یک نوع پمپاژ است که سیستم بتواند تجدید قوا کند. وقتی شما نهاد درست میکنید سیاست از خیابان به نهاد می آید و این خود الزاماتی به همراه دارد.

ـ تزریق نیروی جدید برای بسیج سیاسی: کاری که الان آقای احمدی نژاد دارد می کند چون احساس می کند با گفتمان انقلابی می تواند بسیج کند و ایرانیها فقط موقعی متحد می شوند که بخواهند کسی را بکشند پایین و این حالت در روابط خانوادگی و شخصی ما ایرانی ها هم وجود دارد، بعد از مناظره آقای احمدی نژاد طرفدارانش شعار می دهند"مرگ بر شاه/ کدوم شاه/ اکبر شاه". الان می بینید که طرفداران دو طرف رقیب احساسات دارند ولی در سال ۷۶ طرفداران آقای ناطق احساسات نداشتند، ولی طرفداران آقای احمدی نژاد احساس می کنند که دارند انقلاب می کنند. همینطور طرفداران آقای موسوی هم به همین صورت، ممکن است اصلا برنامه ی کار آقای موسوی را هم نخوانده باشد و حتی ممکن است رای هم ندهند ولی تا دو نصفه شب در خیابان می آیند چون این دوران این عملکرد تفریحی را هم دارد.

ـ شکاف سیاسی درون قدرت: هر انتخاباتی یک شکاف درون قدرت ایجاد می کند. الان تمام طرفداران آقای احمدی نژاد، چهار سال پیش از مخالفانش بودند.

ـ گسترش تقاضا برای مطالبات: انتخابات مرحله به مرحله مطالبات را افزایش می دهد. و زمانی می تواند مطالبات را افزایش دهد اگر که سازماندهی علائق و منافع توسط جناح های درون قدرت و جامعه مدنی وجود داشته باشد. تا شما متشکل نشوید و قدرت پیدا نکنید، کسی شما را جدی نمی گیرد. در جمهوری اسلامی هم قدرت، قدرت را به رسمیت می شناسد. به عنوان مثال در دوره ی آقای خاتمی، ایشان بیشتر آقای محبیان را می دید تا آقای آرمین، چرا که آقای محبیان مرتب به ایشان انتقاد می کرد. به همین خاطر اگر آقای موسوی بر سر کار بیاید، جریان اجتماعی نباید فکر کند که چیزی نگوید بلکه تضعیف شود، بلکه مرتب باید خواسته هایش را مطرح و تقاضا کند.  

نکته دیگر اینکه انتخابات را از چه منظری نگاه می کنیم. مردم عادی به این بحث هایی که ما میکنیم اصلا کاری ندارند. دو سه میلیون بازنشسته، رای اول احمدی نژاد است، چرا؟ چون حقوق آنها دو سه برابر شده است. نه به بحث سیاسی کار دارد نه استراتژیک و نه هسته ای. همینطور در روستاها.

در ادامه، دکتر حقیقی انتخابات را از منظر حاکمیت، گروه های سیاسی و نظام بین المللی نیز بررسی کرد.

پس از این سخنان، بخش پرسش و پاسخ برگزار شد.