شهروند ۱۲۶۷ ـ پنجشنبه ۴ فوریه ۲۰۱۰
شعر “برای روزنبرگ ها” را هوشنگ ابتهاج سال ۱۳۳۲ سروده است زمانی که ژولیوس و اتل روزنبرگ زن و شوهر جوان آمریکایی و از فعالان اتحادیه کمونیست های جوان به جرم جاسوسی برای شوروی در سال ۱۹۵۳ در آمریکا اعدام شدند. اعدام این دو، واکنش روشنفکران جهان را در پی داشت. نویسنده لوموند دیپلماتیک نوشت: آمریکایی‌ها به علت عدم وجود مدارک برای اثبات اتهامات جاسوسی، از روزنبرگ‌های یهودی و کمونیست به عنوان گوشت قربانی استفاده کردند.
این شعر در کتاب “یادگار خون سرو” ابتهاج چاپ شده است.
۵۶ سال بعد با بازچاپ این شعر، یاد بی گناهان اعدام شده ایران در سال های اخیر و بویژه هفته ها و روزهای اخیر، از جمله احسان فتاحیان، آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی را گرامی می داریم.


خبر کوتاه‌ بود
اعدام‌ شان‌ کردند!
خروش‌ دخترک‌ برخاست‌
لبش‌ لرزید
دو چشم‌ خسته‌اش‌ از اشک‌ پر شد
گریه‌ را سر داد
و من‌ با کوششی‌ پر درد
اشکم‌ را نهان‌ کردم‌
چرا اعدامشان‌ کردند؟
می‌پرسد ز من‌، با چشم‌ اشک‌آلود
عزیزم‌، دخترم‌
آنجا شگفت‌انگیز دنیایی‌ست‌
دروغ‌ و دشمنی‌ فرمانروایی‌ می‌کند آنجا
طلا، این‌ کیمیای‌ خون‌ انسان‌ها
خدایی‌ می‌کند آنجا
شگفت‌انگیز دنیایی‌ست‌
که‌ همچون‌ قرن‌های‌ دور
هنوز از ننگ‌ آزار سیاهان‌، دامن‌ آلوده‌ست‌
در آنجا حق‌ و انسان‌ حرف‌های‌ پوچ‌ و بیهوده‌ست‌
در آنجا رهزنی‌، آدم‌کشی‌، خون‌ ریزی‌ آزادست‌
و دست‌ و پای‌ آزادی‌ در زنجیر
عزیزم‌، دخترم‌
آنان‌ برای‌ دشمنی‌ با من‌
برای‌ دشمنی‌ با تو
برای‌ دشمنی‌ با راستی‌ اعدام‌ شان‌ کردند
و هنگامی‌ که‌ یاران‌
با سرود زندگی‌ بر لب‌
به‌ سوی‌ مرگ‌ می‌رفتند
امید آشنا می‌زد چو گل‌ در چشمشان‌ لبخند
به‌ شوق‌ زندگی‌، آواز می‌خواندند
و تا پایان‌ به‌ راه‌ روشن‌ خود با وفا ماندند
عزیزم‌
پاک‌ کن‌ از چهره‌ اشکت‌ را، ز جا برخیز
تو در من‌ زنده‌ای‌، من‌ در تو
ما هرگز نمی‌میریم‌
من‌ و تو با هزارانِ دگر
این‌ راه‌ را دنبال‌ می‌گیریم‌
از آن‌ ماست‌ پیروزی‌
از آن‌ ماست‌ فردا
با همه‌ شادی‌ و بهروزی‌
عزیزم‌
کار دنیا رو به‌ آبادی‌ست‌
و هر لاله‌ که‌ از خون‌ شهیدان‌ می‌دمد امروز
نوید روز آزادی‌ست‌.