در شماره قبل پنج مورد از عوامل تاثیرگذار بر موفقیت پروژه مهاجرت بررسی شد که عبارت بودند از آگاهی و ارزیابی درست از موقعیت، انگیزه مهاجرت، انتظار از کشور مقصد، امکانات مالی و سطح رفاه خانواده و سن.  در این شماره شش مورد مهم دیگر در این زمینه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.

۶- سطح و نوع تحصیلات

افراد مهاجر را از نظر سطح تحصیلی به سه دسته می توان تقسیم نمود: افرادی که از سطح تحصیلات بسیار بالا برخوردارند، افرادی که از تحصیلات پایینی برخوردارند و افرادی که در طیف متوسط قرار دارند. البته به فاکتور سطح تحصیلات عناصر، نوع رشته و مهارت فرد را نیز باید افزود. چنانچه در این بین افرادی که از نظر سطح تحصیلات مدارک بسیار بالایی دارند و رشته آنها طبق قوانین کانادا نیاز به ثبت و کسب مجوزهای ویژه داشته باشد دشوارترین شرایط را برای سازگاری دارند از جمله این افراد می توان رشته های مربوط به حوزه پزشکی و وکلا را نام برد. همچنین افراد دارای سطح تحصیلات پایین بدون مهارت های کاربردی و مورد تقاضا، از شانس بسیار پایینی برای دستیابی به شرایط مطلوب برخوردارند بخصوص اگر این افراد در کشور خود از شرایط مالی متوسطی برخوردار بوده باشند. این افراد نیاز به گذراندن دوره های مهارتی دارند و تا کسب مهارت های لازم باید به کارهای سطح پایین تن دهند. در مقابل افراد با سطح تحصیلات پایین ولی با مهارت های کاربردی که مورد نیاز کشور باشد شانس موفقیت خوبی دارند و نیز رشته های کاربردی با سطح تحصیلات متوسط نیز از شانس خوبی برای سازگاری برخوردارند.

 

۷– سطح مهارتهای زبانی

زبان مهمترین ابزار ارتباط بین انسانها و بیان خود است. در صورت عدم توانایی در مهارت های زبانی، دانش، مهارت، و تجربه مهاجرین عملا قابلیت کاربرد خود را از دست می دهد. در کشور میزبان سطح مهارت، دانش و تجربه افراد به میزان توانایی برای ارایه آن محک زده می شود. برای مثال فردی با مدرک دکترا و با سطح زبان کلاس پنجم ابتدایی به اندازه سطح زبان خود قدرت ارایه و کاربرد توانایی های خود را دارد و نمی تواند انتظار داشته باشد که در جایگاه واقعی خود قرار گیرد. همچنین گرفتن گواهینامه های کاری و نیز ورود به دانشگاه برای به روز کردن مدرک و مهارت، نیاز به سطح زبانی خوب دارد که در صورت عدم وجود آن، فرد را از مسیر تطبیق و سازگاری خارج می کند. چه بسا بسیار پزشکان و افراد دارای مدرک بالا که صرفا به دلیل عدم مهارت زبانی مجبور شده اند برای همیشه شغل خود را کنار بگذارند و به شغلی غیر از حرفه اصلی خود بپردازند که چندان هم مطلوب آنها نیست.

 

۸- تیپ شخصیتی افراد

قدرت انعطاف پذیری، جامعه پذیری، اهل ریسک بودن و استقلال شخصیتی از ویژگی هایی است که به سازگاری و تطبیق افراد در شرایط جدید کمک می کند. افرادی که انعطاف پذیرتر هستند راحت تر قادرند خود را با شرایط جدید که ممکن است چندان هم مطلوب نباشد سازگار کنند. افراد زودجوش و اجتماعی به سرعت دوست و شبکه اجتماعی خود را پیدا می کنند و کمبودهای عاطفی خود و خانواده شان را برطرف می کنند. افراد اهل ریسک راحت تر حاضر به کسب تجارب جدید برای ورود به دنیای تازه هستند و نیز افراد مستقل در مقابل افراد وابسته راحت تر از تعلقات قبلی شامل خانواده و شهر و دیار دل می کنند و کمتر دچار دلتنگی می شوند. نچسبیدن به باورهای سنتی و پذیرش شرایط جدید، استقبال از کسب تجارب جدید، ارتباطات اجتماعی و عدم انزوا شانس موفقیت پروژه مهاجرت را افزایش می دهد.

