یکشنبه ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۸ کانون مهرآوران در سالن کتابخانه ریچموندهیل برنامه ی نمایش فیلم و پرسش و پاسخ با کارگردان آن را برگزار کرد.


شماره ۱۱۹۸ ـ پنجشنبه ۹ اکتبر ۲۰۰۸


امیرشهاب رضویان

یکشنبه ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۸ کانون مهرآوران در سالن کتابخانه ریچموندهیل برنامه ی نمایش فیلم و پرسش و پاسخ با کارگردان آن را برگزار کرد.

امیرشهاب رضویان کارگردان «مینای شهر خاموش» در تورنتو حضور دارد و این فیلم به مدت دو هفته در سینمای امپایر به نمایش درآمد. همزمان با نمایش فیلم در این سینما، کانون مهرآوران از کارگردان فیلم دعوت به عمل آورد تا با پخش فشرده ای از فیلم و پشت صحنه ی آن در مورد ساخت فیلم با حاضران به گفت وگو بنشیند.

حمید متکلم از سوی کانون مهرآوران حاضران را به تماشای یکی از فیلم های کوتاه امیرشهاب رضویان دعوت کرد. فیلم آوازهای مرد خاکستری داستان پیرمردی را در خرم آباد روایت می کرد که کارش لایروبی فاضلاب های شهر بود.

پس از این فیلم، بخش هایی از فیلم “مینای شهر خاموش” به همراه پشت صحنه ها و مراحل ساخت آن به نمایش درآمد. کارگردان به هنگام نمایش پشت صحنه برای نماهایی که نیاز بود، توضیحاتی می داد و البته توضیحاتش همواره با طنز همراه بود.


امیرشهاب رضویان معرفی خود را خود به عهده گرفت و گفت: متولد ۱۳۴۴ هستم. ۴۰ فیلم کوتاه ساختم. از سال ۵۹ در همدان شروع به عکاسی کردم و بعد فیلمسازی تا سال ۶۲. بعد برای سربازی به جبهه رفتم و پس از خدمت وارد دانشکده سینما و تئاتر شدم. از افرادی که در آن دوره با هم همکلاس بودیم، چهار، پنج کارگردان بیرون آمد.

رضویان در ادامه به تاسیس شرکت فیلمسازی اش اشاره کرد و اینکه تازه لیسانس گرفته بوده و فیلم کوتاهی ساخته بوده که پس از نمایش آن برای دست اندرکاران وقت، با تحقیر از سوی آنان مواجه شده و به او گفته شد که هنوز برای فیلم ساختن خیلی زود است. او گفت: وقتی دیدم که نمیتوانم تهیه کننده برای ساخت فیلم پیدا کنم، کلی فکر کردم تا اینکه در سال ۷۰ شرکت فیلمسازی خودم را راه انداختم و ۹ سال طول کشید تا اولین فیلمم را ساختم که “سفر مردان خاکستری” نام داشت.

او در توضیح فیلم کوتاهش که در این جلسه به نمایش درآمده بود گفت:”من به طور اتفاقی با پیرمردی که در فیلم دیدید ـ آقای ماهیچی ـ در خرم آباد آشنا و دوست شدم. ۹۰ سالش بود. همه می گفتند دیوانه است ولی به نظر من خیلی باهوش بود و فلسفه ی خودش را داشت. او ۳۰ سال تنها زندگی کرده بود و درون بینی عمیقی داشت.

رضویان در ادامه آقای ماهیچی را یکی از معلم های خود خواند که در هفت فیلم او نقش دارد.

از بخت یاری رضویان این بوده که هر سه فیلم بلند او با شراکت کمپانی های غیرایرانی به انجام رسیده است. او گفت: کیارستمی میخواست فیلم کوتاه برای جشنواره ی ژاپن انتخاب و به آنجا بفرستد. من برایش چند فیلم کوتاه فرستادم و او اتفاقا فیلم مرا انتخاب کرد. در ژاپن مدیر تهیه تلویزیون ژاپن از فیلم من خوشش آمد و خواست که تهیه کننده ی اولین فیلم بلند من باشد. اولین فیلم بلندم که در آمستردام به نمایش درآمد دوباره همان تهیه کننده را در آمستردام دیدم و باز او در ساخت دومین فیلم بلند من به نام “تهران ساعت ۷ صبح” مشارکت کرد.

پوستر مینای شهر خاموش

برای فیلم سوم که همین مینای شهر خاموش است نیز با یک شرکت آلمانی آشنا شدم و آنها با ما این پروژه سوم را انجام دادند.

رضویان از آشنایی خود با عزت الله انتظامی و دعوت او برای بازی در این فیلم گفت: آقای انتظامی مرا نمی شناخت. از من خواست چند فیلم خود را برای او بفرستم تا نظرش را برای بازی بدهد. وقتی فیلم هایم را دید گفت”فیلم هات بوی کثافت فیلمفارسی رو نمیده” و این طور شد که پذیرفت ولی ۱۳ ماه با آقای انتظامی روی فیلمنامه کار کردیم و بالاخره با ۳۵درصد بودجه راه افتادیم رفتیم بم.

