شهروند ۱۱۷۰- ۲۰ مارچ ۲۰۰۸
اغلب مورخین و پژوهشگران تاریخ، فرهنگ و آئین های ایرانی در این موضوع اتفاق نظر دارند که یکی از عوامل بسیار مهم همبستگی ملی و حفظ فرهنگ، زبان و قومیت یکپارچه ایرانی، عید نوروز باستانی است.
نوروز، کهن ترین و گسترده ترین آئین مشترک همه سرزمین های حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی است و به همین لحاظ یکی از گرامی ترین و بارزترین جلوه های میراث مشترک فرهنگی اقوام ایرانی به شمار می آید.
استمرار دائمی این عید بزرگ در طول هزاران سال در گستره این سرزمین ها موجب نقطه اشتراک تمامی گروههای قومی و اعتقادی بوده و اکنون نیز این باور همگانی باعث تحکیم وحدت ملی در سرتاسر سرزمین هایی است که فرهنگ ایرانی عامل همبستگی و وحدت آنها است.
در فرهنگ و باورهای هر قوم و ملتی روزهای خاصی وجود دارد که چگونگی ایجاد آنها ریشه های تاریخی و ملی داشته و جلوه های زیبایی از باورها، اعتقادها، آئین ها و هویت های باقی مانده از گذشته درخشان آن ملت ها است.
عید نوروز باستانی و جشن و آئین هایی که قبل و بعد از آن انجام می گیرد از یک فرهنگ و باور تاریخی اصیل و طولانی درست همزمان با زنده شدن دوباره طبیعت و آغاز مجدد شور و شوق زندگی در روی زمین مایه می گیرد. این مراسم بزرگ نشأت گرفته از یک تمدن، فرهنگ و آئینی است که گذشته درخشان یک سرزمین را به حال و آینده پیوند زده است و در طول قرنها و سالهای متمادی حوادث و وقایع گوناگون تاریخی و منطقه ای از حمله اسکندر مقدونی و تازیان بیابان گرد گرفته تا هجوم مغول و تاتار و هرگونه تجاوز جغرافیایی یا فرهنگی تحت هر عنوان و اهداف دیگر، نه تنها نتوانسته است بر دیرپایی و ارزشمندی این فرهنگ و تمدن خدشه ای وارد کند، بلکه عامل و انگیزه ی اصلی انسجام و یکپارچگی و ماندگاری فرهنگ، زبان و قومیت ایرانی گردیده است.

نگرش تحقیقی بر چگونگی پیدایش عید نوروز
به گواهی تحقیقات، پژوهش و نگارش مورخین و نویسندگان موثقی که در تاریخ و فرهنگ ایران زمین به بررسی علمی و تاریخی همت گماشته اند، عید نوروز باستانی کهن ترین سنت قوم ایرانی و گرامی ترین و پایدارترین مراسم و آئینی است که از سالیان دراز در نزد مردم این سرزمین باقی مانده است. بعضی از دیدگاههای مختلف در رابطه با چگونگی پیدایش این جشن باستانی را با هم مرور می کنیم:
۱ـ استاد حکیم ابوالقاسم فردوسی در رابطه با پیدایش نوروز در کتاب بزرگ خود شاهنامه که آئینه تمام نمای فرهنگ و زبان فارسی و قوم ایرانی است، چنین آورده است:
جمشید شاه ایرانی با استفاده از فر کیانی تختی درست کرد و همچون خورشید تابان بر آن نشست و هر جا که می خواست با آن می رفت، به طوری که همه گرد او آمدند و بر او گوهر فشاندند و آنگاه آن روز را “نوروز” نامیدند. این جشن سال نو و عید نوروز از او به یادگار مانده است.
به فر کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندرنشاخت
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمان روا
جهان انجمن شد بر تخت او
از آن بر شده فره بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مرآن روز را “روزنو” خواندند
به نوروز نو شاه گیتی فروز
بر آن تخت بنشست فیروز روز
بزرگان به شادی بیاراستند
می و رود و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار

۲ـ ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی مولف کتاب آثارالباقیه در این رابطه نوشته است:
چون جمشید برای خود گردونه بساخت در این روز سوار شد. دیوها گردونه را به هوا بردند. مردم از دیدن این امر در شگفت شدند و این روز را جشن گرفتند.
هم او در کتاب “التفهیم لاوائل صناعت التنجیم” گزارشی بسیار رسا و شیوا و حاوی نکاتی بی نظیر و ارزشمند از جشن های ایرانیان ارائه داده و در رابطه با نوروز نوشته است:
نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روز نو نام کرده اند، زیرا که پیشانی سال نو است و آنچه از پس اوست در این پنج روز (یعنی پنج روز اول فروردین ماه) همه جشن هاست و ششم فروردین ماه را “نوروز بزرگ” گویند، زیرا که خسروان بدان پنج روز حق های حشم و گروهان و بزرگان بگزارندی و حاجت روا کردندی، آنگاه بدین روز ششم خلوت کردندی خاصگان را. و اعتقاد پارسیان اندر نوروز نخستین آن است که اول روزی است از زمانه و بدو، فلک آغازید گشتن.

