شیرین عبادی: هاله خود لاله شد، پارک لاله را پارک هاله بنامیم

 هم وطنان عزیز

پرونده مرگ هاله سحابی به خیل پرونده های بی سرانجام مرگ های غم بار و دلخراش گذشته پیوست.

اما ما خود نباید این پرونده ها را به فراموشی بسپاریم.

به همین خاطر به عنوان یک مادر ایرانی پیشنهاد می کنم ما  ـ و به ویژه شهروندان تهرانی ـ از این پس پارک لاله را پارک هاله بنامیم. تا هر وقت که نامش را می بریم و یا به راننده ای مقصدمان را می گوییم، به یاد آوریم این بیدادهای مکرر را.

هاله خود از مادران صلح بود و همراه و هم دل همیشگی مادران عزاداری که در این پارک گرد می آمدند. حالا ما خود عزادار هاله ایم.

هاله خود لاله شد.

پارک هاله برای ما نماد همه لاله هاست که هاله هم یکی از آنهاست:

ندا آقا سلطان

زهرا کاظمی

زهرا بنی یعقوب

ترانه موسوی و… و کمی دورتر پروانه فروهر

و کمی دورتر همه کسانی که به ناحق و مظلومانه کشته شده و در گورستان های بی نام و نشانی در سراسر ایران دفن شدند.

پارک هاله؛ برای ما یادآور همه این لاله هاست و این که پرونده تک تک آنها در حافظه ما زنده است.تا روزی که حقیقت روشن شود. تا روزی که حقیقت پیروز شود. ما فقط به دنبال کشف و حاکمیت حقیقت ایم و نه انتقام. اما مردم باید ابتدا بدانند تا به بخشش فکر کنند.

و کشف حقیقت تنها با حاکمیت حقیقت که همان حاکمیت بی تبعیض ملت بر سرنوشت خویش است ، میسر است.

شیرین عبادی

۲۰ خرداد ۱۳۹۰

 

اعتصاب غذای خدایی، صادقی و شاه رضایی در اعتراض به شهادت هاله سحابی و هدا صابر

 

جرس:  مهدی خدایی، آرش صادقی و احمد شاهرضایی از روز ۱۵ خرداد در اعتراض به فوت هاله سحابی  در اعتصاب غذا به سر می برند.  قرار بود این  سه  زندانی سیاسی در  روز ۲۲ خرداد اعتصاب  خود را  بشکنند، اما این اعتصاب در  اعتراض به فوت هدی صابر ادامه دارد. به گزارش جرس، پس درگذشت  هدا  صابر بر  اثر  اعتصاب  غذا   نگرانی  در  مورد  سلامت جان  زندانیان سیاسی  اعتصاب  کننده   افزایش یافته است.

گفتنی است مهدی خدایی دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری و فعال حقوق بشر، از تاریخ ۱۲ اسفند ماه سال ۸۸ توسط ماموران سپاه پاسداران بازداشت و به سلول‌های انفرادی بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی که ماه‌ها در سلول‌های انفرادی این بند تحت بیشترین فشار‌ها برای تن دادن به اعترافات واهی و ساختگی قرار داشته، در مهر ماه سال ۸۹ از طرف شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به سه سال زندان محکوم گردید که این حکم در دادگاه تجدیدنظر تایید شد.

خدایی در اسفند ماه سال ۸۸ نیز بابت پرونده قبلی خود از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق برپایی تجمعات و تبلیغ علیه نظام» به چهار سال زندان محکوم شده بود که این حکم نیز به تایید دادگاه تجدیدنظر رسیده این فعال دانشجویی مجموعا باید ۷ سال زندان را تحمل کند.

آرش صادقی، عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی در زمان انتخابات و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی،پس از چندین بار بازداشت و ضرب و شتم های متوالی و در پی آن انتقال به سلول های انفرادی بند ۲۰۹، به ۵ سال حبس قطعی محکوم شد. همچنین  گفتنی  است  در پی  حمله  ماموران  امنیتی  جمهوری  اسلامی  ایران  برای بازداشت آرش صادقی مادر وی دچار حمله قلبی می شود و فوت می کند.

احمد شاهرضایی نیز در دادگاه بدوی به سه سال حبس محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به یکسال و نیم کاهش پیدا کرد.

 

بیانیه‌ کانون نویسندگان ایران به مناسبت صدور حکم زندان برای فریبرز رییس‌دانا

 

عصر نو: دادگاه انقلاب اسلامی فریبرز رییس ‌دانا، عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، را به یک‌ سال حبس تعزیری محکوم کرد.

