گفت وگوی شهروند با شهرام تابع محمدی مدیر جشنواره

امسال یازدهمین سال برگزاری جشنواره فیلم دیاسپورا در تورنتوست. شهرام تابع محمدی، بنیانگزار جشنواره، شاید وقتی آن را شروع کرد فکر نمی کرد که بتوان به یازده سالگی رسید و حالا رسیده است.

 

تابع محمدی استاد مهندسی محیط زیست دانشگاه ویندزور و پژوهشگر علمی وزارت محیط زیست است. او دکترای مهندسی شیمی و فوق دکترای بازیافت فرآورده های پتروشیمی دارد، اما چه شد که سر از دنیای جادویی فیلم درآورد.

شهرام از ۱۳ سالگی با بازی در برنامه های تلویزیونی کودکان، به دنیای فیلم و سینما وارد شد. در ۱۸ سالگی در نمایش “چوب بدست های ورزیل” بازی کرد و نمایشی به نام “سیزیف و مرگ” نوشته روبر مرل و ترجمه شاملو را کارگردانی کرد. اینها همزمان بودند با قبولی اش در رشته ی مهندسی شیمی در دانشکده پلی تکنیک تهران و همچنین دوران انقلاب. او فیلم های مستند “با بلوچ” و “طبس بهشت کویر” را ساخته و برنامه موفق تلویزیونی درباره ی سینما با نام “فانوس پندار” را   تهیه و اجرا می کرد.

شهرام تابع محمدی مدیر جشنواره دیاسپورا

 

اما انقلاب شد و چندی پس از آن شهرام به دلیل گرایشات سیاسی اش، ناچار به فرار از کشور شد. با سختی خود را به کانادا رساند و در همان رشته ی درسی اش تحصیل را ادامه داد، ولی علاقه اش به سینما را از یاد نبرد و در سال ۲۰۰۰ جشنواره ی فیلم دیاسپورا را بنیان گذارد و اولین دوره ی آن را در سال ۲۰۰۱ برگزار کرد. دو سال اول تمرکز روی دیاسپورای ایران بود و از سال سوم شد جهانی.  امسال یازدهمین دوره این جشنواره است که تاکنون بدون وقفه برگزار شده؛  جشنواره ای که تاکنون فیلمسازان مستعدی را به دنیای سینما معرفی کرده است؛ کسانی که برای اولین بار فیلم هایشان در این جشنواره به نمایش درآمد و پس از آن بود که از سوی دیگران به دیده گرفته شدند.

در گفت وگو با شهرام تابع محمدی، همکار تحریریه شهروند، از چند و چون جشنواره امسال پرسیدیم.

 

سینمای دیاسپورا چیست؟

ـ فیلمهایی هستند که به نحوی به مسئله تقابل فرهنگ ها، گوناگونی فرهنگ ها، مهاجرت از کشوری به کشور دیگر و انطباق با فرهنگ های دیگر  می پردازند.

چرا دیاسپورا و نه مهاجرت؟

ـ چون فرق اساسی مهاجرت با دیاسپورا اینست که در مهاجرت یک حس انتخاب وجود دارد و خود شخص تصمیم می گیرد که مهاجرت کند، اما دیاسپورا لزوما خودخواسته نیست. هر گروه و قومی که به هر دلیل از سرزمین خودشان کنده شده و در سرزمین دیگری ساکن شوند، دیاسپورا نامیده می شوند. اولین بار ۳۰۰۰ سال پیش این کلمه برای یهودیان رانده شده از سرزمینشان به کار رفت ولی به تدریج در طول تاریخ رابطه اش با یهودیت قطع شد و حالا دیگر یک مفهوم عام دارد.

جلد شماره ۱۳۵۷

 

ویژگی های جشنواره چیست؟

فستیوال اصلش نمایش فیلم است ولی از حدود سه سال پیش یک مقدار گسترش دادیم و کنار آن نمایشگاه عکس و شب های شعر یا کنسرت موسیقی هم گذاشتیم.

