شهروند ۱۱۷۷ ـ ۱۵ می ۲۰۰۸

دستورالعمل براى حق غذا

در ارتباط با بحران جهانى کمبود غذا “الجزیره” با دکتر “واندانا شیوا” (Dr. Vandana Shiva) فیزیک دان، زیست شناس، فعال سیاسى ـ اجتماعى، ویراستار و نویسنده مقالات و کتب متعدد درباره بحران غذا در هند و چگونگى مغلوب کردن این بحران به گفت وگو نشسته است.


یکى از دلایل رشد بالاى بهاى غذا در هند وجود درجه بالاى تورم اقتصاد است.  هند در سه سال اخیر بالاترین درجه تورم اقتصادى را تجربه مى کند.  چه چیزى در پشت این رشد غیر عادى و ناعادلانه نهفته است؟
ـ دلایل متعددى براى چرائى رشد بهاى مواد غذائى در هند موجود است. اولین دلیل  قابل ذکر به قوانین اقتصادى مربوط است. قوانینى که براى به تابعیت درآوردن بازار هند به بازار جهانی ست. وجود بحران عظیم در بین کشتگران. این بحران با استقلال هند شروع نشده و پسمانده فئودالیسم نیست. بحران کشت یا کشتگران نتیجه مستقیم جهانى (Globalisation) شدن است.
کشاورزان که دست به خودکشى زده اند تمامى از مناطقى هستند که کتان با بذر اصلاح شده توسط شرکت MONSANTO (شرکت تجارى علم کشاورزى و شیمیائى) در آن مناطق کاشت و برداشت مى شود.  این بحران کاملا جدید است. کشاورزان کوچک به راحتى تا چند سال پیش مى توانستند زندگی شان را در این کشور بچرخانند.  امروز در نتیجه جهانى شدن،  کشاورزى رو به فناست.
در سال گذشته ما به اندازه کافى گندم تولید کرده ایم ـ ٧۴ میلیون تن ـ و  هنوز در تولید مواد غذائى متکى به خود هستیم، اما فشارهاى جهانى از دو سو هند را تحت فشار قرار داده تا مواد غذائى تولید شده در کشور را به خارج صادر کند: یک ـ طبق پیمان نامه چند جانبه آزادى مبادله جهانى، دو ـ پیمان نامه دیوانه وار بین هند و امریکا تحت نام معاهده دو جانبه ابتکار کشاورزى. این پیمان نامه هم زمان با پیمان نامه هسته اى امضا شده است.  پیمان هسته اى به لحاظ سیاسى توجه بسیارى را به خود جلب کرد، اما بر عکس از کنار پیمان کشاورزى بین هند و امریکا با سکوت گذشتند و مطبوعات توجهی به آن نکردند.
کشاورزان هند براى هر تن گندم ٨٠٠٠ روپیه که معادل ٢٠٠ دلار است، دریافت مى کنند. زمانى که کشاورزان براى بهتر زندگى کردن از دولت تقاضاى بالا بردن قیمت خرید گندم را داشتند، با اعتراض دولت که تقاضاى کشاورزان سبب رشد تورم در کشور خواهد شد، مواجه شدند.  در این بین دولت طبق پیمان هاى بین المللى به سراغ “Cargill” کارجیل (شرکت تجارى بین ملتها) و آمریکا مى رود و براى یک تن گندم ۴٠٠ دلار که معادل ١۶٠٠ روپیه است، مى پردازد.

این تصمیمات چه اثرى بر زندگى مردم عادى در هند دارد؟
ـ قاعدتاً تأثیرى بسیار عمیق.  هم اکنون تقریباً نیمی از مردم هند در روز غذاى کامل نمى خورند، و حتی روزها را حتى بدون غذا به شب مى رسانند.  با بالا رفتن قیمت ها به روشنى مى بینیم که ٧٠ تا ٨٠ در صد هند به طرف بى غذائى و گرسنگى سوق داده مى شود.
دو مسئله مهم که در بالا بردن قیمت ها تأثیر مستقیم داشته: یک ـ سال گذشته دولتهاى اروپائى و امریکا با مقرر کردن کمک عظیم مالى دولتى براى تولید سوخت طبیعى Biofuels و منحرف کردن نقش غذا براى سیر کردن شکم گرسنه، به براه انداختن اتومبیل، به رشد سرسام آور بهاى مواد غذائى کمک کرده است.
تغییر آب و هوا نیز به نابسامانى کشاورزى منجر شده. متأسفانه به گفته ی نماینده سازمان ملل، انقلاب جدید سبز در افریقا باعث حل این مشکل خواهد بود، اما به نظر من تنها همه چیز را بدتر خواهد کرد.
انقلاب سبز سال ٢٠٠٨ که بر اساس لقاح نیتروژن است، تنها دستورالعملی ست براى نشر اکسید نیتروژن که نتیجه آن در آینده بى ثباتى بیشتر آب و هوا و گرسنگى و قحطى خواهد بود.
سیستم غذائى باید منطقه اى و محلى باشد.  اگر ما را به طرف تابعیت از بازار احتکار آمیز جهانى سوق ندهند، ما به اندازه کافى زارع براى تولید غذا براى این کشور (هند) داریم.

