فرح طاهری ـ  شهروند در سومین جشن نوروزی خود، عصر یکشنبه ۲۰ مارچ در تالار زیبای له پارک میزبان شهروندان ایرانی و دوستداران غیرایرانی اش خواهد بود تا با گذراندن لحظاتی شاد در کنار یکدیگر، خستگی یک سال کار و دغدغه و دلنگرانی برای وطن و هموطنان را از تن به در کنند و برای سال در پیش رو، پرتوان آماده شوند.

جشن و سرور بدون حضور هنر امکان ندارد. در دو جشن پیشین، شهروند، به رسم معمول دیگر جشن های جامعه ی ایرانی تورنتو، از هنرمندان محلی و نیز قدیمی تر ساکن لس آنجلس دعوت کرده بود، اما این بار مسئولیت این مهم را  تنها به دوش هنرمندان  محلی گذاشته است تا بدین وسیله از حضورشان و هنرشان به سهم خود قدردانی کرده باشد و تاکیدی دوباره کند بر اهمیت حضور هنری آنان، که نسل جوان و تازه نفس در بین آنان کم نیست، در جامعه ایرانی ساکن تورنتو.در واقع هنرمندان ایرانی ساکن تورنتو که تقریبا اکثر آنان نسبتا جوان هستند از هنرمندان به اصطلاح لس آنجلسی نه تنها کم ندارند، که در بسیاری موارد مستعدتر و خلاق تر هم هستند.

امسال بخش هنری جشن شهروند شامل اجرای گروه کر ملی ایران به سرپرستی کمال طراوتی، نوازندگی گیتار توسط مانلی جمال، گروه رقص آیار و گروه موسیقی نیمه هاخواهد بود. و البته دی جی مهران با آهنگ های بسیار شاد و ریتمیک خود این مجموعه را کامل می کند.

 از مانلی جمال به گاه موفقیت هایش و گرفتن جوایز خبر و مصاحبه داشته ایم. او چهره ی شناخته شده ای در جامعه ی هنری ایرانیان تورنتوست. با او بیشتر آشنا شویم.

***  

مانلی جمال از جوانان هنرمند ساکن تورنتو که پله های موفقیت را به سرعت بالا می رود

از گفت وگوی شهروند با مانلی دقیقا یک سال می گذرد. مارچ ۲۰۱۰ بود که آرش عزیزی، همکار شهروند، با مانلی جمال در دفتر شهروند به گفت وگویی مفصل نشست.

وقتی هفته ی گذشته در برنامه بزرگداشت روز زن که از سوی کانون به آذین برگزار شده بود، او را به عنوان داوطلب در پشت دستگاه تنظیم صدا دیدم، خواستم چند سئوال درباره ی برنامه ای که قرار است در جشن نوروزی شهروند اجرا کند، بپرسم. هرچه ما میانسالان عاشق از خود گفتن هستیم، این جوانان ما بسیار متواضع هستند به طوری که مانلی به من گفت، در مصاحبه ی شهروند خیلی اطلاعات از من هست. یعنی که چرا دوباره گویی کنیم.

مانلی را در برنامه های مختلف جامعه ی ایرانی در دانشگاه تورنتو، دانشگاه یورک، و مناسبت های فرهنگی ـ هنری دیگر دیده بودم، ولی وقتی او را در گردهمایی اعتراضی ایرانیان در ۲۶ جون ۲۰۰۹ در میدان مل لستمن دیدم که برای همبستگی با مردم ایران گیتار نواخت، برایم جلوه ی دیگری یافت. جوان هنرمندی که بیرون از ایران به دنیا آمده، ولی به مردم کشور مادری اش اهمیت می دهد. 

نگاهی دوباره به مصاحبه او کردم. راست می گفت، کلی اطلاعات در آن بود. فشرده ای از آن را برای بازگویی انتخاب کردم که در زیر می خوانید:

مانلی در مورد سبک کارش گفته است:‌«امروز به جایی رسیده‌ایم که وقتی به یک قطعه موسیقی نگاه می‌کنید می‌بینید چیزهای زیادی هست که آن ‌را ویژه و یگانه می‌سازد. من تمام سعی‌ام را کرده‌ام که از تمام ژانرها و گونه‌ها یاد بگیرم. از گونه‌های ایرانی تا تلاش برای ترکیب آن با گونه‌های غربی. هدف من در واقع همین است. یک جور مخلوط کردن همه آن‌ها با هم. واقعا نمی‌توان با یک کلمه آن را توصیف کرد. این را بخصوص در جاز می‌بینیم. گروه‌های جازی هستند که در آن نوازندگان از جاهای مختلف دنیا می‌آیند و هر کدام تاثیرات خود را می‌آورند و در نهایت همه‌شان به یک زبان واحد، زبان موسیقی، ترجمه و اجرا می‌شود… ».

مانلیِ گیتار می نوازد و با نوازندگان سازهای متنوع از ساکسیفون تا طبل سابقه ی همکاری دارد و در مورد اینکه به چه موسیقی ای گوش می دهد، می گوید:”من به همه چیز از متال تا کلاسیک گوش می‌کنم. و به نظرم بهترین رویکرد همین است.”