دکتر فریبرز رییس ‌دانا، اقتصاددان، در ساعت یک بامداد ۲۸ آذر ۱۳۸۹ پس از مصاحبه‌ی رادیویی در نقد حذف یارانه‌ها و سیاست تعدیل اقتصادی بازداشت شد. در آغاز،‌ اتهام او را نقد سیاست‌های اقتصادی دولت اعلام کردند؛ سپس گفته شد که او به سبب اهانت به رییس‌جمهور بازداشت شده است؛ اما هنگامی که در هفتم خرداد ۱۳۹۰ احضار شد به عنوان عضو کانون نویسندگان ایران و محرّک کارگران مورد محاکمه قرار گرفت.

با‌ این همه، حکم صادرشده در ۲۰ خرداد ۱۳۹۰ فریبرز رییس‌دانا را به جرم عضویت در کانون “غیرقانونی” نویسندگان ایران، شرکت در مراسم سالانه‌ی بزرگداشتِ محمد مختاری و محمد‌جعفر پوینده، جان‌باختگان راه آزادی، در گورستان امامزاده طاهر، داشتن افکار مارکسیستی به استناد تبلیغ برای چهره‌هایی چون صمد بهرنگی و خسرو گلسرخی، تدوین بیانیه بر ضد سانسور،‌ درخواست آزادی وکلای زندانی، اعتراض به برخوردهای غیرانسانی با بازداشت‌شدگان رویدادهای پس از خرداد ۱۳۸۸، محکوم کردن سرکوب ساکنان شهر اشرف و . . . محکوم کرده است.

کانون نویسندگان ایران که تأسیس آن به سال ۱۳۴۷ برمی‌گردد نه‌تنها خود را غیرقانونی نمی‌داند، بلکه بزرگداشت صمد بهرنگی و خسرو گلسرخی، نویسندگان آزادی‌خواه و مبارز دوران ستم‌شاهی، دفاع از وکلای زندانی، دفاع از آزادی اندیشه و بیان بی‌هیچ‌ حصر و استثنا و مبارزه با سانسور، مخالفت با سرکوب مردم حق‌طلب و دفاع از حقوق زندانیان سیاسی را مایه‌ی مباهات می‌شمارد. از این رو، چنین محاکماتی را مصداق بارز پاپوش‌دوزی و پرونده‌سازی بر ضد اعضای کانون نویسندگان ایران می‌داند و خواهان نقض این حکم ظالمانه است.

کانون نویسندگان ایران/۲۴ خرداد ۱۳۹۰

 

راه‌پیمایی سکوت ۲۲ خرداد برگزار شد

 

رادیو آلمان: بنا به اظهارات حاضران در راه‌پیمایی ۲۲ خرداد، با تاریک شدن هوا این راه‌پیمایی پایان یافته است. میدان‌های ونک و ولیعصر در اختیار نیروهای امنیتی بوده و جلوی پارک ساعی تهران، درگیری بین راه‌پیمایان و پلیس به‌وجود آمده است.

در دومین سالروز انتخابات ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۸، “راه‌پیمایی سکوت” در تهران برگزار شده است. بنا به اظهارات شاهدان عینی حضور چشمگیر نیروهای امنیتی در میدان‌های ولیعصر و ونک مانع از شکل گیری تجمعات اعتراضی در این اماکن شده اما در اطراف پارک ساعی تهران درگیری بین پلیس و راه‌پیمایان به‌وجود آمده است. طبق گفته شاهدان عینی با تاریک شدن هوا، راه‌پیمایی ۲۲ خرداد پایان یافته است.

در روزهای گذشته، شورای هماهنگی راه ‌سبز امید با انتشار “فراخوان راهپیمایی سکوت ۲۲ خرداد” از شهروندان خواسته بود، ظهر ۲۲ خرداد از ساعت ۶ تا ۸ در پیاده‌روهای خیابان ولیعصر، حد فاصل میدان ولیعصر تا میدان ونک در سکوت مطلق راه‌پیمایی کنند.

دستگیری چند نفر جلوی پارک ساعی تهران

یکی از حاضران در این راهپیمایی مسیر طی شده و مشاهدات خود از راه‌پیمایی ۲۲ خرداد را این‌گونه برای دویچه ‌وله بازگو می‌کند: «امروز از ساعت ۶ بعداز ظهر، میدان ونک و میدان ولیعصر رسما در اختیار ماموران امنیتی و لباس شخصی بود. نزدیک به هم در این میدان ها ایستاده بودند. ترافیک خیابان ولیعصر خیلی سنگین بود. تظاهرکنندگان آرام در پیاده‌روها راه می‌رفتند. به نظرم نیروهای امنیتی از راه‌پیمایی مسالمت‌آمیز و سکوت عصبانی شده بودند چون جلوی پارک ساعی یک‌باره نیروهای پلیس و لباس‌شخصی، یک موتور سوار را دوره کرده و او را زدند. جمعیت شروع به هو کردن پلیس کرد. هم مردمی که در پیاده‌روها بودند و هم مردمی که در ماشین‌ها بودند، پلیس را هو می‌کردند. پلیس به مردم حمله کرد. لباس شخصی‌ها چند پسر را مقابل پارک ساعی دستگیر کرده و روی زمین نشانده بودند.  دیدم چند نفر را  نیز از ماشین‌ها پیاده کرده و دستگیر کردند. به محض تاریک شدن هوا مردم در خیابان‌ها نماندند.»

