با وجود آنکه آیت الله العظمی مکارم شیرازی اعمالی را که در چهارشنبه سوری انجام می گیرد، حرام اعلام کردند، صدها هزار نفر در گوشه وکنار کشور از روی آتش پریدند و عده زیادی از مردم در اینترنت و رادیوها و تلویزیون ها اعتراض کردند که چطور این مراسم تا به حال حلال بود و یکمرتبه حرام شد؟

معترضان نمی دانند که علم نه تنها ساعت به ساعت و دقیقه به دقیقه، بلکه ثانیه به ثانیه پیشرفت می کند.

تا بیست سال پیش کسی حرفی از تلفن همراه نشنیده بود، اما حالا کمترکسی را می شناسید که یک تلفن همراه، همراهش نباشد.

جوانان در چهارشنبه سوری۸۹ گل کاشتند

تا بیست سال پیش اگر کسی حرفی از اینترنت و شاتل و دیسکاوری و ماهواره می زد، مردم خیال می کردند عقلش پاره سنگ برمی دارد، اما امروزه بسیاری از مردم دنیا با این وسائل سروکار دارند.

تا بیست سال پیش به سرطان می گفتیم سلاطون و به آسم می گفتیم سیاه سرفه. بنابراین و در شرایطی که همه چیزها در این سالها  تغییرکرده، چرا حرام و حلالمان نباید تغییرکند؟!

آیت الله مکارم البته لطف کرده اند و خانه تکانی شب عید را حلال  دانسته اند و من نه تنها خانه تکانی شب عید که تاریخ تکانی را هم ضروری و مفید می دانم چون در همین سی سال گذشته خیلی از حلال ها حرام و بسیاری از حرام ها حلال شده است. آدم های مشهور و خوبی داشته ایم که حالا بد شده اند و بسیاری از بدان خوب.

 

تاریخ تکانی، کاری که زمامداران خیلی از کشورها از جمله کشور خودمان گاه و بیگاه  می کنند، یکی از ضروریات زندگی هر قوم و ملتی است.

تاریخ حالت انباری و صندوقخانه ای را دارد که اگر به آن نرسی، گند می گیرد. آنهم تاریخی مثل تاریخ کشور ما که هفت هزار سال مانده است و بو گرفته!

مثلا همین چهارشنبه سوری که الان سالهاست برای از بین بردن آن نقشه می کشند و اگر ناچار شدند اسمش را ببرند از آن به عنوان چهارشنبه آخر سال نام می برند، چه خاصیتی دارد؟ آیا نباید هنگام تاریخ تکانی آن را دور ریخت؟

وقتی کفش های چینی با قیمت بسیار ارزان بازار ایران را پر کرده است، آیا دیگر کسی کفش ملی یا گیوه به پا می کند؟

وقتی ده ها روز جدید اختراع شده که دل آدم از شنیدن اسم آنها ضعف می رود، چهارشنبه سوری چه لطفی دارد؟

فرض می کنیم که کشورهای عقب افتاده ای مثل زیمبابوه، به دلیل عدم امکانات چهارشنبه سوری نداشته باشند، اگر چنین رسمی و چنین روزی به درد می خورد، کشورهای پیشرفته جهان چرا آن را ندارند و چرا آمریکای جهانخوار آن را از چنگ ما درنیاورده است؟

وقتی مرحوم مطهری در اوایل انقلاب فرمودند بسیاری از خانواده های احمق ها آتشی روشن می کنند و از روی آن می پرند؟ حتمن یک چیزی به عقل شان می رسیده است.  

آیا کاری را که به قول آن مرحوم تعدادی از احمق ها انجام می دهند باید تکرار کرد؟ و در شرایطی که مردم مظلوم فلسطین دوشنبه  سوری هم ندارند که دل شان خوش باشد، آیا انصاف است که ما چهارشنبه سوری داشته باشیم؟!

در خانه تکانی و دوباره نویسی تاریخ، گوئی که بهاری دیگر آمده است، رویدادها رنگ و بوی نو و تازه ای به خود می گیرد.

ستمگران مظلوم می شوند و مظلومان ستمگر. فراوان بوده اند حکام خونخواری که پس از تاریخ تکانی، مورد ستایش شعرا، نویسندگان و مورخان زمان خود نیز قرارگرفته اند.

سلطان مسعود غزنوی یکی از آنهاست. او که به عیاشی و می خوارگی شهره بود و برادر خودش را نیز کشت مورد تمجید شعرای نامی آن زمان مانند عنصری، فرخی و بخصوص منوچهری قرارگرفت. بسوزد پدر این شکم صاحب مرده که انسان برای سیرکردنش مجیز چه کسانی را باید بگوید! 

هیتلر یکی دیگر از کسانی بود که احساس کرد تاریخ کهنه به درد عمه آدم می خورد، اما چون عمه نداشت، تاریخ ها وکتابهای کهنه را سوزاند و تاریخ تازه ای چاپ کرد مثل ماه!

