ملّا نصرالدین ـ با ملّا حسنی معروف که اخیرا از رییس جمهوری منتخب مقام معظّم رهبری نشان شجاعت دریافت کرده اشتباه نشود  ـ به مهمانی دعوت شده بود.  از هول این که دیر برسد و سرش بی کلاه بماند، با همان لباس کهنه و مندرسی که در خانه تنش بود به مهمانی رفت.  با دیدن سر و وضعش، کسی به او محل نگذاشت و تحویلش نگرفت.  از این بی اعتنایی رنجید، به خانه رفت، لباس های پلوخوری اش را پوشید و بازگشت…

بقیه حکایت ـ که احتمالا بیشتر خوانندگان آنرا می دانند ـ مورد نظر نیست.  فرض کنید که وقتی برای پوشیدن لباس پلوخوری به خانه رفت، می دید که آن لباس به لجن و انواع کثافت ناشی از غلت زدن در گل و لای آلوده شده و در اثر افراط در بدمستی های پیشین آنقدر روی آن بالا آورده و استفراغ کرده که از بوی گند و تعفن آن، هرکس را که از نزدیکش بگذرد ناراحت و معذب می کند.  در چنین حالتی، ملّا نصرالدین چه می توانست بکند؟!  دو راه بیشتر نداشت: یا قید بازگشتن به مهمانی را بزند و از خیرش بگذرد و یا با همان لباس به مهمانی بازگردد و بکوشد با قلدری و رجزخوانی و تهدید صاحبخانه و مهمانان را مرعوب نماید و جایی در بالای سفره برای خود دست و پا کند!

سیاست خارجی همان لباس پلوخوری و این حالت دوّم دقیقا کاری است که به اصطلاح سیاست خارجی نظام ولایت مطلقه فقیه انجام می دهد.

در چند ماه گذشته، که سقوط زنجیره ای دیکتاتورهای سابقه دار در منطقه شمال افریقا و خاورمیانه، شتاب و سرعتی سرگیجه آور پیدا کرده، این رهبری خردمندانه در اعمال سیاست خارجی به چنان نکبت و فلاکتی دچار شده که مثل آبکش از همه جایش آب می ریزد و هر طرفش را که می گیرند، از یک طرف دیگر بیرون می زند.

 آخرین دسته گلی که این رهبری خردمندانه به آب داد، هفته گذشته بود: درپی ناآرامی های بحرین که اکثریت هفتاد درصدی جمعیت شیعه آن بر ضد نظام پادشاهی، که اقلیت سی درصدی سنّی برآن حاکم است، به تظاهرات پرداخت و میدان لولو یا مروارید منامه پایتخت بحرین را صحنه این تظاهرات ساخت، حکومت بحرین، ضمن اعلام این که جمهوری اسلامی شیعیان آن کشور را تحریک می کند، با بهره گیری از اساسنامه پیمان شورای همکاری خلیج فارس ـ شامل عربستان سعودی، بحرین، کویت، عمّان، قطر و امارات متحده عربی ـ که مقرّر می دارد در هنگام ضرورت کشورهای عضو باید به یاری کشور نیازمند بشتابند، تقاضای کمک کرد و کشورهای عربستان سعودی، قطر و امارات متحده برای سرکوب معترضان به آن نیروی نظامی و انتظامی گسیل داشتند.  حکومت بحرین نیز به پشتوانه این نیروها حکومت نظامی و وضعیت فوق العاده اعلام کرد و به سرکوب و قلع و قمع معترضان پرداخت.

 

حکومت اسلامی، که دستکم در ۲۲ ماه گذشته، در عرصه سرکوب جنایتکارانه معترضان پرونده ای سیاه تر از قیر دارد، اگر از حداقل خرد بهره داشت، باید شکیبایی پیشه می کرد و اوضاع را زیر نظر می گرفت.  دریغ که به جای این کار، کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در اقدامی شتابزده و نسنجیده بیانیه ای تند و تیز در مورد رویدادهای بحرین و اعزام نیرو توسط عربستان سعودی به آن کشور منتشر کرد. در این بیانیه آمده:”بازی با آتش به نفع عربستان نیست”.  علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز عربستان سعودی را به “اشغالگری” بحرین متهم کرد و گفت:”ورود نیروهای نظامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به بحرین یک عمل اشغالگرانه است”!

 جمهوری اسلامی در حالی از “بازی با آتش” سخن می گوید که به گفته مقامات بحرینی، خود در بحرین زیرزمین یک بیمارستان را تبدیل به انبار اسلحه و مواد منفجره کرده است و چنان که مقامات کویت می گویند فعالیت جاسوسی اش در کویت چنان بوده که دولت این کشور سه دیپلماتش را اخراج کرده است.  فزون بر اینها، کشور دوست و متحدش ترکیه، که در ایران چپاول های ده ها میلیارد دلاری می کند، همین هفته گذشته یک هواپیمای حامل جنگ افزارهای نظامی و تسلیحاتی و پانصد میلیون دلار پول نقد را که از حریم هوایی اش به مقصد سوریه عبور می کرد اجبارا فرود آورد، محموله آنرا ضبط کرد و گزارش آنرا به شورای امنیت سازمان ملل فرستاد.  ظاهرا همه این کارها نه “بازی با آتش” بلکه اقدامات بشر دوستانه هستند!