کارگردان مینای شهر خاموش کار کردن در گرمای ۵۵ درجه بالای صفر و با امکانات بسیار کم را از مشکلات گروه در شهر بم خواند. او افزود: یک ماه در تهران فیلمبرداری کردیم و بعد در هامبورگ با تیم کاملا آلمانی، و توانستیم ظرف ۴ روز ۱۲ دقیقه فیلمبرداری کنیم که ۳۳هزار یورو هزینه در بر داشت ولی کار بسیار سازماندهی شده بود.

او از انتخاب بازیگران فیلمش گفت: آقای نوشیر بازیگر تئاتر آلمان بود. آگهی زدم که بازیگر می خواهم. هزار نفر رزومه فرستادند که از آن میان نوشیر و دخترش را انتخاب کردم.

رضویان در پاسخ به پرسشی درباره ی دلایل تاخیر یک سال و نیمه ی اکران فیلم در ایران، گفت: وقتی فیلم در جشنواره فجر به نمایش درآمد، ازآن برداشت های سیاسی شد و به اکران درنیامد. من هم حرفی نزدم تا اینکه در شب اکران که فقط یک سینما را به آن اختصاص داده بودند، آقای انتظامی بلند شد و اعتراض کرد. فردای آن روز به ما زنگ زدند و گفتند چه مشکلی داریم، گفتیم چند سینما برای اکران بگذارید و الان هم دو ماه است که روی اکران است.

او افزود: فقط سه، چهار دقیقه فیلم حذف شد که زیاد نقش کلیدی نداشت .

رضویان در پاسخ به اینکه چقدر فیلم با آنچه که در ذهن داشته، مطابقت دارد، گفت: میشود گفت ۷۰درصد با آن چیزی که در ذهن داشتم از آب درآمده و دلیلش هم این است که من فیلمساز مستقلی هستم و بودجه ی زیادی ندارم. اصولا کل بودجه ی سینمای ایران زیاد نیست و معادل دستمزد بازی یک هنرپیشه ی هالیوودی است.

کارگردان فیلم مینای شهر خاموش از پروژه های آینده اش گفت: دو پروژه دارم یکی درباره ی فوتبال است و فیلم دیگر در مورد نسل جوان خودمان در تورنتو و نگاهشان به زندگی ست.

امیرشهاب رضویان در پایان با اشاره به گلایه ی یکی از برگزارکنندگان جلسه “مبنی بر عدم نمایش کامل فیلم در این برنامه” گفت: فیلم در حال حاضر روی اکران است و نمایش آن در محلی دیگر درست نبود. ضمن آنکه من ترجیح میدهم که فیلم در جای مناسب با صدای مناسب پخش شود. در ادامه این توضیح محسن اسلامی نظری نیز که در اکران فیلم “مینای شهر خاموش” در سینما امپایر، رضویان را یاری کرده، توقع پخش همزمان در محلی دیگر را درست ندانست و افزود که ایرانیان شایستگی این را دارند که فیلمشان در شرایط و مکان درست به نمایش درآید.


مرکز آفرینش های هنری ـ فرهنگی یورک (مهرآوران) از اپریل ۲۰۰۸ از سوی دوازده تن از ساکنان ریچموندهیل راه اندازی شده و تاکنون چندین برنامه برگزار کرده است.

سعید چوبک یکی از بنیانگزاران این مرکز درخصوص گلایه ی مطرح شده در برنامه مبنی بر عدم نمایش کامل فیلم گفت: کارگردان به ما قول داده بود که فیلم را برای نمایش در اختیارمان قرار میدهد. قرار بود که نمایش فیلم در سینما ۲۶ سپتامبر خاتمه یابد و ما برنامه ی خود را ۲۸ سپتامبر بگذاریم ولی به دلایلی اکران فیلم به تعویق افتاد و همزمان شد با برنامه ای که ما از قبل اعلام کرده بودیم. و به همین خاطر که به مردم قول نمایش فیلم را داده بودیم در فشار بودیم و حتی حاضر شده بودیم که خسارت مالی نمایش فیلم را هم بپردازیم ولی آقای اسلامی حاضر نشدند با ما همکاری کنند.

پس از توضیح اینکه در آگهی اعلام این برنامه که از سوی کانون مهرآوران به شهروند ارسال شده بود و در شهروند چاپ شد، حرفی از نمایش کامل فیلم نبوده و فقط اشاره به نمایش پشت صحنه و بخش هایی از فیلم شده و گمان نمی رود که مردم انتظار داشتند تمام فیلم را تماشا کنند، ایشان در پاسخ گفت، خوشبختانه آگهی شهروند اشتباه چاپ شده بود ولی در بقیه نشریات این طور چاپ شده بود و مردم توقع داشتند که ما سر حرفمان بایستیم.

با توجه به اینکه صدای فیلم بویژه در عقب سالن به هیچ وجه مفهوم نبود، و باز و بسته شدن درهای سالن، وجود سروصدا در جلسه و کوچک بودن سالن کتابخانه ی ریچموندهیل، محیطی نامناسب برای نمایش فیلم به وجود آورده بود، آقای چوبک ضمن تایید شرایط نامناسب برای پخش فیلم توضیح داد که بلندگوهای پخش صدا ساعتی پیش از برنامه سوخته بوده و نقص فنی باعث یکی از این مشکلات شده بود. ایشان در پایان بر تلاش های مهرآوران برای انجام وعده داده شده اش تاکید کرد و عدم نمایش کامل فیلم را مشکلی خارج از دست کانون خواند.