از میان خبرها :

روابط عمومی «شبکه خبر» با صدور اطلاعیه‌ای نتایج نظرسنجی جنجالی درباره برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را تغییر داد و ادعا کرد سایت این شبکه خبری مورد حمله سایبری قرار گرفته بود.

ماجرا از آنجا آغاز شد  که صدا و سیمای ایران هوس کرد ببیند اینکه مردم هی می گویند نظرسنجی، نظرسنجی و رفراندوم، رفراندوم، چه مزه ای می دهد و مردم با تصمیم مجلس برای بستن تنگه هرمز موافقند یا نه؟

نتایج نظرسنجی

آستین ها را بالا زدند، کامپیوترهایشان را گردگیری کردند و با یک یا علی مدد، نظرسنجی کامپیوتری را آغازکردند اما باکمال تاسف دیدند که نظرسنجی نشان می دهد ۶۳ درصد مردم با بستن این تنگه مخالفند.

نظرسنجی را پیچیدند توی یک نایلن که باد و باران خرابش نکند و بردند به نظر مسئولان رساندند. مسئولان چشمشان که افتاد به نتیجه نظرسنجی، رنگ شان پرید و گفتند زکی! اینکه نمی شود که مردم با تصمیم مجلس مخالف باشند.

عقل هایشان را سرهم کردند وگفتند چه کنیم، چه نکنیم؟ وگفتند بهتر است اعلام کنیم که سایت تلویزیون مورد هجوم هکرها قرارگرفته، دوباره نظرسنجی می کنیم.

کامپیوترها را از وجود هرچی هکر و ویروس و میروس بود پاک کردند و با یک یا علی مدد مجدد، دوباره به مردم گفتند خجالت را بگذارین کنار و  راستش را بگین، با بستن تنگه هرمز مخالفین یا نه؟

در نظرسنجی دوم کار خراب تر شد و تعداد مخالفان بستن تنگه هرمز از ۶۳ درصد قبل، به ۸۹ درصد رسید!

دلیلش هم این بود که این به آن گفته بود و آن به این، در نتیجه دوزاری تعداد بیشتری از مردم افتاده بود که با بستن این تنگه، احتمال جنگ می رود و جنگ را هم هشت سال با عراق فسقلی تجربه کرده بودند و حدس می زدند که درگیرشدن با آمریکای جهانخوار و متحدانش چه مزه ای می دهد.

به دنبال نظرسنجی دوم، سایت خبری پیک ایران گزارش کرد که :

نظرسنجی جدید نیز پس از آنکه ۸۹ درصد شرکت کنندگان گزینه مخالفت با بسته شدن تنگه هرمز را انتخاب کردند، از سایت این شبکه حذف شد.

یکی از مقامات که به شدت عصبانی بود می گفت همینه دیگه، داخل آدم حساب کردن مردم و نظر آنها را پرسیدن،  این گرفتاری ها را هم دارد. اگر مثل همیشه می گفتیم ۹۹ درصد مردم با بستن تنگه هرمز موافقند، کی جرات داشت چون و چرا کند و بپرسد ازکجا فهمیدین؟!

یکی محض رضای خدا به اسد پناهندگی بدهد

به نوشته دویچه وله خبرگزاری آلمان، لاوروف وزیر امورخارجه روسیه، اعطای پناهندگی به بشار اسد را یک شوخی خواند.

این درخواست برای اولین بار وسیله آنجلا مرکل صدراعظم آلمان با ولادیمیر پوتین مطرح شده اما پوتین پاسخ داده بود بهتراست خودتان او را بپذیرید.

روزنامه روسی کومرسانت نیز در چهارم ژوئیه نوشت کشورهای غربی بویژه آمریکا فعالانه می کوشند روسیه را ترغیب کنند که به بشار اسد پناهندگی سیاسی بدهد.

می گویند آمریکا، آلمان و سایرکشورهای غربی برای تشویق روس ها مدتهاست چنان تعریفی از اسد می کنند که هرکس بشنود دهانش آب می افتد.

