شماره ۱۱۹۲
بخش سوم

امروز وضعیت کره زمین به دلیل گاز کربنیک تولیدی انسان به شدت دگرگون شده است و این دگرگونی با شتاب به طرف نقطه بی برگشت پیش می رود. در شماره های گذشته شهروند مسئله افزایش دمای کره زمین به عنوان مهمترین مشکل بشر امروز مطرح شد. همینطور ذکر شد که با این روند احتمالا در انتهای قرن بیست و یکم زمین محل مناسبی برای زندگی انسان نخواهد بود. ما به عنوان افرادی که در یک کشور صنعتی زندگی می کنیم در افزایش دمای زمین سهم بسیار بیشتری داریم. در حقیقت مردم کشور کانادا از نظر تولید روزانه گاز گلخانه ای مقام دوم را در جهان دارند. به همین دلیل وظیفه ماست که به این مشکل توجه داشته باشیم و با رعایت و کنترل مصرف سوخت زمین را برای نسلهای آینده مان باقی بگذاریم.
در شماره های گذشته روش های فردی برای کنترل دما را بررسی کردیم. باشد که با رعایت این روش ها وظیفه خود را نسبت به نسل های آینده ادا کنیم.
در این شماره روشهای تبلیغ و ترغیب افراد فامیل، اطرافیان و دوستان و همچنین تاثیرگذاری در سطح جامعه، شهر، انسان و کشور را بازنگری می کنیم.
اگر علاقه دارید سهم بیشتری در حل این مشکل داشته باشید توجه به نکات زیر مفید است.
۱ـ در مورد افزایش دما بخوانید و اطلاعات لازم را به دست آورید. سپس برای همه فامیل، دوستان، اطرافیان مشکل را توضیح دهید. بگذارید همه بدانند شما برای چه هدف مهمی کار می کنید. برای دوستان هم فکر، نامه و یا ای میل بفرستید و آنها را دعوت به همکاری کنید. یک فرد مسئول و نمونه در محیط خود تاثیر می گذارد.
۲ـ در نامه ها و ای میل، و یا فرم های محل کار خود علامت و یا شعارهای مربوط به کنترل دما را درج کنید. این علامت را می توانید از سایتهای اینترنتی مانند stopglobalwarming.org یا سایتهای مشابه کپی کنید. یا خودتان می توانید آنها را طرح ریزی کنید. این علائم را می توانید در اتاق محل کار به نمایش بگذارید.
۳ـ در گروه های موجود حفظ محیط زیست مانند Greenpeace.org ثبت نام کنید و به آنها کمک کنید. این موسسه در ۱۲۵ کشور جهان فعال است و اطلاعات مربوطه را در اختیارتان می گذارد.
۴ـ اگر دانشجو هستید می توانید یک گروه دانشجویی فعال برای حفظ محیط زیست پایه گذاری کنید.
۵ـ می توانید با همکاری دوستان همفکر یک گروه ایرانی ـ کانادایی برای کنترل دمای زمین پایه گذاری کنید و در جامعه خودمان برای کاهش مصرف بی رویه سوخت و حفظ زمین و تبلیغ زندگی سالم تر فعال شوید.
۶ـ در نظرخواهی های دستگاههای ارتباط جمعی شرکت فعال داشته باشید و نگرانی خود را از این مسئله ابراز دارید.
در تماس با شهرداری و یا نماینده محل نشان دهید که مسئله محیط زیست برایتان اهمیت دارد. این تماس ها آنها را وادار به عمل می کند و در سطح بخش و شهر بسیار موثر است.
فعالیت در سطح کشور و جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، اما باید به پیچیدگی های موجود در این راه توجه کرد. در زیر موانع و سدهای موجود در کنترل مصرف سوخت جهان را بررسی می کنیم.
ظاهرا تنها هدف سیاستمداران و کارگزاران حکومت ها به دست آوردن رای و باقی ماندن خود و حزبشان در اریکه قدرت است. در عین حال ایشان تا حدود زیادی وابسته به حمایت شرکتهای بزرگ و به ناچار دنباله روی این شرکت ها هستند.
مشکل شرکتهای بزرگ این است که فقط بیلان سالانه را در نظر دارند و منافع بشریت و سرنوشت کره زمین را در بلندمدت نمی بینند. وظیفه مدیران این شرکتها ایجاد سود بیشتر است و بس. ملاک عملکرد این مدیران بازدهی سود سال قبل است. وضعیت شغلی مدیری که نتواند سود سال جاری را نسبت به سال قبل افزایش دهد در خطر قرار می گیرد. این هدف با سلسله مراتب به کارمندان جزء منتقل می شود. به همین خاطر حتی در رده پایین این شرکتها شاهد حیله های شگفت انگیز برای خالی کردن جیب مشتریان هستیم.
