“بزرگترهای ما عقاید ثابتی دارند. آنها ما را دوست دارند چون بچه‌هایشان هستیم اما آیا آنها می‌دانند که چه دنیایی را برای ما به وجود می‌آورند. اگر کمترین اشتباهی در ماشین هسته‌ای آنها رخ دهد ما هرگز شانسی برای رشد نخواهیم یافت. ما امکانی برای رشد و پرورش می‌خواهیم”.

پیام یکی از بنیانگذاران روز جهانی کودک

***

 ۸ اکتبر توسط سازمان ملل  به درخواست خود کودکان، به عنوان روز جهانی کودک اعلام شده است. شاید این بهانه ای است که از او بنویسیم. از همان کودکی که طبق اعلام سازمان یونیسف تنها با پرداخت ۵ دلار برایش می توان در زندگی از نوع جهان سومی او تغییر چشمگیری داد. همان۵ دلاری که تنها معادل بودجه ۶ هفته تسلیحاتی جهان است! در سال های مختلف در چنین روزی به شعارهای زیبایی بر می خوریم از جمله” جهانی شایسته کودکان” ، ” جهانی بدون خشونت” و یا ” با هم برای ارتقای عادلانه ایمنی کودکان تلاش کنیم”.

کودکان از آنجا که توان دفاع از خود را ندارند باید از سوی قوانین خاصی مورد حمایت و از سوی دیگربه عنوان سرمایه های آینده جوامع تحت آموزش قرار گیرند. طبعا آنچه به عنوان وظیفه اصلی بر دوش والدین همیشه باقی است ترغیب و تشویق فرزندان بر ضرورت علم آموزی و کسب دانش به منظور ساختن جهانی زیباتر از امروز می باشد.

در جهان حیرت آوری زندگی می کنیم، جایی که در گوشه ای از آن  مادری برای آوردن آب برای فرزندش به ته گودال چند متری می رود و با پیاله ای گل آلود می خواهد تشنگی او را برطرف کند. جایی که روزانه تعداد زیادی از همین کودکان به دست بزرگترهایی به اصطلاح صلح طلب کشته می شوند. جایی که در آن اجازه می دهند با نام پدر، شکنجه اش کنی و در سمت دیگرش آخرین نوع تلفن های همراه را برایش تهیه می کنند. درست در سایه همه این کودکان، در کشوری که آنان از احترام برخوردارند، سعی در به وجود آوردن زندگی شاید متفاوت تر از گذشته برایشان داریم. تقریبا عده کثیری از ما معتقدیم به همین دلیل مهاجرت کرده و هدف نهایی زندگی مان را در رشد و تعالی شان می دانیم. کودکان، آسیب پذیرترین افراد جامعه محسوب می شوند، در مهاجرت با ما لطمه خورده و در چرخه کار روزانه مان بارها له شده اند. تقریبا همه ما بارها تاکیدشان کرده ایم که زندگی را به پایشان ریخته ایم، اما منصفانه این است که این را هم بگوییم که آنان بیش از ما در این مسیر رنج کشیده اند.

از هر دسته و طبقه ای که باشیم آرزومند رسیدن فرزندانمان به درجات بالای تحصیلی هستیم. در واقع برای اینکه آنان بتوانند دنیا را آنچنان که واقعی است ببینند، نیازمند کسب دانش اند. ارتقاء فکری و روحی و نوع نگاهشان به جامعه نیازمند آموزش است و بخش بزرگی از آن در کلاس های درس کسب می شود. من و شما می توانیم برای آینده تحصیلی فرزندانمان از دوران کودکی شان اقدام کنیم. آنچه نباید در میان کار روزانه مان فراموش شود، حفظ رابطه عاطفی و به وجود آوردن فضای مناسب برای ادامه تحصیل آنان است. اخذ حساب پس انداز تحصیلی، می تواند قسمت دوم زندگی فرزندمان را که همان مقطع ورود به دانشگاه است را مهیا کند. همه ما می توانیم با هر شرایط مالی، چنین حسابی را افتتاح کرده و از کمک دولتی برخوردار شویم. جمع این اعداد می تواند هزینه های بالای دانشگاهی را پوشش دهد و می توان گفت این مهمترین آرامش فکری است که در زمان ورود فرزندمان به دانشگاه به آن نیازمندیم.

کودکانمان را که خالق همه زیبایی ها هستند دوست بداریم و بدانیم آموزش و تربیت صحیح آنان از خودشان بسی مهمتر است.

 

 

*محمد رحیمیان کارشناس ارشد بیمه و سرمایه گذاری و عضو رسمی انجمن Advocis  به شماره ثبت: ۲۰۶۵۸۱۷ مشاورین متخصص بیمه و امور مالی کانادا است.

www.insufin.ca

www.youtube.com/ sherkatbime