آنها به روسها گفته اند اسد چشم پزشک است اگر شب و نصف شب چشمتان درد بگیرد می تواند شما را مجانی معالجه کند. قد بلند و خوش قیافه است. در حالی که روزی صد نفر در سوریه کشته می شوند او خونسردی و لبخندش را حفظ کرده وکراوات های خوشگل خوشگلی می زند.

شنیده ام حتی به روسها گفته اند اسد سرش مثل سر شاه است، شماها او را قبول کنید، بقیه اش با ما ولی پوتین که زرنگ تر از غربی هاست جواب داده است نه جانم، شما ها او را قبول کنید ، بقیه اش با ما!

 

به چی می خندند؟

احمدی نژاد و ضرغامی

خنده رئیس جمهور و رئیس سازمان صدا و سیما آنقدر عمیق و صمیمانه است که آدم خیال می کند دارند در مورد ۶۰ میلیارد تومن اختلاسی که در تلویزیون شده می خندند در حالی که این طور نیست. رئیس جمهور طبق معمول خوشمزگی کرده و جوکی تعریف کرده که آقای ضرغامی دارد اینطور غش و ریسه می رود.

البته من منکر این نیستم که اختلاس ۶۰ میلیارد تومن در ایران امروز خنده دار است. در دورانی که  اختلاس های پنج هزار میلیارد تومانی و سه هزار میلیارد تومانی صورت می گیرد، اختلاس شصت میلیارد تومن بچه گانه و خنده دار است،  ولی مطمئنم خنده این دو مقام بابت اختلاس ناچیز۶۰ میلیارد تومانی در تلویزیون نیست، بابت جوکی است که آقای احمدی نژاد گفته است!

همه مردم را سرکار گذاشتند!

خبر نفروختن مواد خوراکی به افغان های ساکن شیراز تکذیب، ولی تائید شد که همه شیرازی ها حق دارند جلوی خارجی ها  را بگیرند و جواز اقامت آنها را کنترل کنند.

روزنامه “عصرمردم” چاپ شیراز، قبلا خبر داده بود به دستور غلامرضا غلامی مدیرکل اتباع و مهاجران خارجی استانداری فارس، فروش مواد غذائی و ارائه خدمات به اتباع خارجی که اقامت شان مجاز نیست ممنوع است.

این روزنامه از قول همین مدیرکل نوشته است که هریک از شهروندان ایرانی برای اینکه مطمئن شوند اتباع غیرمجاز در میان آنها نیست، می توانند در اماکن عمومی، صف نانوائی ها، اتوبوس ها و دیگر وسایط نقلیه مشخصات هویتی اتباع بیگانه را مطالبه و رویت کنند و اتباع بیگانه نیز ملزم به همراه داشتن کارت و مجوز اقامت قانونی خود هستند.

ظاهراً کنترل جواز اقامت افغان ها وسیله مردم عادی به سه دلیل مجاز شده است:

اول اینکه با این اقدام همه ایرانی ها بازرس دولت می شوند و درحقیقت دولت همه را سرکار می گذارد!

دوم اینکه دولت آقای احمدی نژاد احساس می کند با اجازه بازرسی دادن به مردم  آن یک میلیون و ششصد هزار شغلی را که وعده داده بود، ایجاد کرده است و بیکاری ریشه کن شده است.

و سوم اینکه ایشان که دولت خود را دولت مهرورز می نامد، سرانجام فرصت پیدا می کند که این مهرورزی را عملا به اثبات برساند!

زمانی که نفروختن مواد خوراکی به افغان ها تکذیب نشده بود، بعضی ها پیشنهاد کرده بودند فقط نفروختن نان به آنها کافی نیست، بلکه باید در دهان آنها را هم با نوارچسب بست تا اگر کسی دلش سوخت وگفت بابا اینها هم انسان اند و لقمه نانی به آنها رساند، نتوانند بخورند، ولی مثل اینکه حساب کردند و دیدند که باید میلیون ها تومان پول نوار چسب داد و از خیر این مهرورزی گذشتند!

