ترجمه‌: حمید پرنیان

 «یادت باشه قبل از این که هواپیمات بشینه روی خاک کانادا حتما از شر پاسپورت یونانی‌ات خلاص بشی؛ برو دستشویی و تیکه‌پاره‌اش کن و بریز توی کاسه‌ی توالت و سیفون رو بکش». این را قاچاقچی‌مان شبی که قرار بود فردای‌اش از رم به تورنتو برویم به مادرم گفت.

داستان ما یک داستان معمولی است؛ از آن داستان‌هایی است که همه‌ی خانواده‌های پناهنده وقتی اولین‌بار هم‌دیگر را می‌بینند برای هم تعریف می‌کنند، خیلی مختصر از مسیرهایی می‌گویند که طی کرده‌اند تا به خانه‌ی جدیدشان برسند.

 خانواده‌ی من هم مثل خیلی از خانواده‌های دیگر، در روند مهاجرت از ایران به کانادا جدا شدند. پدرم که جان و زندگی و آزادی‌اش تهدید شده بود، اول از همه‌ی ما ایران را ترک کرد، خودش را رساند به دوبی و بعد رفت ایالات متحده.

من و خواهر و مادرم سعی کردیم برویم پیش پدر؛ چون ما بچه‌ها خیلی کوچک بودیم، مادرم تصمیم گرفت از مسیر امن‌تری برویم؛ رفتیم ترکیه به امید گرفتن پناهندگی از ایالات متحده. وقتی درخواست اقامت دائم ما رد شد هیچ چاره‌ای نداشتیم مگر قاچاقی برویم.

پرخطر بود، پول زیادی خرج کردیم، رفتیم رم. تا برسیم پیش پدرمان (که از ایالات متحده به کانادا آمده بود)، این جدایی چهار سال و نیم طول کشید.

رسیدیم به فرودگاه پیرسون، خانواده‌ی مهاجر دیگری هم در همان پرواز بود (یک زن با دختر نوجوان‌اش که آن‌ها هم ایرانی بودند). قاچاقچی‌ای که به ما کمک کرده بود، دو خانواده‌ی دیگر را هم کمک کرده بود تا به‌عنوان پناه‌جو به کانادا بیایند؛ این دو خانواده قرار بود کمی پس از رسیدن ما همین مسیر را بیایند.

 

تظاهرات علیه قانون جدید پناهندگی

 

همه‌ی ما خانواده‌هایی بودیم که اگر به ایران بازمی‌گشتیم تحت پیگرد و زندانی‌شدن و شکنجه یا مرگ قرار می‌گرفتیم. برخی از آن‌ها مانند والدین من سابقه‌ی هنری و ادبی و سیاسی داشتند و برخی دیگر نیز از اقلیت‌های دینی بودند. هیچ‌کدام از ما اگر چاره‌ی دیگری داشتیم سرزمین مادری‌مان را ترک نمی‌کردیم.

 

روز حقوق پناهندگان

این روزها برای من آسان است که فراموش کنم پناهنده بوده‌ام. من پاسپورت کانادایی دارم و به هر جا که بخواهم سفر می‌کنم. وقتی توی خیابان‌های تورنتو قدم می‌زنم خیال‌ام راحت است که کیف‌ام پر از کارت‌های قانونی است: کارت بهداشت، گواهی‌نامه، بیمه‌ی اجتماعی، کارت شهروندی، اسنادی که می‌گویند من قانونا شهروند کانادا هستم.

دیگر پلیس‌ها را زیر چشمی نگاه نمی‌کنم و ترس برم نمی‌دارد که مبادا از من کارت بخواهند.

امروزه که یک روز در سال (چهارم اپریل) روز حقوق پناهندگان در کاناداست، رسما نشسته‌ام و به سفری می‌اندیشم که خانواده و من را به این‌جا رساند.

‌چهارم اپریل ۱۹۸۵ روزی است که دادگاه عالی کانادا، منشور حقوق و آزادی کانادا را تصویب کرد که از حقوق پناهندگان جهت زندگی و آزادی و امنیت فردی در کانادا حمایت می‌کند.

 در پی این تصمیم، مطابق اصول قانون اساسی و قوانین بین‌الملل، متقاضیان پناهندگی نهایتا در دادگاه حاضر خواهند شد و پذیرفته خواهند شد. این تصمیم را تصمیم سینگ می‌نامند.

از زمان تصویب تصمیم سینگ، سیستم پناهندگی کانادا مدرن شده است و شامل محکمه‌های مستقل و تخصصی‌ای هستند که هیات مهاجرت و پناهندگی نامیده می‌شود و مجاز هستند که درباره‌ی درخواست‌های پناهندگی تصمیم‌گیری کنند. به‌علاوه، دادگاه‌های کانادا متعاقبا بر آن شده اند که منشور حقوق و آزادی کانادا، افراد را از دیپورت و آزار حمایت می‌کند.

