جنبش زنان از اوایل قرن نوزدهم در اعتراض به  شکل جدید نابرابری  جنسی که دنیای صنعتی به وجود آورده بود گسترش یافت. در هشتم مارس 

 شهروند ۱۲۷۲ ـ پنجشنبه ۱۱ مارچ ۲۰۱۰


 

برابری زنان با مردان باید صورت قانونی به خود بگیرد

 

بیانیه ی جنبش فدرال دمکرات آذربایجان به مناسبت روز جهانی زن:

جنبش زنان از اوایل قرن نوزدهم در اعتراض به  شکل جدید نابرابری  جنسی که دنیای صنعتی به وجود آورده بود گسترش یافت. در هشتم مارس ۱۸۵۷، زنان کارگر کارگاه‌های پارچه‌بافی و لباس دوزی در نیویورک  به خیابان‌ها ریختند و خواهان افزایش دستمزد، کاهش ساعات کار و بهبود شرایط  کار شدند.

 برای نخستین بار در مارس۱۹۱۱ در کشورهای اتریش، دانمارک، آلمان و سوئیس یک میلیون زن و مرد برای به دست آوردن حق رأی برای زنان و تساوی حقوقی بین زن و مرد به خیابانها ریختند.

 با گذشت زمان زنان خواسته های خود را به مناسبت روز زن در سطح وسیعتری مطرح کردند. برای مثال در زمان جنگ جهانی اول زنان بر علیه جنگ یک کمپین صلح به پا کردند و به این وسیله نشان دادند که در مقابل مسائلی که در دنیای آن روز مطرح بود احساس مسئولیت می کنند و می خواهند در سیاست دنیا  نقش فعالی داشته باشند. در سالهای بعد زنان علاوه بر درخواستهایی مثل تغییر وضع قانون کار، خواهان بهبود وضع همجنسان خود هم شدند و برای  تغییر قانون اساسی و قانون مدنی گام های مهم و با ارزشی برداشتند.

در نتیجه ی این فعالیتها در اوایل سال ۲۰۰۰ نشست سران سازمان ملل، به منظور «اهداف پیشرفت جهانی» بیانیه ی ۸ ماده ای این هزاره (بیانیه ی میلینیوم) را منتشر کرد. در این بیانیه به تساوی حقوقی بین زن و مرد اهمیت به سزایی داده و به خصوص شرکت زنان را در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه؛ شرط اصلی پیشرفت  کشورهای فقیر به شمار آوردند . در این بیانیه  پیشرفت یک جامعه  با تعداد صندلی هایی که زنان در پارلمان آنها اشغال می کنند سنجیده می شود.«بیانیه ی میلینیوم» به این مسئله تأکید می کند که تساوی حقوقی بین زن و مرد  نه تنها خود به عنوان یک هدف  مهم است بلکه برای رسیدن به اهداف دیگرهم اهمیت به سزایی دارد. بر این اساس تساوی حقوقی بین زن و مرد برای نابودی فقر و پیشرفت جوامع نقش بسیار مهمی بازی میکند.

دولت کانادا هم در این زمینه گام مهم و اساسی برداشته و شعار خود را در روز زن سال ۲۰۱۰ «زن مقتدر، کشور مقتدر و دنیای مقتدر» اعلام کرده است.

یکی از علتهای اساسی عقب ماندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع، غیر فعال بودن زنان در این عرصه هاست. تمام جوامع انسانی از زن و مرد تشکیل شده اند. فعال بودن نیمی از آنها و غیر فعال بودن نیمی دیگر از جامعه، مریض و فلج بودن آن جامعه را نشان میدهد. اگر در یک جامعه فقط یک جنس انسانی پیشرفت کند و در جهت  ضروریات عصر حاضر گام بردارد و جنس دیگر از اینها محروم بماند آن جامعه سیر قهقرایی خواهد کرد.

در جامعه ی ایران به خصوص بعد از تشکیل جمهوری اسلامی زنان در تبعیض و ستم جنسی بسر می برند. به طور کلی آپارتاید جنسی و تحقیر زنان زیربنای اعتقادِی و نگرش جمهوری اسلامی است.  قانون اساسی جمهوری اسلامی آپارتاید جنسی را به رسمیت شناخته و در تمام عرصه های جامعه، زنان به عنوان شهروند درجه دو محسوب می شوند. بخصوص در قانون مدنی و قضایی جمهوری اسلامی زنان از بسیاری حقوق خود محروم شده اند. علاوه بر این زنان ترک آذربایجانی به خاطر هویت ملی شان دو برابر زنان دیگر تحت ستم قرار گرفته اند و در جامعه شهروند درجه چهار محسوب می شوند. ستم ملی و آپارتاید جنسی  وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی  زنان  آذربایجانی را شدیداً تحت تأثیر قرار داده است. برای مثال نابرابری حقوقی باعث بالا رفتن بی سوادی میان زنان  آذربایجانی شده است. در ضمن به خاطرکلیشه ها و افکار منفی رایج در جامعه و پروپاگاندای دولت بر علیه ترکها بعضی از زنان تحت تأثیر سیاست آسیمیلاسیون حکومت اسلامی قرار گرفته و هویت ملی خود را انکار می کنند که این خود نیز سبب یک سری از مشکلات سیاسی، اجتماعی و روانی می گردد.

