شهروند ـ آرش عزیزی ـ  مونترال: 

 جشنواره‌ی جهانی فیلم مونترال – روز اول

سی و ششمین جشنواره‌ی جهانی فیلم مونترالی با فیلمی افتتاح شد که دیدنش تاکیدی بر دو واقعیت بود: اول، این‌که سینمای چین، که تا چند دهه پیش در وضعیت اسف‌باری به سر می‌برد، تا چه حد پیش آمده است و تا چه حد می‌تواند خود را به عنوان سینمایی جدی مطرح کند. دوم، این‌که جشنواره‌ی مونترال، تنها جشنواره‌ی رقابتی معتبر در آمریکای شمالی، هر چقدر از رنگ و لعابِ هالیوودی همسایه‌ی خود، جشنواره‌ی تورنتو، نداشته باشد، می‌تواند مدعی معرفی گوهرهایی از سینمای جهان باشد که پیدا کردن‌شان به این راحتی نیست.

کروکودیل میلیون دلاری افتتاحیه جشنواره مونترال

«کروکدیل میلیون دلاری»، تازه ترین ساخته‌ی لینشنگ لین، کارگردانِ‌ ۴۳ ساله‌ی چینی، اولین نمایش جهانی خود (خارج از چین) را ساعت ۱۰ صبح چهارشنبه ۲۳ آگوست در سینما امپریال، قلبِ معنوی جشنواره‌ی مونترال، تجربه کرد. «کروکدیل…» را می‌توان بیش از هر صفتی با صفتِ «خوش‌ساخت» توصیف کرد.

دو قهرمان اصلی فیلم، عاشق و معشوق هستند، اما عاشق و معشوقی متفاوت: شائو شینگ، پسرک جوان چینی، و آمائو، کروکدیلی ۱۱ متری اهلِ تایلند.

آمائو را در کودکی از تایلند ربوده و به چین آورده‌اند و او تمام زندگی‌اش را در باغ‌وحش محلی کوچکی بزرگ شده. شائو شینگ، که در نزدیکی این باغ وحش زندگی می‌کند، از معدود کسانی است که نه تنها جربزه‌ی وارد شدن تنها به قفس آمائو را دارد که دوست خوب این موجود غول‌آسا است. داستان اما وقتی آغاز می‌شود که رستوران‌داری شکمو و حریص موفق می‌شود با ترکیبی از وعده‌ی مالی و فریب، آمائو و بقیه‌ی کروکدیل‌ها را از صاحب پیرِ باغ‌وحش، لیوی طاس، خریداری کند. آمائو که قصد ندارد خوراک مشتری‌های رستوران‌دار شود،‌ به زودی بندهایش را پاره می‌کند و در محل راه می‌افتد. آسیب‌هایی که او به جا می‌گذارد باعث می‌شود همه به دنبال او و به قصد کشتنش باشند. از جمله پدرِ شائو شینگ، مامور دون‌پایه‌ی پلیسِ محل و ون یان، دخترک جوانی که صد هزار یورو، حاصل هشت سال کارش در ایتالیا، به همراه تمام سایر داشته‌هایش سر از اعماق شکم کروکدیل درآورده.

«کروکدیل…» فیلم‌نامه‌ای جذاب را با ساختی بسیار قوی ترکیب می‌کند. در همان دقایق اولیه‌ی فیلم چند داستان موازی را دنبال می‌کنیم که کروکدیلِ ۱۱ متری به هم پیوندشان می‌دهد. اگر انیمیشن کامپیوتری که موجود غول‌آسا را ساخته نشان از رشد بسیار چین در این زمینه می‌دهد، فیلمبرداری و تدوینِ حرفه‌ای فیلم در کنار نشان دادن رشد در این زمینه نشان می‌دهند که جلوه‌های ویژه را هنوز می‌توان در خدمت روایت داستان قرار داد: واقعیتی که به نظر می‌رسد هالیوود فراموش کرده. (برای اطلاعات بیشتر به «انتقام‌جویان»ِ (Avengers)،‌ محصول ۲۰۱۲، مراجعه کنید که تا همین حالا سومین فیلم پرفروش تاریخ سینما شده است!).

فیلمِ لینشنگ لین اما چیزی بسیار بیش از داستانی جذاب که بیننده را تا ثانیه‌ی آخر به دنبال خود می‌کشد، است.