تم جشنواره امسال ما “موج تغییر”  است و اشاره به تغییرات مهمی دارد که در این یک ساله در جهان اتفاق افتاده بویژه در منطقه خاورمیانه که جنبش های آزادیخواهی چندین کشور به موفقیت رسیده.

فیلم های جشنواره امسال در چند بخش دسته بندی شده اند:

آیا مسلمان ها و یهودی ها می توانند (دوباره) دوست شوند؟

بخشی از جشنواره “آیا مسلمان ها و یهودی ها می توانند(دوباره) دوست شوند؟” نام گرفته. در این بخش سه فیلم داریم که موضوع آنها عشق و دوستی بین یک مسلمان و یک یهودی ست. یکی از آنها “دیوید” است که کمدین مشهور ایرانی تبار، ماز جبرانی بازی می کند و فیلم افتتاحیه جشنواره است. فیلم دیگر “کادیش برای یک دوست” (Caddish for a Friend)  است که داستان دوستی یک نوجوان فلسطینی و یک پیرمرد یهودی که از هولوکاست جان به در برده در برلین است. سومین فیلم  Playoff که فیلم فوق العاده زیبایی از اران ریکلیس (Eran Riklis)  فیلمساز مشهور اسرائیلی و منتقد سیاست های اسرائیل است که فیلم های قبلی اش مثل “عروس سوری” یا “درخت لیمو” در تورنتو مشهور شد. Playoff تازه ترین فیلم او است که چند ماه پیش ساختش تمام شد. این فیلم هم داستان عشق یک مرد اسرائیلی و یک زن مسلمان ترک در آلمان است.  در کنار این بخش یک پنل داریم چند نفر از متفکران یهودی و مسلمان در آن پنل شرکت دارند و نظرات خودشان را در رابطه با دوستی و دشمنی بین مسلمانان و یهودیان مطرح می کنند.

بزرگداشت دیپا مهتا

یکی از مهمترین برنامه هایی که امسال داریم برنامه ی بزرگداشت “دیپا مهتا”  کارگردان معتبر کانادایی هندی تبار است. این برنامه را دانشگاه تورنتو شروع کرد. بخش مطالعات سینمایی دانشگاه تورنتو یک بزرگداشت برای او ترتیب داده که آنها با ما تماس گرفتند و گفتند که علاقمندند این بزرگداشت را با همکاری با ما بگذارند چون موضوع جشنواره ما با کار دیپا مهتا مربوط می شود. این بزرگداشت در همان روز اول یعنی اول نوامبر برگزار می شود. از دیپا مهتا خواسته ایم که یکی از فیلم هایش را انتخاب کند و در موردش با تماشاگران صحبت کند، او هم بالیوود ـ هالیوود را انتخاب کرده است. دیپا مهتا در این برنامه چند بخش از آخرین فیلمش “بچه های نیمه شب” براساس داستان معروف سلمان رشدی را به نمایش خواهد گذاشت و در یک جلسه ی پرسش و پاسخ شرکت خواهد کرد. بنابراین یک گفت وگوی از نزدیک با دیپا مهتا هم خواهیم داشت.

بزرگداشت دیپا مهتا (بالا راست) در جشنواره دیاسپورا برگزار می شود

فیلمسازان زن مسلمان و عرب

تماشای رایگان فیلم ها در جشنواره

امسال دیدن بسیاری از فیلم ها مجانی خواهد بود. باید سپاسگزار باشیم از دانشگاه رایرسون و دکتر نیما نقیبی چون امسال ما با دانشگاه رایرسون و دپارتمان ادبیات مدرن این دانشگاه همکار شدیم برای به وجود آوردن بخشی از جشنواره که عنوانش هست “تمرکز بر داستان هایی که زن های مسلمان و عرب برای گفتن دارند” که البته منظور فیلمسازان زن هستند. و با حمایت مالی که از این دانشگاه گرفتیم می توانیم فیلم های این بخش را مجانی نمایش دهیم.