در ایران گذر از یک جامعه ی عقب مانده و دولت تئوکراتیک یعنی جمهوری اسلامی به یک جامعه ی مدرن که اساس آن برتساوی حقوقی بین زن و مرد استوار باشد فقط در سایه ی یک سری انقلابات ممکن است، مهمترین اینها انقلابی است که ما در  نگرش و اعتقاد خود نسبت به زنان به وجود می آوریم.  در جامعه ی ایران  شرکت زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی جامعه، شدیداً متأثر ازسنن ، آداب و رسوم، تعلیم و تربیت رایج  در خانه و مدرسه که مسائل جدی، سیاسی و اجتماعی را مسئله ی مردانه به حساب می آورد، است. این افکار عقب مانده  از طرف رژیم حاکم مرتب تقویت و تشویق می شوند. مبارزه با این افکار عقب مانده و متحجر که در تمامی عرصه های جامعه ریشه دوانده، درک و هضم تساوی حقوقی بین زن و مرد، اساس و زیربنای یک جامعه ی مدرن و مدنی می باشد. فقط در سایه ی شرکت فعال زنان در تمام عرصه های جامعه  می توانیم به حقوق انسانی و یک جامعه ی پیشرفته  نایل شویم.   

اگر هدف جنبش ملی و دمکراتیک آذربایجان براساس حقوق انسانی و دموکراتیک، و پیشرفت در مسیری مدرن استوار است باید از افکار و استعداد زنان برای رسیدن به جامعه ای مدنی و پیشرفته استفاده کند. این را باید تأکید کنیم که فقط با وضع قوانین سکولار، مدرن و مدنی قادر خواهیم بود زنانمان و  بدین ترتیب جامعه مان را از اسارت و زنجیر شریعت نجات دهیم.

شعار جنبش فدرال دمکرات آذربایجان در روز جهانی زن در سال ۲۰۱۰ پرنسیپ های  قطعنامه ی زنان که در دسامبر سال ۲۰۰۹ در جلسه ی دیالوگ آمستردام به تصویب رسیده، می باشد.

 ـ کلیه ی قوانین تصویب شده علیه زنان و همچنین قوانین نانوشته بر علیه آنها باید برچیده شده و قوانین وضع شده به نفع آنها باید انعکاس خود را در تمامی عرصه های جامعه پیدا بکنند.

ـ برابری زنان با مردان در تمامی عرصه های جامعه باید صورت قانونی به خود بگیرد.

ـ زنان ترک آذربایجانی باید حق ایجاد سازمانهای مستقل خود را دارا باشند.

ـ باید از شرکت فعال و نقش تصمیم گیرنده زنان ترک آذربایجانی در تمامی عرصه های  سیاسی و اجتماعی حمایت به عمل آید.

ـ باید زنان ترک آذربایجانی که با حفظ هویت ملی شان با  سازمانهای فعال در داخل و خارج از کشور همکاری می کنند، مورد حمایت قرار بگیرند.

ـ باید زنان نویسنده و هنرمند ترک آذربایجانی و همچنین زنانی را که در عرصه های اجتماعی و سیاسی در داخل و خارج از کشور فعالیت می کنند، چه در داخل و چه در سطح بین المللی شناساند، تبعیضات و نابرابری های موجود در حق آنها را افشا کرد.

***

گرامیداشت روز زن، ارج گذاری به دموکراسی، حقوق بشر و عقلانیت علمی است

 بیانیه کنگره ی ملیتهای ایران فدرال به مناسبت روز زن:

مادر، خواهر و دختر، در واقع خود، سه چهره ی دیگر از زن و همسرند. حرمت به زن در احترام به همه ی آنها و حرمت به بشریت درکلیت آن است. احترام و حرمت به مادر و گاه خواهر، و زورگوئی و تحقیر زن و دختر، در مذهب دکانداران همه ی ادیان مردسالار و پدرتبار وجود داشته، و برای کل بشریت، همواره فاجعه آفرین بوده است، به قول "ابن رشد"آخرین فیلسوف جهل ستیز قرن ششم هجری: "سقوط تمدن اسلامی ناشی از سقوط مقام زن در عالم اسلام است" که تاکنون همچنان ادامه دارد.