بانک جهانى و سازمان ملل  براى یافتن راه هاى هماهنگ براى چاره سازى بحران کمبود غذا دست به اقداماتى زده اند. آیا به نظر شما راه حل کوتاه براى حل بحران غذا وجود دارد؟
ـ البته، راه حلى بسیار کوتاه مدت: دست برداشتن از کشاورزى صنعتى که از سوخت فسیلى استفاده مى کند، و قطع واردات مواد غذائى از خارج که در داخل کشور ارزانتر تولید مى شود.
دست برداشتن از رابطه اجباری با بازار کالاهاى جهانى، اجازه  به کشاورزان و زارعان داخلى براى کشت و پرداخت قیمت عادلانه به آنها. با این اقدامات مشکل همین فردا حل مى شود.
من با چهل هزار کشاورز که غذاى طبیعى ( organic) تولید مى کنند، کار مى کنم. ما بازده و محصول تولید شده در این مزارع را دو برابر کرده ایم. هیچ کس از گرسنگى نمى میرد و قحطى در این دهکده ها وجود ندارد.

فکر مى کنید دولتها به این اقدامات به عنوان راه حل نگاه خواهند کرد؟
ـ این تنها راه حل است. جهان سوم صدقه لازم ندارد؛ جهان سوم به استقلال تولید مواد غذائى محتاج است. با کمى دقت متوجه مى شویم که چه موهبت طبیعى به ما اهدا شده است.  آفریقا و آسیا بهترین خاک، بهترین آفتاب و بهترین تنوع زیست را دارند.
به استثناء قحطى بزرگ بنگال که آن هم باعثش تجارت آزاد بود، هرگز مشکلاتى با این معیار عظیم نداشته ایم.  تمامى مشکلاتى که امروزه گریبان ما را گرفته به دلیل سیاستهاى دولتی ست. تجارت آزاد، سیاست دولتی ست. تجارت میانه رو یا لیبرال سیاست دولتی ست. تولید سوخت طبیعى براى راه انداختن اتومبیل و…. سیاست دولتی ست.  کمک مالى دولتى براى استفاده از سوخت طبیعى  ماشه را هر چه سریع تر براى نابسامان کردن آب و هوا و محیط زیست خواهد کشید.
دولتها تنها به وجود آورندگان بحران در جهان هستند بنابراین به همین سادگى نمى توانند از کنار تلاش براى حل مشکل رشد بهاى غذا بگذرند. همین دولتها باعث رشد بهاى خورد و خوراک شده اند، بنابراین مجبورند براى تضمین قیمت و ایجاد بازار عادلانه براى کشاورزان پاپیش بگذارند.
غذا یعنى زندگى و حق زندگى در قانون اساسى ما به روشنى نوشته شده است.

اگر به این راه حلها توجه نشود، فکر مى کنید کار به کجا ختم مى شود؟  آیا باید به انتظار شورش و آشوبهاى بیشترى در افریقا و آسیا باشیم؟
ـ اگر دولتها دخالت مستقیم براى تضمین و ثابت کردن قیمت مواد غذائى را رد کنند، البته ما شورش هاى بیشترى را شاهد خواهیم بود. به دلیل شورش مردم، دولتها سقوط خواهند کرد یا بر سر عقل خواهند آمد و کذب و دروغ تجارت آزاد هویدا خواهد شد.
باید از حق غذا و زندگى  براى مردم، مخصوصا مردم فقیر حمایت شود.  دولت ها موظف به ضمانت حق اولیه زندگى مردم هستند.  دولت دمکراتى که توانائى اجراى وظیفه اولیه اش را ندارد، خود عامل به وجود آوردن جنگ و شورش براى غذاست.