از فیلم های این بخش یکی “خداحافظ بغداد” است. دکتر الا شوهات Ella Shohat  استاد دانشگاه نیویورک که خود یهودی عراقی ست و در اسرائیل بزرگ شده و در آمریکا تدریس می کند، این فیلم را انتخاب کرده و خودش هم گفت وگویی با بیننده ها دارد درباره ی مسئله ی یهودیان عرب که چطور اینها بین دو فرهنگ یهودی و عرب مانده اند و یک پل بین این دو ساخته اند.

فیلم دیگر “رفت و برگشت” (Round Trip) ساخته ی گلکو پرهیزگار یک فیلمساز جوان ایرانی ساکن انگلیس است که فیلم فوق العاده زیبایی ست که در چندین فستیوال اروپایی شرکت کرده و خیلی مورد توجه قرار گرفته و برای اولین بار در آمریکای شمالی در جشنواره دیاسپورا به نمایش درمی آید.

“رازها” (Le Secrets)  از یک فیلمساز تونسی است به نام رجا عماری که فیلمساز فوق العاده خوشفکری ست و پیش از این فیلم “ساتن قرمز” را از او دیده ایم. این فیلم جدید اوست که درست قبل از حوادث بهار عرب در تونس ساخته شده و با یک تصویر سمبلیک این خیزش را پیش بینی می کند و حتی نظرات خود را در فیلم مطرح می کند.

فیلم دیگر “دیدگاه های بی حجاب”(Unveiled views)   است فیلمی مستند که با چند هنرمند زن در کشورهای مسلمان نشین گفت وگو کرده که اینها چگونه با  مسئله مذهب، جامعه، سنت و دیگر مسائل برخورد می کنند و مسائل نویی در این فیلم مطرح می شود. یکی از این هنرمندان رخشان بنی اعتماد است.

فیلم هایی که هنرمندان ایرانی در آن نقش دارند

 

کودکان خشونت

این بخش چندین فیلم در خود دارد. یکی از آنها “درس هایی برای زفیرا” در مورد مکزیکی هایی ست که می خواهند خودشان را قاچاقی به آمریکا برسانند و نشان می دهد که چگونه بچه ها آن میانه قربانی می شوند. هم توسط پلیس و هم توسط مافیا و قاچاقچی های انسان.

فیلم دیگر از کشور ترکیه است به نام “پیش چشمانت” یا “کودکان دیاربکر” (Children of Diyarbakir) این هم در مورد دو کودک کرد است که نیروهای امنیتی پدر و مادر آنها را جلوی چشمشان می کشند و اینها آواره ی خیابان می شوند و در همین آوارگی با یک روسپی کُرد دوست می شوند. این فیلم فوق العاده زیبایی ست و جوایز بسیار زیادی از جشنواره های اروپایی گرفته و برای اولین بار در کانادا نمایش داده می شود.

اینجا یا آنجا

این بخش هم درباره مهاجرانی ست که بین فرهنگ خود و فرهنگ کشور میزبان گیر کرده اند. مهمترین فیلم این بخش “اگر بمیری می کشمت” است که گلشیفته فراهانی در آن  نقش یک دختر کُرد را بازی می کند که برای پیدا کردن نامزدش به پاریس می آید.

فیلم دیگر این بخش، “امین” ساخته ی شاهین پرهامی فیلمساز ایرانی ـ کانادایی ساکن مونترال است. امین هم تا به حال چندین جایزه از فستیوال های مختلف گرفته و برای اولین بار در تورنتو به نمایش درمی آید.

شب برمه در سالگرد آزادی آنگ سان سوچی

شب برمه در سالگرد آزادی آنگ سان سوچی

در واقع امسال یک سال از آزادی آنگ سان سوچی رهبر آزادیخواهان برمه می گذرد و به همین مناسبت ما برنامه ای برای برمه گذاشته ایم. در این بخش دو فیلم نمایش می دهیم. یکی Lady of no Fear   که یک فیلم مستند است درباره ی زندگی آنگ سان سوچی و فیلم دیگر به نام “رویای برمه ای” از فیلمساز استرالیایی به نام تیموتی سورای. در کنار این ما چند میهمان داریم که مهمترینشان کارن کانلی (Karen Connelly)  نویسنده ی کانادایی ست که با کتاب های پرفروش “قفس مارمولک” (Lizard Cage)  و “درس های برمه ای، داستان عشق” مشهور شد. او میزبان این برنامه ست و میهمانان دیگر از هنرمندان برمه ای هستند و افرادی که با مسائل برمه آشنا هستند.

