در شرایط فعلی همین را کم داشتیم که یک قهوه خانه مخصوص زنان افتتاح شود و به مسائل بدحجابی و اعتیاد و کارهای خلاف اقلیت معدودی از بانوان دامن زده شود!

– کاملا حق با شماست چون ترمز بریده ایم و دنده عقب برمی گردیم به صد سال قبل، و همین حالاست که ایرج میرزای دیگری پیدا شده  و بسراید: در داخل مرکز خریدی/ نسوان همه قلیان کشیدند/ با عشوه و ناز و صدکرشمه/ آسوده ز جهال می چتیدند/ پاسدار و بسیجی این خبر را / از سوی رسانه ها شنیدند/ گفتند که قهوه قحبه باشد/بر شاخ نشسته بن بریدند/ قلیان چوشکسته شد، مردم/ وافور به وفور می خریدند…

***

لطفا بنویسید در قرنی که عصر تکنولوژی نام گرفته و دورانی که بشر در راه فتح کرات ناشناخته قدم گذاشته صدور فتوای قتل امثال شاهین نجفی معنایی جز ابلهی ندارد.

– حق با حضرتعالی است، به قول ابن یمین: زهی ابله که او از بهر مرده/ کند با زندگان عصر خود جنگ

***

چرا سرمایه داران ایرانی ساکن تورنتو که دغدغه سرزمین مادری دارند هیچگاه اقدامی درخور جامعه ایرانی در این کلان شهر به عمل نمی آورند و کتابخانه، یا مدرسه ای و یا حتی یک کامیونیتی ایرانی تاسیس نمی کنند تا نام نیک از خود به یادگار بگذارند؟

– حق با شماست اخوی، روزی به یک انبوه ساز ایرانی گفتیم: هزار طبقه ساختمان یک سال پس از تو نمی ماند اما یک طبقه کتابخانه هزارسال پس از تو می ماند!

ولی چکنیم که از قدیم گفته اند: عطای بزرگان ایران زمین/ دوتا بارک الله است و یک آفرین

***

می خواستم این چند بیت را تقدیم کنم به فرزند فاطمه زهرا روحی و اروحنا فداش، مقام شامخ ولایت، اما چون مظنه بازار دستم نیست نمی دانم چطوری با ایشان حساب کنم

چیست این دلشوره های بی کران
پشت کاشیهای سبز جمکران
کشتی امید در گل تا به کی؟
بانگ «اللهم عجل» تا به کی؟
تا به کی از داغ هجران تو صبر؟
جلوه کن ای آفتاب پشت ابر

– برادر شاعر عرض به اینور و اونور شما، نرخ شناور شعر که توسط ملک الشعرای بیت رهبری یعنی علی محصل تنظیم شده و مورد قبول تمام شعرای درباری قرار گرفته، چهار آورین و دو عدد بارک الله برای هربیت می باشد. اما اگر فکر می کنید قر و قمیش حضرتعالی بهتر از شعرتان در طبع حساس مقام ولایت اثر خواهد کرد، لطفا تشریف ببرید و ته صف شعرای بیت بایستید، خیر پیش

***

در شروع مجلس نهم، نمایندگان باید قانونی برای نظم و انضباط داخلی وضع کنند تا هر کسی ساز خود را نزند و به هر سویی که دلش خواست نرود و هر حرفی که از دهانش درآمد، در صحن علنی مطرح ننماید

– پیشنهاد خداپسندانه ای است اما به نظر ما بهترین کار این است که نمایندگان مجلس نهم  “نطق بعد از دستور” را جایگزین “نطق قبل از دستور” نمایند. این طوری نه سیخ می سوزد نه ذغال!

***

در تلویزیون فیلمی مستند و خارجی در مورد چگونگی ساخت «زیپ» نمایش داده شد. می خواستم سؤال بکنم مگر این کالا در داخل کشور ساخته نمی شود که فیلم خارجی آن را تهیه و پخش می کنند

– خواننده محترم ببخشید اشتباه شده چون این مستند درباره چگونگی ساختن زیپ دهان می باشد نه زیپ شلوار، و گویا قرار بوده به طور خصوصی برای مسئولان نظام نمایش داده شود که چگونه در کشورهای غربی برای دهان سیاستمداران زیپ ساخته اند!

***

 سال پیش دو برگ سهام عدالت به دست ما رسید ولی تا به حال یک ریال بابت سود آن تعلق نگرفته است؟ چرا؟

– چون عدالت در نظام اسلامی این مدلی است، اسمش هست ولی از خودش خبری نیست!