 



 

تمدن در سرزمین ایران، با تمدن ایلامی( در۲۸۵۰ پیش از میلاد) آغاز شد که تمدنی متکی به زن و مادرتبار بود، پادشاهان به دلیل تبارِمادری خود و با تأئید مجلس ایلام، به سلطنت می رسیدند، و بنابر این سلطنت ارثی، در معنای جانشینی پسر بجای پدر نبود. لباسهای بسیار زیبا و فاخرِ زنان ایلامی، همانند وصیت نامه هایشان، بیانگر آزادی زن و برابری حقوقی بانوان با مردان بود، اما دو هزار و پانصد سال است که با استقرارِ پدرتباریِ توأم با مردسالاری، زن به اندرون رفته، و بعد از انقراض ساسانیان، گُلِ سُنت مردسالاری دیرینه ی جامعه ی ما، به سبزه ی اسلامِ آخوندهای مرتجع و جاعل هم آراسته شده است. از زمان سلطه ی تشیع سیاسی صفویه (۱۵۰۱ میلادی=۸۸۰ ه.ش.)، در معنای واقعی کلمه،"زن"، تبدیل به "جنس دوم" شد، و با استقرار بدعت مذهبی ولایت فقیه خمینی  ـ خامنه ای، بدین غایت رسید.

چون تمدن مدرن، براساس جدائی دین از حکومت و آزادی های قانونی و برابری انسانیِ مبتنی برحقوق بشر بنا شده است، نابرابری زن با مرد را با هیچ توجیهی برنمی تابد، کنگره ی ملیتهای ایران فدرال همچون یک تشکُل دموکرات (آزادی خواه و برابری طلب)، معتقد است که بدون تأمین آزادی و برابری زن با مرد، و آزادی و برابری فرهنگها و زبانها، ادیان و اعتقادات سیاسی، و جدائی دین از دولت، تحقق دموکراسی واقعی درایران ناممکن است.  

ملاک قضاوت درباره ی هر تمدن و حکومتی، به طرزِ نگرش آن، به زن یعنی به حیات، و به کودک یعنی اراده به ساختن آینده مربوط  است.


 

فرخنده باد روز ٨ مارس!


 

بیانیه کانون پژواک مبارزات مردم ایران ـ کانادا:

نزدیک به ٩ ماه است که جنبش اعتراضی در ایران نظر مردم جهان را به خود جلب کرده است. این جنبش که ابتدا با شعارهای "رای من کو!" آغاز شد،  به سرعت همه ظرفیت های رهبران خودخوانده سبز را در نوردید و علیرغم ممانعت آنها خواستار انهدام کل نظام جمهوری اسلامی گشت.

در طی این مدت آنچه بیش از همه تماشاگران مغرب زمین را متحیر کرد حضور فعالانه و پیشرو دختران و زنان ایرانی در این اعتراضات بود و به زودی پوسترهای این دلاوران بر مجلات غرب نقش بست، اما جنبش زنان برای فردای انهدام رژیم جمهوری اسلامی چه نظامی را برای ما به ارمغان خواهد آورد؟ بحثی است  بهنگام از اینرو که جواب آن،  راه رسیدن به آن را نیز نشان می دهد. اگر قرار است خیزش و نیاز این جوانان به تغییرات ریشه ای، فقط به عوض کردن ظاهر حکومت و حفظ همان مبانی ختم نشود، اگر بناست که زنان به مطالبات  بنیادین خود دست یابند، این همه حکم میکند که جنبش زنان کلیه مبارزان پیگیر راه دموکراسی و برابری را جسته و همگام با آنها برای رهبری و هدایت جنبش توده ای آماده شود.

 نخستین سازمانهای نیرومند و مستقل زنان، سازمانهای زنان کارگر بوده اند.  روز ٨ مارس یادآور تظاهرات زنان کارگر بافنده آمریکا است. قانون حق رای مساوی برای زن و مرد برای اولین بار در روسیه و پس از تشکیل دولت شورائی کارگران تصویب شد. تنها پس از تصویب آن در دولت شوراها بود که به تدریج در آمریکا و اروپا نیز این برابری به رسمیت شناخته شد.

