نامه خوانندگان

در نشریه سلام تورنتو مورخ ۱۵ دسامبر، صفحه ۸۶ گزارشی منتشر شده بود با عنوان “محکومیت قتل های ناموسی توسط مراکز اسلامی کانادا”. در این گزارش علاوه بر نقل قول از سایر مراکز اسلامی کانادا، نظرات مسئولان سه مرکز ایرانی اسلامی امام مهدی، امام علی و ولیعصر در مورد قتل های ناموسی نوشته شده بود. شاید از نظر برخی خوانندگان این گونه محکومیت ها از طریق مراکز اسلامی زیاد اهمیتی نداشته باشد، ولی در واقع این نوع اظهارنظرها و محکوم کردن های رسمی بسیار با اهمیت است و شاید شروعی برای تغییراتی مهم در فرهنگ و طرز فکر برخی از افراد مسلمان باشد و تا حدی جای امیدواری است که فشار و نیاز افکار عمومی مدیران و رهبران مراکز ایرانی اسلامی کانادا را وادار به عکس العمل و پاسخگویی و روشنگری و موضع گیری در این مورد کرده است. حال برخی مدعی خواهند شد که چه فشاری؟ اگر گزارش نشریه سلام تورنتو را با دقت ملاحظه بفرمائید متوجه خواهید شد قدم اول برای این محکومیت به واسطه تماس آقای علی کورنگی با این مراکز برداشته شده است نه توسط این مراکز، و این گونه نبوده است که مدیران مراکز ایرانی اسلامی خودشان از قبل مطلبی را در محکومیت قتل های ناموسی تهیه و تنظیم کرده باشند و برای همه نشریه های فارسی زبان تورنتو ارسال کرده باشند. مسئولان این مراکز بعد از آن که با آن ها تماس گرفته شده بود مطلبی را بیان کرده اند. به هر جهت همان گونه که اشاره کردم جای بسی امیدواری است که این مراکز از امکانات رسانه ای موجود استفاده کرده و نظر اسلام خودشان (اسلام شیعه جعفری اثنی عشری دوازده امامی) را در مورد قتل های ناموسی برای ایرانیان کانادا بیان کرده اند و با این اظهارنظر حداقل درسی به شاگردان، اعضاء و پیروان خود داده اند که در مورد مسائل و مشکلات ناشی از فرهنگ و تعالیم اسلامی در جامعه بی تفاوت نباشند، بی تفاوتی و شاید جانبداری که از بدو تأسیس این مراکز و بیش از پانزده سال است که وجود دارد.

 

در جواب های این مراکز چند نکته وجود دارد که امیدوارم مدیران این مراکز در آینده هنگام محکوم کردن و یا تائید کردن مطلبی اگر امکان داشت آن ها را در نظر داشته باشند. با خواندن این گزارش معلوم نیست که آیا این مدیران مطلبی بیش از این برای گفتن داشته اند یا خیر؟

تنها از طریق مصاحبه تلفنی مطلبی را محکوم کردن آیا در شأن این مراکز است؟ پاسخی بسیار رسمی و بهتر و بیشتر از این انتظار می رفت! چه ایرادی داشت که این مسئولان تعلیمات اسلام خود در ارتباط با قتل های ناموسی را کتباً بر روی سربرگ موسسه خود می نوشتند و نسخه ای از آن را برای نشریه های معروف تورنتو ارسال می کردند؟ در دسترس بودن چنین نسخه ای علاوه بر مزایای بسیار، یکی از مزایایی که داشت این است که دختران و زنانی که خود را در خطر قتل های ناموسی می بینند و احساس می کنند که مردی در بین خانواده به بهانه اسلام ممکن است قاتل آینده آنها از آب در بیاید و یا آنها را اذیت و آزار بکند، با ارائه این نسخه به شخص متعصب که برخی از آنها حتا یک سوره از قرآن را در طول عمر خود کامل نخوانده اند ولی مدعی هستند که از هر مسلمانی در دنیا مسلمان تر هستند، احکام و موضع اسلام را در مورد آزار و اذیت ناموس به او یادآوری می کردند. 

در بین جواب های این سه مرکز ایرانی اسلامی جواب مرکز اسلامی امام علی توسط آقای سیدکاظم مصباح موسوی بهتر از بقیه بود زیرا ایشان با استناد به وجود و یا عدم وجود مطلبی در قرآن مطلب را بیان کرده بود و این تاحدی قابل تقدیر است. البته نظرات شخصی افراد قابل تفکر است ولی نمی تواند سند قابل قبول و معتبری برای عموم باشد. بنابر اعتقادات مسلمانان و آیات قرآن تصورش را بکنید که فردی را به جرم گناهی در آخرت بازخواست می کنند و آن فرد جواب بدهد من فلان عمل را انجام دادم و یا ندادم، زیرا فلان روحانی به من گفت صحیح و یا غلط است و یا در فلان کتابِ، فلان روحانی نوشته شده بود! فرشتگان در جواب او چه خواهند گفت؟ بد نیست که مدیران محترم محبت بفرمایند در اظهارنظرهای خود اول با استناد به قرآن مطلبی را بیان کنند و سپس جهت آگاهی بیشتر نظرات شخصی خود را به آن اضافه بفرمایند.

