از روز یکشنبه ۲۹ اپریل که خبر انتقال بخش خدمات ویزای سفارت کانادا در تهران به آنکارا منتشر شده است، ایرانیان در ایران و سراسر جهان و بویژه ایرانیان کانادا دچار شوک و حیرت شده اند. انگار دولت آقای هارپر و بویژه وزارت مهاجرت او و آقای جیسون کنی مردم ایران را با رژیم تهران عوضی گرفته اند.

این بار اول نیست که دولت کنونی کانادا چنین اقدام نادرستی انجام می دهد، در ماجرای تحریم ها نیز دولت بدون ملاحظه ی احوالات ایرانیان کانادا و ایرانیان در ایران که زیر سایه شوم حکومت کنونی کم مصیبت متحمل نمی شوند، کاری کرد که دانشجویان، سالمندان و بازنشستگان که مبالغ ناچیزی از ایران دریافت می کردند، تا روزگار بگذرانند بنا بر آن تصمیمات دچار دردسرهای جدی شدند.

در یک مورد هموطنی به دفتر شهروند تلفن کرده بود و ماجرائی را تعریف می کرد که بوی تبعیض آشکار از آن به مشام می رسید. خواهر این هموطن به عنوان مهاجر به کانادا و تورنتو آمده بود و به هنگام انجام امور مهاجرت از جمله توسط یکی از کارشناسان امور ملکی اقدام به خرید خانه کرده بود. پیش پرداخت های لازم را داده بودند و بانک هم با اعطای وام موافقت اصولی کرده بود. اما پس از ورود و سکونت موقت خانواده در منزل یکی از اقوامشان که گمان می بردند موقت و چند روز بیشتر نخواهد بود، این خانواده مهاجر قانونی در کمال شگفتی هنگام که به بانک مراجعه می کنند با این جواب روبرو می شوند که وام شما تایید نشده است و تنها دلیل ناگفته ی پیدا هم ایرانی بودن این خانواده بوده است و بس!

طرح ها: توکا نیستانی ـ شهروند

انگار دولت و بانک های کانادا ما مردم به جان آمده از دست آن رژیم را با حاکمان و گردانندگان جمهوری اسلامی عوضی گرفته و به جای او مورد مجازات قرار می دهند این ها را نمی گویم که حرف تازه ای زده باشم و یا جمع ما در اینجا از این مصائب بی خبر بوده باشد، این ها را به دلیل دیگر و مهمتری می گویم که بر می گردد به ما مردم، به ما ایرانیان کانادا، به ما هزاران ایرانی که خواسته یا ناخواسته این اقدامات به نحوی شامل حالمان است! زیرا دامنه ی در نظر ناگیری های دولت و بویژه وزارت مهاجرت کانادا چنان گسترده است که اگر جامعه ی ایرانی اقدام عاجلی نکند و یا سازمان های ایرانی بویژه کنگره ایرانیان کانادا به وظیفه خود چنان که شایسته اوست عمل نکند زیان های وارده به ما مردم گسترده تر خواهد شد و ایرانیان در همه ی سطوح اجتماعی و اقتصادی ضرر خواهند کرد!

ضرورت عاجل این است که جامعه ی ایرانی همصدا از دولت بخواهد که در اقدامات و تحریم ها منافع ایرانیان کانادا را در نظر داشته باشد. خوشبختانه در این مورد دکتر رضا مریدی نماینده ایرانی تبار مجلس انتاریو طی نامه ای به آقای جیسون کنی وزیر مهاجرت و  شهروندی مراتب نگرانی خود و نیز جامعه ایرانی را ابراز کرده است. و نیز کنگره ایرانیان کانادا که  همین آخر هفته انتخابات سالانه اش را برگزار کرد، طی نامه ای اعلام کرده در این زمینه مشغول مذاکره و مشاوره با دولت و کارشناسان مهاجرت است. این گونه به نظر می رسد که  ایرانیان با هر عقیده و سلیقه و نظر و فکری دارند خود را برای  یک حرکت هماهنگ و جمعی  آماده می کنند تا درخواست خود را با صدایی رسا و توانمند  به گوش مسئولان امر برسانند.

درخواست دیگرم از شخصیت های ایرانی محبوب حزب محافظه کار همچون مایکل پارسا است که به عنوان یک ایرانی تبار ورای مسائل حزبی به جامعه ایرانی و منافع آن علاقه نشان دهند و این مشکلات را با دولت، بویژه وزارت مهاجرت مطرح کنند تا شاید موثر افتد و گرهی از کلاف سردرگم کنونی گشوده شود!

مزه ی ایرانی رقص فلامنکو

دلارا تیو دختر جوان و پر جلوه ی جامعه ی ایرانیان کانادا در تالار رادیو سراسری کانادا سی بی سی کاری کرد که ما جمع نه چندان بزرگ ایرانیان حاضر در برنامه ی او نمی دانستیم از شادمانی چه کنیم که شایسته هنر ستودنی دلارا باشد. این را به دلیل این نمی گویم که از یک دختر مثل دسته گل ایرانی ستایش کرده باشم، به این دلیل می گویم که دلارا برای بار نخست وارد حیطه ای از هنر پیچیده ی اسپانیا شده که حتی برای خود نسل جوان آن سرزمین هم درخشش در آن به رویائی می ماند و دست یابی به آن،  بخت و فهم و ممارست بسیار می طلبد.

دلارا تیو رقصنده ی ایرانی فلامنکو در تورنتو

دلارا تیو از این هفت خوان به سلامت گذشته است. قصد کرده بودم هم به دلارای عزیزم که فقط روی صحنه در حال هنری نمائی دیدمش و بس و نه او و نه پدر و مادر نازنین او را می شناسم اما شک ندارم که هنرمندی مانند دلارا ما نمی توانیم داشته باشیم اگر پدر و مادرها نتوانند از حرمت چنین هنرهائی خبر و درک و دانش داشته باشند، همینجا به مادر و پدر دلارا که برای ایران امروز و فردا چنین دختر گلی را هدیه کرده اند تبریک می گویم و همچنان این غبطه در جانم است که حوادث ویزا و حواشی آن مرا از پرداختن شایسته به کار کارستانی که دلارا کرده بود محروم کرد. هرچند می دانم شادمانی های ما از هنر دلارا شاید برای احوال خودمان بیشتر به کار آید تا مسیری که او با آن همه زحمت طی کرده و به این نتایج درخشان دست یازیده است. دلارا جان، دختر گل ایران برایت آرزوی موفقیت های بیشتر دارم!