شهروند ۱۱۷۴-۲۴ آپریل  ۲۰۰۸

دارائی یک میلیاردر، برابر با میانگین درآمد یک سال ۵ میلیون نفر است!
فقط در یک سال گذشته تعداد میلیاردرهای روسیه نزدیک به دو برابر شد
داستان حیرت انگیز بچه یتیم بی سوادی که با تقلب در معاملات نفتی و پشتیبانی دختر یلتسین به یکی از بزرگترین میلیاردرهای روسیه تبدیل شد، عالیجناب خاکستری کرملین لقب گرفت و باشگاه چلسی انگستان را هم به تصرف خود درآورد

سرمایه گذاری های مسکو در صنایع اتحادیه اروپا و هجوم ثروتمندان نوکیسه روس به بازار مستغلات اروپای جنوبی و مرکزی، در میان مردم و محافل اقتصادی نگرانی های زیادی آفریده است

به شکرانه افزایش بهای انواع مواد خام، تعداد میلیاردرهای روسیه، ظرف یک سال گذشته، نزدیک به دو برابر شد. به گزارش نسخه روسی مجله آمریکائی Forbes اکنون دارائی ۱۱۰ روس به حداقل یک میلیارد دلار رسیده است. همین مجله، تعداد میلیاردرهای روسیه را در سال ۲۰۰۶ شصت نفر اعلام کرده بود.

نشریه اینترنتی “روسلند رو” که به زبان آلمانی منتشر می شود، ضمن انتشار این اطلاعات تازه نوشت: دلیل افزایش شتابناک تعداد میلیاردرهای روسی، افزایش بهای مواد خام در بازارهای جهانی است که روسیه به حد فراوان از آن ها برخوردار است. به این ترتیب، بخش عمده سود بهره برداری از منابع زیرزمینی روسیه، اکنون به جای تامین نیازهای مردم، به جیب گروه اندکی روانه می شود که پس از تلاشی اتحاد شوروی، از طریق باندبازی، ثروت عمومی را به انحصار خود درآوردند.

در گزارش روسلند رو آمده است: بارون های منابع فلزات، در صدر فهرست میلیاردرها قرار دارند و صاحبان منابع نفت در ردیف دوم جای گرفته اند. ثروتمندترین مرد روسیه “اولگ دریپاسکا” صاحب کنسرن آلومینیوم “روسال” است. او، در عین حال یکی از سهامداران عمده بزرگترین کنسرن ساختمانی عظیم “هوخ تیف” نیز هست. دارائی این مرد، ظرف دوازده ماه گذشته، دوازده میلیارد دلار افزایش یافته است. یعنی یک میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در هر ساعت! مجموعه دارائی فعلی دریپاسکا ۲۸ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار اعلام شده است.

به موجب گزارش نشریه آمریکائی، دومین جایگاه را “آلکسی مرداشوف” مالک کنسرن فولاد “سورستال” به خود اختصاص داده است. دارائی این مرد، که در عین حال سهامدار عمده کنسرن توریستی و کشتی رانی آلمانی ـ انگلیسی TUI هم هست، ۲۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زده می شود. نام رومان ابراموویچ صاحب باشگاه فوتبال چلسی، که در انگلستان زندگی می کند، در ردیف سوم ثبت شده است. دارائی این مرد نیز ۲۴ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار اعلام شده است.

شکافی که هر روز عمیق تر می شود
نمایشگاه بین المللی میلیونرها، سال گذشته در مسکو برپا شد. در آنجا، صحنه هائی در برابر دوربین تلویزیون ها قرار گرفت که از یک سو تعمق برمی انگیخت و از یک سو خشم: در این نمایشگاه، به عنوان نمونه، همسر یک میلیاردر تازه به دوران رسیده، بابت خرید یک تلفن همراه جواهرنشان، یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار پرداخت. یعنی مجموعه درآمد یک روز کار یک میلیون و ۲۰۰ هزار انسان، در آسیا و آفریقا. به موجب بررسی های سازمان ملل متحد، هم اکنون حدود نیمی از جمعیت جهان، ناچارند با یک دلار درآمد در روز کنار بیایند.