حضور معترضان در محدوده چهارراه ولیعصر

یکی دیگر از شاهدان عینی که در چهارراه ولیعصر و مسیری غیر از مسیر اعلام شده برای این راه‌پیمایی حضور داشته به حضور آرام راه‌پیمایان اشاره می‌کند و می‌گوید: «ساعت ۷ بعد از ظهر در محدوده میدان انقلاب بودیم که دوستان به ما گفتند چهارراه ولیعصر شلوغ است. هر چهار طرف چهارراه ولیعصر جمع زیادی حضور داشت و پر از جمعیت بود.  بخشی از نیروهای ضد شورش در چهارراه ولیعصر حضور داشتند و شنیدیم که بسیجی‌ها در پارک دانشجو جمع شده‌اند و به آن سمت نرفتیم. در محدود پارک دانشجو دستگیری یا حمله به مردم ندیدیم. با توجه به این که چهارراه ولیعصر جزو محدوده راه‌پیمایی  نبود، حضور مردم خوب بود.»

در روزهای گذشته اردشیر امیرارجمند مشاور ارشد میرحسین موسوی و سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید در گفت‌و‌گو با دویچه وله، برگزاری راهپیمایی ۲۲ خرداد را باعث حفظ شور و هیجان جنبش سبز دانسته و از اعلام دیگر برنامه‌های شورای هماهنگی راه سبز امید برای خرداد ماه خبر داده بود. مجتبی واحدی مشاور ارشد مهدی کروبی نیز به دویچه وله گفته بود: «اگر امروز آقایان کروبی و موسوی حضور داشتند، به همان دلیل که در آستانه ۲۵ بهمن درخواست راه‌پیمایی کردند، در آستانه ۲۲ خرداد نیز درخواست راه‌پیمایی می‌‌کردند.»

 

حسین درخشان به مرخصی آمد

رهانا ـ حسین درخشان وبلاگ‌نویسی که به تازگی حکم ۱۹ سال و نیم زندانش به تأیید دادگاه تجدیدنظر رسیده طی روزهای گذشته به مرخصی آمد.

حسین درخشان وبلاگ نویس و شهروندی ایرانی ـ کانادایی روز یک‌شنبه ۲۲ خرداد ماه برای سومین بار در طول دوران بازداشت به مرخصی آمده است.

به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» درخشان برای اولین بار در آذر ماه سال گذشته با قرار وثیقه یک میلیارد تومانی به مرخصی آمده بود. درخشان بر اساس رای قاضی صلواتی (شعبه ١۵ دادگاه انقلاب تهران)، به تحمل نوزده و نیم سال زندان و پنج سال محرومیت از عضویت در احزاب و فعالیت در رسانه ها و بازگرداندن وجوهی که دادگاه آنها را اخذ شده خواند، محکوم شده است.

این حکم طی هفته‌ی گذشته عینا به تایید دادگاه تجدیدنظر رسیده بود.

درخشان از پیشتازان وبلاگ نویسی به زبان فارسی است و در وبلاگ خود به نام “سردبیر خودم” به زبان‌های فارسی و انگلیسی در مورد خودش و سیاست و فرهنگ ایران قلم می‌زد.

 

شهادت‌نامه ۶۴ زندانی سیاسی درباره چگونگی مرگ هدی صابر

 

رادیو آلمان: بنا بر شهادت‌نامه‌ای که از سوی ۶۴ زندانی سیاسی انتشار یافته، هدی صابر در دوران اعتصاب غذای خود از سوی مأموران به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. جسد صابر روز دوشنبه (۲۳ خرداد) تحت تدابیر امنیتی شدید به خاک سپرده شد.

۶۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین در شهادت‌نامه خود متذکر شده‌اند: «هدی صابر ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستین بار به بهداری مستقر در زندان اوین جنب بند ۳۵۰ منتقل شد، اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می‌پیچید، به بند بازگردانده شد و از صدای فریاد او هم‌ اتاقی‌هایش بیدار شده و دور او حلقه زدند. در این هنگام صابر گفت: «در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد، بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته‌ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بیرون انداخته شده‌ام.»

در ادامه شهادت‌نامه ۶۴ زندانی سیاسی اوین آمده است: «ما شهادت می‌دهیم هدی صابر که از درد به شدت می‌لرزید و به خود می‌پیچید در اتاق یک بند ۳۵۰ با صدای بلند اعلام کرد که: از دست آن‌ها شکایت خواهم کرد.»

