گفت وگوی شهروند با دکتر لیلی افشار به بهانه کنسرتش در ریچموند هیل

چند دقیقه ‌ای از صحبتِ تلفنی ‌مان نگذشته که کمی از لحنش جا می ‌خورم. فکر می کنم «متواضع» کلمه ای نیست که بتوان در مورد او به کار برد در هر جمله از کارش و برتری‌ هایش می گوید، اما بعد از مدت کوتاهی می ‌فهمم که اتفاقا چقدر خونگرم و صمیمی است.

تازه باید گفت که انصافا لیلی افشار از آن دسته هنرمندانی است که حق دارد به جایگاه والایی که در جهانِ موسیقی به دست آورده به خود ببالد. سال ‌های سال است که در آمریکا زندگی می ‌کند و گیتار می ‌زند و در این سال‌ ها به اوج قله‌ ی بهترین ‌های گیتار کلاسیک در جهان رسیده است. بیهوده نیست که رادیو پی آر آیِ آمریکا در وصفش گفته: «یکی از بهترین گیتاریست ‌های کلاسیکِ جهان».

روزنامه‌ ی واشنگتن پست کارش را «قابل توجه و بی ‌عیب و نقص» دانسته است. در سال ۲۰۰۰ جایزه ‌ی اورویل اچ. گیبسون در لس آنجلس برای بهترین گیتاریست زن کلاسیک را دریافت کرده، آژانس اطلاعاتی آمریکا او را به عنوان «سفیر هنری» در آفریقا گمارده و سه بار پیاپی برنده جایزه سالیانه‌ ی «گیتاریست برتر» شده که حوزه‌ ی ممفیسِ‌ یکی از مهمترین نهادهای موسیقی آمریکا ارائه می ‌کند. جوایز خانم افشار البته از این‌ ها خیلی بیشتر است و ذکر تمام‌ شان در صفحات شهروند جا نمی‌ شود. موضوع این جوایز علاوه بر نوازندگی گیتار، تدریس دانشگاهی آن است.

با او از آغاز کارش در گیتار می پرسم و تعریف می‌ کند که اولین استاد زندگی ‌اش کسی نیست جز داریوش افراسیابی که امروز هم ‌شهری ما در تورنتو است. افشار می‌ گوید: «گیتار را از سن ۱۰ سالگی شروع کردم. در ایران عاشق گیتار کلاسیک شدم، آن موقع ‌ها خیلی محبوب بود و الان هم هر وقت به ایران سفر می ‌کنم پر است از گیتار.»

در جای دیگری در گفتگو با رادیو ان پی آرِ آمریکا گفته از خانواده ‌ای اهل موسیقی می ‌آید و پدرش پیانیست و ویلونیست بوده و لیلی را تشویق کرده دنبال گیتار کلاسیک برود و اولین گیتار را برایش خریده.

برایم تعریف می ‌کند که در سنین نوجوانی به کنسرواتوآر تهران رفته و در سال ‌های پیش از انقلاب عازم آمریکا شده و اکنون بیش از ۳۰ سال است که در این کشور زندگی می ‌کند. در ۱۰ سال اخیر البته او رابطه‌ ی جدیدی با وطنِ دیرینش پیدا کرده و به طور مکرر به ایران باز می ‌گردد و کنسرت ها و کلاس ‌های متعددی در تهران و سایر شهرها برگزار می‌ کند.

افشار از ابتدا تحصیلات گیتار را به صورت علمی و دانشگاهی پی گرفته تا اولین زنی در تمام جهان باشد که در رشته ‌ی گیتار، دکترا می‌گیرد. لیسانس و فوق لیسانسش در اجرای گیتار را از کنسرواتوآر بوستون و کنسرواتوآر موسیقی نیوانگلند (در ایالت مین) گرفته و سپس برای دکترا عازم دانشگاه ایالتی فلوریدا شده است. در آکادمی‌ های متعدد دیگری نیز درس خوانده است از جمله مرکز هنرهای زیبای بنف در همین آلبرتای خودمان. شاید اوج تجربیات او در این زمینه را اما باید وقتی دانست که به عنوان یکی از دوازده گیتاریست بین‌المللی انتخاب شد تا در کلاس‌ های استادی آندرس سگوویا در دانشگاه جنوبِ کالیفرنیا گیتار بزند. سگوویای اندلسی را بی ‌اغراق می‌ توان بزرگترین گیتاریست کلاسیک کل قرن ۲۰ام و یکی از محوری ترین بنیانگذاران آن ‌چه امروز «گیتار کلاسیک» نام دارد، نامید.

دکتر افشار رویکرد علمی خود به موسیقی را ادامه داده و در حال حاضر نیز در دانشکده‌ ی موسیقیِ رودی ئی. شیدت در دانشگاه ممفیس تدریس می ‌کند.

موسیقی ایرانی روی گیتار

بین‌ المللی بودن از وجنات کارهای افشار می‌بارد. علاوه بر آمریکا و کانادا و ایران، تا به حال در انگلستان، ایرلند، فرانسه، اردن، دانمارک، ایتالیا، نیوزلند، استرالیا و کشورهایی در آفریقا و آمریکای جنوبی اجرا کرده است. خودش می ‌گوید: «جزو بهترین ۵ زن دنیا در گیتار کلاسیک محسوب می ‌شوم».

