رویدادهای خونبار سوریه، که تاکنون به کشته شدن حدود ۸۰۰ نفر و مجروح و شکنجه و زندانی شدن هزاران تن دیگر انجامیده، دومین ماه خود را پشت سر گذاشت و برغم قساوت و خشونت مفرط رژیم جنایتکار بشار اسد و انواع کمک های مادی، معنوی، تسلیحاتی و امدیتی که از نظام ولایت مطلقه فقیه دریافت کرده و می کند، اعتراض های مردم به نظر نمی آید که سر بازایستادن یا فروکش کردن داشته باشد.

درطول دو ماه و اندی گذشته، رفتار حکومت اسلامی با مسئله رویدادهای سوریه آیینه تمام نمایی از عیار بالای تزویر و ریاکاری آمیخته به قساوت و شقاوت بوده و همچنان هست. در نخستین ماه، حکومت اسلامی در حالی که سقوط دیکتاتورهای تونس و مصر را به بیداری اسلامی و تأثیرپذیری از انقلاب  ۱۳۵۷ تعبیر می کرد، بدون آنکه تناقض موجود در رفتارش را به روی خود بیاورد، در مورد سوریه روش سکوت را برگزید و رویدادهای آنرا به طور کامل سانسور کرد. در آن مدت، صدا و سیمای دروغ پرداز و فریبکار ولی فقیه چنان رفتار کرد که گویی در سوریه نه تنها کسی کشته و مجروح و شکنجه و زندانی نشده، بلکه آب هم از آب تکان نخورده است.  در همان مدّت، دستگاه تبلیغاتی حکومت تا توانست درمورد سرکوب شیعیان بحرین یقه دراند و سینه به تنور چسباند و تا مرز دخالت آشکار در امور داخلی آن کشور کوچک پیش رفت.

پس از آن سکوت سنگین ماه اوّل، حکومت ناگزیر رویکردی دیگر برگزید و همانند دستگاه امنیتی- تبلیغاتی رژیم بشاراسد تظاهرات فزاینده مردم سوریه در چندین شهر را به “بیگانگان” و “گروه های مسلح تروریستی” نسبت داد.  روز ۲۲ اردیبهشت تارنمای حکومتی “بازتاب اخبار” نوشت: «دو عضو یک گروه تروریستی مسلح در شهر ساحلی بانیاس در غرب سوریه که توسط ارتش و نیروهای امنیتی دستگیر شدند، اعتراف کردند که درصدد اجرای نقشه برای هدف قراردادن خط لوله نفت بانیاس و پالایشگاه این شهر بودند.  آنان در اعترافات خود که از تلویزیون سوریه پخش شد، تصریح کردند علاوه بر پالایشگاه بانیاس قصد هدف قراردادن خط آهن و پل اتوبان طرطوس را نیز در برنامه خود داشته اند».

از آنجایی که هرقدر هم عیار وقاحت بالا باشد، نمی توان رویدادهایی چون تظاهرات انبوه و چندین ده هزارنفری مردم در شهرهای مختلف را به کلی منکر شد، دستگاه های دروغ پرداز اطلاع رسانی سوریه کوشیدند تا ماجرا را بکلی وارونه جلوه دهند: «در جریان این اعتراض ها برخی افراد مسلح ناشناس اقدام به تیراندازی به سوی مردم و نیروهای امنیتی و انتظامی با هدف تحریک آنان به درگیری و زدوخورد می کنند که تاکنون این اقدامات افراد مسلح موجب کشته و زخمی شدن شمار زیادی شده است».