دست این شرکتها در کشورهای جهان سوم و بی قانون بسیار بازتر است. حتما برنامه های افشاگرانه ای را که پرده از جنایات بی مانند این شرکتها در کشورهای افریقایی آسیایی و آمریکای جنوبی برمی دارد، دیده اید.
شرکت کانادایی Barrik Gold به عنوان بزرگترین شرکت تولیدکننده طلا ید طولایی در ارتکاب این فجایع در اقصا نقاط جهان دارد. این شرکت معمولا پلیس محلی را در استخدام می گیرد. در حوزه فعالیت این شرکت در کشور گینه جدید، اجساد همه معدنچیان خرده پا را در کوهستان ها پیدا کرده اند. امروز این حوزه بلامنازع در اختیار شرکت Barrick Gold است.
شرکت نفتی کانادایی تالیسمان Talisman در نسل کشی مردم چاد نقش موثری داشته است. این نقش به منظور دستیابی به منابع نفتی کشور سودان صورت گرفته است.
اشغال و از هم پاشیدن کشورهای عراق و افغانستان نمونه بزرگتری از سودجویی های شرکتهای بزرگ نفتی است. در حالی که بیش از یک میلیون نفر از مردم عراق از بین رفته اند و میلیونها نفر دیگر آواره شده اند، این شرکت ها به استخراج رایگان منابع نفت عراق ادامه می دهند و تاکنون سهم ناچیزی به ملت در حال اضمحلال عراق پرداخت کرده اند.
ساختار شرکتهای چند ملیتی عامل انسان را حذف می کند و کورکورانه به دنبال سودآوری کوتاه مدت روان است. دوراندیشی، تعقل و انصاف انسانی در این سازمان ها جایی ندارند. بسا مدیران این شرکتها شخصا با این روش های حیله گرانه و جنایتکارانه موافق نباشند ولی ساختار سازمانی دست آنها را بسته است. و آنها اجبارا دنباله رو و مبلغ فرهنگ وحشی شرکتهای چند ملیتی اند.
امروز قدرت از دست انسان بیرون آمده است و شرکتهای چند ملیتی جهان را به سوی نابودی پیش می برند. این شرکتها به صورت عناصر مستقل عمل می کنند. دولتهای ناموافق را از بین می برند افراد خود را بر سرکار می گذارند. امروز انسان قرن بیست و یکم در چنگال این هیولاها گرفتار است. دولتهای تحت حمایت مجبورند موافق میل این شرکتها عمل کنند.
دولت استفن هارپر از این قاعده مستثنا نیست. او به عنوان حامی تولیدکنندگان نفت در استان آلبرتا به روی کار آمد و بر عرصه قدرت تکیه زد.
شرکتهای نفتی در طول سالهای گذشته افزایش مصرف سوخت را ترغیب کرده اند و به لطائف الحیل جلوی اشاعه اطلاعات و اقدامات جدی برای جلوگیری از افزایش گرمای زمین را سد کرده اند. این شرکتها توسط دولتهای دست نشانده شان اجرای قرارداد کیوتو را عملا به بن بست کشانده اند.
عهدنامه کیوتو اولین عهدنامه ایست که به منظور حفظ محیط زیست توسط ۱۴۱ کشور جهان به تصویب رسیده است. البته دو کشور آمریکا و استرالیا با این عهدنامه مخالفت کرده اند. معاون وقت رئیس جمهوری آمریکا “ال گور” از واضعان این عهدنامه در سال ۱۹۹۷ بود و بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آن را امضا کرد، اما سنای آمریکا که تحت تسلط محافظه کاران بود این عهدنامه را رد کرد.
برطبق این عهدنامه کشورهای صنعتی متعهد می شوند که در عرض ۷ سال از تاریخ ۱۲ فوریه ۲۰۰۵ تا سال ۲۰۱۲ تولید گازهای گلخانه ای را ۵ درصد به زیر تولید این گاز در سال ۱۹۹۰ برسانند. یکی از اولین اقدامات جرج بوش پس از به قدرت رسیدن بیرون کشیدن آمریکا از قطعنامه کیوتو بود. کاخ سفید حتی یافته های علمی مربوط به افزایش دما را تحت سئوال قرار داد و با مشکوک جلوه دادن این یافته ها، دست شرکتهای نفتی را برای غارت سرمایه ها و تخریب کره زمین باز گذاشت.