حال که روحانیون مراکز ایرانی اسلامی کانادا متوجه این نیاز جامعه شده اند و درخواست جامعه را پاسخ گفته اند و در محکومیت قتل های ناموسی خود را در کنار سایر مراکز اسلامی کانادایی قرار داده اند یادآور می شوم که جامعه ایرانی کانادایی و مردم ایران دست به گریبان مسائل و مشکلات بسیار دیگری ناشی از مذهب اسلام و حکومت اسلامی روحانیون هستند. محکومیت و یا تائید مواردی که موجب ایجاد این مشکلات است توسط مراکز ایرانی اسلامی می تواند کمک بسیاری به فهم و یا حل این مشکلات در بین برخی از ایرانیان بکند. بخصوص که هر سه این مراکز ایرانی پیرو و شعبه ای از همان اسلام شیعه اثنی عشری معتقد به دوازده امامی حاکم بر ایران هستند.

مدیران این مراکز اسلامی به طور حتم از پرسش های اینجانب از طریق نشریه شهروند که حدود دو سال پیش به اطلاع آنها رسید با خبر هستند. در حال حاضر شاید بهتر باشد آن پرسش ها را خطاب به هر سه مرکز ایرانی اسلامی به طریق دیگری مطرح کنم، به طریق آیا محکوم می کنید و یا نمی کنید.

ـ آیا اسلام شما همان اسلام شیعه اثنی اعشری دوازده امامی حاکم بر ایران است؟

ـ آیا اسلام شما، اعدام یک ایرانی به جرم محاربه با خدا را محکوم می کند و یا تائید می کند؟

ـ آیا اسلام شما، اعدام یک ایرانی به جرم مفسد فی الارض را محکوم می کند و یا تائید می کند؟ ـ در کل اسلام شما در چه مواردی اعدام را جایز و در چه مواردی منع می کند؟

ـ آیا اسلام شما سنگسار را محکوم می کند؟

ـ اسلام شما، بمب گذاری های انتحاری را محکوم می کند یا نمی کند؟

ـ آیا در اسلام شما آزادی بیان وجود دارد؟

ـ اسلام شما، فتوای آیت الله فاضل لنکرانی در مورد به قتل رساندن رافق تقی، نویسنده آذربایجانی را محکوم می کند و یا نمی کند؟

ـ حجاب اجباری، معروف به حجاب اسلامی برای زنان ایرانی را محکوم می کند و یا نمی کند؟

ـ اعدام ده زن ایرانی بهائی را به جرم تدریس آئین بهائی به کودکان محکوم می کند و یا نمی کند؟

ـ به زندان انداختن بهائیان در ایران را محکوم می کند یا نمی کند؟

ـ تبعیض بین مسلمان و غیرمسلمان در ایران را محکوم می کند و یا نمی کند؟

ـ اسلام شما حقوق بشر را چگونه تعریف می کند؟

ـ آیا بنابر تعریف اسلام شما حقوق بشر در ایران نقض شده است یا خیر؟

ـ اگر بنابر تعلیمات و اعتقادات اسلام شما حقوق بشر در ایران نقض شده است، آیا اسلام شما نقض حقوق بشر در ایران را محکوم می کند و یا نمی کند؟

ـ آیا در اسلام شما دموکراسی وجود دارد؟

ـ اگر وجود دارد، اسلام شما دموکراسی را چگونه تعریف می کند؟

ـ آیا در اسلام شما یک غیر مسلمان می تواند بر جمعی از مسلمانان حکومت کند؟

پرسش های دیگری نیز وجود دارد، می دانم پرسش ها زیاد است ولی مطمئن هستم که روحانیون ایرانی کانادایی و مسئولان این مراکز به اندازه کافی از سوره ها و آیات قرآن اطلاع دارند و می توانند با استناد به آیات قرآن پاسخ این پرسش ها را بدهند و از عهده پاسخ برمی آیند و فرصت کافی برای پاسخگویی دارند. البته اینجانب شخصاً نیازی به پاسخ این مراکز و مدیران آنها ندارم، ولی جواب های آن ها را بمانند جوابی در مورد معضل قتل های ناموسی و نیاز جامعه ایرانی می دانم.

به راستی اگر قرار بر این می شد که ایرانیان مسلمان کانادایی از بین خود یک نفر را به عنوان رهبر و نماینده خود انتخاب می کردند به چه فردی این افتخار را می دادند. آقای حسینی نسب؟ آقای مصباح موسوی؟ آقای حجت الاسلام حمیدی؟ و یا یک مسلمان غیر روحانی؟