به نظر من هم گذشته ها را باید فراموش کرد، مگر کسی پیراهن چهل سال پیشش را می پوشد یا از آن یاد می کند که ما مرتباً یاد گذشته ها و چند هزار سال پیشمان هستیم؟باید تاریخی بنویسیم که چشم همه مردم دنیا را چپ کند و برازنده زندگی امروزمان باشد.

یک سری از گذشتگان را هم باید بخشید. مثلا به چنگیز و تیمور چند سال باید بد وبیراه بگوئیم؟ چقدر باید یادآوری کنیم که سگ وگربه ها را هم در نیشابورکشتند؟ الان را بروید و ببینید که نیشابور پر از سگ وگربه است!

تاریخ جدید می تواند از چنگیز به عنوان یک سازمان دهنده بزرگ یاد کند و از تیمور به عنوان یک آرشیتکت نامدار! لامصب با آن پایش طرح هائی می ریخت که عقل آدم مات می ماند.

بدون تردید اگر او در قرن بیست و یکم زندگی می کرد به عنوان بزرگترین آرشیتکت جهان جایزه می گرفت و در مشهورترین دانشگاه های جهان تدریس می کرد.

او پس از قتل عام هائی که می کرد از سرهای بریده کشتگان مناره می ساخت. مناره هائی به بلندی و صافی برج ایفل.

قبول بفرمائید که ساختن برج ایفل با امکانات امروزی و از آهن و فولاد، کار مهمی نیست، اما ساختن مناره ای به آن بلندی، آنهم از سرهای بریده نه تنها کار هرکسی نیست، بلکه هنری است استثنائی و نبوغی می خواهد چون نبوغ هیتلر و تیمور!

 

هتاکی داریم تا هتاکی

 

یک هفته پس از انتشار ویدیوئی که در آن فائزه هاشمی مورد هتاکی قرارگرفته بود، رهبر ایران بدون اشاره مستقیم به این ویدئو، نسبت به هتک حرمت و رفتارهای غیراخلاقی واکنش نشان داد و آن را خلاف شرع و ضربه ای به جمهوری اسلامی دانست.

گذشته از خود من که صد درصد با این فرمایشات موافقم، تصور می کنم اکثریت مردم نیز فحاشی و هتاکی را امری ناپسند بدانند.

البته هتاکی در مکان های مختلف تفاوت معنی پیدا می کند و یک جاهائی واقعاً لازم می شود. مثلا وقتی زندانی اعتراف نمی کند، بازجو که نمی تواند به او بگوید قربان تقاضا می کنم لطف کنید و این چهل پنجاه تا اتهام را قبول بفرمائید!

مواردی هم هست که هتاکی و فحاشی نه تنها اهانت آمیز نیست، بلکه نوعی ابراز محبت است. شاید شما هم وقتی بچه سه چهارساله تان کار قشنگی می کند به عنوان تشویقش به او پدرسوخته و امثال آن گفته باشید. بدیهی است که در چنین موردی شما نه می خواهید به بچه توهین کنید و نه به خودتان که پدربچه هستید.

 رئیس جمهور حق دارد مردم را خس و خاشاک بنامد چون رئیس مردم است و با مردم شوخی دارد و رهبر حق دارد آنها را میکرب بخواند چون تاج سر مردم است. 

روزی هم که امام جمعه تهران معترضان به نتیجه انتخابات را بزغاله وگوساله نامید، مردم بهشان برخورد و آن را اهانت و فحاشی نامیدند، اما بعد معلوم شد چون این حرف در نمازجمعه و در یک فضای عبادی و روحانی گفته شده اشکال قانونی نداشته برای اینکه هم آدمها و هم حیوانات آفریده خداوند هستند و از نظر امام جمعه انسان و حیوان فرقی با یکدیگر ندارند!

 

فقط برای رو کم کردن…

 

زنان در روستای کتک باید به این شیوه آب جمع آوری کنند

یکی از زیست شناسان بسیار معروف که اصلن معلوم نیست کی هست و کجائی هست و اسمش چیه، سالها قبل گفته بود در قرن بیست ویکم نمی شود مثل عصر حجر زندگی کرد.

وقتی این خبر به گوش ساکنان روستای کتک در مسجد سلیمان رسید بسیار عصبانی شدند وگفتند این چرت و پرت ها چیه این زیست شناسه گفته؟ آدمیزاد اگر دلش بخواهد! در هر دورانی می تواند مثل مردم عصر حجر زندگی کند و برای اینکه روی این زیست شناس را کم کنند، از یک عکاس خواهش کردند عکس هائی از زندگی آنان بگیرد و در سایت مهر منتشرکند، بلکه طرف از رو برود!

عکس های بیشتری از این مردم که زیست شناسه را پاک کنف کرده اند و آبرویش را برده اند، در لینک زیر ببینید:

http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=29200

 

* میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.