صحنه‌های درامِ دل‌انگیز، مثلا در تصویرِ زندگی دو نفری شائو شینگ با پدرش، با کمدیِ نوع خاص چینی ترکیب شده‌اند که نوع کمی غریبش را چند سال پیش در «فوتبال شائولین» (هنگ کنگ، ۲۰۰۱) دیده بودیم.

«کروکدیل …» در ضمن از وظیفه‌ای دشوار برای فیلم‌های این چنینی بر می‌آید: و آن استقرار کامل در متن جامعه‌ی چین است. دیدن آن و مقایسه‌اش با قطار فیلم‌های فانتزی که هالیوود هر سال بیرون می‌دهد، به یادمان می‌آورد که در این ژانر فیلم نیز می‌توان شاهد بارِ انسانی و اجتماعی بالا بود. مثلا ون یان با این‌که دخترکی جیغ‌جیغو است که مشابهش را در تصویرِ جنسیت‌گرایانه‌ی فیلم‌های این چنینی زیاد می‌بینیم، در عین حال فرای تیپ می‌رود و جلوه‌هایی از شخصیتش را آشکار می‌کند. اگر او لباس‌‌های پر زرق و برق دارد و عاشق صد هزار یورویی است که در کیف دارد، در عین حال می‌دانیم که آن‌را با هشت سال کفش‌دوزی در ایتالیا به دست آورده: واقعیتی که برای میلیون‌ها نفر از کارگران چین، عینی و زنده جلوه می‌کند. از طرفِ دیگر، مادرِ شیائو شینگ نیز برای کار به ایتالیا رفته و پدرش وعده‌ی بازگشت او را می‌دهد. گرچه در نقطه‌ای می‌فهمیم که این بازگشت «دیگر ممکن نیست.»‌ سرنوشت او البته هرگز علنا اعلام نمی‌شود.

یکی از نکات غریب فیلم عدم تصویری مشخص از نقش پلیس و ارتش است. به سیاق فیلم‌های اینچنینی، تمام کارهای قهرمانی را نه نیروهای اصلی که قهرمانان ساده‌ی فیلم انجام می‌دهند. وونگ، پدر شیائو شینگ، گرچه افسر پلیس است، تفنگ ندارد و کارش بیشتر آب بردن سر میز بالارتبه‌ها است. اما به جای این‌که شاهد دست انداختن پلیس باشیم، چنان‌که با ساختار داستان و نوع کمدی آن حسابی جور در می‌آمد، تنها شاهد غیب شدن آن‌ها از صحنه هستیم!‌ مشخص است که دستِ فیلمساز در این زمینه بسته بوده. این مسلما به خاطر این واقعیت تلخ است که «کروکدیل…» در کشوری ساخته می‌شود که علیرغم پیشرفت‌های بسیار همچنان تحت حکومتی دیکتاتوری زندگی می‌کند. انتقاد اجتماعی که در ماجرای زندگی یان و مادرِ شینگ خوابیده نیز به همین علت بسیار ظریف است.

همه‌ی این‌ها باعث می‌شود ناخودآگاه به این فکر کنیم که سینمای سریع‌الرشدترین کشور حال حاضر جهان در صورت از میان رفتن سانسور به کجا خواهد رفت.

***

«کروکدیل میلیون‌دلاری» به همراه فیلم کوتاه «مک‌فرسون»، ساخته‌ی کانادا، تنها نمایش‌های روز اول بودند. جشنواره به طور واقعی از فردا، ۲۴ اوت آغاز می‌شود.

جشنواره‌ی مونترال امسال ۴۳۲ فیلم از بیش از ۸۰ کشور را در طول ۱۲ روز عرضه می‌کند. در این میان ۲۱۲ فیلم بلند نمایش داده می‌شوند که ۱۱۰ تای آن‌ها اولین نمایش جهانی خود را تجربه می‌کنند. ۶۰ فیلم نیز مربوط به «جشنواره فیلم دانشجویی کانادا» هستند که به بخشی ماهوی از جشنواره‌ی مونترال بدل شده است.

خبرنگارِ شما تقریبا تا پایان جشنواره در مونترال حاضر است و هر روز آخرین خبرها و گزارش‌ها را تقدیم‌تان می‌کند.

بخش دوم و سوم جشنواره مونترال را بخوانید .