تشدید فاصله میان فقر و ثروت، هفده سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به حدی رسیده است که در هیچیک از نظام های سرمایه داری جهان، سابقه نداشته است. نشریه اقتصادیForbes در پایان سال ۲۰۰۶ میلادی تعداد مولتی میلیاردرهای روسیه را ۶۰ نفر و تعداد مولتی میلیونرهای این کشور را حدود ۴۰۰ هزار نفر اعلام کرد. اکنون با گذشت یک سال، همین نشریه از حضور ۱۱۰ میلیاردر در روسیه خبر می دهد. این در حالی است که میلیون ها بازنشسته روسیه، حتی آنقدر درآمد ندارند که به اندازه کافی تغذیه شوند.

این تضاد شدید، سال گذشته زنگ خطر را در گوش برخی از نمایندگان مجلس به صدا درآورد. آن ها طرحی را برای بستن مالیات به کالاهای فوق لوکس، مثل ویلاها، هواپیماهای شخصی، کشتی ها، قایق ها و اتومبیل های گرانقیمت تهیه کردند. کلیسای ارتدوکس با پیشنهاد این نمایندگان موافق بود، اما دولت روسیه، تمایل چندانی به طرح این پیشنهاد نشان نداد، زیرا به نوشته رسانه های روسی، بسیاری از میلیاردرها و میلیونرهای روسیه، مناسبات نزدیکی با کرملین دارند.

نکته جالب این است که در روسیه میلیونرها را “میلیونر دلاری” و میلیاردرها را “میلیاردر دلاری” می نامند. یعنی ثروت این گروه به دلار محاسبه می شود و نه به روبل که ارزش برابری خود را به شدت باخته است. پیشنهاد بستن مالیات به کالاهای لوکس، از سوی حزبی تهیه شده بود که خود را “روسیه عادلانه” می نامد و می کوشد زیر این عنوان توده های ناراضی را به سوی خود جلب کند.

اما آیا به راستی حزب روسیه عادلانه، در اندیشه آن بود که با دریافت مالیات از میلیاردرها و میلیونرهای نوظهور تضادهای شدید طبقاتی را کاهش بدهد؟ یا طرح این موضوع یک بازی تبلیغاتی بود؟ ” آلکساندر باباکوف” از رهبران اصلی حزب در همان زمان گفت:”ما می دانیم که پیشنهادمان با چه مقاومت شدیدی روبرو خواهد شد، اما به خرد نمایندگان مجلس امیدواریم. مساله در این جا بر سر عدالت اجتماعی است”.

به دارائی های لوکس، بر اساس این طرح می بایست متناسب با ارزش آن ها، سالانه بین یک تا ۵ درصد مالیات بسته می شد. حزب روسیه عادلانه کوشید طرح خود را به گونه ای تنظیم کند که تنها صاحبان ثروت های بسیار کلان مجبور به پرداخت مالیات شوند، با این همه، بیش از یکسال پس از برگزاری انتخابات مجلس، هنوز هیچ خبری در زمینه تصویب این طرح منتشر نشده است. “آلکساندر شوکوف” معاون نخست وزیر پیشین، همانوقت در واکنش به طرح مذکور گفت: “دارائی های مورد نظر، مالیات خود را پرداخته اند و بستن مالیات کالاهای لوکس به آن ها، مخالف با قانون اساسی ما است”!

حزب “روسیه متحد” نیز، که طرفدار ولادیمیر پوتین است، همان زمان با تردید به طرح پیشنهادی حزب رقیب خود می نگریست. رهبران این حزب، نگران آن بودند که حزب “روسیه عادلانه” در صورت به کرسی نشاندن این پیشنهاد، آرای شهروندان کم درآمد و فقیر را جذب کند.

حزب روسیه عادلانه، در عین حال از سطوح بالا نیز پشتیبانی می شد. به عنوان مثال، کلیسای ارتدوکس، که در پی از هم پاشی اتحاد شوروی دامنه نفوذ خود را به شدت گسترش داده است، موافقت خود را با دریافت مالیات تازه اعلام کرد. “میتروپلیت کیریل” یکی از رهبران قدرتمند کلیسا، اعلام کرد:”با دریافت این مالیات می توان فاصله میان فقر و ثروت را اندکی تعدیل کرد”.