۳ـ حکیم اندیشمند عمر خیام نیشابوری، منجم، ریاضی دان شاعر و دانشمند ایرانی در کتاب “نوروزنامه” آورده است:
چون کیومرث، اول از ملوک عجم به پادشاهی بنشست، خواست که ایام سال و ماه را نام نهد و تاریخ سازد تا مردم آن را بدانند، بنگریست که آن روز بامداد، آفتاب به اول دقیقه حمل آمد. موبدان را گرد کرد و بفرمود که تاریخ از این جا آغاز کنند و موبدان جمع آمدند و تاریخ نهادند.
اما سبب نام نهادن نوروز آن بوده که چون بدانستند که آفتاب راد و دور بود، یکی آن که هر سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانه روز، به اول دقیقه حمل باز آید (لیک در سال بعد) به همان وقت و روز که رفته بود، بدین دقیقه نتواند آمدن، هر چه هر سال از مدت همی کم شود و چون جمشید آن روز را دریافت “نوروز” نام نهاد و جشن و آئین آورد و پس از آن، پادشاهان و دیگر مردمان بدو اقتدا کردند.
۴ـ محمدبن جریر طبری مورخ بزرگ و نویسنده کتاب تاریخ طبری، پیدایش نوروز را بر آغاز دادگری جمشید شاه می داند و در تاریخ بلعمی که ترجمه فارسی تاریخ طبری است درباره ایجاد نوروز آمده است:
و نخستین روز که جمشید به مظالم نشست روز هرمزد بود از ماه فروردین، پس آن روز را “نوروز” نام کرد، تاکنون سنت گشت.
۵ـ مسعودی مورخ بزرگ در کتاب مروج الذهب خود آورده است: پس از تهمورث برادرش جمشید به پادشاهی رسید و او مقیم فارس بود، گویند به دوران او توفان شد، بسیاری از کسان برین رفته اند که نوروز به روزگار او پدید آمد و به دوران او رسم شد.
۶ـ بن اثیر مورخ کبیر و مولف کتاب الکامل در تاریخ، می نویسد: برای جمشید گردونه ای از بلور ساختند که دیوان آن را به دوش می کشیدند و او بر آن سوار شد و در هوا پرواز کرد و یک روزه از دماوند به بابل آمد و آن روز هرمزد روز فروردین ماه بود که مردم آن روز جشن گرفتند و پنج روز جشن داشتند.
۷ـ همچنین در رابطه با چگونگی پیدایش نوروز آمده است که نیشکر را جمشید شاه در این روز پیدا کرد و مردم از کشف و خاصیت آن متحیر شدند. سپس جمشید دستور داد تا از شهد آن شکر ساختند و به مردم هدیه داد. آن روز را “نوروز” نامیدند.
در این رابطه همچنین روایت شده است که اهریمن، خشکسالی و قحطی را بر زمین فرو نشانید، اما جمشید به جنگ با اهریمن پرداخت و عاقبت او را شکست داد، آنگاه خشکسالی، قحطی و نکبت را بر روی زمین از ریشه بخشکانید و به زمین بازگشت. با بازگشت او درختان و هر نهال و چوب خشکی سبز شدند. پس مردم این روز را نوروز خواندند و هر کس به یمن و مبارکی در ظرفی جو کاشت و این رسم سبزه نشانیدن در ایام نوروز از آن زمان باقی مانده است.
۸ـ به تصور نگارنده این مقاله، با توجه به اینکه امروزه ششم فروردین ماه را زرتشتیان به نام “نوروز بزرگ” می شناسند و به مناسبت تولد زرتشت و پیامبر ایرانی آن را جشن می گیرند، شاید بتوان این تصور را هم کرد که اعیاد نوروز براساس تولد زرتشت به وجود آمده باشد و برای استقبال از این روز، ایرانیان از پنج روز جلوتر از آن جشن هایی را برپا داشته اند تا اینکه به روز ششم که تولد زرتشت است رسیده اند و آن را “نوروز بزرگ” نامیده اند و همزمانی این تولد مبارک با زایش دوباره سبزه و گیاه و زنده شدن طبیعت از تقارن های زیبایی است که موجب ماندگاری و تداوم این آئین باستانی در طول سالیان دراز گردیده است.

فلسفه و اهداف برپایی جشن نوروز
برگزاری جشن و مراسم نوروز، گذشته از آن که یادآور آئین ها و باورهای اعتقادی مردم سرزمین ایران است از فلسفه و اهداف ویژه ای نیز برخوردار می باشد.
