شهروند ۱۲۵۷ پنجشنبه ۲۶ نوامبر ۲۰۰۹
۱
بر گستره خیال
جهانی از نور و رنگ
دستهای آبی شب
دایره ی زرین ماه
روی پیشانی ام نشانده ست
قطره ی ماه
روی صحنه می چکد
دختران ارکستر نارنج
در هاله ی رنج
نیلوفری می رویند
پسران مخملی
باس[۱] و چه لو[۲] می نوازند
خورشید شب
از نوازش پیانو
خوابش نمی برد

۲

آرام باشید رقاصان معرکه
هنوز کهکشانها
در تاریکی فرو نرفته اند
شمارش قایم موشک بازی
آنسوی پنجره دیدار
گلوی سبز پروانه
پشت دیوار اوین
ندای ِ نگاه ِ مرا پنهان می کند
ماسکهای چنگیز و استالین را بزنید
و ناشناس در موزه هیتلر
آیت وار
رقص مرگ
بر سرهای استبداد تماشا کنید
آثار زخمهای تو
هنوز بر پرده سرخ شب
آویزان دروازه های
شهر هراس است
و می نویسم انسان کیست
بر لوحه حقوق بشر
من اینجا
اگر فاجعه را انکار کنم
مجرمم

۳

باران ترس چشمان تو
تخته سیاه دلها را
می شوید
شاید که نقش جهان
در پایان و آغاز انفجار
به توان هیچ
در نقطه ی پی[۳] ساده شود
زمان تندتر از باد می پرد
شبپره ها پچ پچ می کنند
پایان جنگ
در هسته بسته انسان
نهفته ست
بسته ها را باز کنید
حتمن با دستکش آهنین
در صلیب های سرخ کاغذی بپیچید
ساعت دوازده شب
صدای ناقوس «فریدریشس وردر»[۴] می پیچد
قطعه اندوهناکی از برج رادیو
فرو می ریزد
دیر نشده ست
پرستوهای پرهیزکار
آرام آرام بال آفتاب
بر شانه های مان بکاریم
بر گستره خیال
جهانی از نور و رنگ
تانگو در «فیلهارمونیکر»[۵]
ادامه دارد
قلم موی شب
ستاره های رنگین
به انگشتانم پیوند زده ست
قطره مهری سپید
بر
پیست رقص می چکد
پا به جلو
پا به
عقب
رقاصان تانگو می رقصند
وقت آن است
ماسکها را
در بیاوریم


اکتبر ۲۰۰۹


[۱] Bass
[۲] Cello
[۳] π عدد پی ریاضی
[۴] «فریدریشس وردر» نام کلیسای معروفی است در شهر برلین
[۵] فیلهارمونیکر : مکانی است معروف برای اجرای کنسرت و در مقابل ناسیونال گالری برلین