شهادت‌نامه این زندانیان سیاسی در حالی منتشر شد که صبح دوشنبه (۲۳ خرداد / ۱۳ ژوئن) پیکر هدی صابر، روزنامه‌نگار و فعال ملی‌مذهبی تحت تدابیر و اقدامات شدید امنیتی در گورستان بهشت زهرا به خاک سپرده شد. به گفته شاهدان عینی محل برگزاری مراسم به‌طور کامل در محاصره نیروهای امنیتی قرار داشت.

Bildunterschrift: در شهادت‌نامه ۶۴ زندانی سیاسی زندان اوین که با نام خود زندانیان منتشر شده، آمده است: «ما شهادت می‌دهیم هدی صابر در طی مدت یک سال گذشته هیچگونه عارضه و بیماری نداشت که طبعا سوابق موجود در پرونده بهداری زندان نیز موید همین نکته خواهد بود.»

این زندانیان در پایان شهادت‌نامه خود ضمن تسلیت به خانواده هدی صابر نوشتند: «ما به عنوان نخستین گام این روند غیرانسانی در دستگاه قضایی و این نوع رفتار با زندانیان را محکوم و حاکمیت را مسئول آن می‌دانیم. بنابراین از این پس با توجه به نوع پی گیری موضوع از سوی مسئولان اقدامات بعدی را اتخاذ کرده و برای تحقق حقوق شهروندان و التزام حکومت به قانون تا آخر ایستاده‌ایم.»

هدی صابر روزنامه‌نگار زندانی و فعال ملی‌مذهبی شنبه (۲۱ خرداد) در بیمارستان مدرس از دنیا رفت. اعضای خانواده هدی صابر تا یکشنبه ظهر (۲۲ خرداد) از انتقال وی به بیمارستان و مرگ او به دلیل ایست قلبی بی‌اطلاع بودند. هدی صابر و امیرخسرو دلیرثانی یکی دیگر از فعالان ملی مذهبی در اعتراض به مرگ هاله سحابی در جریان برگزاری مراسم تشییع جنازه عزت الله سحابی از ده روز پیش دست به اعتصاب غذا زده بودند.

محمد خاتمی، رئیس‌جمهوری پیشین ایران، درگذشت این فعال ملی مذهبی را به خانواده او تسلیت گفت و در پیامی خطاب به فیروزه صابر، خواهر هدی صابر، درگذشت وی را “تلخ و سنگین” خواند.

 

جدایی نادر از سیمین برنده اصلی جشن منتقدان سینمای ایران

 

بی بی سی: با دریافت شش جایزه، فیلم “جدایی نادر از سیمین” ساخته اصغر فرهادی، موفق‌ترین فیلم پنجمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران شد.

در این مراسم که شامگاه دوشنبه، ۲۳ خردادماه در تالار ایوان شمس تهران برگزار شد، جایزه بهترین فیلم پنجمین جشن منتقدان به “جدایی نادر از سیمین” اهدا شد.

در بخش اهدای جایزه بهترین کارگردان که با حضور مسعود کیمیایی انجام شد، اصغر فرهادی برای کارگردانی “جدایی نادر از سیمین” برگزیده شد و علیرضا داودنژاد برای کارگردانی فیلم “مرهم” دیپلم افتخار دریافت کرد.

در این مراسم، از خسرو دهقان، منتقد سینما، عدنان عفراویان، بازیگر باشو غریبه کوچک، و مسعود کیمیایی نیز تقدیر شد.

عدنان عفراویان که اکنون ۳۶ سال دارد با حضور روی صحنه گفت: “من عدنان عفرایان هستم، همان باشو، غریبه کوچک. جای سوسن تسلیمی و آقای بیضایی در اینجا خیلی خالی است. سوسن تسلیمی همیشه در قلب من است. هنوز بعد از ۲۵ سال با وجود این که دیگر این دو را ندیدم، اما دوستشان دارم. من الان دکه‌ای دارم که بسیار از زندگی‌ام راضی هستم.”

جایزه بهترین کارگردانی برای “جدایی نادر از سیمین” به اصغر فرهادی رسید.

همچنین در رشته کارگردانی، دو دیپلم افتخار به رضا میرکریمی برای “یک حبه قند” و عبدالرضا کاهانی برای “اسب حیوان نجیبی است” رسید.

به گزارش ایسنا، عبدالرضا کاهانی بعد از دریافت لوح تقدیرش آن را به جواد شمقدری و علیرضا سجادپور اهدا کرد و گفت: “آنها کار سختی دارند و مدیریت سینمای جهان را برعهده دارند و نه تنها توانسته‌اند آدم مزخرفی چون مرا به راه راست هدایت کنند، بلکه فون‌ تریه را نیز هدایت کرده‌اند.”