جشنواره فیلم زنان غزه

این برنامه سوگلی من در فستیوال است به خاطر اینکه برای راه انداختنش خیلی زحمت کشیدم. الان نزدیک به سه سال است که دنبالش هستم و امسال موفق شدم راه بیندازم.

این جشنواره در خود غزه توسط زنان فلسطینی راه افتاد. در غزه سالن سینمایی وجود ندارد. زنان دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند جشنواره ای از کارهای خودشان آنجا بگذارند. رفتند یک زمین بازی بسکتبال اجاره کردند و یک پرده سفید دوختند و از سقف آویزان کردند و مردم هم آمدند و روی زمین نشستند و فیلم ها را دیدند.

این جشنواره کم هزینه مثل بمب در دنیا صدا کرد.

من امسال موفق شدم با برگزارکننده اصلی تماس بگیرم، خانم اعتماد واشا، برایش درباره جشنواره دیاسپورا توضیح دادم و او هم خیلی استقبال کرد و فیلم ها را قرار است بفرستد و وقتی به دستمان برسد ما منتخبی از آنها را در جشنواره نمایش می دهیم.

جنبش سبز ایران در دیاسپورا

قرار است کارگردان فیلم فرانسویFlowers of Evil   به نام دیوید دوسا با فیلمش به جشنواره بیاید. این فیلم درباره ی یک دختر ایرانی ست که در جنبش سبز شرکت داشته و بعد از ایران فرار می کند و در پاریس از طریق اینترنت با یک پسر فرانسوی آشنا می شود و با هم دوست می شوند. فیلم بسیار جالبی ست که یک دید جدیدی می دهد از اینترنت با توجه به اینکه در جنبش سبز ایران هم مسئله اینترنت و فیس بوک و توئیتر خیلی کمک می کرد. اینجا هم یک نگاهی دارد دوباره به مسئله جنبش سبز ایران و اینکه این خاطره در ذهن شخصیت اصلی مانده و دارد در پاریس دوباره زنده می شود. کار بسیار قشنگی ست.

در ضمن کارگردان این فیلم خودش زندگی دیاسپوریکی دارد. او در مجارستان به دنیا آمده، در آفریقای جنوبی کودکی اش را گذرانده، در سوئد دوران نوجوانی را گذرانده، الان در فرانسه زندگی می کند و در مورد ایرانی ها فیلم می سازد. او می آید که درباره ی فیلمش بگوید.

 

حضور فیلمسازان و هنرمندان

غیر از دیپا مهتا که بزرگداشت او برگزار می شود، و دیوید دوسا کارگردان فرانسوی، که قبلا در موردشان گفتم، شاهین پرهامی از مونترال می آید. تهیه کننده ی فیلم دیوید هم از نیویورک خواهد آمد. از گلشیفته فراهانی هم دعوت کرده بودیم و قرار بود بیاید ولی در حال حاضر دارد در مراکش در فیلمی بازی می کند و عذر خواسته.

 

دیاسپورا، از سال ۲۰۰۰ شکل گرفت. شهرام تابع محمدی می گوید: “در ابتدا با شهرزاد ارشدی و شورش کلانتری کار را شروع کردیم، و اولین جشنواره را در سال ۲۰۰۱ برگزار کردیم، ولی از جشنواره دوم، آنها دنبال برنامه ها و علائق دیگری رفتند.”

