تردیدی نیست که گروه هایی از مردم ایران و به ویژه ایرانیان خارج از کشور در سطوح مختلف هوادار سازمان مجاهدین خلق هستند.

همچنین نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت که با خارج شدن نام سازمان از فهرست گروه های تروریستی مسولیتی متوجه رهبران این سازمان شده است که پیش از هرچیز مسولیت رهبران سازمان در برابر هواداران آنهاست.

این مسئولیت تازه که رهبران سازمان از آن استقبال کرده اند حرکت در مسیری است که گام اول آن شفاف سازی و فاصله گرفتن از انقیاد سازمانی و عقیدتی است که یکی از خاستگاه های تروریسم است. همان پدیده دردناکی که هم نسلان من و نسل های پیش از من از نزدیک در ایران شاهد آن بوده اند.

رهبران بنیانگزار سازمان مجاهدین خلق در شمار پیشگامان مبارزه سیاسی خشونت بار علیه حکومت شاه در ایران بودند و همزمان تحت تاثیر اندیشه های مارکسیست لنینیستی خود را در شمار دشمنان امپریالیسم آمریکا معرفی می کردند. اما اکنون سازمان مجاهدین خوشحال است که در معامله ای سیاسی با آمریکا موافقت این کشور را به عنوان پیروزی و سندی برای نشان دادن مشروعیت سیاسی رفتار خود در سطح بین المللی و داخلی معرفی کند.

رهبران کنونی سازمان باید به این پرسش پاسخ دهند که اگر شرایط آنچنان تغییر کرده است که سازمان به چنین چرخشی در بازی سیاست تن داده است چرا نباید شرایط آنچنان تغییر کرده باشد که رهبران سازمان بپذیرند که لازم است در پاسخ به نگرانی های منتقدان هموطن خود قدری در سیاست سازمانی خود تجدید نظر کنند. ادامه مبارزه شفاف و دموکراتیک پیش از هرچیز نیازمند توجه به نگرانی های ناظران در باره سازمان و باورهای عقیدتی است که خشونت را نهادینه می کند.

اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در کمپ اشرف

رهبران کنونی سازمان به یاد دارند انتقادات نیروهای دموکراتیک و سکولار به سازمان پدیده تازه ای نیست و هیچ ارتباطی به نوشتن نام سازمان در فهرست سیاه دولت آمریکا ندارد. در اینجا دلیلی برای وارد شدن به ماهیت این مناقشات وجود ندارد اما تلاش رهبران سازمان برای معامله با آمریکا و قول آنها به تغییر رفتار چنان که آمریکایی ها می پسندند این امید را بوجود می آورد که رهبران سازمان به انتقاداتی که از سوی گروه های مختلف نیروهای سیاسی توجه بیشتری نشان دهند و به هواداران خود اطمینان دهند که حق رهایی از باور های جزمی سازمانی را به هر شکل به رسمیت می شناسند. هواداران سازمان خود می توانند از حق خود سخن گویند و نیازی نیست کسی دیگر از طرف آنان سخن بگوید اما آنان که بیرون از سازمان هستند معیاری جز رفتار سازمان با هواداران خود ندارند. لازمه شفافیت برداشتن مرز های میان خودی و نا خودی در رفتار سازمانی است.

روشن است که فهرست دولت آمریکا در معرفی یک سازمان به عنوان گروه تروریستی به میزان زیادی تابعی از الزامات سیاست خارجی دولت آمریکاست. این فهرست اگر چه از نظر مناسبات بین المللی و آزادی عمل اقتصادی و فرهنگی نافذ است اما از نظر ناظران حقوق بشر نه جامع است نه مانع. بنا براین نیروهای اجتماعی و سیاسی در ایران و در سطح بین المللی این را حق خود می دانند که رفتار هایی را تقبیح کنند که نشانی از شاخصه های نافی حقوق بشر و به طور خاص رفتار تروریستی محسوب می شود. صرف نظر از این که دولت آمریکا گروهی را تروریست بداند یا نداند.

به هرحال تردیدی نیست که باید این تحول را بیش از همه به هموطنانی تبریک گفت که از زیستن در مخفیگاه اشرف رهایی می یابند. کسانی که همزمان و همچون گروه های دیگر مبارزان علیه حکومت نامشروع ایران قربانی سیاست سرکوب رژیمی هستند که بر ایران حاکم است. حالا باید امیدوار باشیم که دریچه های زندگی در آزادی پیش روی این هموطنان گشوده شده باشد.

برگرفته از سایت گویانیوز