قیام سراسری زنان و مردان آزادیخواه وبرابری طلب، در اساس، جهت برقراری دموکراسی در کشور استبداد زدۀ ایران است. دموکراسی در ایران از یکسو به حقوق 

 

جمعه ۲۶ جون ۲۰۰۹


 

زنان و مردان مبارز و آزادیخواه                                                                  

قیام سراسری زنان و مردان آزادیخواه وبرابری طلب، در اساس، جهت برقراری دموکراسی در کشور استبداد زدۀ ایران است. دموکراسی در ایران از یکسو به حقوق بشر و جدائی دین از حکومت و از سوی دیگر به آزادی های قانونی و برابری انسانی (فردی و جمعی) همۀ مردمان ساکن ایران و در نهایت به تقسیم و توزیع طولی و عمقی قدرت یعنی به عدم تمرکز قدرت سیاسی وابسته است.                      

آنچه به نام "جمهوری اسلامی" نامیده می شود، سیستم تمامیت گرائی است که در واقع، نام حقیقی آن "خمینیسم" است که خود وی آن را به درستی" ولایت فقیه" و "حکومت  اسلامی" نامیده است، حکومتی که  نه یک نظام حاکمیت مردم بر مردم (دموکراسی)، و نه یک حکومت فرد بر مردم (دیکتاتوری) است، بلکه مدعی است که حکومت"خدا " بر مردم است، و نمایندۀ خداهم به ادعای وی، تنها "ولی فقیه" شیعۀ، یعنی خود او و جانشین اش میباشد! با این بینش بود که اصل صد و ده قانون اساسی کنونی، "ولی فقیه"را فرمانده نیروهای امنیتی و نظامی (ارتش و سپاه) و انتظامی (پلیس، ژاندارمری و بسیج) و در رأس سه قوۀ مقننه ، قضائیه و مُجریه قرار داده است. حق تعیین رئیس صدا وسیما (رسانه های جمعی) نیز نظیر حق عزل رئیس جمهور منتخب مردم هم با اوست! لذا با وجود " ولایت فقیه " امکان تفکیک و استقلال قوای سه گانه، همانند آزادی و استقلال رسانه های جمعی که پیش شرط اساسی دمکراسی هستند، بکلی ناممکن است. مردم دردید "ولی فقیه" به نوشتۀ آقای خمینی در حکم مجانین (دیوانگان) و صغار(کودکان ناقص العقل) هستند، و نه همچون شهروندان آزاد و برابر. با چنین تلقی ارتجاعی، نهاد ولایت فقیه در ماوراء ارادۀ مردم قرار گرفته، و از موضوع تصمیم ملت و تغییر قدرت، خارج است. کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال با توجه به شناخت عمیق خود از ماهیت انحصارطلب و تمامیت گرا و تئوکراتیک ولایت فقیه بود که با اکثریت آراء و حفظ حرمت نظر اقلیت،"انتخابات" دورۀ دهم  رئیس جمهوری(تدارکات- چی ولی فقیه) در ایران را تحریم و بایکوت کرد، چرا که بواقع این نه انتخابات آزاد که رأی گرفتن (در معنی بیعت گرفتن) از مردم بود. اما به کسانی که مجبور به رأی دادن در آن رژیم عقیدتی و بی گذشت بودند، از طریق رسانه های جمعی:(تلویزیون) توصیه نمود که به کاندیدای مورد نظر خامنه ای یعنی احمدی نژاد رأی ندهند.            

 حال که مردمان ایران جهت اثبات وجود خود و اعمال ارادۀ خویش که مترادف نفی ولایت فقیه است به عنوان شهروندان آزادیخواه و برابری طلب، و در دفاع ازحق حیات سیاسی و حقوق انسانی خویش به مبارزۀ بی امان با غصب و مصادره کنندگان آن، به رهبری علی خامنه ای وارد شده اند، و رهبر نظام آزادی کُش ولایت فقیه نیز، در نماز جمعۀ گذشته، (۱۹ ژوئن ۲۰۰۹)خود را علناً مسئول همۀ این تقلبات و این تجاوزات سیاسی و حق کُشی های مدنی و اجتماعی دانست، از آن ببعد مبارزات زنان و مردان آزادیخواه، جهت استقرار دمکراسی، با رژیم ولایت فقیه، وارد مرحلۀ جدیدی گردید و درصورت هوشیاری و اتخاذ راه و روش درست و مرحله بندی شده، به نجات ملی از ولایت فقیه و نجات ملی میتواند بیانجامد.                      

مردمان ایران هر اختلاف فرهنگی، زبانی، مذهبی، سیاسی، اقتصادی، ایدئولوژیک، جنسی و اجتماعی که داشته باشند، منافع حیاتی و مشترک در براندازی نهاد ضد دمکراتیک" ولایت فقیه " دارند، و بایستی یکدل و یکصدا و "همه با هم" تهران را تنها نگذارند، و در این راه از تمام اشکال نافرمانی مدنی نظیر اعتصابات سراسری: ادارات، کارخانه ها، معادن (از جمله نفت و گاز) گرفته، تا یاری خواستن از روحانیت طرفدار مردم و ضد ولایت فقیه، و بمیدان کشیدن بازار و مردمان فقیر و حاشیه نشین فروگذاری نکنند و مطمئن باشند که ادامۀ حیات رژیم ولایت فقیه خامنه ای با ریاست جمهوری احمدی نژاد، هیچ حق حیاتی برای آنانکه هستی غارتگر و آزادی کُش این رژیم ارتجائی را به چالش کشیده اند قائل نخواهد شد. حیات همۀ رژیمهای تمامیت گرا به اِعمال ترس، زورعریان، و در شرایط عادی به دروغ و فریب متکی است. کسانی که سینما رکس آبادان را در سال ۱۳۵۷آتش زدند و آنجا را به کورۀ آدم سوزی مبدل ساختند، هیچ ترس و واهمه ای از بمب گذاری در حرم "امام رضا " و حتی بمب گذاری و تخریب مقبرۀ خمینی، جهت تحریک احساسات مردم ندارند. آری باند خامنه ای و احمدی نژاد اینکاره است.

کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال ضمن قائل بودن حق دفاع ازخود برای همۀ مردمان ایران، هرنوع خشونت وبخصوص خشونت سازمان یافتۀ دولتی حاکم و غاصب حاکمیت ملی را در ایران محکوم می کند و از همۀ هواداران خود میخواهد که در خارج از کشور، بی آنکه اجازۀ رهبری به گروه خاصی داده شود، با حرکت آزادیخواهانۀ مردم همراهی نمایند، و از زنان و مردان ملیتهای داخل ایران نیز انتظار دارد که:            

 تهران را تنها نگذارند