 

امسال یازدهمین دوره این جشنواره است؛ جشنواره ای که بی وقفه برگزار شده است؛ جشنواره ای که برای روی پا ماندن باید سخت جانی کرده باشد. وقتی علاقه ای داری و هدفی ولی در ضمن پولدار هم نیستی که بتوانی بار مالی اش را به تنهایی بر دوش بکشی، باید کاری به این ابعاد خیلی سخت باشد. از تابع محمدی درباره ی میزان بودجه و نحوه ی تأمین هزینه ها می پرسم. می گوید: ” ما هر سال از جاهای مختلف پول می گیریم. بخش اصلی اش که تقریبا هر سال موفق شده ایم بگیریم، شورای هنر انتاریو (Ontario Art Council) و شورای هنر تورنتو (Toronto Art Council) از حامیان اصلی ما هستند که تقریبا می شود روی آنها حساب کرد ولی تضمینی هم نیست مثلا یک سال کمکی نکردند. البته این را هم بگویم که هر سال باید برای گرفتن این کمک مالی، پروسه ای را طی کنیم و نامه نگاری هایی انجام دهیم، یعنی کمک خودبه خود انجام نمی شود.”

تابع محمدی ادامه می دهد: “بخش دیگری که تقریبا هر سال موفق شده ایم از آنها کمک مالی بگیریم، سفارت خانه های خارجی هستند. سفارت فرانسه، هلند و انستیتو گوته که وابسته به سفارت آلمان هست، از فیلم های کشور خودشان حمایت می کنند. مثلا سفارت هلند بخشی از مخارج نمایش فیلم های هلندی را تقبل می کند.”

مدیر دیاسپورا از کمک های موردی هم نام می برد و می گوید:” امسال ما موفق شدیم از دانشگاه رایرسون کمک بگیریم برای همکاری که بسیار همکاری خوبی بود.”

تابع محمدی در پاسخ به این پرسش که چرا این حامیان را همیشگی نمی کند تا مطمئن تر برنامه ریزی کند، می گوید:” اینها برنامه شان این نیست که بیایند یک فستیوال فیلم را حمایت کنند. امسال دانشگاه رایرسون می خواست روی مسئله فیلمسازان زن مسلمان و عرب برنامه ریزی کند و فستیوال بگذارد، که دکتر نیما نقیبی با ما تماس گرفت و ما دیدیم همکاری بسیار خوبی ست هم برای ما و هم برای آنها، چون با موضوع فستیوال ما هم کاملا منطبق بود، ولی دانشگاه رایرسون سال آینده چنین برنامه ای ندارد.”

مدیر جشنواره فیلم دیاسپورا، اما همکاری بخش سینمای دانشگاه تورنتو را دائمی خواند و گفت: “با ما همکاری می کنند اما نه حمایت مالی، به ما امکانات می دهند که آن هم خیلی خوب است.”

 

با اینکه نگران بودجه ی جشنواره بودم و اینکه نکند به خاطر پول یکی از بهترین جشنواره های فیلم که اتفاقا برگزارکننده اش یک ایرانی علاقمند به سینماست، از پا بیفتد، مدیر جشنواره خبر خوبی داد که تا جشنواره ششم هر سال کسر بودجه داشته اما از دوره ی هفتم، دیگر جشنواره توانسته روی پای خود بایستد به طوری که سال گذشته که فستیوال دهم بود برای اولین بار در تاریخ جشنواره اضافه بودجه داشته.

شهرام تابع محمدی در پاسخ به پرسش من که آیا جامعه ایرانی هم حمایت می کند یا نه، گفت: “خوب نشریه شهروند که حامی همیشگی این فستیوال بوده و هست. بیزنس های کوچک، مثلا رستوران انار، در حد توان خود یکی از حامیان فستیوال است. همچنین کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو با ما همکاری می کنند اما نه به صورت مالی بلکه در برگزاری برنامه به صورت داوطلب همکاری می کنند. در همین جا بگویم که تمام کسانی که برای جشنواره کار می کنند، از خود من گرفته تا کسانی که در روزهای جشنواره می آیند برای کمک، همه به صورت داوطلب کار می کنند.”