 

در پی صدور بیانیه کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، امواج تنش موجود در روابط جمهوری اسلامی و کشورهای عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس با شدّت و سرعت بالا رفت.  فرمانده ارتش بحرین در گفتگو با روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن اعلام کرد که بحرین به طور رسمی یادداشت اعتراض علیه جمهوری اسلامی را تسلیم نهادهای بین المللی از جمله سازمان ملل کرده و خواستار تشکیل ارتش مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس شد.

 پارلمان عربستان سعودی صدور بیانیه کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در مورد بحرین را محکوم کرد و آنرا “ادعاهایی نادرست” خواند و افزود:”این اتهامات مغایر قوانین اسلامی و بین المللی است و آنها را محکوم می کنیم”.

وزیر امور خارجه امارات متحده عربی نیز در مصاحبه با روزنامه “القبس” از “دخالت جمهوری اسلامی در امور داخلی شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس” انتقاد کرد و ضمن “ناپذیرفتنی” خواندن آن هشدار داد:”هرگونه رفتار خصمانه از سوی دولت جمهوری اسلامی علیه یکی از اعضاء این شورا، پاسخ تمامی اعضاء را درپی خواهد داشت” و پس از این هشدار تهدیدآمیز، وزیر امور خارجه امارات متحده عربی گفت:”کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس رفتار جمهوری اسلامی در قبال کویت را محکوم و از هرگونه اقدام کویت برای حفظ امنیت اش حمایت می کنند.  من به برادران ایرانی  نصیحت می کنم اساسنامه شورای همکاری خلیج فارس را به خوبی و پیش از دخالت در امور هریک از کشورهای عضو آن بخوانند.  شورای همکاری خلیج فارس، به صورت یک واحد مرتبط عمل می کند و امنیت هر یک از اعضایش را شرط امنیت تمام اعضاء می داند”.

 

شرم آور است امّا حق با وزیر امور خارجه امارات متحده عربی است.  اعضاء کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی اگر به خود زحمت خواندن اساسنامه شورای همکاری خلیج فارس را می دادند، هرگز بیانیه تنش برانگیز کذایی را صادر نمی کردند.

 شوربختانه کار بیش از آن بیخ پیدا کرد که با چند اظهار نظر و مصاحبه سروته قضیه هم بیاید. روز دوشنبه ۱۵ فروردین، نشست ویژه وزیران امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برگزار شد و به نوبه خود بیانیه ای صادر کرد که در آن “دخالت بارز” جمهوری اسلامی در امور داخلی این کشورها را محکوم کرد و “نگرانی عمیق خود را از ادامه دخالت های جمهوری اسلامی در منطقه” ابراز نمود.

نشست ویژه وزرای امورخارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، بیانیه کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی را “غیر مسئولانه” و “اتهامات بی اساس علیه عربستان” خواند و اعلام کرد که این بیانیه “آتش فرقه گرایی را شعله ور می کند”.

فزون بر اینها، نشست وزرای خارجه، بیانیه کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس را “نقض معاهده های بین المللی و موازین حسن همجواری” خواند و “دخالت بارز ایران در کویت از طریق ایجاد شبکه های جاسوسی در این کشور” را محکوم کرد.

در برابر همه این اقدامات خشم آلود و تنش آمیز، محمود احمدی نژاد، رییس جمهوی منتخب مقام معظّم رهبری، به همان شیوه ای متوسّل شد که در برابر قطعنامه های صادره از سوی شورای امنیت سازمان ملل در پیش گرفته بود و درباره بیانیه نشست ویژه وزرای امور خارجه شورای همکاری خلیج فارس گفت:”ما این بیانیه را که هیچگونه ارزش و اعتبار حقوقی ندارد و با فشار امریکا صادر شده است، نمی پذیریم”!

 

در ادامه، رییس جمهوری منتخب رهبر معظّم به جای سعی در کاهش تنش ایجاد شده و خواندن اساسنامه شورای همکاری خلیج فارس گفت: “اعزام نیرو به یک کشور خارجی، کاری احمقانه است، نیروهای خود را خارج کنید”.

و سرانجام نیز برای آنکه این اظهارات مودبانه! و دیپلماتیک!  را تکمیل کند، با لحنی تحقیرآمیز گفت:”کویت چه دارد که ما در آن جاسوسی کنیم؟”!

*** 

 “عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگو”.

همه عملکرد دستگاه سیاست خارجی نظام ولایت فقیه تیره و منفی نیست.  رویکرد مثبت هم دارد. در همان روزها و ساعت هایی که تنش بین جمهوری اسلامی و کشورهای عرب همسایه اش بالا می گرفت، بنابر گزارش ۱۴ فروردین خبرگزاری “ایسنا”:”هیئت وزیران در راستای گسترش مناسبات جمهوری اسلامی با سایر کشورها و نشان دادن حسن نیت در روابط با کشور جمهوری “توگو” با برقراری مقرّرات لغو روادید سی روزه بین دو کشور موافقت کرد”. براساس این مصوّبه، اتباع جمهوری اسلامی و توگو که دارای گذرنامه معتبر سیاسی و خدمت هستند، می توانند بدون اخذ روادید به سرزمین دولت متقابل وارد، یا از آن عبور و یا آنرا ترک کنند!

 خودتان داوری کنید، بیانیه بدون “ارزش و اعتبار حقوقی” نشست ویژه وزیران امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس مهم تر است یا گسترش مناسبات با “توگو”؟!

 

* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی و ساکن مونتریال کانادا و از همکاران شهروند است.

snakh@live.com