اگر دخترتون/ پسرتون/ برادرتون/دختر دایی تون یا دوستتون بیاد پیش شما و درددل کنه و بگه عاشق شده، چی بهش می گید؟

لبخند می زنید و تشویقش می کنید؟

لبخند می زنید و نصیحتش می کنید؟

اصلا لبخند نمی زنید و میگید هنوز زوده برای این حرف ها؟

شان پن در میلک

می پرسید جریان چیه؟ طرف کیه؟ موضوع  تا چه حد جدیه؟ آینده چی می شه؟

حالا اگر متوجه بشید که این عشق به یک همجنسش هست چطور؟ چه حالی می شید؟

سرتون سوت می کشه؟

چشم هاتون سیاهی می ره؟

دچار حمله قلبی می شید؟

شروع می کنید جیغ و فریاد و خودتونو زدن و” به بابات چی بگم ” و بعد هم فکر این که در و همسایه چی میگن و این چه بلایی بود سرتون اومد؟

 

یا کمی/ حسابی جا می خورید و منقلب می شوید ولی سعی می کنید بنشینید و درباره اش صحبت کنید و ببینید داستان چیست؟

 

شک ندارم که خیلی سخت است ولی فکر کنید برای کسی که پیش شما آمده و جریان را با شما در میان گذاشته چقدر سخت تر است.

این روزها فستیوال همجنسگرایان در تورنتو به راه است. هفته گذشته هم سنای آمریکا، ازدواج همجنسگرایان در ایالت نیویورک را قانونی کرد و حالا این ایالت ششمین (و بزرگترین) ایالت کشور آمریکاست که حقوق همجنسگرایان را با بقیه جامعه یکسان می داند.

 

همه این اخبار در مورد این سوژه باعث شد فکر کنم که من هیچکس که همجنسگرا باشد، نمی شناسم! و بعد فکرم به اونجا کشیده شد که دلیلش چی می تونه باشه. آیا واقعا در جامعه ی ما افراد همجنسگرا انگشت شمار هستند یا این که فرهنگ مان اجازه نمی دهد که این افراد به اندازه کافی احساس راحتی و امنیت بکنند که بتوانند این مساله را با ما در میان بگذارند.

چیزی که واضحه اینه که ما خیلی راحت تر از نسل های پیش از خودمون می تونیم این موضوع را قبول کنیم (حداقل از نظر من اینطوره) حالا دلیلش می تونه این باشه که اطلاعات مون بیشتره یا به صورت غیرمستقیم از طریق تلویزیون و سینما و کتاب و مجله آموزش دیدیم و چشم و گوشمون بیشتر عادت کرده و آنقدر که برای پدر و مادرهایمان تابوست برای ما این طور نیست. تازه وظیفه توضیح دادن به نسل بعدی را هم داریم! یعنی اگر دختر پنج ساله من در خیابون ازم بپرسه که چرا اون دو تا خانوم دارند همدیگرو می بوسند، نمی تونم به سبک مادربزرگی در ۳۰ سال پیش جواب بدم “دارند گناه می کنند مامان جون و می رند جهنم” و خودم و راحت کنم! بلکه باید یک ده دقیقه ای مغزم را زیر و رو کنم تا بتونم یک جواب مناسب، با در نظر گرفتن تمام جوانب و در حد برطرف کردن کنجکاوی یک بچه ۵ ساله پیدا کنم.

به هر حال در دنیایی که داریم زندگی می کنیم، باید یاد بگیریم که خیلی چیزها را قبول کنیم و به حقوق خیلی ها احترام بگذاریم. حتی اگر خوشمون نیاد، قبول نداشته باشیم یا به کل مخالف باشیم.

 

نمی دونم نظر شما در ارتباط با این سوژه چیه ولی این هفته میخوام چند تا فیلم با موضوع “همجنسگرایی” بهتون معرفی کنم:

۱. Milk

۲. Kids will be alright

۳. Boys Don’t Cry

۴. Brokeback Mountain

۵. Philadelphia

۶. Monster

می دونم صحنه هایی هستند که ممکنه خیلی ها دوست نداشته باشند ببینند، ولی برای من فیلم یعنی “داستان” و این فیلم ها، داستان های قشنگی دارند.

می تونیم شنبه و یکشنبه قدم زنان (البته اگر این بارون مهلت بده!) بریم و از فستیوال لذت ببریم و شب هم یکی از این فیلم ها را ببینیم و هفته آینده در عوض تمام وقت مان را صرف دیدن فیلم های اکشن کنیم!