اگر دولت آمریکا این قرارداد را تایید نکند و همچنان در جهت منافع کور شرکتهای چند ملیتی قدم بردارد، احتمالا این تعهد نامه ملغی خواهد شد.
استفن هارپر نیز پس از به قدرت رسیدن به طور مداوم مقابل تصویب یک اقدام جدی جهانی برای حفظ محیط زیست ایستاده است. او پس از زمامداری، کشور کانادا را که یک کشور پیشرو به حساب می آمد تبدیل به یک کشور راست گرا و دنباله روی سیاست دولت محافظه کار جرج بوش کرده است.
مخالفت هارپر با کاهش مصرف بی رویه سوخت برای همگان آشکار است. او یک بار قرارداد کیوتو را توطئه سوسیالیست ها برای دوشیدن کشورهای تولیدکننده سرمایه قلمداد کرد. در نشست کشورهای بازار مشترک در نوامبر سال گذشته او عهدنامه دیگری را که به منظور کاهش تولید گازهای گلخانه ای تهیه شده بود به بن بست کشانید. هارپر مدعی شد که یا همه کشورها باید به عهدنامه رای مثبت بدهند و یا تعهد نامه ملغی است.
سنگ اندازی استفن هارپر و همپالکی اش جرج بوش حتی در اجلاس اخیر سران ۸ کشور بزرگ که در شهر تویاکوی ژاپن برگزار شد، ادامه پیدا کرد. با آنکه امروز جدی بودن خطر افزایش گرمای زمین برای همه آشکار شده است وحتی دولتهای محافظه کار کانادا و آمریکا هم به وجود این خطر اقرار کرده اند، در نشست جولای، هارپر به ظاهر از جرج بوش انتقاد کرد و گفت که بوش در طول سالهای گذشته با به تصویب رسیدن یک موافقت نامه جدی برای حفظ محیط زیست مخالفت کرده است، اما خود او در تمام نشست ها با جرج بوش همگام بوده است.
به دنبال فعالیت ها و سنگ اندازیهای استفن هارپر سران کشورهای بزرگ به یک توافق ضعیف رسیدند که در طی آن کشورها متعهد شدند که تا سال ۲۰۵۰ تولید گازهای گلخانه ای را به نصف تقلیل دهند. این به هیچ وجه کافی نیست. ناظران این توافق را یک آبروریزی بزرگ قلمداد می کنند و می نویسند نشست سران ۸ کشور سعی دارد با بزرگ جلوه دادن این توافق مردم دنیا را تحمیق کند.
Yue Deboer رئیس سازمان محیط زیست سازمان ملل، استفن هارپر را سدی برای به توافق رسیدن در زمینه حفظ محیط زیست خواند.
زمان آن رسیده است که سودجویی شرکتهای چند ملیتی و یا منافع منطقه ای تحت الشعاع منافع انسان قرار گیرد.
ما به عنوان انسان قرن بیست و یکم باید متوجه رسالت تاریخی خود باشیم. در کشورهای پیشرفته مانند کانادا هنوز نیمچه قدرتی برای مردم باقی مانده است. ما هنوز می توانیم رای بدهیم و رای ما به حساب می آید. هر چند دستگاههای ارتباط جمعی تحت کنترل با به کارگیری روانشناسی اجتماعی سعی دارندکه رای رای دهندگان را به سوی منافع شرکتهای چند ملیتی سوق دهند. هنوز نیمچه آزادی بیان باقی مانده است. هنوز امکان به اصطلاح لابی کردن و یا تظاهرات دسته جمعی وجود دارد. هر چند این امکانات به تدریج محدودتر می شوند.
باید ساکت ننشست. باید نگرانی خودمان را از نابودی تنها محیط زیست نوع بشر به گوش همگان برسانیم. باید به سیاستمداران وابسته رای ندهیم. رای خود را برای کسانی نگاه داریم که نجات کره زمین را در دستور کار خود قرار می دهند. باید در انتخابات فعال شد. باید به گروههای مردمی پیوست. باید اختیار را از دست شرکتهای چند ملیتی باز گرفت و سرنوشت خود و کره ای را که در آن زندگی می کنیم به دست گیریم. باید ساکت ننشینیم.