ملائک سیگار نمی کشند

 این تابلوی   No Smoking وطنی را که دیدم رفتم توی این فکر که ملائک چه جور موجوداتی هستند؟

به قول مش قاسم مرحوم در فیلم دائی جان ناپلئون، دروغ چرا، ما خودمان ملائکه ندیده ایم و اصلا نمی دانیم ملائکه چه شکلی هست، اما یک همشهری داشتیم که ملائکه را به چشم خودش دیده بود.

می گفت ملائکه عین خود ما هستند فقط یک کم خوش اخلاق ترند، دائم می خندند و از هیچ چیزی مثل دود سیگار بدشان نمی آید. می گفت جائی که بوی سیگار بیاید اگر دعوتشان هم بکنی و برایشان فسنجان و قرمه سبزی هم درست کنی، پا نمی گذارند!

می گفت ملائکه هم عین ما آدم ها نر و ماده هستند. هم کوچک هستند و هم بزرگ و هم چاق بین شان هست و هم لاغر.

می گفت ملائکه شب های جمعه که از سرکار برگشتند، دست زن و بچه شان را می گیرند و می روند سرپل تجریش خودشان یا پارک ملتی که برایشان ساخته اند، بلال و بستنی و جگر می خورند و جمعه ها یک قابلمه باقالی پلو درست می کنند، بعد دست زن و بچه شان را می گیرند و می روند آبعلی پیک نیک.

می گفت ملائکه هم گاهی با زن شان اختلاف پیدا می کنند کارشان به طلاق و طلاقی کشی می کشد. می گفت آنها هم مثل ما  سر همدیگر را کلاه می گذارند، چک بی محل می کشند، به زندان می افتند و خلاصه عین ما آدم ها اهل همه فرقه ای هستند جز سیگار و چپق.

می گفت شاید علت اینکه ما آدم ها نمی توانیم ملائک را به چشم ببینیم لخت بودن آنهاست و حدس می زد اینکه ملائک پرواز می کنند به خاطر آن است که از ترافیک و دود ماشین و بخصوص دود سیگار در عذاب هستند.

***

من نمی دانم ما ملت چرا لقمه را دور سرمان می چرخانیم و به دهانمان می گذاریم؟ آقاجان مثل همه جای دنیا می خواهی اعلام کنی سیگار نکشید؟ بنویس سیگار کشیدن ممنوع و تمامش کن. چرا پای ملائک را به وسط می کشی و چرا تصورات قشنگ ما مؤمنان را خراب می کنی؟ چرا ملائک را به صورت آدم های زمینی مجسم می کنی و برایشان چشم وگوش و دهن می آفرینی و برای آنها حریم پرواز مشخص می کنی؟ مگر ملائک هواپیما هستند؟ با وضعی که این تابلونویس محترم مجسم کرده لابد وقتی ملائک دستور می گیرند که به جائی بروند وکاری بکنند، قبل از اینکه از برج مراقبت خودشان اجازه پرواز بگیرند، اول از همه می پرسند اونجا بوی سیگار نمیاد؟!

 

نترسید، اینجا کافی شاپ است!

 هفته گذشته انتظارها به سر رسید و بالاخره اولین کافی شاپ زنانه در تهران افتتاح شد.

یکی از نکات جالب این کافی شاپ آنطور که در عکس ها دیده می شود این است که در آن از کوکو تا نان و پنیر و سبزی سرو می شود اما ازکافی (قهوه) خبری نیست.

نکته دیگر این است که محیط کافی شاپ آدم را یاد کلیساهای قرن شانزدهم و دیرهای تارک دنیاها می اندازد و مشتریان همانطورکه در عکس می بینید، اول دو رکعت نماز وحشت می خوانند که ترس شان بریزد و بعد سفارش کافی (یعنی نان و پنیر و سبزی!) بدهند.

* میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.