از فراری دادن “محمودرضا خاوری” توسط قوه قضائیه حکومت تا جلسات “امیرخسروی” با مقامات عالی رتبه

 یکشنبه گذشته دوازدهمین جلسه رسیدگی به پرونده بزرگ اختلاس در شرایطی برگزار شد که توجه رسانه های داخل و خارج از ایران به اخبار گشایش مجلس نهم و رقابت غلامعلی حداد عادل و علی لاریجانی بر سر ریاست آن معطوف بود و با این وجود آنچه در آن جلسه گذشت، بلافاصله پس از انتشار فضای رسانه ای را تحت تأثیر قرار داده و یکبار دیگر عمق فساد و تبهکاری نهفته در ساز و کار سیاسی ــ اقتصادی حکومت مذهبی را روشن تر از هر زمانی پیش روی همگان قرار داد.

در واقع، دوازدهمین جلسه این بی دادگاه توأم بود با ناامیدی فزاینده “مه آفرید امیرخسروی”، به اصطلاح متهم ردیف اول این پرونده از مقاماتی که تاکنون برای خلاصی اش از زندان و اعدام کاری نکرده اند و نه تنها این، بلکه ــ به گفته وکیل مه آفرید ــ منتظرند سر او بالای دار برود تا مقاصدشان پنهان بماند!

دادگاه رسیدگی به پرونده اختلاس بزرگ

“مه آفرید امیرخسروی”، خسته و عصبانی از زندان و تنهایی توأم با ترس از احتمال اعدامی قریب الوقوع، مقامات عالی حکومتی را به استمداد طلبید. نام برخی از آنها را برد تا دانه درشت ترها را زنهار داده باشد! از “محسن رضایی” دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت و جلساتی که با او در منزلش، پارک لویزان و خیابان ظفر داشته است. همینطور به “رستم قاسمی”، وزیر نفت و عضو ارشد سپاه پاسداران اشاره کرد و این که این دو به عنوان “رابط” فعالیت های اقتصادی او عمل می کرده اند. همان ها که به گفته خودش از او خواسته اند برای دور زدن تحریم ها به اصطلاح فعالیت اقتصادی کند و دار و ندار مملکت را به کمک همان باندهای حکومتی بالا بکشد. مه آفرید از باج خواهی های کمیسیون امنیت ملی، کمیسیون برنامه و بودجه مجلس و همچنین قوه قضائیه سخن گفت و اضافه کرد که “من به هر مسئولی در کشور گفتم که بابا از من رشوه میخواهند تا کارهایم انجام شود، تنها سرشان را تکان دادند”! امروز اما، تمام این دوستان و شرکای سابق مه آفرید او را تنها گذاشته اند و بسیار امیدوارند تا با قربانی کردن او بالاخره به این نمایش دادخواهی نقطه ختمی بگذارند. به همین دلیل است که مه آفرید این بار برای نجات جانش به خامنه ای روی آورده است. هم او که علت و اساس تمام این بی حساب و کتابی ها در امور مملکت است. برای این کار مه آفرید هشدار می دهد و می گوید: “من هشداری به این افراد می دهم که خودشان به دادگاه بیایند و همه چیز را بیان کنند” و از مقامات و شرکای دیروزش می خواهد که “خودشان به مقام رهبری بگویند که برای خدمت به دولت و دور زدن تحریم ها جلو آمده بودند”!

“مه آفرید امیرخسروی” و وکیلش “غلامعلی ریاحی” همچنین از “محمودرضا خاوری” رئیس فراری هیئت مدیره بانک ملی گفتند و این که چگونه دستگاه قضایی خاوری را فراری داده است! مه آفرید گفت “هرگز دستتان به خاوری نخواهد رسید… خاوری خیلی واضح به من گفت برای این که اعتبارت را بالا ببرم باید به من پول بدهی و … من هم می توانستم در همان روز جمعه با برادرم فرار کنم و هرگز دستتان به من نمی رسید”! و وکیلش هم خطاب به قاضی سراج از “توصیه”هایی گفت که سبب شده خاوری دستگیر نشود تا بتواند فرار کند. غلامعلی ریاحی اشاره کرد به این که “زمانی که پرونده به تهران منتقل می شود، توصیه ای صورت می گیرد که برای آقای خاوری قرار مجرمیت صادر نشود و همین باعث می شود که سه روز بعد وی از کشور خارج شود زیرا اتصالات ایشان خیلی زیاد بوده و هم به خودش و هم به دیگران آسیب می رسانده است” و اینکه “محور تحقیقات زمانی که پرونده به تهران می آید به گونه ای می شود که ال سی ها و خاوری نیز از کشور خارج می شوند!”

