آغاز فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها و چالش های تازه احمدی نژاد با مجلس و خامنه ای!

 هفته گذشته کلیات لایحه بودجه سال ۹۱ دولت احمدی نژاد ــ لایحه ای که بنا به اعتراف خود نمایندگان و کارشناسان رژیم موارد متعدد ایراد و ابهام و تخلف در آن وجود دارد ــ پس از کش و قوس های فراوان و تشدید نزاع ها و اختلافات حکومتیان و به قول خبرگزاری فارس با “کدخدامنشی و ریش گرو گذاشتن” لاریجانی به تصویب اعضای کمیسیون تلفیق و بررسی بودجه رسید. لایحه ای که دوبار در کمیسیون تلفیق با رأی منفی اعضا روبرو شد و بر اساس آنچه “احمد توکلی” رئیس مرکز پژوهش های مجلس می گوید “از جهت نقض قوانین بودجه ریزی و عدم رعایت قوانین، حیرت آور است”!

احمد توکلی می گوید “دولت احمدی نژاد باید درآمدها و هزینه های خود را آشکار کرده و در سرجمع بودجه بیاورد اما از این کار خودداری کرده است”.

 

یارانه ها موضوعی ست که دولت احمدی نژاد بر سر آن زورآزمایی می کند

 

همین ابداعات و اقدامات به اصطلاح خلاف قانون احمدی نژاد و در واقع، باید بگوییم ارقام شگفت آور دزدی ها و اختلاس ها و تلاش در جهت تحکیم پایگاه و نفوذ سیاسی خود و اطرافیان “انحرافی” اش بود که لاریجانی را در رأس مجلس و تمام حکومتیان را به دستپاچگی و نگرانی از عواقب اقدامات دولت احمدی نژاد در “شرایط امنیتی و خاص جامعه” کشانید. این اصطلاحی بود که علی لاریجانی  بکار برد تا به نمایندگان بفهماند اختلافات و نزاعها به اندازه ای تشدید و تعمیق شده اند که پایه های حکومت را لرزانده و ادامه بقایش را ناممکن ساخته اند و اینکه “شرایط کنونی کشور ایجاب می کند که وحدت بیشتری وجود داشته باشد و رهبری هم توصیه هایی در این رابطه کرده اند”!

برادران لاریجانی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی، گویا بر اساس دستورات و احکام خامنه ای تمام توان خود را برای تداوم ماشین دزدی و کشتار رژیم اسلامی به کار گرفته اند. شیخ صادق و محمد جواد ماشین اعدام، زندان، شکنجه و تجاوز حکومت را بکار می اندازند و از این که این دستگاه تا چه اندازه با حقوق بشر سازگار است، دفاع می کنند و این دیگری، در کسوت ریاست پارلمان به خیال خودش در فکر کلیت منافع نظام یعنی آن عوامل “امنیتی” است که اساس نظام اسلامی شان را تهدید می کنند. این البته تنها علی لاریجانی نیست که این هشدارها را می دهد و همگان را نسبت به خطر فروپاشی و انقلابی که کلیت این بساط متعفن را تهدید می کند، زنهار می دهد. “شرایط امنیتی و خاص جامعه” نگرانی و دغدغه همه اینهاست که به قول یکی از نمایندگان مجلس امکان برنامه ریزی بلند مدت برای اداره امور کشور را از مقامات سلب کرده است.

این شرایط خاص و امنیتی طی هفته گذشته در موارد متعددی لاریجانی را به دفاع از منافع نظام اسلامی و اشاره اش به وضعیت بحرانی بین المللی و تحریم ها کشانید. یکبار زمانی که در اوج استیصال و درماندگی مجلسیان در مقابل به اصطلاح تخلفات و بی قانونی های احمدی نژاد، به خامنه ای نامه نوشت و از او خواست تا جلو اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها را ــ که گفته می شود دولت احمدی نژاد با واریز ۲۸ هزار تومان به حساب سرپرستان خانوار اجرای آن را آغاز کرده است ــ بگیرد. مرحله ای که تمام نظریه پردازان و کارشناسانشان اعتراف می کنند که به اصطلاح با تورم افسار گسیخته همراه خواهد بود و باز هم به سبب همان شرایط امنیتی و خاص به “مصلحت نظام” نیست!

فاز اول اجرای این طرح با همین اخطارها مبنی بر آمدن گرانی و تورم زا بودن این طرح و این که در شرایط کنونی جامعه به صلاح منافع ملی و در واقع، منافع این مقاماتی که از خان یغمای جمهوری اسلامی بهره مند می شوند، نیست، شروع شده بود و هم اکنون باز هم همان هشدارها و ترس ها از عواقب فساد و بی حساب و کتابی مطلق در امورات مالی، اجرایی و اداری مملکت!