بهشت متقلبین
مقایسه دارائی های نجومی میلیاردرها و میلیونرهای نوخاسته روسیه، با میانگین درآمد مردم این کشور، نشان می دهد که فاصله مورد اشاره این مقام روحانی، حتی با دریافت مالیات کالاهای لوکس، بسیار کمتر از آن که مانع انفجار جامعه باشد، تعدیل می شود. بر اساس آمار رسمی، میانگین درآمد مردم روسیه، در سال ۲۰۰۶ چهارهزار و ۸۰۰ دلار بود. در آن سال، رومان آبراموویچ، با ۱۹ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار دارائی، ثروتمندترین مرد روسیه بود. یعنی ثروت او، با درآمد متوسط ۴ میلیون روس در یک سال برابری می کرد! ثروت این مرد، ظرف یک سال گذشته. ۵ میلیارد و صد میلیون دلار دیگر افزایش یافت.

رومان آبراموویچ، زاده ایالت سیبریه غربی، در دوران کودکی پدر خود را از دست داد، تحت سرپرستی عمویش رشد کرد و نتوانست حتی مدرسه را تمام کند. او، در دهه نود میلادی، هنگامی که یلتسین بر روسیه حکومت می کرد، کسب و کار خود را با خرید و فروش اسباب بازی های پلاستیکی و قطعات یدکی اتومبیل آغاز کرد. بعد با جعل یک سند، موفق شد ۵ هزار تن گازوئیل را به نام خود کند و وارد معاملات نفتی شود. آبراموویچ، در سال ۲۰۰۳ با فروش قسمتی از سهام نفتی خود، بخش قابل توجهی از دارائی های خود را به خارج منتقل کرد و از جمله باشگاه فوتبال معروف چلسی انگلستان را خرید. در حال حاضر، Sibneft یکی از بزرگترین کنسرن های نفتی روسیه را اداره می کند و از او که تنها ۴۲ سال دارد، به عنوان عالیجناب خاکستری کرملین نام برده می شود. آبراموویچ در سال های دهه نود مناسبات نزدیکی با “تاتیانا” دختر پرنفوذ یلتسین داشت و از این طریق در کرملین به نفوذ رسید.

ترس اروپائی ها از گسترش نفوذ روسیه
افزایش بهای مواد خام در بازارهای جهانی، در عین حال که جیب میلیاردرها و میلیونرهای روسیه را پرکرده، بر درآمد دولت نیز بسیار افزوده است. روسیه، هشتاد درصد گاز مورد نیاز اروپای غربی و شمالی را تامین می کند. مسکو، در خرید شرکت ها و صنایع اروپائی شتاب می ورزد و میلیاردرها و میلیونرهای این کشور نیز، به شکار بهترین زمین ها، ویلاها و مستغلات گرانقیمت متروپل ها و مراکز تفریحی سراسر اروپا ادامه می دهند. در ایتالیا، اسپانیا، آلمان، پرتغال و سایر کشورهای امن اروپائی، هر روز بر تعداد روس های ثروتمند افزوده می شود. عبارت “روس ها می آیند” اخیرا بارها به عنوان تیتر بر پیشانی تفسیرهای رسانه های اروپای غربی نشسته است. در افکار عمومی ساکنان اتحادیه اروپا، این نوثروتمندان، در پیوند با مافیای روسی هستند و از این جهت، حضورشان هراس می انگیزد.

اما آخرین نمونه تلاش های دولت روسیه برای تملک شرکت های اروپائی، پیشنهاد خرید خطوط هوائی آلیتالیا بود. به گزارش شبکه اول تلویزیون آلمان، ولادیمیر پوتین اخیرا اعلام کرد که شرکت هوائی ایروفلوت روسیه آماده مذاکره برای خرید سهام دولتی آلیتالیا است. آلیتالیا، از سال ها پیش زیان می دهد و به این دلیل دولت ایتالیا به فروش سهامی می اندیشد که در این شرکت دارد.

مسکو، تاکنون بخش قابل توجهی از صنایع کشورهای شبه جزیره بالکان را خریده است. در جهان گلوبال، اروپائی ها نمی توانند مخالف معاملات اقتصادی مسکو باشند، اما می ترسند که نفوذ اقتصادی، زمینه ساز نفوذ سیاسی روسیه بر اروپا نیز باشد. این نگرانی را، در ماه های اخیر بسیاری از سیاستمداران و مفسران اروپائی بیان کرده اند.