در ماه دوّم، وخامت اوضاع سوریه و افزایش شمار کشتگان، مجروحان و دستگیرشدگان به حدّی رسید که سه هفته پیش شورای امنیت سازمان ملل نشستی درباره آن برگزار کرد و کشورهای فرانسه، انگلیس، آلمان و پرتغال پیش نویس بیانیه ای را برای محکومیت رژیم بعثی سوریه در کشتار مردم معترض تهیه کردند ولی این بیانیه با مخالفت کشورهای چین، روسیه و لبنان روبرو شد و به نتیجه نرسید.  همزمان با این امر رییس جمهور امریکا و سوزان رایس، نماینده امریکا در سازمان ملل نیز از رفتار رژیم سوریه به شدت انتقاد کردند. در نشست شورای امنیت سازمان ملل، بشارالجعفری نماینده سوریه در سازمان ملل نیز ریشه ناآرامی های سوریه را ناشی از تحریک و مداخله کشورهای خارجی و به ویژه اسراییل دانست. او همچنین گفت که دولت و رسانه های غربی به ویژه امریکا، برخی آمار و ارقام کشته های نظامی و غیر نظامی در سوریه را غیرواقعی ارائه و مسائل این کشور را وارونه نمایی می کنند.

روز ۲۴ اردیبهشت، سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه نیز درباره دخالت کشورهای غربی در امور داخلی سوریه هشدار داد. او در خصوص مقاصد برخی شرکت کنندگان در اتفاقات جاری در سوریه ابراز نگرانی و تأکید کرد که این افراد درصددند مقدمات دخالت بیگانگان در این کشور را فراهم کنند. لاوروف تأکید کرد که امیدوار است وضعیت لیبی در سوریه تکرار نشود. او در گفتگو با یک روزنامه روسی با بیان این که مسکو در کنار دمشق ایستاده، از رژیم بشار اسد حمایت کرد.

در حالی که همه منابع خبری از کشته شدن صدها تظاهرکننده که غالبا توسط تک تیراندازان از پشت بام ها هدف قرارگرفته اند خبر می دهند و اخیرا نیز خبرگزاری فرانسه گزارشی از کشف یک گور دسته جمعی در نزدیکی شهر درعا خبر داده، بنابرگزارش خبرگزاری حکومتی مهر به نقل از خبرگزاری سوریه، عدنان محمود وزیر اطلاع رسانی سوریه می گوید: «عملیات های ارتش منجر به کشته شدن ۹۸ نفر از نیروهای ارتشی شده و ۱۰۴۰ نفر از آنها نیز زخمی شده اند. در این عملیات ۲۴ پلیس نیز کشته و ۴۵۱ پلیس هم مجروح شده اند». وزیر اطلاع رسانی سوریه درباره “مواضع خصمانه” کشورهای اروپایی گفت:«مواضع کشورهای اروپایی براساس اخبار دروغ رسانه های مغرض اتخاذ می شود.  این موضوع عزم ما را در مقابله با گروه های مسلح سست نخواهد کرد».

 این گفته ها در حالی بیان می شوند که همه “رسانه های مغرض” بر این نکته تأکید دارند که همه تظاهرات مردم سوریه کاملا مسالمت آمیز بوده اند و این حکومت جنایتکار و سرکوبگر بشار اسد بوده که با تیراندازی و کشتن مردم به خشونت دامن زده است.

دو هفته پیش، وزارت امور خارجه حکومت اسلامی که دریافته بود سکوت سنگین اش درمورد رویدادهای سوریه بدل به یک رسوایی بزرگ دیپلوماتیک شده، ناگزیر بیانیه ای انتشار داد.  در این بیانیه گفته شده: «تلاش های رهبری و مردم سوریه برای اصلاحات در جهت منافع ملی این کشور مسئولیتی مهم است که ملازمت آن با مدارا هم در بیان مطالب و هم پاسخگویی به آنها موفقیت بزرگی را برای سوریه به دنبال خواهد داشت.  جمهوری اسلامی امیدوار است در سایه برنامه های اصلاحی رهبری سوریه براساس شناختی که از همت و عزم مردم این کشور دارد بیش از پیش شاهد ایفای نقش تاریخی این کشور در بین ملت های عربی و اسلامی باشد».  و پس از این انشای بلیغ و شیوا پند می دهد: «به دولت مردان امریکا توصیه می کنیم که با درک صحیح از تحولات منطقه اشتباهات تاریخی خود را با حمایت از رژیم صهیونیستی و متحدین غیر دموکراتیک و فرافکنی های بیهوده تشدید ننمایند».

