سالمندان شمال غرب بلغارستان  Traumas and Miracles                                  

جمعه ۲۹ اپریل ۲۰۱۱ در بیت زیتون، مراسم معرفی تازه ترین کتاب عکس بابک سالاری برگزار شد.

این کتاب با عنوان Traumas and Miracles حاوی عکس هایی ست از سالمندان شمال غرب بلغارستان.

بهرام بهرامی که خود نقدی بر این کتاب در شهروند ۲۸ اپریل نوشته بود، کار معرفی بابک سالاری را برعهده داشت. این مراسم به زبان انگلیسی برگزار شد، شاید هم به خاطر اینکه متن شاعرانه ی کتاب نوشته دیانا ایوانووا به انگلیسی است و هم نیمی از شرکت کنندگان در این برنامه غیرفارسی زبان بودند.

بهرام بهرامی بابک سالاری را معرفی کرد

 بابک سالاری هنرمند عکاس ایرانی ساکن مونترال است. او سالهاست در مونترال زندگی می کند پس از آنکه در ایران به زندان جمهوری اسلامی افتاد و سپس از ایران گریخت. از او تاکنون سه مجموعه عکس از کوبا و افغانستان و بلغارستان منتشر شده و عکس هایش در کانادا، مکزیک، ژاپن، کوبا، و چند کشور اروپایی بهنمایشگذاشته شده اند.

 بابک سالاری خود در مورد کتابش توضیح داد. آشنایی با خانم دیانا ایوانووا، روزنامه نگار بلغاری آغازی بر این پروژه بود. او در بلارخا در جشنواره ای محلی به نام «بز» با دیانا آشنا شد.

بابک می گوید از همان آغاز احساس کردم که بندهایی مرا به این سرزمین پیوند می زند. هنگامی که به بلارخا رسیدم، تمام یادهای کودکی من زنده شدند.

در کشوری که سیستم سیاسی سابق اش، همه چیز را در جمع خلاصه می کرد و فرد هویتی از خود نداشت، در این جشنواره بابک، بخت این را یافت که به داستان های افراد گوش دهد.

بابک سالاری

تغییر سیستم سیاسی در بلغارستان، تغییرات زیادی در جامعه بلغار به وجود آورد. افرادی که قبلا در شهرها کار داشتند، به دلیل مشکلات مالی پس از بازنشستگی به دهات بازگشتند. تغییرات پیاپی، ساختار خانواده را نیز تغییر داد. زنان مجبور شدند برای کسب درآمد، برای کار به کشورهای ثروتمند اروپایی مثل ایتالیا، بروند و در حالی که پدران و مادران و همسر و فرزند خودشان را در خانه گذاشته بودند، از سالمندان ایتالیایی نگهداری کنند.

به گفته ی بابک سالاری، تفاوت بین سالمندان جوامعی مثل شمالغرب بلغارستان با سالمندان کشورهایی مثل سوئیس و فرانسه در این است که برای سالمندان این کشورها تسهیلات مراقبتی متعددی وجود دارد، در حالی که سالمندان شمالغرب بلغارستان، در انزوای کامل تنها به اتکای خود زندگی می کنند و همدیگر را حمایت می کنند.

این باعث شده که زنان بلغاری که مجبور به کار در کشورهای دیگر شده اند، احساس گناه کنند که نمی توانند در آخر عمر از پدر و مادرشان مراقبت کنند.

و البته در بخش پرسش و پاسخ، بابک سالاری در پاسخ زنی که پرسید چرا طوری صحبت شد که انگار وظیفه ی زنان است نگهداری از والدین، پاسخ داد: من این را نمی گویم، برای اینکه مردان بلغاری و بالکان فکر می کنند که باید بنشینند و زنان به آنان خدمت کنند. به همین خاطر آنها اهل کار نیستند.

تارا آغداشلو شعرخوانی کرد و مهدی رضانیا با سنتور نواخت

 بابک سالاری از نحوه ی پیشبرد پروژه گفت که به خانه ی این افراد رفتیم و با آنها حرف زدیم و به داستان ها و گله هایشان گوش دادیم. محرم مان دانستند و مسائل خصوصی شان را برایمان گفتند.

همینطور که بابک حرف می زد، عکس هایی که گرفته بود، بر پرده نمایش داده می شد، آن وقت می توانستی عمق تنهایی را در چشم های کم فروغشان ببینی و حتی شادی هایشان را.

 بابک سالاری امیدوار بود که پروژه هایی از این دست، جلب توجه رسانه ها را بکند و موضوع کار زنان بلغاری در کشورهای دیگر و ایزوله بودن سالمندان این جامعه را مطرح کند تا بلکه کاری در این زمینه و برای حل مشکل انجام شود که چنین هم شد. بعد از تلاش های بسیار و مطرح کردن این پروژه و سخنرانی این طرف و آن طرف، بالاخره کسانی برخاستند تا کاری کنند.

 در ادامه بابک سالاری به پرسش های شرکت کنندگان پاسخ داد.

عکس های کتاب سیاه و سفید است. بابک سالاری می گوید، این فقط سیاه و سفید نیست، بین سیاه و سفید ۱۲۵ زمینه ی خاکستری داریم. باید دید نقش رنگ در عکاسی چیست؟ رنگ زمانی نیاز است که سیاه و سفید قادر به ارائه موضوع و احساس نباشد، و اگر قادر بود، استفاده از رنگ فقط حرام کردن رنگ است. ممکن است استفاده از سیاه و سفید، بزرگنمایی مفهوم فقر باشد، اما من هرگز این فکر را نکردم که با این کار می خواهم فقر را بزرگ جلوه دهم. و البته من عمدا از رنگ استفاده نکردم، چون نمی خواهم تصویری کارت پستالی و توریستی از ده ارائه دهم. و من و همکارم هم عقیده بودیم که با استفاده از رنگ فضا را رمانتیک خواهیم کرد.

بابک سالاری همچنین گفت که برای گرفتن عکس ها، صحنه را مرتب و تنظیم نکرده است و تقریبا اکثر عکس ها، سوژه ها در موقعیت طبیعی خودشان بوده اند.

از عکس های کتاب

 در ادامه مدیر بیت زیتون، رابرت، کمی از این فضای هنری گفت و ابراز خوشحالی کرد که از زمان شروع به کار، ایرانیان از استفاده کنندگان این مکان برای مناسبت های مختلف همچون نمایشگاه نقاشی، کنسرت، و حال معرفی کتاب بوده اند. یکی از پروژه های بیت زیتون، خرید نهال های زیتون برای کشاورزان فلسطینی ست که با ایجاد دیوار اسرائیل، درخت های زیتونشان را از دست داده اند.

 

برنامه با شعرخوانی تارا آغداشلو، شاعر جوان ادامه یافت. او چند شعر انگلیسی خود را خواند و مهدی رضانیا نیز بخش موسیقی را برعهده داشت که دو قطعه از ساخته های خود را با سنتور نواخت.

در پایان بابک سالاری کتابش را برای علاقمندان امضا کرد.

     

  از سایت این هنرمند دیدن کنید:

www.babaksalari.com