پس از آنکه آقای خاتمی رئیس جمهور سابق و خندان کشورمان فرمودند انتخابات آزاد حق ماست، خبرنگار ما با وجود آنکه می دانست مردم عددی نیستند که در این موارد اظهار عقیده ای بکنند، نظر تعدادی از آنها را در اینمورد جویا شد که متاسفانه همه جا با یک جمله کلیدی (برو بابا دلت خوشه) روبرو شد.

خبرنگار ما به ناچار به سراغ یکی از مسئولان پایه بلند  کشور رفت و نظر ایشان را در مورد آزادی و بخصوص  انتخابات آزاد پرسید.

ایشان پس از خواندن مقداری دعا و اینجور چیزها فرمودند آزادی عطیه ایست که از طرف خداوند به انسان هدیه شده و بشر باید نهایت استفاده را از آن بکند.

خیلی ازکشورهای استکباری مثلا آمریکای جهانخوار،  یک مجسمه ۹۳ متری ساخته اند، اسمش راگذاشته اند مجسمه آزادی و خیال می کنند آزادترین کشور جهانند بی خبر از آنکه چنین هیولائی نه تنها نشانه آزادی نیست، بلکه در خیلی از موارد مانع آزادی هم هست.

 

مجسمه آزادی آمریکا، راه فرار آزادی خواهان را بسته است

به عنوان مثال از هفته پیش که مردم مسلمان آمریکا علیه اوباما دست به تظاهرات زده اند، اگر بسیجی ها و لباس شخصی هایشان به مردم حمله کنند، مردم ستمدیده آمریکا، نه می توانند از سر وکول این مجسمه بالا بروند و خود را از ضربات چماق و پنجه بکس حمله کنندگان در امان بدارند و نه می توانند به اطراف مجسمه بگریزند چون راه گریزی وجود ندارد و همه طرف آن دریاست.

در حالی که  میدان آزادی ما که سمبل آزادی واقعیست، تابه حال جان هزاران نفر را در چنین مواردی نجات داده است.

ما تمام اطراف این میدان را بازگذاشته ایم تا وقتی که حمله آغاز شد، آزادی خواهان از هر طرف این میدان که توانستند فرار کنند. به این میدان می گویند سمبل آزادی نه آن مجسمه بی شاخ و دمی که کنار یک بندر قرارگرفته و راه فرار مردم آزادی خواه را از هر طرف بسته است.

این مقام پایه بلند در مورد انتخابات آزاد فرمودند انتخابات درکشور ما باید صد درصد و مطلقاً آزاد باشد. به این معنی که روز انتخابات مردم باید بتوانند هرکاری که دلشان خواست انجام بدهند. یکی می خواهد برود سینما؟ خب برود. فیلم اخراجی های سه را ساخته ایم برای چنین روزهائی.

در میدان آزادی تهران ، راه فرار برای تمام آزادی خواهان باز است!

کسی که اهل تئاتر است باید آزاد باشد که برود تئاتر و تعزیه تماشا کند. کسانی که اهل بگو و بخند هستند آزادند که در خانه بنشینند و برای هم حرف های خنده دار بزنند. افرادی را هم که مایلند دسته دسته رای به صندوق ها بریزند باید آزاد گذاشت تا معنی زندگی در یک کشور آزاد را لمس کنند. بدیهی است که دولت هم آدم است و باید مثل مردم آزادی داشته باشد.

دولت باید آزاد باشد که هر آماری را صلاح دانست اعلام کند و هر کس را که مایل بود، به مجلس بفرستد.

جامعه شناسان بزرگ معتقدند که حتی عشق باید دوطرفه باشد، چه برسد به آزادی. حتی سوسن، خواننده کوچه بازاری قبل از انقلاب هم این را فهمیده و خوانده بود که:

آخه عشق یکسره، مایه دردسره.

مقام مورد بحث برای حسن ختام و شیرفهم کردن خبرنگار ما، گفته های خود را به صورت خلاصه تکرارکردند و فرمودند: آزادی اگر یکطرفه باشد و فقط مردم آزاد باشند که در انتخابات شرکت کنند، همان ماجرای انتخابات ریاست جمهوری تکرار می شود و دوباره میلیون ها نفر می ریزند توی خیابان که رای من کو؟ اما اگر دولت آزاد باشد که هرکس را صلاح دانست به مجلس بفرستد، اگر بعد از انتخابات کسی جرأت کرد که توی خیابان بیاید و بپرسد رای من کو؟ می شود توی دهن او زد و گفت مرد حسابی، آخه تو رأی دادی که سراغ رأیت را می گیری؟!