دکتر افشار در مورد ویژگی‌ های خاص کار خودش می ‌گوید: «کاری را که من انجام می ‌دهم هیچ کس دیگری انجام نمی ‌دهد. من موسیقی ایرانی را روی گیتار پیاده کرده‌ ام. قطعاتی که می‌ زنم ربع‌ پرده دارند و برای همین به دسته گیتار خودم ربع ‌پرده ‌ای اضافه کرده ‌ام و گیتارم با بقیه دنیا فرق دارد. این است که می‌توانم قطعاتی را بزنم که کس دیگری در دنیا نمی ‌زند. می‌خواستم موسیقی ایرانی را روی صحنه بیاورم.»

افشار تاکید می ‌کند که «بین ‌المللی هستم» و از اجرای کارهای آمریکای جنوبی، اسپانیایی و آلمانی می ‌گوید و این‌که با «تکنیک کلاسیک روی گیتارم همه چیز را اجرا می‌کنم.»

این‌جا است که هوس می ‌کنم از این یکی از بهترین گیتاریست‌ های کلاسیکِ جهان در مورد رابطه‌ی تکنیک و حس در کارش بپرسم، سئوالی که پرسیدنش از کسی که تا بالاترین مدارج دانشگاهی گیتار را طی کرده، قاعدتا جالب است.

دکتر افشار می‌ گوید: «آدم باید تکنیک را داشته باشد تا بتواند احساسش را هم بروز بدهد و هر دو دست به دست هم بدهند. اما در آخر کار این احساس است که تعیین‌ کننده است. این‌که چگونه آدم این نت ‌ها را بزند، چه وقتی روی هر کدام می ‌گذارد.»

از تهران تا تهرانتو

چنان‌که گفتیم، افشار از سنین نوجوانی ایران را به مقصد آمریکا ترک کرده و عمر خود را وقف آموزش گیتار کرده است. در روزهایی که ایران در آتشِ انقلاب می‌ سوخت، او در کنسرواتوآرهای موسیقی با مرارت و کوشش، در کارِ گیتار چیره می ‌شد، اما پس از سال‌ ها دوباره ارتباط جدیدی با ایران برقرار کرده. همین اخیرا نزدیک پنج ماه در ایران بود و در کلاس ‌ها و کنسرت‌ های متعددی شرکت داشت.

در مورد علاقمندان به موسیقی و گیتار در ایران می‌ گوید «خیلی با استعداد و پشتکار» هستند و از «کمبود امکانات ‌شان» می ‌گوید. بعد اضافه می‌ کند: ‌«خیلی‌ هایشان می ‌خواهند بیایند این طرف چون این‌ جا دسترسی بیشتر است، مثلا دسترسی به نت.» افشار به یاد می‌ آورد که وقتی خود برای اولین بار به آمریکا آمده مدام نت و سی‌دی و صفحه سفارش می ‌داده که در آن زمان در ایران کمتر پیدا می ‌شده.

در مورد اجراهای مختلفش در سراسر دنیا صحبت می‌ کنیم و این‌که کدام مخاطبان را بیشتر دوست دارد. می ‌گوید: «مخاطب خوب کسی است که با میل می ‌آید و می‌ خواهد لذت ببرد. هر جا که مردم دور هم جمع بشوند برای من هم لذت دارد چون می ‌توانم آن چیزهایی را که آماده کرده ‌ام با آن ‌ها قسمت کنم. بعضی جاها مردم و شنونده ‌ها فهم موسیقی بهتری دارند. مثلا در وودمور هالِ لندن که زدم واقعا می‌ دیدم که مردم تربیت ‌شده ‌اند در گوش موسیقی. واقعا محسوس و قابل فهم است. رپرتوآر را می‌ شناسند و حاضرند چیزهای جدید بشنوند. در ایتالیا هم که زدم، چون همه جور اپرا شنیده ‌اند حاضرند چیزهای جدید بشنوند. اما بعضی جاها آدم می ‌بیند کسی نمی‌خواهد موسیقی مدرن بشنود.»

صحبت که به ایران می‌رسد می ‌گوید: «در ایران همیشه از من استقبال شده و من در ایران خیلی طرفدار دارم.»

این اولین بار نیست که لیلی افشار به تورنتو می‌آید. حدود ۱۰ سال پیش در سمپوزیومی که دانشگاه تورنتو برگزار کرده، دعوت شده بوده و در آن‌ جا اجرا کرده و قبل از آن هم در دوران تحصیل در مسابقه ‌ای به این‌جا آمده اما اولین بار است که به قلب تهرانتو می ‌آید تا کنسرتی تک‌ نفره برگزار کند.

در این کنسرت قرار است علاوه بر قطعات ایرانی، قطعات مختلف دیگری هم اجرا کند. می‌ گوید:‌ «از یک سری تنظیم‌ های خودم می‌ زنم از موسیقی محلی و آذربایجانی، مثلا آهنگی را که رشید بهبودوف می ‌خواند را برای گیتار تنظیم کردم، ترانه ‌ی محلی ایرانی هم هست، قطعه ای در بیاتِ کورد از رضا والی هست و کارهایی از آمریکای جنوبی، ترکیه و اسپانیا» و خلاصه به قول خودش «سری در دور و بر دنیا».

کنسرت لیلی افشار روز ۱۰ فوریه ساعت ۷ شب در مرکز هنرهای نمایشی ریچموند هیل در خیابان یانگ برگزار می ‌شود. بهای بلیت که از سایت این مرکز (rhcentre.ca) قابل تهیه است، ۴۰ دلار با تخفیف ۵ دلاری برای دانشجویان و سالمندان است.