زمستان سال ۲۰۰۷ شروع تغییرات بزرگ و ناگهانی در زندگی ما بود. جلال، پسر شانزده ساله ام که در کلاس یازده دبیرستان درس می خواند، به ناگهان بیمار شد و ما هفته ای دو یا سه بار باید او را نزد پزشک می بردیم. روزهای نزدیک به کریسمس بود که بعد از خونریزی شدیدی که در زیر پوست صورتش رخ داد، به اورژانس بیمارستان یورک رفتیم. روزهای بعد با خبرهای سخت و هولناکی مواجه شدیم.

جلال، پسر تنومند و ورزشکار من، مبتلا به سرطان خون شده بود و طبق توصیه پزشکان باید به سرعت تحت شیمی درمانی قرار می گرفت.  در طول ۱۰ ماهی که در بیمارستان و خانه گذراندیم بین دو قطب امید و ناامیدی در نوسان بودیم. هرروز با اندکی امید به آسمان می رفتیم و بااندکی خبر بد به قعر زمین.

جلال، اما،  با وجود اینکه خود بیمار بود ولی در تمام طول مدت بستری بودن در تلاش بود که به خانواده های دیگر کمک کند و همیشه لبخند خود را حفظ کند. همیشه گوشی شنوا و قلبی باز برای همراهی با آنها داشت. و برنامه زندگی آینده اش را بر محور کمک به کودکان مبتلا به سرطان پی ریزی می کرد.

جلال، که جلال زندگی ما بود، پس از ۱۰ ماه جدال سخت با بیماری سرطان خون، زندگی و  ما را ترک کرد.

گفتنی است که این اتفاق ناگوار و درگیری ما با این بیماری به عنوان خانواده بیمار، حاوی  درس های بزرگی برای خانواده ما بوده است.

بعد از رفتن او ما تصمیم گرفتیم که خواسته  او را برای کمک به کودکان مبتلا به سرطان،  دنبال کنیم.

بدین ترتیب از سال ۲۰۰۸، اقدام به جمع آوری کمک های مالی برای انجام تحقیق در مورد سرطان کودکان در بیمارستان کودکان تورنتو نموده ایم. با  برگزاری یک میهمانی بزرگ سعی در ترویج آگاهی عمومی  نسبت به موضوع سرطان کودکان و تحقیقات انجام شده در این حوزه می کنیم و نیز عواید حاصل از برنامه را در اختیار بخش تحقیقات بیماری سرطان خون کودکان قرار می دهیم. 

امسال سومین سال برگزاری این مراسم است و ما از دوستان و هموطنان عزیز می خواهیم که با شرکت در این مراسم ما را یاری دهند.

 برای اطلاعات بیشتر با شماره تلفن  ۹۷۱۷-۴۰۰-۴۱۶ تماس بگیرید.

 

با احترام

خانواده جلال رفیع نژاد