 

لایحه‌ی سی ۳۱ و تجدید قانون پناهندگی

نظام پناهندگی‌ای که به من و خانواده‌ام اجازه داد به کانادا بیاییم و زندگی‌مان را بسازیم، حالا در معرض تهدیدی جدی است. در واقع، تحت این قانون پیشنهادی، من و خانواده‌ام را جنایت‌کار می‌بیند و نه پناهندگانی که به دنبال سرپناه هستند.

در ۱۶ فوریه‌ی ۲۰۱۲ دولت مرکزی لایحه‌ی سی – ۳۱ را عرضه کرد که اصلاحیه‌های شدیدی بر قانون پناهندگی وارد می‌کند.

لایحه‌ی سی – ۳۱ در واقع می‌خواهد مولفه‌های بحث‌برانگیزی را از نو عرضه کند که در «اقدام اصلاحی تعادل‌یافته‌ی پناهندگی» حذف شده بود. این لایحه تحت حکومت اقلیت و محافظه‌کار تصویب شد.

اصرار شده بود تا این اصلاحات پیش از ۲۹ جون تصویب شود، چراکه در همان تاریخ قرار بود قانون اولیه اعتبار قانونی به دست آورد.

رویکرد تندروانه‌ی این لایحه توجه‌ی گروه‌های حقوق پناهندگان و متخصصان حقوقی و سازمان‌های حقوق بشری را به خود جلب کرده است، در واقع کسانی که قرار است این قانون پیشنهادی را پیاده و عملی کنند.

شورای پناهندگان کانادا می‌گوید «این لایحه می‌خواهد نظامی دو ـ سطحی برای حمایت پناهندگان در کانادا ایجاد کند. این لایحه به جای این‌که تصمیمی منصفانه و مستقل درباره‌ی تعریف پناهنده به دست دهد، حمایت از پناهندگان را در کانادا به شدت آسیب‌پذیر خواهد کرد. این لایحه هم‌چنین هزینه‌هایی را هم شامل کرده که متقاضیان پناهندگی را محدود می‌سازد و وضعیت پناهندگی کسانی که اکنون دارای اقامت دائم هستند را الغا می‌کند».

برخی از بندهای بحث‌برانگیز لایحه‌ی سی ـ۳۱ عبارت است از این‌که افرادی که درخواست ویزا برای دیدن کانادا داده‌اند وادار می‌شوند به انگشت‌نگاری و عکس‌برداری.

این لایحه هم‌چنین به وزیر مهاجرت اجازه می‌دهد تا صرف نظر از گزارشات کمیته‌ی متخصصان انتخاب کند کدام کشورها در فهرست کشورهای امن هستند.

طبق گفته‌ی گلوریا نفزیگر، پناهنده و کمپین‌گذار «Migrant and Country» سازمان عفو بین الملل تورنتو، این ایده مشکل‌دار است که کشورهای خاصی را امن تلقی کنیم.

وی می‌گوید «این ایده خیلی ایده‌ی خطرناکی است. این‌که وزیر قادر باشد معیارهایی برای امن ‌بودن یک کشوری را تعیین کند، ایده‌ی خطرناکی است. عفو بین الملل باور ندارد که این ایده در مورد پناهندگانی که از کشورهای خاصی می‌آیند تبعیض قائل می‌شود. هر درخواستی باید با توجه به صلاحیت خودش بررسی شود. این‌که معیار حقوق بشر را از یک کشوری به کشور دیگر متفاوت بدانیم خطرناک است».

انجمن وکلای پناهندگان کانادایی، سازمانی که وکلای حرفه‌ای در سراسر کانادا دارد همین نظر عفو بین الملل را دارد؛ «لیست کشورهای «امن» و اختیار تام وزیر در لیست‌کردن این کشورها، سیاست‌های نظام پناهندگی را با خطر روبه‌رو می‌سازد».

این انجمن اضافه می‌کند «وزیر نمی‌تواند تعیین کند چه کشوری امن است، و نباید ریسک کند و کشوری را که برای دیگران «امن» است را برای اقلیت‌های همان کشور امن بشمارد».

طبق نظر نفزیگر «بعضی از نکات بی‌رحمانه‌ی این لایحه عبارت است از این‌که در قبال افرادی که قاچاقی وارد کانادا می‌شوند سخت‌گیری می‌کند. این پناهندگان معمولا به ‌مدت یک‌سال بی‌جواب در بازداشت به سر خواهند برد».

بیانیه‌ای که شورای پناهندگان کانادا ارائه داده است توضیح می‌دهد که در اقدام به زندانی‌کردن پناهندگان، علاوه بر دغدغه‌های انسان‌دوستانه، دغدغه‌های مالی هم وجود دارد.

