با چشم بصیرت بنگریم به سرنوشت ترآب و بهره بجوییم از قانون طبیعت تا طبیعی بمانیم و از تعادل خارج نگردیم. تعادل، نشاط می آفریند و عدم تعادل بیماری. بیماری محصول افراط است و تفریط مثل کاهش ترشح هورمونها، افزایش انقباض ماهیچه ها و کم کاری غدد، پرکاری جهاز هاضمه، بی حالی و یا بیش فعالی و . . . سرکوب این ناراحتی ها و پنهان کردن آنان در اعماق وجودمان توسط داروهای شیمیایی، ریشه بیماری را نه تنها از بین نبرده، بلکه آن را مزمن می کند.


شهروند ۱۱۷۴- ۲۴ اپریل ۲۰۰۸


من به آغاز زمین نزدیکم

نبض گلها را می گیرم

آشنا هستم با سرنوشت تر آب،

عادت سبز درخت.

سهراب سپهری


با چشم بصیرت بنگریم به سرنوشت ترآب و بهره بجوییم از قانون طبیعت تا طبیعی بمانیم و از تعادل خارج نگردیم. تعادل، نشاط می آفریند و عدم تعادل بیماری. بیماری محصول افراط است و تفریط مثل کاهش ترشح هورمونها، افزایش انقباض ماهیچه ها و کم کاری غدد، پرکاری جهاز هاضمه، بی حالی و یا بیش فعالی و . . .

سرکوب این ناراحتی ها و پنهان کردن آنان در اعماق وجودمان توسط داروهای شیمیایی، ریشه بیماری را نه تنها از بین نبرده، بلکه آن را مزمن می کند. بدین معنی که پس از مدتی یک بیماری ساده سرکوب شده تبدیل به بیماری صعب العلاج می شود و ذره ذره ما را از پای درمی آورد. یکی از این بیماریهای مزمن فیبرومایالژیا Fibromyalgiaاست. این بیماری به تازگی در جامعه امروز مطرح شده است. علائم واضحی ندارد و یک درد مبهم در کل بدن حس می شود که ظاهرا ماهیچه ها، زردپی ها و رباط ها را درگیر می کند. این علائم فیزیکی، علائم روحی و روانی نیز به دنبال خود خواهد داشت، مانند بی خوابی، عدم تمرکز، فراموشی و کاهش قدرت تشخیص. برای اینگونه بیماران انجام چند عمل به طور همزمان غیرممکن به نظر می رسد و بیمار را دچار کلافگی میکند. درد ماهیچه ها با خستگی دائمی را اسپاسم عضلانی همراه است. بنابر این معمولا فیبرومایالژیا با افسردگی و خستگی مزمن (Chronic Fatigue Syndrome)اشتباه گرفته می شود. عامل مشخص کننده ی این عارضه مربوط به سن و جنس بیمار است. معمولا خانمهای بالای پنجاه سال درصد بیشتری از این گونه بیماران را تشکیل می دهند. ۲ تا ۳ درصد کل جمعیت از این بیماری رنج می برند.

بعضی از متخصصان معتقدند که دستگاه مرکزی عصبی این گونه بیماران بیش از حد حساس بوده بنابر این، آستانه تحمل درد در آنها پایین است. نداشتن خواب کافی این حالت را بدتر می کند چرا که سلولهای مغزی وقت استراحت نداشته و دائم خسته است.

علت این بیماری هنوز مشخص نشده است، ولی فرضیه هایی وجود دارد. عوامل وراثتی، استرس، شوکهای فیزیکی و یا عاطفی در گذشته می توانند از ریشه های این نوع ناراحتی باشند.

کسانی که با این درد زندگی می کنند علائم مختلفی را تجربه می کنند که بستگی به سابقه ی پزشکی آنان دارد. دردها در بعضی به صورت ضربانی است مثل پتک، در حالی که در برخی دیگر با کوفتگی عضلانی همراه است؛ گویی تمام بدن آنها به خاطر کار زیاد کشیده شده، اما برخی دیگر احساس خواب رفتگی در نقاط مختلف بدن می کنند. بعضی از بیماران صبح ها بدترند و درد بیشتری دارند، اما برخی دیگر ممکن است شبها بیشتر در رنج و عذاب باشند.

