نمایش فیلم ایرانی در جشنواره بهداشت روانی

تورنتو می تواند به خیلی چیزها معروف باشد. اما یک نکته راجع به شهر ما که خیلی ها، از جمله بسیاری ساکنینش، از آن خبر ندارند تعداد بی شمار جشنواره های سینمایی است که در این بزرگترین شهر کانادا برگزار می شود. از جشنواره های جوامع مختلف قومی (و گل سر سبد آن ها، جشنواره دیاسپورا که هفته قبل ۱۱امین دوره اش بسیار موفق برگزار شد) تا انواع جشنواره های مختص که بر موضوعات خاص تمرکز می کنند

یکی از قدیمی ترین این جشنواره ها «ملاقات با جنون» است که هفته ی گذشته برای ۱۹امین سال پیاپی توسط گروه هنری «ورکمن آرتز» (Workman Arts) برگزار شد. این جشنواره، چنان که از نامش پیدا است، روی موضوع بهداشت روانی متمرکز است.

سازمان زنان ایرانی انتاریو امسال برای پنجمین بار در همکاری با این جشنواره جلسه ی نمایش یک فیلم ایرانی را برگزار کرد

 

از راست: افخم مردوخی، محمد دهقان پور، سهیلا پاشنگ، اتی سیف در پنل بعد از نمایش فیلم

افخم مردوخی از فعالین این سازمان می گوید وقتی حدود چهار و اندی سال پیش به سازمان پیوسته است از اولین فعالیت هایش همکاری با جشنواره «ملاقات با جنون» بوده است. مردوخی در گفتگوی تلفنی به شهروند گفت: «گروه ورکمن آرتز را همیشه گروه هنری مترقی آی می دانستم که پیگیر آدم های در حاشیه هستند به جامعه بزرگ تر آگاهی می دهند.»

همین بود که همکاری آغاز شد. اولین فیلم ایرانی که با همکاری سازمان زنان در این جشنواره به نمایش درآمد فیلمی از رخشان بنی اعتماد در مورد رواج اعتیاد در میان دختران جوان در ایران بود. از آن پس این رسم فرخنده ادامه یافت تا امسال که فیلم «همه عادت می کنیم» از میان ۵ فیلم انتخاب شد و سه شنبه ی هفته ی قبل در سالن ورکمن آرتز در مرکز شهر به نمایش درآمد.

«همه عادت می کنیم» فیلمی مستند در باره ی دختران فراری در ایران و خانه های امن مخصوص «نگهداری» از آن ها است. کارگردان جوان این فیلم، محسن استاد علی مخملباف (که ربطی به آن مخملباف معروف تر ندارد) در چند سال گذشته با فیلم هایی مثل «وینستون سینما» و «روز شغال» خود را خوب نشان داده است اما بسیاری می گویند این فیلم نقطه اوج این مستندساز ۲۹ ساله است.

مصطفی عزیزی، نویسنده و تهیه کننده ی سینما و تلویزیون در ایران، در جلسه نمایش فیلم حضور داشت. او با تعریف از بار سینمایی این فیلم که خود «مستند داستانی» می داند در گفتگویی تلفنی به شهروند گفت: «کارگردان درک درستی از مستند داشت و توانسته بود با گزینش درست داستان ها و تنظیم آن ها ایده مردسالاری را خوب نشان بدهد.»

ارتباط میان مردسالاری و سلامت روانی، که از سازمان زنان و ورکمن آترز همکارانی طبیعی ساخته است، در نگاه اول شاید برای خیلی از ما مشخص نباشد.

اما دیدن «همه عادت می کنیم» و بحث مفصلی که بعد از فیلم با حضور سه کارشناس برگزار شد این رابطه را از همیشه عیان تر ساخت.

مردوخی خود اشاره می کند که سازمان زنان مدت ها است به مساله سلامت روانی توجه نشان داده است و یادآوری می کند که همین چند ماه پیش کتابی نیز در این مورد به فارسی و انگلیسی منتشر کرده اند.

از افخم می شنویم که سازمان زنان همیشه دنبال کارهایی است که «جای خالی شان در جامعه ایرانی دیده می شود» و از این رو تعجبی نیست که به مساله بهداشت روانی نیز پرداخته اند: «فکرش را بکنید فردی وارد کشور شود که هم تازه وارد است، هم لهجه دارد و تازه بخواهد بگوید بیماری روانی هم دارد. خوب جامعه بزرگتر یا میزبان خیلی از او استقبال نمی کند. برای همین ما تلاش می کنیم این فعالیت ها را انجام دهیم تا همگی از حق و حقوق خودمان آگاه باشیم و از میزان گستردگی بیماری های روانی آگاهی داشته باشیم و با خود با اعتماد به نفس بیشتری نگاه کنیم.»

داستان فیلم که به پنج دختر فراری از طبقات اجتماعی مختلف و با شدت های مختلف اختلالات می پردازد بسیاری از حدود ۱۵۰ نفری را که به تماشای آن آمده بودند تحت تاثیر قرار داد و بحث کارشناسانه پس از فیلم با شرکت فعال حضار روبرو شد.

دکتر سهیلا پاشنگ، استاد سنکا کالج در زمینه خدمات اجتماعی؛ محمد دهگان پور، پزشک خانواده ی مشغول در سازمان اینتگرا و آتی صیف، روان پزشک از بیمارستان روژ ولی سه پنلیست حاضر بودند که هر یک از زوایای مختلفی به بحث در مورد فیلم به طور مشخص و شرایط اجتماعی ایران به طور اعم پرداختند.

از مباحثی که بحث به آن ها کشیده شد نقش «فرهنگ» (و مشخصا فرهنگ ایرانی و اسلامی) در پدیده آزار زنان و پدر سالاری بود.

دکتر پاشنگ با تاکید بر آمار گسترده آزار و اذیت و تجاوز به زنان در سراسر جهان، از جمله آمار بسیار بالای آن در کانادا، تاکید کرد که قضیه این و آن «فرهنگ» نیست و کل زن ستیزی و پدرسالاری است که باید مورد نبرد قرار بگیرد. در مقابل بعضی گفته های دهگان پور قضیه را به «فرهنگ ایرانی» ربط می داد که در با نگاه «غربی ما» بیگانه است. حضار نیز هر یک از زاویه ای به این مبحث پرداختند. آن چه مسلم است بالا گرفتن بحث و نبودن وفت کافی بود.

مردوخی می گوید از گسترزش روزافزون «طیف هایی که در این برنامه شرکت می کنند» خیلی خوشحال است و بحث های پیش آمده را جزو «ظرافت های گفتگو» می داند. او می گوید: «گفتگو یعنی همین که مساله را از زاویه خودتان، میزان تحقق و بررسی خودتان و تجربه علمی خودتان بشکافید. باید اجازه داد این بحث ها باز شوند تا همه بدون وحشت نظراتشان را مطرح کنند بی این که همه چیز از تنظیف و صافی رد شود.»

او در ضمن وعده می دهد که سازمان زنان به درخواست های متعددی که دریافت کرده پاسخ مثبت می دهد و کارگاهی در مورد مسائل بهداشت روانی برای جامعه ی ایرانی تورنتو برگزار می کند.

این امید مردوخی را خیلی ها در اشتراک دارند که روزی همه بیشتر به واقعیت های تلخ این جامعه «عادت» کنند و بتوانند قدم هایی به سوی بهبود آن بردارند. نمایش سه شنبه شب، که علیرغم برگزاری در غرب داون تاون و در میان ترافیک و در وسط هفته، با استقبال بسیاری روبرو شده بود بی شک قدم خوبی در این راه بود.