از قصه گویی با افسانه ها تا قهرمان پروری

بخش اول

هر کودکی به یک قهرمان نیاز دارد  که در گوشه ذهنش با آن رشد کند.

دریغا که عصر حاضر جولانگاه قهرمانان پوشالی، داستان هایی بی روح و بی تناسبی است که به جای رشد و ارتقاء صفات و ویژگی های برتر انسانی به ذبح آن قد برافراشته اند. اعتبار و عمق تاثیرگذاری این ساز ناکوک زمانی بیش از پیش نمایان می شود که روابط گرم عاطفی کودک و والدین را فیلم و کارتون و بازی های کامپیوتری تحت الشعاع قرار داده و کاراکترهای جعلی، بی مایه و غیرواقعی اسباب دل مشغولی اصلی کودک و هوس سیری ناپذیر نوجوان شده و وی را از مسیر بهداشت و سلامت روانی دور ساخته و دنیایی سطحی، ترد و شکننده ای را جایگزین می سازد.

دوره کودکی و اهمیت آن در شکل گیری شخصیت از چنان اهمیتی برخوردار است که ساختار روانی آدمی در این دوره شکل گرفته و قوام می یابد. در این دوره که الگوبرداری و همانندسازی از عمده ترین و مهمترین ابزارهایی است که کودک و نوجوان با تکیه بر آن، با درک امنیت روانی ویژگی هایی را رشد می دهد که برای همیشه ماندگار و پا برجا می ماند، همانندسازی از والدین شروع شده و به قهرمانان داستان ها، افسانه ها و یا کاراکترهای کارتون و فیلم ها کشیده شود. قهرمانان قصه ها  با توجه به جایگاهشان در فرهنگ و ناخودآگاه جمعی، توان رشد، تغییر، هدایت و کنترل رفتار کودکان را برعهده داشته و ویژگی ها و توانایی هایی را شکل می دهد که کودکان را در مقابل محرک های استرس زای محیطی مصون نگه داشته و به هزاران سئوال مبهم و پیچیده آنان جواب داده و مهمتر از آن، آگاهی و شناختش را از خود و محیط پیرامونی گسترش می دهد.

قصه گویی روش و ابزار بسیار کارآمد و تاثیرگذاری است در راستای رشد و گسترش فهم و درک عواطف و احساسات و نیز رفتارهای عینی و روابط حاکم بین پدیده ها. کودکان با داستان هایی که می شنوند و الگو برداری هایی که از قهرمانان قصه ها می کنند در واقع به خودشان شکل می دهند، به قول “ماکادو” قصه گویی روش و راهکاری است که از انسان ها، انسان می سازد.  قصه ها روایت ها، متل ها، اشعار به کودک کمک می کنند تا امیال، احساسات، تخیلات، وقایع  و تصوراتش را در یک کلیت یکپارچه و وحدت یافته متوازن و منسجم کند که از نتایج و پیامدهای این مهم گسترش و رشد خودآگاهی کودک و همچنین درک واقع بینانه از توانایی ها و ویژگی های خود بوده و یاد می گیرد که روابطش را با دیگران و محیط تنظیم کند.

قصه ها به کودک کمک می کند تا با ایجاد ارتباط با شخصیت های داستان به شناخت و آگاهی ژرفتری از دنیای درونی خود دست یابد. چنین است که کودک در مسیری قرار می گیرد که داشته های بالقوه را بالفعل ساخته و ویژگی های روانی را رشد دهد که از نیازهای عمیق سرچشمه می گیرد. از طرف دیگر قصه گویی در فضای بالینی می تواند با شناسایی امیال، ترس ها، اضطراب ها، آرزوها، خواست ها و دل مشغولی های کودک، با قهرمان پروری و الگودهی توانایی ها را رشد داده و بر مشکلات فایق آید. چنین است که در روند داستان گویی تغییرات اساسی شکل گرفته و رفتارهای ناسالم اصلاح می گردد. فرایندی که موجب تغییر می شود این است که کودک با همانندسازی با شخصیت و قهرمانان داستان و توجه و تمرکز به عملکرد و رفتارهای آنان، نوع رفتار خود را با توجه به الگویی که در اختیار دارد مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار می دهد. این مهمترین گام برای تغییر رفتار در حوزه فردی، بین فردی و اجتماعی برای کودکان می باشد. قهرمان قصه برای کودک موجودی است واقعی، پویا و زنده که رفتارهایش را با آن تطابق داده و سازگار می کند، که با همانندسازی با آنان توان گذر از موانع و سدها را می تواند داشته باشد این قهرمان ممکن است انسان، فرشته، پری و یا حیوان باشد.