 

درست است که جشنواره را شهرام تابع محمدی راه انداخته، ولی نخواسته همچون رئیس کل بر صدر تشکیلات آن تکیه زند. او افرادی گردآورده که در امور جشنواره سهیم و دخیل باشند. می گوید:”هیئت مدیره ی جشنواره از آدم های معتبری تشکیل شده است. یک استاد دانشگاه در حوزه ی سینما، یک تهیه کننده فیلم تلویزیونی که در واقع یکی از دو مدیر اجرایی فستیوال هم هست. آرسینه خانجیان، از بازیگران بنام کانادایی و همسر اتوم اگویان کارگردان مشهور کانادایی و …  اینها افرادی هستند که علاقمند بودند و سالها پیش من از آنها دعوت کردم بیایند برای همکاری و بعد آنها خودشان از دیگرانی که می شناختند دعوت کردند.”

این هیئت مدیره انتخابی ست. خوب چه کسانی اینها را انتخاب می کنند؟ می گوید: اعضای فستیوال… می پرسم:  من هم می توانم عضو شوم؟ پاسخ می دهد: هر کسی که بیاید و در جشنواره کار کند و کمک کند، می شود عضو جشنواره… اعضای جشنواره کسانی هستند که سالهاست در کنار جشنواره ایستاده اند و کمک کرده اند.

در پایان به شهرام تابع محمدی می گویم نمی خواهی فستیوال را بزرگتر کنی، بخش های دیگری به آن اضافه کنی و یا … می گوید: “اتفاقا ما تلاش داریم که نگذاریم فستیوال بزرگ شود، در حالی که دارد از اندازه ی ما بزرگتر می شود. ما بیشتر می خواهیم روی کیفیتش کار کنیم و اگر بزرگتر از این شود، از توان ما که هر کدام روزانه کارهای دیگری داریم و شب ها روی فستیوال کار می کنیم، خارج است. شاید در آینده کسانی بیایند و فستیوال را طوری پیش ببرند که بزرگتر شود ولی من خودم نمی خواهم بزرگ تر از این شود. ”

او ادامه می دهد:”امسال ما ۲۵۰ فیلم دریافت کردیم و مجبور بودیم از میان آنها انتخاب کنیم. در جشنواره فیلم تورنتو از هر دو فیلم یکی انتخاب می شود ولی در دیاسپورا از هر ۱۰ فیلم یکی انتخاب می شود و باید گفت فیلم های منتخب پروسه ی سخت تری را گذرانده اند. در نهایت ۲۷ فیلم انتخاب کردیم ولی این پروسه ی حذف فیلم هایی که هرکدامشان واقعا زیبا بودند، بسیار دردناک بود، به هر حال ما نمی خواستیم ۴۰ تا ۵۰ فیلم به نمایش درآوریم، از توانمان خارج بود.”

 

جشنواره دفتری برای کارهایش ندارد، ولی از دفتر مجازی اش می توانید  دیدن کنید: www.diasporafilmfest.com  جدول نمایش فیلم ها و بخش های مختلف فستیوال را آنجا می بینید. همینطور می توانید در فیس بوک و توئیتر هم آن را دنبال کنید.

جشنواره از اول نوامبر تا ۶ نوامبر برگزار می شود. ۲۷ فیلم کوتاه و بلند در  دو سالن به نمایش درمی آیند: Innis Town Hall  در شماره ۲ خیابان ساسکس (سن جورج) و سینمای دیگر کارلتون در خیابان کارلتون نزدیک به یانگ. یک سری فیلم ها تکرار می شود و در هر دو سالن به نمایش درمی آید.

روزهای هفته از ساعت ۷ شب به بعد و شنبه و یکشنبه از ساعت یک بعدازظهر تا آخر شب فیلم ها به نمایش درمی آید. قیمت بلیت ۱۰ دلار برای عموم، برای دانشجویان و شهروندان ارشد ۸ دلار و بلیت برای کل فستیوال ۸۰ دلار که با آن تمام فیلم های فستیوال را می توانید ببینید.

برای تهیه بلیت می توانید یا رزرو کنید از طریق ایمیل زیر:

info@diasporafilmfest.com  و یا زمان نمایش از گیشه ی جلوی سالن نمایش خریداری کنید.