همین خطرات و تهدیداتی که منافع مقامات مذهبی را تهدید می کنند، “احمد خورشیدی” دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی و پدر داماد احمدی نژاد به گونه دیگری هشدار می دهد! خورشیدی هم از “شرایط ویژه و خاص” می گوید و این که “سیاست های دولت احمدی نژاد شرایط کنونی کشور را به نوعی ویژه و خاص کرده است”.

دبیرکل جمعیتی که در روی کار آمدن احمدی نژاد نقش اساسی داشت، به واقعیت دیگری هم اشاره می کند و آن این که “اجرای فاز اول هدفمندسازی یارانه ها که بسیار برای کشور لازم و ضروری بوده و هست، بد و ناقص به اجرا گذاشته شد و … دولت از اعطای آن به بخش های صنعت و کشاورزی و تولید سر باز زده و خسارات جبران ناپذیری را به این بخش ها وارد کرده به طوری که بسیاری از فعالان این بخش ها پس از اجرای این قانون تعطیلی و خانه نشینی را به تحمل ضرر و زیان بیشتر ترجیح دادند”! و این یعنی سرنخ های دزدی ها و در نتیجه، بیکارسازی ها، عدم پرداخت دستمزدها و بالا کشیدن پول های مردم محرومی که کار کرده اند اما پولشان و نتیجه حداقلی و صد بار زیر خط فقرشان را نگرفته اند تا این مقامات هرچه بیشتر فربه و فربه تر شوند و از مصالح و منافع نظام اسلامی عزیزشان دفاع کنند!

باید گفت احمدی نژاد با رویکردهای احمقانه اش برای جلب توجه توده های محروم، نه توانست جمهوری اسلامی را نجات دهد و نه بحران های بیشتر از سی ساله آن را کاهش. نظام جمهوری اسلامی بیشتر از سی سال است که بحران دارد.  بیشتر از سی سال است که امورات مملکت و بحران های لاعلاج خود را با کدخدامنشی و ریش گرو گذاشتن حل و فصل می کند و بیشتر از سی سال است که با نارضایتی مردم یا آن چه خودشان “شرایط خاص و امنیتی” می نامند، مواجه است. به این دلیل که جمهوری اسلامی، ساختار درهم پیچیده ای از تضادها و تناقضات است. به این دلیل که این حکومت حتی نمی تواند خودش را با حداقل های سرمایه داری جهانی سازگار کند. نمی تواند حتی سیاست های ریاضت کشی اقتصادی و تحمیل فشار دزدی ها و ولخرجی های مقامات مذهبی بر گرده توده های کم درآمد و کارگر را که دستور صندوق بین المللی پول به عنوان پیش شرط های ادغام در اقتصاد جهانی است، به درستی به اجرا بگذارد. ماهیت این حکومت پر از تضاد و تناقض است به این دلیل که این مقامات مفتخور مذهبی، اشتهایشان سیری ناپذیر است و می خواهند به زور فقیر و عقب نگاه داشتن جامعه از یک سو و فشار و سرکوب و اختناق از جانب دیگر، حکومت کنند و حساب های بانکی خودشان و هفت نسلشان را پر کنند! به این دلیل که این حکومت با خواسته های مدرن و انسانی مردم، جوانان و زنان سر ناسازگاری دارد و در نتیجه جهان دیگر جمهوری اسلامی نمی خواهد.

معنای اساسی آن “شرایط امنیتی و خاص” و دستپاچگی و ترس و وحشت لاریجانی و پدر داماد  احمدی نژاد و تمام این به اصطلاح مقامات، فقر و محنت و بی حقوقی مضاعفی است که جامعه را فرا گرفته و در عین حال، هشداری است به این که این جامعه دارد بلند می شود تا بساط این شیادان و دزدان و شکنجه گران و تجاوزگران سی ساله را پایین بکشد و این، دغدغه و ترس همه این هاست وگرنه، نه این از گور برخاستگان تاریخ به صلاح و نفع مملکت می اندیشند و نه از تحمیل فشارهای اقتصادی کمرشکن به مردم نگرانند. این جانیان فقط و فقط نگران آینده خودشان و حساب های بانکی خودشان هستند و در عین حال، در کابوس روزی که باید حساب تمام این بی عدالتی ها و بیحقوقی ها و دزدی ها و جنایت هایشان را پس بدهند.