از طرف دیگر داستان زمینه را مستعد می کند تا کودک با آگاهی از خود واقعی و خود ایده آل و ذهنی خود، توانایی ها و مهارت های واقعی خود را شکوفا ساخته و عملکرد اجتماعی سالم تری داشته باشد. کودکان به هنگام شنیدن و بیان داستان، رابطه علت و معلولی پدیده ها را که مهمترین گام برای اندیشیدن و تفکر علمی و منطقی است برداشته و فاکتورهای تشکیل دهنده وقایع و نیز چگونگی قرار گرفتن عناصر یک مجموعه در کنار یکدیگر را درمی یابد، این روند با شکل گیری مواد لازم، کودک را برای ورود به مرحله ای که تفکر انتزاعی شروع به رشد می کند آماده تر می سازد. بدین معنی که کودک برای تجزیه و تحلیل پدیده ها و وقایع به مواد و اطلاعاتی نیاز دارد که منبع آن تفکر انتزاعی می باشد که این حوزه  وابستگی تام دارد به میزان اطلاعات و مفاهیمی که در آن متمرکز می باشد و گرنه امکان رشد آن در سطح مطلوبی مسیر نخواهد بود. این مهم با سفرهای کودک با قهرمانان داستان ها، جستجو در اطراف و اکناف خود، دست زدن به تجارب دست اول، شعر و متل،  بازی ها و مشاهدات خود شکل می گیرد.

سفر به اعماق جنگل که در قصه های کودکان بسیار رواج دارد به شکل سمبلیک سفری به درون ذهن و دنیای ناخودآگاه است. هیجانات، احساسات، امیال، آرزوها، اوهام،  باورها و تجربیات پایدار و ژرف ذهنی کودکان در این حوزه ناشناخته، نهصدتو و وسیع قرار دارد. برای درک، تجربه، و ایجاد بستری مناسب برای شکوفایی و رشد آن، قصه و قصه گویی از معتبرترین روش هایی است که از پشتوانه تئوریکی و بالینی و عملی بسیار محکمی برخوردار است. قصه گویی ساده ترین، سهل الوصول ترین و در عین حال با دوام ترین و موثرترین روش نمایشی است که امکان اجرای آن همیشه وجود داشته و به امکانات خاصی هم نیاز نیست. داستان گویی بهترین و مفیدترین راه برای بیان آرزوها، امیدها، عقده ها، ترس ها، نگرانی ها و خواسته های کودک بوده و زبانی برای انتقال مفاهیم، معانی، ارزش های فرهنگی تاریخی از نسلی به نسل دیگر، برای پایدار ساختن داشته های ارزشمندی که نسبتی اساسی با هویت فرهنگی داشته و ارتباط عمیقی با هویت  نوع بشر دارد. برای همین است که قصه سیندرلا با همه ی کودکان جهان ارتباط برقرار می کند و همه ی بچه ها از تمام نژادها و ملل  با آن انس می گیرند چرا که نیاز و احساس نوع بشر است که در آن نمایان است.

از ارزش های مهم دیگری که قصه گویی دارد این است که  شنیدن و گفتن قصه ارتباط بسیار عمیقی با خلاقیت و ابتکار کودکان داشته و مناسب ترین زمینه را برای رشد آن مهیا  می کند. وقتی به اندازه کافی دانش و آگاهی و نیز مواد برای اندیشیدن مهیا گردد، مسلم است که امکان استنباط و استدلال منطقی نیز گسترش یافته و راه برای خلاقانه برخورد کردن با موقعیت های دشوار باز می شود. قصه گویی با در اختیار داشتن ابزاری چون فرح بخشی و لذت آفرینی مستعدترین و با اعتبارترین روشی است که  با تقویت مهارت های شنیداری و گفتاری، امکان رشد  وگسترش فرایند عالی اندیشیدن را نیز میسور می سازد. این روند با ایجاد ارتباط بین داستان و عناصر و محتوی آن مقدمه ای برای فلسفیدن کودکانه است.

“بارکر” در تحقیقات خود ثابت کرد که قصه درمانی باعث رشد دیدگاه، عقیده، افزایش انگیزه، تعدیل مقاومت های منفی، بازسازی توانایی و قابلیت های فردی و حساسیت زدایی از ترس های کودک می شود. قصه ها با آشنا کردن کودکان با آنچه در ضمیر ناخودآگاه شان در جریان است، به آنها کمک می کنند تا بر مسایل و مشکلات روان شناختی دوران رشد غلبه کنند. وقتی کودکان قصه ای را می شوند، مکرارا و مستمرا و با جدیت تمام  اتفاقات، حوادث و شخصیت ها و قهرمانان داستان را، با درک و تجربیات خود از وقایع بررسی و ارتباط می دهند و فرایند منطبق سازی بین تصور ذهنی و آنچه که از طریق قصه دریافت می گردد شروع می شود و این فرایند در سطحی ناخودآگاه شکل گرفته و در رفتار متجلی می شود. چنین است که قصه گویی یکی از بهترین روش ها در مشاوره  و درمان کودکان است و آنان می توانند با احساسات و افکار و هیجانات خود مواجهه و مقابله کنند که ممکن است نتوانند با معلم، والدین و مشاور خود به طور مستقیم درباره ی آنها صحبت کنند.

  

*دکتر محمود صادقی موسس سازمان مشاوره و بهداشت روان “آتنا” است.