جنبش زنان باید با پیگیرترین نیروهای جامعه، کسانی که در نیمه راه توقف نکرده و مطالباتشان کمتر از مطالبات زنان نیست متحد و شانه به شانه تومار قرنها جنایت و بیحقوقی و فرودستی را در هم پیچیده و نقطه پایانی بر حیات نکبت بار جمهوری اسلامی  بگذارد.  جنبش سوسیالیستی کارگران در طول تاریخ نشان داده است که پیگیرترین مبارز راه آزادی و برابری بوده است، جنبش سوسیالیستی کارگری همواره خود را متحد طبیعی جنبش زنان دانسته و بر پیگیری اهداف رادیکال جنبش زنان همانند اهداف خودش ایستاده است. جنبش زنان متحدی پیگیرتر از جنبش کارگری نخواهد یافت.

 

***

روز جهانی زن بر زنان ستم دیده و رنج کشیده ایران گرامی باد!


 

بیانیه کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید) به مناسبت روز جهانی زن:

۸ مارس امسال در حالی فرا می رسد که جامعه ایران دستخوش اعتراضات وسیع اجتماعی به سی و یک سال سرکوب و ستم و احجاف و حق خوری و تبعیض جنسی و طبقاتی است. هجوم سازمان یافته رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی به توده های مردم، بویژه زنان در سی و یک سال حاکمیت سیاه اش، بخش های بزرگتری از زنان را از خانه بیرون کشید و درگیر کار و تحصیل و مبارز نمود. زنان هم چنان در جامعه موقعیتی درجه دوم داشته و اسیر قوانین نظام نابرابر حاکم و قوانین عقب مانده و ارتجاعی دینی هستند. این تناقض، مسئله زن را حادتر و انفجاری تر کرده، و موضوعات و مسائل مبارزاتی جدیدی به میان آورده و زمینه گسترش جنبش رهایی زنان به عنوان بخشی از جنبش عمومی سیاسی توده های مردم را فراهم کرده است. از همین رو، زنان در ابعاد میلیونی طی هشت ماه مبارزه اخیر مردم برای تغییر وضعیت موجود، چون جنگ آورانی در خیابان، در محیط کار و کارخانه، در دانشگاه و…. نقش معادل مردان و در بسیاری مواقع نقش رهبری ایفا کردند.

زنان با مبارزت خود در هشت ماه اخیر در ایران، حیرت جهانیان را برانگیختند و نوعی از مبارزه مشترک با مردان را در تاریخ مبارزات مردمی در جهان به ثبت رساندند. از این رو، کینه حاکمان دین و سرمایه را بیش از پیش نسبت به خود و جایگاه اجتماعی شان برانگیخته و سبعانه تر و ددمنشانه تر از همیشه مورد هجوم قرار گرفتند، دستگیر و در زندان ها به وحشیانه ترین شکل تحت شکنجه، آزار و اذیت و تجاوز جنسی قرار گرفته و به قتل رسیدند.

آینده جامعه ایران، در گرو مبارزات مشترک زنان و مردانی است که مبارزه برای رهائی جامعه از تبعیض جنسی را با مبارزه برای درهم شکستن زنجیرهای ستم و انقیاد طبقاتی همسو می سازند.

کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید)روز جهانی زن را به همه ی زنان و مردان رنجبر و رنج کشیده و ستم کشیده ایران و جهان تبریک می گوید.


 


زنان خاورمیانه هم پیمان برای مبارزه علیه خشونت


 

کمیته های کارگران سوسیالیست داخل کشور:

هشتم مارس ۱۸۵۷ زنان کارگر کارگاههای پارچه بافی و لباس دوزی نیویورک آمریکا به خیابان ها ریختند و خواهان افزایش دستمزد، کاهش ساعات کار و بهبود شرایط نامناسب کاری خود شدند. این تظاهرات با حمله پلیس و ضرب و شتم زنان معترض به خشونت کشیده شد. حدود ۵۰ سال بعد و در پی اعتراضات مداوم زنان برای نخستین بار در سال ۱۹۱۳ هشت مارس به عنوان "روز جهانی زن" از سوی زنان معترض انتخاب گردید و پس از نزدیک به ۶۰ سال مبارزه، سازمان ملل متحد در سال ۱۹۷۵ این روز را به رسمیت شناخت.

از آن هنگام تا کنون بارها "روز جهانی زن" فرصتی برای اعتراضهای گسترده به مقولات جنگ، نظامی گری، سلطه و خشونت بوده است که از آن جمله می توان به ۸ مارس ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ با شعار علیه جنگ امپریالیستی، ۸ مارس ۱۹۳۶ در برلین در اعتراض به فاشیسم و ۸ مارس ۱۹۶۹ در آمریکا علیه جنگ ویتنام اشاره کرد.