 

۹- استحکام خانواده و همراهی اعضا در تصمیم سازی و طی مراحل

تحقیقات نشان داده است که وقتی خانواده مشکل داری مهاجرت می کند با چالش های جدی تری در روابط داخلی خود روبه رو می شود. مهاجرت ساختار سنتی خانواده را فرو می ریزد و اگر روابط افراد قبل از مهاجرت متزلزل بوده باشد، مشکلات همراه و بعد از مهاجرت بنیان آن را در هم می شکند. همچنین هم رای و نظر نبودن افراد خانواده در مورد مهاجرت و عدم مشارکت اعضا در مراحل مهاجرت باعث می شود که طی این فرایند بسیار دشوارتر بنماید چرا که افراد مهاجرت را تصمیمی متعلق به خود احساس نمی کنند. فردی که برای مهاجرت اقدام می کند قبل از هرچیز لازم است میزان آمادگی و تمایل همراهان خود را در این سفر خطیر بیازماید و همه اعضا را به گونه ای درگیر مسئله کند در این صورت همه اعضا خود را برای طی این مسیر آماده کرده  زودتر استقرار می یابند  و همچنین از ثمرات مثبت این تصمیم بیشتر بهره مند می شوند.

 

۱۰- میزان شناخت واقعی از کشور مقصد

یکی از موارد امتیازآور برای مهاجرت سابقه کار، تحصیل یا خویشاوند نزدیک در کانادا است و پشتوانه این عامل میزان آشنایی با جامعه میزبان است. دیدگاه های ساده در مورد کشور مورد هدف باعث می شود که افراد با شوک فرهنگی دشوارتری مواجه شوند. ساده انگاری در مورد آزادی های فردی بدون توجه به این که آزادی های فردی یعنی مرد و پدر خانواده و یا گاهی هر دو والد اقتدار سابق را برای کنترل اعضای خانواده ندارد و نمی توانند هرگونه می خواهد در خانه حکم برانند. اگاهی از  بسیاری مسایل حقوقی، مالی و اجتماعی که برای فرد مهاجر ممکن است بیگانه و گاهی غیر قابل قبول به نظر بیاید باعث می شود که فرایند استقرار با سلامتی طی شود. 

۱۱– هدف گذاری، برنامه ریزی و حرکت گام به گام

بعد از طی مراحل اولیه ورود به وطن جدید لازم است که مهاجر هر چه سریعتر با دریافت اطلاعات و کمک خواهی از موسسات و افراد مطلع با توجه به داشته ها و توانایی های خود  اقدام به هدف گذاری و برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف کند. داشتن اهداف بلند پروازانه مانند خرید سریع “مسکن و بیزینس” بدون ارزیابی درست و اطلاعات کافی و نیز بدون در نظر گرفتن واقعیت های مربوط به شخص، منجر به تصمیمات شتاب زده می شود که ممکن است عوارض سنگینی برای فرد داشته باشد.  بنابراین هدف گذاری، برنامه ریزی و به دنبال راه های میان بر نرفتن و قاعده هرکاری را رعایت کردن و حرکت قدم به قدم شانس موفقیت مهاجرین را بالا می برد.

در نهایت این که شناخت و آگاهی نسبت به عوامل تاثیرگذار بر فرایند استقراریابی به افرادی که قصد مهاجرت دارند کمک می کند که قبل از تصمیم گیری نسبت به این امر با دید و نظر کارشناسانه تری نگاه کنند و بی گدار به آب نزنند. همچنین به افرادی که مهاجرت کرده اند و در ابتدای راه هستند کمک می کند که شرایط لازم را تا حد امکان در خود بیافرینند. فایده دیگری که این آگاهی دارد این است که به افرادی که در صدد ازدواج با فرد مورد نظر خود از کشور مبدأ هستند این بینش را می دهد که برای انتخاب همسر عوامل سازگاری را نیز  لحاظ کنند. بسیارند افراد استقرار یافته ای که سالها از مهاجرت آنها می گذرد و با یک انتخاب بدون در نظر گرفتن معیارهای سازگاری همسر، با چالش های جدی رو به رو شده اند. 

  

* دکتر نسترن ادیب راد مشاور خانواده و جوانان در ایران و کانادا، مولف و مترجم پنج جلد کتاب در این زمینه است.