 آیا یک نفر نباید از وزارت خارجه حکومت اسلامی بپرسد که اگر “اصلاحات در جهت منافع ملی” است و “مدارا هم در بیان مطالب و هم در پاسخگویی به آنها” اینقدر خوب است و “موفقیت بزرگی به دنبال خواهد داشت” چرا آنها را در دو سال گذشته به حکومت متبوع خود توصیه نکرده است؟!

امّا واقعیت های فاجعه بار رویدادهای سوریه، با یاوه سرایی ها و خالی بندی های بیانیه وزارت امورخارجه حکومت اسلامی تفاوت بسیار دارند.  نوشتاری از احمد ملکی، دیپلومات پیشین حکومت اسلامی که در تاریخ ۱۳ می ۲۰۱۱ در تارنمای کمپین سفارت سبز منتشر شده بخش هایی از این واقعیت ها را بازگو می کند: «چند هفته است که ملت سوریه علیه ظلم و دیکتاتوری قیام کرده اند که با بدترین روش ممکن توسط حکومت سوریه سرکوب می گردند. شهرهایی از سوریه در آتش و خون می سوزند.  بیش از ۶۰۰ نفر کشته شده اند و نزدیک به ۲۰۰۰ نفر مجروح و تعداد زیادی شکنجه و زندانی شده اند. (حکومت) سوریه که در آدم کشی و جنایت درس خود را از حکومت جنایتکار ولی فقیه گرفته است با تانک و زره پوش به ملت بی پناه حمله کرده و موبه مو خواسته سران فاسد و سفاک جمهوری اسلامی را اجرا می نماید. مرد شماره یک در سرکوب و جنایت آقای رادان (جانشین فرمانده نیروی انتظامی) دو هفته پیش در سوریه بود تا آخرین راهکارهای سرکوب و کشتار ملت سوریه را برای مقامات آدم کش سوری توضیح دهد. طبق شواهد در تمامی موارد سرکوب در سوریه، دستور و اطلاعات از جمهوری اسلامی گرفته شده است و تمامی تجربیات سرکوب خود را درست و کامل به سوریه صادر نموده اند. سوریه و حکومت ولی فقیه دوروی یک سکه اند.  به طور حتم سقوط دیکتاتوری بشار اسد، سقوط دوّمی را به دنبال خواهد داشت.  سانسور اخبار سوریه در رسانه های کشور و حمایت سران جمهوری اسلامی از خونریزی و کشتار مردم سوریه نشان از پیوند این دو دیکتاتور دارد».

با تحلیل احمد ملکی، دیپلومات پیشین حکومت اسلامی می توان موافق بود یا نبود.  امّا، نقشی که حکومت اسلامی در روند سرکوب و کشتار مردم بی پناه و شجاع سوریه برعهده گرفته و ایفا می کند، پرسش تلخ و شرمسارکننده ای را در برابر هر ایرانی مسئولیت پذیر می گذارد تا دستکم به خود توضیح دهد چه کرده ـ  یا نکرده ـ که ملتی که ۱۰۵ سال پیش با انقلاب مشروطیت پیشرو آزادی خواهی و حکومت قانون و ۶۰ سال پیش پرچمدار و پیشاهنگ ملی کردن صنعت نفت و دست رد زدن به سینه قدرت های استعماری در سراسر منطقه بوده، امروز به چنان ژرفایی از باتلاق استبدادزدگی سقوط کند و سزاوار حکومتی شود که برای مردم کشوری دیگر، که در طلب آزادی شجاعانه به پا خاسته اند، نسخه سرکوب و کشتار بپیچد تا حکومت جبار و ستمگر آن بتواند سوریه را به “زوریه” تبدیل کند؟!

 

* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی و ساکن مونتریال کانادا و از همکاران شهروند است.

Shahbaznakhai8 (at)gmail(dot)com