سی ‌سی‌ آر (شورای پناهندگان کانادا) می‌گوید «زندانی‌کردن کوتاه‌مدت و بلندمدت متقاضیان پناهندگی شدیدا گران تمام می‌شود».

این بیانیه اضافه می‌کند «هزینه‌ی نگهداری یک متقاضی پناهنده در بازداشت‌گاه به مدت یک روز حدود ۲۰۰ دلار است. این مبلغ برای یک سال بالای ۷۰هزار دلار به ازای هر فرد خواهد شد».

سی‌سی‌آر هم‌چنین به هزینه‌های دیگر بازداشت طولانی‌مدت اشاره می‌کند «پژوهش اخیر نشان داده است که هزینه‌های بهداشت روانی بازداشت ‌کردن متقاضیان پناهندگی در کانادا سنگین و بلندمدت است».

نفزیگر توضیح می‌دهد «ما فعالان حقوق بشر در کانادا و سراسر جهان بسیار نگران نقض حقوق بشر در هر گوشه و کنار جهان هستیم؛ وقتی افرادی در ایران مورد دادگاه عادلانه‌ای قرار نمی‌گیرند یا وقتی بازداشت می‌شوند و نمی‌دانیم کجا بازداشت‌اش کرده، سریعا درباره‌ی این نقض حقوق بشر صحبت می‌کنیم چون این‌ها نقض حقوق اساسی انسان‌هاست».

«یکی دیگر از این حقوق اساسی، بررسی شایسته‌ی دلیل بازداشت است، که این لایحه برای یک‌سال چنین حقی را از فرد می‌گیرد. این نقض منشور کانادا و وظایف کانادا تحت معاهدات بین‌المللی است».

نفزیگر اضافه می‌کند «وقتی نقض حقوق بشر در کانادا یا در ایران رخ می‌دهد ما باید از آن حرف بزنیم و باید مطمئن شویم که به نحو احسن از افراد آسیب‌پذیر حمایت کرده‌ایم».

 

تحت لایحه‌ی سی- ۳۱ :

این لایحه در واقع لایحه‌ی ضدقاچاق‌گری سی – ۴ و نظام کنونی پناهندگی و نظام آتی پناهندگی و چند بند جدید (مانند استفاده از بیومتریک) را در هم ادغام کرده است.

وزیر مهاجرت قدرت دارد که (بدون واردکردن نظرات کمیته‌ای از کارشناسان حقوق بشر) تعیین کند آیا کشور مبدا امن است یا نه، و مشخص کند چه پرونده‌هایی از متقاضیان پناهندگی از ضرورت بیش‌تری برخوردارند.

پناهندگان فقط ۱۵ روز وقت دارند تا نسخه‌ی مکتوب سرگذشت خود را تسلیم کنند، و ۱۵ روز وقت دارند تا درخواست خود را ارائه کنند.

متقاضیان پناهندگی‌ای که از کشورهایی آمده‌اند که در لیست کشورهای امن است، فرصت کم‌تری برای تسلیم درخواست کتبی خود دارند، و استیناف هم نمی‌توانند بدهند.

چنانچه متقاضی‌ای نتواند بعد از پایان فرصت مقرر درخواست‌اش را تسلیم کند، دیگر واجد شرایط جهت تقاضای پناهندگی نیست و حتی فرصتی برای طرح سرگذشت و علت فرارش نخواهد داشت.

متقاضیانی که از کشورهای «امن» می‌آیند اگر تقاضای‌شان رد شود دیگر اجازه‌ی استیناف در هیات مهاجرت و پناهندگی (IRB) ندارند.

متقاضیانی که از کشورهای «امن» می‌آیند باید یک‌سال صبر کنند تا برای ملاحظات بشردوستانه و مشفقانه درخواست دهند تا اقامت دائم بگیرند، که این هم سختی‌های خاصی را برای فرد ایجاد می‌کند. در این فاصله، حتی می‌توانند دیپورت شوند.

بعضی از متقاضیان پناهندگی، مثل بعضی از سالمندان می‌توانند بازداشت شوند، اما دیگر یک سال انتظار نخواهند داشت.

برخی متقاضیان پناهندگی از حق الحاق خانواده و حق سفر به خارج از کانادا به‌مدت ۵ سال بی‌بهره می‌شوند.

لایحه‌ی سی ـ ۳۱ مفهوم اقامت دائم «مشروط» را ارائه می‌کند. این مفهوم به این معنی است که پناهنده امکان دارد که اقامت دائم‌اش را از دست بدهد.

این اطلاعات از موادی فراهم شده است که عفو بین الملل و سی سی ‌آر (CCR)  و سی ‌ای ‌آر ‌ال (CARL) به دست داده‌اند.