مه آفرید خسروی رئیس شرکت آریا

متهمان دیگر پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی یا آن چه بزرگترین اختلاس تاریخ ایران نامیده می شود در آن جلسه، همچنین “عنایت الله ریاحی” خواهرزاده اسفندیار رحیم مشایی و مدیرعامل وقت شرکتی بنام “ابنیه” بودند. مدیر عامل این شرکت هم با اشاره به نقش رحیم مشایی در این اختلاس، اضافه کرد که “دفتر آقای مشایی در پاستور بود ولی جلسه ما در اتاق خواب برگزار شد. فکرش را بکنید. در مورد بزرگترین پروژه کشور باید در اتاق خواب هتل لاله تصمیم گیری می کردیم”!

“مه آفرید امیرخسروی” در آخرین مراحل برگزاری این بی دادگاه اسلامی، بالاخره دست از پای شست و ناامیدی تاکنونی اش را از بی مهری مقامات عالی رتبه ای که برای خلاصی اش پای پیش نگذارده اند، اعلام نمود. منظورش این بود که هم اکنون که این مقامات عالی رتبه برای نجات من اقدامی نمی کنند، باید به دادگاه بیایند و پاسخ “عباس جعفری دولت آبادی” را بدهند.  در واقع، ترس و وحشت حکومت از افشاگری های امیرخسروی هم تنها این بود که دستپاچه مقابل خبرنگاران ظاهر شده و بگوید: “برای محمودرضا خاوری کیفرخواست صادر شده و پرونده محمد جهرمی هم در دست تحقیق است!”

واقعیت این است که تمام پروسه این دادخواهی اسلامی نمایشی بیش نیست. مه آفرید امیرخسروی می گوید از محسن رضایی و رستم قاسمی و اسفندیار رحیم مشایی گرفته تا وزرای پیشین راه و صنعت و نمایندگان مجلس هشتم و رؤسای بانک های مختلف کشور همه و همه در این اختلاس بزرگ سهیم و شریکند و این یعنی خود احمدی نژاد و حتی شخص خامنه ای هم در جریان این دزدی بزرگ قرار داشته اند و اساسا امورات اقتصادی مملکت اسلامی با همین دزدی ها و چپاول هاست که برقرار است. باید گفت نظام اسلامی، رژیم ــ بیشتر از سی سال ــ این گونه دزدی ها و بالا کشیدن اموال مردم بوده است. افشاگری های “مه آفرید امیرخسروی” نشان می دهد که تا چه اندازه پایه های این حکومت با دزدی و غارت عجین است. مه آفرید دارد هشدار می دهد که این بازی مسخره را فیصله دهند! غافل از آن که  امروز دیگر، نقطه ختمی بر این پرونده متصور نیست! دزدی ها و بریز و بپاش های بیشتر از سی ساله مقامات حکومت اسلامی را هیچگاه نقطه پایانی نیست و نبوده است. نقطه پایان این همه دزدی و بالا کشیدن اموال مردم، کارگران و زحمتکشان و فقر و فاقه ای که کمر این مردم را شکسته و زندگی ها را بر باد داده است، نقطه پایان تمام این بی حقوقی ها و کشتارها و زبان بستن های بیشتر از سی ساله، فقط و فقط پایین کشیدن رژیم اسلامی آلوده به فساد و تباهی و این ماشین دزدی و جنایت به قدرت انقلاب مردمی است که حقیقت این حکومت را شناخته اند و مترصد فرصتی هستند که برای همیشه از شر این به اصطلاح مقامات خلاص شوند.