آرزو

 نادان از رختخواب برمی خیزد ولی بیدار نمی شود

دادن با دست لرزان کرامت نیست

قبل از مصاف آشتی را امتحان کن

آنکه فقط نان می دزدد دزد نیست گرسنه است

با ترس از مرگ لذت زنده بودن را از یاد مبر

فارسی شیرین است، تبدیل ق به غ، مقروض را مغروض می کند

دوست نداشتن گربه دلیل خوش آمدن از سگ نمی شود

کلمه احتیاط ترکیبی است از ترس و دوراندیشی

وقتی مطمئن نیستی دو بار فکر کن

گر شیشه ای با سنگ میاویز

گفته ی آدم مست را بیشتر از گفته ی یک هوشیار باور کن

هر قدر از ادب دور شوید همانقدر به بی ادبی نزدیک می شوید

اگر اطمینان به کمک از او نداری کمک مخواه

هر کلم سر را بوعلی سینا مپندار

اگر ناشناسی به شما لبخند می زند، قبل از لبخند متقابل کمی فکر کنید

اگر می خواهی پس بگیری نبخش

برای نمایش کفش نو شلوار کوتاه مپوش

حسرت مال دگران مخور، مالدار نشوی و اندوه افزائی

صدای سکوت رساتر از فریاد بیجاست

هر اشتباهی یک آموختن است

پی نبردن به اشتباه بدتر از خود اشتباه است

جبران اشتباه صدمه را پر می کند ولی روی اسم شما خط نمی کشد

اگر اشتباه نباشد جمله اتفاق افتاد بی معنی می شود

سفره دل بر آن بگشا که سیر باشد

شخص بی دلیل، برای اثبات بیشتر حرف می زند

آنکه زیاد حرف می زند کم می شنود

نشستن بیهوده و دویدن بیجا هر دو خسته کننده است

زیادی ترس و جرأت هر دو مضر است خیرالعمل اوسطها

حق خود به التماس مخواه

انسان قانع همیشه خوشحال است