مانلی در مینسک، پایتخت بلاروس که در آن روزها بخشی از اتحاد شوروی بود، به دنیا آمد، و یک ساله بود که به همراه خانواده به آلمان مهاجرت کرد. سال‌های کودکی و دبستان او در کلنِ آلمان سپری شدند. او از همان کودکی تحت تاثیر خانواده‌ی هنردوست خود بود. می‌گوید: «از کودکی، هنر و موسیقی همیشه بخشی از زندگی‌ام بودند. همیشه بوم‌هایی این طرف و آن طرف برای نقاشی بود، پدرم همیشه ویولن را به شیوه‌ی سنتی می‌نواخت. راستش را بخواهید آن موقع‌ها فکر می‌کردم موسیقی ایرانی خوب نیست و دوستش نداشتم، اما ۲۰ سال با کسانی زندگی کردم که مدام آن ‌را می‌نواختند و گوشم به آن عادت کرده. بالاخره موقعی رسید که از پدرم راجع به این موسیقی و اجرای آن پرسیدم و جلوه‌ی دیگری برایم پیدا کرد».

۹ ساله بود که به آمریکا رفتند. در مینه سوتا و آستینِ تگزاس زندگی کرد و در آستین برای اولین بار گیتار را برگزید و شروع به تمرین کرد، اما پس از ۹ سال، وقتی حدوداً ۱۸ سالش بود، خبری بد فرا رسید: دولت آمریکا او و خانواده‌اش را اخراج کرد.

مانلی می‌گوید: «بعد از ۹ سال، ۳۰ روز به ما مهلت دادند که یا کشور را ترک کنیم یا اخراج شویم. فکرش را بکنید پس از ۹ سال، خانه خریده بودیم، ماشین داشتیم، من خودم را به عنوان هنرمند در شهر جا می‌انداختم و حالا خیلی ساده گفتند خداحافظ. هیچ گزینه‌ای به ما ندادند. یا باید می‌رفتیم ایران و تحت تعقیب دولت قرار می‌گرفتیم و یا در کانادا، پناهجو می‌شدیم و ما دومی را انتخاب کردیم».

قطعه‌ی «رسیدن سرد»‌(Cold Arrival) محصول همین رویداد است، اما تاثیر این رویداد روی موسیقی مانلی به بیش از یک قطعه محدود می‌شود.

می‌گوید: «همیشه به این فکر می‌کنم که اگر آمریکا را ترک نکرده بودم و در تگزاس مانده بودم احتمالا هنوز داشتم فقط راک و متال می‌زدم، اما الان موسیقی ارگانیک‌تر و آکوستیک می‌زنم.»

مانلی در کانادا، گیتار آکوستیک را برگزید و به سبک‌های جدیدی روی آورد. او می‌گوید: «حالا ۱۸ سالم بود و در چهار کشور زندگی کرده بودم. امروز هم تمام تجربیاتم مسلماً به من کمک می‌کند خود را از طریق موسیقی ابراز کنم. خود واقعی برهنه‌‌ام همینجاست، در موسیقی. اینجا نمی‌توانم چیزی را پنهان کنم.»

همین است که در نهایت انتقالش به کانادا را دوست داشت و روزی که به شهروندی کانادا درآمد ترانه‌ای به نام «پرشکوه‌ترین روز» را به یاد آن نواخت. مانلی می‌گوید: «وقتی به مراسم شهروندی رفتیم و همه چیز تمام شد، قاضی بهمان گفت امروز پرشکوه‌ترین روز زندگی‌تان است. در راه خانه، که با مترو می‌رفتم، خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و می‌خواستم بلافاصله بروم و در موردش کاری انجام دهم. به کانادایی بودن افتخار می‌کنم چون کانادا اولین جایی بود که مرا به عنوان همان کسی که بودم پذیرفت».

ویژگی تورنتو برای مانلی، وجود جامعه ایرانی بزرگ و حمایت‌کننده است. مانلی می گوید:« اگر آدم بخواهد با جامعه‌ی ایرانی تماس بگیرد، بهترین جای دنیا بیرون از ایران (شاید بعد از کالیفرنیا) همین‌جا است». از طریق آشنایی با یکی از افراد گروه کیوسک در تورنتو بود که مانلی به لندن رفت تا هم اجرای عمومی داشته باشد (اولین اجرایش بیرون آمریکای شمالی) و هم در تلویزیون فارسی بی بی سی ظاهر شود.

مانلی در تورنتو زندگی و کار می‌کند و در عین حال نواختن گیتار را تدریس هم می‌کند. آخرین کارهایش در manelijamal.com و در کانال‌های او در یوتیوب و مای اسپیس در دسترس است. او فوریه ۲۰۱۰ در مسابقه‌ای بین‌المللی که با شرکت ۱۲۰ گیتاریست از سراسر جهان برگزار ‌شد، شرکت کرد و اول شد.

 

***

در جشن روز زن از او پرسیدم، حداقل بگو در جشن نوروزی شهروند چه قطعاتی اجرا می کنی؟ گفت: سعی می کنم ترکیبی از ملودی های شاد و غم انگیز… گفتم، غم انگیز؟ ولی موضوع جشن شادی ست، گفت: نه منظورم غم انگیز نبود، منظورم عمیق بود. سعی می کنم بیشتر طعم شرقی داشته باشد.

اجرای مانلی جمال، این هنرمند جوان و موفق ایرانی تبار را در جشن نوروزی شهروند خواهید شنید.