براساس آثار باقی مانده از گذشته و تحقیقات و بررسی کاوشگران و باستان شناسان آثار تاریخی و کهن، ایرانیان قدیم قبل از مهاجرت به ایران کنونی، در سرزمینی بسیار سرد در جنوب سیبری و مغرب فلات پامیر در آسیای مرکزی و شمالی زندگی می کردند. بنابه اظهارات منابع فوق الذکر سالهای بعد به علت دشواری شرایط آب و هوا و کمبود چراگاه و افزایش جمعیت (افزایش تعداد قبیله ها) به ایران کنونی مهاجرت کرده اند. بنابر این در گاهشماری سالیانه آنها هر سال ده ماه سرد و دو ماه گرم شناخته می شد و پس از مهاجرت به سرزمین ایران سال به دو فصل تابستان با هفت ماه و زمستان با پنج ماه و پنج روز تقسیم می گردید و هر ساله آنها دو مراسم و جشن شاخص یکی در نوزایی و حیات دوباره طبیعت و گرم شدن هوا به عنوان جشن نوروز و بهار و دیگری هنگام برداشت محصول و شکرگزاری و آغاز فصل سرد زیر عنوان جشن مهرگان برگزار می کردند.
در سالیان بعد، این گاهشماری به مرور زمان اصلاح شد و به حالت کنونی که سال چهار فصل و سیصد و شصت و پنج روز و هر چهار سال یک بار سیصد و شصت و شش روز (سال کبیسه) دارد، درآمد.
بنابر این در طول تاریخ گذشته مردم ایران زمین، از سرما، قحطی، خشکسالی و دروغ رنج برده و با آن مبارزه کرده اند. یکی از نمودهای این مبارزه دائمی برگزاری جشن ها و آئین های نوروزی است که در حقیقت حکایت از پیروزی گرما بر سرما و پیدایش بهار و رویش گیاهان و حیات دوباره زمین دارد. اهداف و فلسفه جشن های عید نوروز برگرفته از این تحول در طبیعت، موجب ایجاد روحیه تغییر و تازگی در انسانها و دوباره زنده شدن معنوی و شکوفایی روح و روان آنها با پالایش کهنگی ها، کثیفی ها و تمیز کردن محیط خانه و زندگی و دوری جشن از بدی ها، فراموش کردن دشمنی ها، به دیدار هم رفتن و احترام به بزرگترها، پوشیدن لباس نو، خوردن شربت و شیرینی، نگاه کردن بر سفره هفت سین که هر یک نماد ارزش خاصی را دارد، می گردد.
همین امر باعث ایجاد شادی و شور و نشاط در مردم برای کوشش و سازندگی و رسیدن به رضایت و کمال مطلوب مادی و معنوی می شود. اینجاست که از نظر نگارنده، در پس هر یک از مراسم و آئین هایی که ایرانیان از گذشته تاکنون آن را برگزار می کنند و بویژه در نهاد برگزاری جشن های عید نوروز، اهداف سازندگی و ایجاد نشاط و رضایت مندی از گذشت عمر و زندگی نهفته است. بنابر این مسئولیت خطیری بر عهده اندیشمندان و اهل قلم و نویسندگان ایرانی است که ضمن بزرگداشت و برگزاری با شکوه این مراسم به بیان این همه اهداف و زیبایی هایی که در پس این آئین ها نهفته است، نسل های جوان و نوجوان ایرانی را از فرهنگ گسترده و شادی آفرین و انسان ساز باقی مانده از گذشتگان خود واقف سازند.
لازم به یادآوری است که شیوه برگزاری جشن های نوروزی با گذشت زمان و در دوره های مختلف تاریخی، دگرگونی هایی به خود دیده است و هر گروهی از مردم بر پایه باورهای خود آئین هایی بر آن افزوده یا از آن کاسته اند ولی آئین های اصلی این جشن بزرگ همواره پایدار مانده است.
برگزاری جشن های پیشوازی نوروز، سبزه و دانه رویاندن، جشن چهارشنبه سوری، آماده شدن برای برگزاری جشن نوروز، تزئین سفره هفت سین، دور هم نشینی برای درک معنوی لحظه ی تحویل سال، شادباش گویی، روبوسی، به دیدار بزرگترها رفتن، هدیه و عیدی دادن، دید و بازدید همگانی، آشتی و سازش با هم و بالاخره آئین پایانی مراسم نوروز یعنی سیزده بدر، همه و همه زیبایی های باور نکردنی و نشاط انگیز و شادی آفرین و مرگ ستیزی هستند که در انسانهای هدفمند، شور دوباره زنده شدن و تغییر کردن و رسیدن به آموزه های ارزشمند، اندیشه نیک، کردار نیک، گفتار نیک را هر ساله زنده می کنند.
ادامه دارد