 

 

آبروی اختلاس کنندگان را نریزید!

پس از آنکه رهبر جمهوری اسلامی دستور فرمودند مسئله اختلاس سه هزار میلیارد تومانی را کش ندهید، مطبوعات ایران تقریباً قضیه را درز گرفتند. نمایندگان مجلس هم شکایت و سئوالشان را از پاک ترین دولت تاریخ پس گرفتند و خدا را شکر آرامشی بر جامعه حکمفرما شده است که برو و ببین.

عیب دستور رهبر این بود که نفرمودند دیگر کسی اختلاس نکند. به همین جهت این هفته پرده از یک اختلاس صد میلیارد تومانی دیگر در اصفهان برداشته شد.

دادستان استان اصفهان هفته گذشته خبر از یک اختلاس ۱۰۰ میلیارد تومانی در یک بانک اصفهان داد وگفت این بار هم رئیس یک شعبه دستش درکار بوده و اختلاس کرده و اکنون هم پشت میله هاست.

ناگفته نماند که رسانه ها خبر داده اند یک اختلاس بزرگ هم در تیم فوتبال ذوب آهن صورت گرفته و یک کارمند بانک اصفهان هم با سرقت یک برگه چک و خالی کردن حساب دانشگاه هنر اصفهان ۶۰۰ میلیون تومان به جیب زده بود که دستگیر شد.

قبل از این اکتشافات! دادستان اهواز از فرار مدیر یکی از بانکهای ماهشهر خبر داده بود، ضمناً شهردار خرمشهر و یکی از اعضای شورای شهر آنجا نیز به دلیل مسائل مالی بازداشت شده بودند.

به دنبال این همه بچاپ بچاپ، رئیس اتحادیه اختلاس کنندگان به خبرنگاران گفت این دله دزدی ها آبروی مملکت را در دنیا می برد. وقتی کشوری مثل  کشور ما به پیشرفت های حیرت انگیزی دست یافته که عالم و آدم مات و حیران مانده اند، سرقت های ۶۰۰ میلیون تومانی  و اختلاس های ناچیز ۱۰۰ میلیاردی، باعث آبروریزی مملکت است.

وقتی جهرمی، رئیس بانک صادرات، خاوری، رئیس بانک ملی، ثروتمندی چون امیرمنصور آریا وکسان دیگری که هنوز پشت پرده هستند و نامشان را نمی دانیم، سه هزار میلیارد تومان اختلاس می کنند، اگر کسی می خواهد وارد این اتحادیه شود و اختلاس کند باید، دیدی وسیع و همتی والا داشته باشد و روی دست آنها بلند شود نه اینکه بیاید و با سرقت ۶۰۰ میلیون تومان یا اختلاس صد میلیارد تومان  ناقابل، آبروی سایر اختلاس کنندگان را بریزد!

خدا نکند کاشی کارها عصبانی شوند

 

معمای این خطوط را حل کنید


من و شما، وقتی از دست گرانی ها و گرفتاری های زندگی و بی پولی کلافه و عصبانی شویم، اتفاقی نمی افتد. چهار تا بد و بیراه به آمریکا و اسرائیل که باعث کمیابی گوشت وگرانی نان سنگک شده اند، می گوئیم و تمام می شود، اما عصبانیت بعضی از آدم ها مثل کاشی کارها، ممکن است گران تمام شود.
یک کاشی کار وقتی حقوقش عقب بیفتد، یا چرخ زندگیش نچرخد، حوصله اش را از دست می دهد و موقع نصب کردن و چسباندن کاشی ها می گوید: ولش کن بابا. گور پدر درک! من کاشی ها رو همینطوری اله بختکی می چسبونم، مومنین خودشون بشینن، اله و محمد و علی اش را سوا کنن و درست بخونن. در نتیجه یک اثر هنری مدرن خلق می کند نظیر آنچه در عکس می بینید.
شاید هم کاشی کاری که این بنا را ساخته، خواسته است برای مردم بیکار دهکده یک سرگرمی فراهم کند و به اینطریق یک پازل خلق کرده تا آدم های بیکار و بی عار، ساعت ها بنشینند و باهم جروبحث کنند که اگر کاشی سوم را برعکسش کنی میشه” الذی” و اگرکاشی چهارم را بیاری اینور، میشه “کذا ”  و اگر کاشی آخر را بیاری اول میشه ….
خلاصه کلام اینکه این عکس به ما ثابت می کند  که با کاشی کار جماعت شوخی نباید کرد و حقوقش را باید به موقع پرداخت کرد!

 

* میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.