شهروند ۱۱۷۴-۲۴ آپریل۲۰۰۸

مدیریت نوین کسب و کار

(Modern Business Management )

طی جلسات قبل، مطالبی راجع به وظائف، مسئولیت ها و نقش مدیریت در اداره یک سازمان و شرکت را به صورت کلی مورد بررسی قرار دادیم. در این قسمت، بحث خود را در خصوص وجوه تفاوت و یا تشابه این گونه وظائف در سازمان های مختلف با اهداف و جهت گیری های متفاوت، دنبال می کنیم.


عوامل تأثیرگذار در وظائف مدیران

آنچه که قابل توجه است آنست که چه عوامل و فاکتورهائی در تفکیک و تعیین مسئولیت های مدیران در یک سازمان دخیل بوده و اثرگذار خواهد بود؟ همانطوری که قبلا اشاره شد، مستقل از نوع شرکت و سازمان، بزرگ و یا کوچک بودن، و دولتی یا خصوصی بودن آن، نقش و مسئولیت های مدیران تا حدود زیادی مشابه و یکسان میباشند و میتوان آنها را به لحاظ ماهیت وظائف ایشان، قابل مقایسه دانست. شاید از یک دیدگاه کلی بتوان مجموعه عوامل تاثیرگذار در تمایز و تفکیک مسئولیت های مدیران را در قالب موارد و فاکتورهای پنجگانه زیر دسته بندی نمود:

۱ـ سطوح سازمانی ۲- سودآوری ۳- اندازه و حجم سازمان ۴ -مفاهیم مدیریت ۵- تصمیم سازی و تحول سازمانی


سطوح سازمانی (organizational levels)

بدیهی است که یکی از جمله عوامل تاثیرگذار در نقش و مسئولیت مدیران، سطح سازمانی ایشان است. مسئولیت عام کلیه مدیران در تمامی سطوح شامل موارد برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، و کنترل است که قبلا اشاره شد، اما این امر در ارتباط با هر یک از سطوح سازمانی، به لحاظ میزان “زمان” و اوقاتی که ایشان میبایست به هر یک از آنها اختصاص دهند، متفاوت خواهد بود. از یک نظر شاید بتوان این تقسیم و تخصیص وقت را در جهت انجام متناسب وظائف مدیریتی، به شکل جدول زیر ارائه نمود.


مدیران ارشد مدیران میانی سرپرستان

برنامه ریزی ۲۸% ۱۸% ۱۵%

سازماندهی ۳۶% ۳۳% ۲۴%

رهبری ۲۲% ۳۶% ۵۱%

کنترل ۱۴% ۱۳% ۱۰%


در یک نگاه گذرا به جدول مورد نظر، مطالب زیر قابل استنتاج است:

الف ـ با حرکت به سمت بالای هرم مدیریت، موضوع برنامه ریزی و تخصیص وقت بیشتر از سوی مدیران ارشد، از درجه اهمیت بالاتری برخوردار میباشد.

ب- در تمامی سطوح سازمانی، مدیران میبایستی به تناسب، در جریان و روند “تصمیم سازی و تصمیم گیری”(در مرحله سازماندهی) حضور فعال و متناسب داشته باشند. همچنین ایشان به نوعی در ساختار و تعیین وظائف و مسئولیت های درون سازمان، نقش دارند. با این تفاوت که مدیران ارشد در شکل دهی ساختار اصلی سازمان در جهت نیل به اهداف کلان، نقش خود را ایفا میکنند، در حالی که این امر برای سرپرستان، تعریف شرح مشاغل جهت افراد و یا گروه های کاری تعریف میشود.

ج- با توجه به مسئولیت “رهبری”در یک سازمان، این وظیفه نیز تابع هرم سازمانی میباشد. همانطوری که مشاهده میشود، رهبری در یک سازمان با توجه به ضرورت ایجاد انگیزه، تعیین کانال های ارتباطی لازم و برقراری یک محیط “تفاهم” در داخل سازمان، بویژه برای سرپرستان (که در امریکای شمالی supervisor گفته میشود) که در ارتباط نزدیک با کارکنان و نفرات اجرائی قرار میگیرند، از جایگاه مهمی برخوردار است.

د- شاخص نظارت و کنترل، و اطمینان از تحقق برنامه ها و اهداف تعیین شده در تمامی سطوح سازمان، نزد مدیران ارشد دارای اهمیت و ضرورت خاصی است و میبایست وقت بیشتری را بدان اختصاص دهند.


سودآوری

وظایف و نقش مدیران، به طور مسلم تابع اهداف کلی شرکت و سازمان، بویژه امر سودآوری در آن است. از این منظر، وظایف مدیران در سازمان های غیر انتفاعی ( Non-profit organizations) متفاوت از وظایف و مسئولیت های مدیران شرکت های خصوصی و مجموعه های اقتصادی با هدف ایجاد سود و منفعت برای شرکا و صاحبان سهام است.

یکی از فاکتورهای مهم در بررسی کارایی و اثربخشی وظایف و فعالیت های مدیران، اندازه گیری عملکرد (performance) ایشان است. در این خصوص به طور مسلم، در یک سازمان غیر انتفاعی (مانند مدرسه، دانشگاه، مراکز بهداشت و درمان دولتی، و مراکز به نهادها و سازمان های دولتی) شاخص سودآوری بی معنا بوده و قابل طرح نیست، البته بایستی توجه داشت که این موضوع با مفهوم خاص خود و در قالب “شاخص هزینه و سرمایه” در چنین سازمان هایی در برنامه ریزی و کنترل نقش داشته و در بررسی عملکرد مدیران مورد نظر قرار میگیرد، چرا که بدون توجه به این امر، اطمینان از دستیابی به اهداف ملی و مردمی اینگونه سازمان ها قابل حصول نخواهد بود و حتی بقای چنین سازمان هایی منوط به کنترل مناسب این شاخص های عملکردی میباشد.

بررسی سایر عوامل تاثیرگذار در مسئولیت های مدیران را در طی مباحث آینده دنبال خواهیم کرد.

مجید جانفرسا ـ مشاور ارشد سیستم های مدیریت


ایمیل نویسنده: janfarsa@yahoo.com