***

از کسانی که در نظام اسلامی خواهان ترقی و پیشرفت هستند تقاضا می کنم برادران لاری جانی را سرمشق قرار دهند که دو قوه از سه قوه نظام را در اختیار دارند، به راستی به نظر شما دلایل شایستگی برادران لاری جانی چیست؟

– عبرت گرفتن از سرنوشت مخالفان مقام رهبری و سپردن افسار خود به دست توانای مقام شامخ ولایت. مولوی در مثنوی می فرماید که شیری و گرگی و روباهی به شکار رفتند و گاوی و بزی و خرگوشی شکار کردند. حضرت شیر از گرگ خواست که شکارها را بین خودشان تقسیم کند. گرگ نادان گفت گاو مال مقام شامخ، بز مال بنده حقیر و خرگوش هم سهم روباه پیر. حضرت شیر با دست مبارک چنان ضربه ای به سر گرگ زد که کله اش پرت شد جلو پای روباه، آنگاه از روباه خواست که شکارها را تقسیم نماید. روباه زیرک گفت گاو را حضرتعالی به وقت ناهار صرف کنید، بز را عصرانه و خرگوش هم چون سبک تر است شام میل بفرمایید، شیرگفت آفرین فقط بگو ببینم این همه عدل و داد را از کی یاد گرفته ای؟ روباه جواب داد از کله گرگ!

گفت ای روبه تو عدل افروختی/ این چنین قسمت ز که آموختی

از کجا آموختی این ای بزرگ / گفت ای شاه جهان از حال گرگ

***

از شرکت های بیمه کشور درخواست می شود پیشنهاد آقای قرائتی برای «قربانی کردن» گوسفند برای کاهش تصادفات را عملی نمایند

– البته بهترین راه برای کاهش تصادفات آویزان کردن گوسفند سالم به تابلوهای راهنمایی رانندگی است چون اخیرا دانشمندان وابسته به مرکز فناوری قصابی نظام کشف کرده اند که بع بعی بهتر از پلیس راهنمایی رانندگی می تواند خطر تصادفات را تشخیص دهد چون به محض بروز علائم خطر شروع می کند به بع بع کردن، و بدین ترتیب به راننده خاطی هشدار می دهد که بپا هر دویمان قربانی نظام نشویم!

***

در اخبار آمده بود که در کشور فقیر آفریقایی مالی کودتا شده، خیلی از شنیدن این خبر تعجب کردم چون اگر در جمهوری اسلامی، نظامی ها دست به کودتای انتخاباتی می زنند به خاطر تسلط بر میلیاردها دلار درآمد نفتی است، ولی بفرمایید در مالی چرا نظامیان دست به کودتا زده اند؟

– به دلیل مشکلات لاینحل “مالی”!

***

جناب حسن عباسی از تئوریسین های نظام فرموده اند: تقریبا هیچ حوزه‌ای نیست که مقام معظم رهبری ترند {طرح‌ریزی استراتژیک} نگذاشته باشند، همه حوزه‌ها را ایشان مشخص کرده‌اند. به تعبیری دیگر یعنی مشکلات لاینحل کشور در همه حوزه ها مدیون طرح های استراتژیک رهبر است!؟

– منظور نامبرده این است که جناب رهبر تل نریده باقی نگذاشته اند، می گویند روباهی به شکم روش دچار شد و هر چه درمان نمود افاقه نکرد تا عاقبت نزد حکیمی رفت و مشکل خود را بازگو کرد، حکیم گفت برو و از گیاه تپه ای که نریده ای بخور که خوب می شوی، روباه گفت بدبختی این است که تل نریده باقی نگذاشته ام!

***

باید از وزارت خارجه به خاطر تغییر هوشمندانه دیپلماسی از غرب به شرق و ارتباط گسترده با کشور قدرتمند و خودکفایی مثل چین تشکرکرد. این طور که پیداست کوردلان غربی نمی دانند که اگر ایران و چین دست به یکی کنند چه اتفاقی خواهد افتاد.

– البته سیاستمداران غربی خیلی خوب می دانند چه اتفاقی خواهد افتاد، چون نتیجه تحقیقات دانشمندان علم بیولوژی در دانشگاه اوستاچوست نشان داده که اگر ایرانی و چینی وصلت کند چشم فرزند آنها تنگ خواهد شد!

***

در کاروان های حجاج ایرانی ذائقه آنها را رعایت نمی کنند و در آشپزخانه و غذای حجاج از فلفل به مقدار زیاد استفاده می شود

– لطفا گز نکرده پاره نکنید چون فلفل سرعت آدم را زیاد می کند و هدف این است که مراسم سعی بین صفا و مروه و چرخیدن دورخانه خدا با حداکثر سرعت مجاز انجام گرفته و شاهد ترافیک بیش از حد در این محدوده نباشیم، خدا قوت

 

 

* اسد مذنبی طنزنویس و از همکاران تحریریه شهروند است. مطالب طنز او علاوه بر شهروند، در سایت های گوناگون اینترنتی نیز منتشر می شود. اسد مذنبی تاکنون دو کتاب طنز منتشر کرده است.

tanzasad@gmail.com