عاملی که باعث می شود ناراحتی این گونه بیماران دو چندان شده محدودیت آنها در فعالیت های جسمی است. به خاطر عدم فعالیت ماهیچه ها ضعیف و ضعیف تر شده، شانس بهبودی شان کمتر و کمتر می شود. ضعف، کم خوابی و عدم فعالیت، بیمار را دچار افسردگی می کند. یأس و ناامیدی در وجودشان سایه می افکند چرا که دیگر اختیاری در کنترل بدن خود و در نتیجه زندگی روزمره خود ندارند.


درمانهای همیوپاتی

یکی از موثرترین روشها در درمان فیبرومایالژیا همیوپاتی است. همیوپاتی روشی ست طبیعی که کل انسان را در نظر می گیرد (Wholistic) . این روش براساس فیزیک مدرن و به وسیله داروهای بسیار رقیق و در عین حال بسیار قوی (nano dose) عمل کرده سیستم ایمنی را تحریک می کند تا بدن خود بتواند خودش را به طور طبیعی درمان نماید. بنابر این هیچگونه عارضه جانبی از خود به جا نخواهد گذاشت. در این فلسفه درمانی، به فردیت بیمار اهمیت بسزایی داده می شود، چرا که عوامل محیطی، وراثتی و اخلاقی از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد، بنابر این، داروهای تجویزشده برای اشخاص مختلف، با نام بیماری یکسان، متفاوت است. برای درمان فیبرومایالژیا، رمدیهای مناسب بسیاری وجود دارد که طبق نظر پزشک همیوپات مجرب باید تجویز شود. پس، در فلسفه ی همیوپاتی هر بیمار منحصر به فرد است و داروی منحصر به فرد زمانی موثر واقع خواهد شد که زیر نظر طبیب ماهر داده شود. بنابر این در درمان بیماریهای مزمن باید از خوددرمانی پرهیز نمود تا درمان قطعی حاصل گردد.

رایج ترین رمدیها در درمان فیبرومایالژیا عبارتند از:

Arnica, Bryonia, Calcaria Carbonica, Cousticum, Rhus-tox

Arnica ، از داروهای مقدماتی به حساب می آید. کسانی که احساس کوفتگی در عضلات خود دارند یا دردها مثل پتک به بدن زده می شود می توانند از این رمدیها بهره جویند.

Bryonia، زمانی تجویز می شود که دردها ذق ذق کند، گویی بدن چنگ زده می شود. همچنین این دردها با عدم تمرکز مغز همراه است.

Calc.c ، مناسب برای کسانی است که ضعف عمومی و درد مزمن در بدن خود حس می کنند. در این حالت بیمار احساس خستگی شدید می کند، گویی در زیر فشار زندگی له شده است.

Caost، هنگامی موثر است که بیمار احساس گرفتگی عضلانی دارد. که با سرما بدتر می شود. به طور دائم یک حالت انقباض دارد و بی قرار است.

Rhus-t، هنگامی تجویز می شود که ناآرامی و بی قراری در بیمار وجود داشته باشد و دردها مثل جراحت اذیت کننده می باشند. صبح ها بدترند و با فعالیت هایی نظیر ورزش و پیاده روی بهتر می شوند.

در خاتمه باید یادآوری کرد که هر بیمار احتیاج به مراقبت خاصی دارد و یا در مورد بیماریهای مزمن باید با پزشک همیوپاتی حاذق و ماهر مشورت شود، زیرا علاوه بر علائم جسمی باید علائم روحی، روانی، رفتاری، تغذیه و وراثت نیز دقیقا در نظر گرفته شود و تا پزشک همیوپات بتواند رمدی مناسب را از میان هزاران رمدی مختلف تمیز دهد.

برای اطلاعات بیشتر به سایت اینترنتیCanadian society of Homeopaths مراجعه فرمایید.

www.csoh.ca


* سهیلا تولایی متخصص همیوپاتی و عضو انجمن همیوپاتی کانادا است.