پس از گذشت سالها زنان خاورمیانه همچنان در شرایطی به سر می برند که خاطره اش در بسیاری کشورها به تاریخ سپرده شده است. زنان خاورمیانه سالهاست که با جنگ، سلطه، نظامی گری، خشونت های نظامی، کنترل و سرکوب، تبعیض و نابرابری های اجتماعی دست به گریبانند. رویدادهای این منطقه در این سالها به رغم مبارزات بی وقفه مردمی، همواره به دلیل شرایط داخلی و دخالت های خارجی، وضعیت را به سمت بحران و گاه فاجعه پیش برده است. بحرانهایی که رواج هر چه بیشتر خشونت در این جوامع را به همراه داشته اند. تبعیض های جنسیتی، قومیتی و طبقاتی اگرچه همه ساکنان منطقه را تحت تاثیر قرار داده، اما زنان همواره در معرض خطر بیشتری قرار گرفته اند.

مصادیق این خشونت ها را می توان در پایمال شدن حقوق زنان با رواج ازدواجهای اجباری و زودهنگام، سربازگیری، خشونت های ناموسی و کنترل و سرکوب همه جانبه زندگی زنان این منطقه به وضوح مشاهده کرد.

اکنون و در حالی که نزدیک به صد سال از اولین اعتراض گسترده زنان در "روز جهانی زن" می گذرد، ما زنان منطقه خاورمیانه خواهان پایان نظامی گری، سلطه، تبعیض و انواع نابرابری های اجتماعی هستیم و از تمامی خواهران خود در سراسر جهان می خواهیم که همبستگی خود را برای مقابله با انواع خشونت علیه زنان در این منطقه اعلام و در راه پایان دادن به آن تلاش کنند


 

۸ مارس  روزجهانی زن را گرامی می داریم


 

کمیته های کارگران سوسیالیست داخل کشور:

بار دیگر در آستانه فرارسیدن روز جهانی زن  صدای اعتراضمان را نسبت به این رژیم ضد زن بلند می کنیم. اما امسال با سال های قبل متفاوت است، امسال جنبش مردم در مقابل این حکومت به خیابان آمده و صدای اعتراضشان را بلند نموده اند؛ مبارزه برای آزادی، برابری و رفع هر گونه ستم، استثمار، فقر و … اما همه اینها بدون رفع تبعیض جنسی و بی حقوقی از زنان ممکن نیست. در جریان مبارزه مردمی، زنان نقش بسزایی داشتند و عملا جایگاه و شأن بالاتری یافتند؛ زنان دوش به دوش مردان در جریان پیکارهای خیابانی و مقاومت در مقابل سرکوبگران حضور داشته و نشان دادند که یک پایه اصلی مبارزات هستند. امروز مبارزه جنبش زنان، با جنبش مردمی و مهمتر از همه جنبش کارگری گره خورده و ارتباط لاینفکی بین این جنبش ها وجود دارد و هر یک جزئی از جنبش بزرگی است که مبارزه طبقاتی را پیش خواهند برد و در نهایت با ایجاد یک حکومت کارگری بساط همه تبعیض ها  و از جمله نابرابری جنسی را بر خواهند چید.

باید به مناسبت این روز مطالبات اقتصادی زنان کارگر و اکثریت زنان که تحت شدیدترین فشار های اقتصادی قرار دارند را برجسته نماییم، تا همه بدانند که این حکومت سرمایه، فقر و بیکاری و استثمار مضاعف و کار بی اجر و مزد خانگی را به اکثریت زنان تحمیل نموده. و ضروری است همه اینها را افشا  و علیه آن مبارزه نماییم؛ مبارزه زنان برای رهایی عمری به درازای مبارزه طبقاتی دارد و در واقع رهایی آنها جز از طریق حل تضادهای طبقاتی ممکن نیست.

در این روز واضح است که رژیم نیز با تمام امکانات به مقابله خواهد آمد، اما باز هم روشن است که تجمعات و مراسم هایی برگزار خواهد گردید و آنها قادر نیستند از برگزاری همه آنها جلوگیری نمایند.

روز زن با وجود استبداد شدید حاکم بر جامعه ما، به یک روز و مراسم تثبیت شده تبدیل گردیده و حاکمان نمی توانند با سرکوب و ارعاب مانع برگزاری مراسم و یا مراسم ها در این روز گردند. جنبش زنان روز به روز قدرتمند تر می گردد و به عنوان متحد قوی جنبش کارگری و سایر جنبش های آزادیخواهانه در راه رهایی واقعی و کامل زنان و برای نابودی سرمایه داری به پیش خواهد رفت.

زنده باد جنبش کارگری، زنده باد جنبش زنان