شماره ۱۱۹۵ ـ ۱۸ سپتامبر ۲۰۰۸
شیما را در تیم هورتن ملاقات می کنم. خواسته بود در مورد مسائل قانونی به او کمک کنم. دیر اعتماد می کند چرا که به اعتمادش لطمه شدیدی خورده است. چندین سال است با پسرش در کانادا زندگی می کند.

شیما می گوید:”تصمیم گرفتم با پس اندازی که طی این سالها کنارگذاشته بودم مسکنی بخرم. آپارتمانی برای خرید پیدا کردم. از توی روزنامه ها یک مشاور وام را پیدا کردم که تبلیغات زیادی داشت. تلفن کردم . پشت تلفن قول جور شدن وام را داد و گفت اگر از طریق بانک باشد مجانی خواهد بود و اگر از طریق موسسات خصوصی ۵% کارمزد خواهد گرفت.”

چشمان سیاه و نافذ شیما غم و نگفته های زیادی را در خود قاب کرده است. ادامه می دهد: “بعد از چند ساعت تلفن زد و گفت مشاور املاکی از دوستانش خانه ی اکازیونی را در ریچموند هیل در دست دارد.” مشاور وام اضافه می کند که این خانه متعلق به خانم پولداری است که ۱۰ تا خانه دارد، ولی به علت نیاز به پول جهت سرمایه گذاری در پروژه ای دیگر باید این خانه را به فروش برساند. از آن جا که پول دارست و برایش پول چندان هم مهم نیست اگر شما آن را بخری ۹ هزار دلار در موقع ثبت سند به شما برخواهد گرداند.
شیما سعی می کند خشمش را کنترل کند. ادامه می دهد: ” از این معامله خوشحال بودم، ولی مجبورشدم ۴ هزار دلار کارمزد برای وام بدهم. سند خانه به نام من زده شد، ولی نه تنها از ۹ هزار دلار خبری نشد که دیگر آن مشاور وام جواب تلفن من را هم نمی داد. بالاخره بعد از تهدیدهای من برای شکایت کردن از وی به من تلفن کرد و گفت، فکر می کنی بچه ام که مدرک جا گذاشته باشم تا تو بتوانی علیه من شکایت کنی؟”

مشاور وام شیما را تهدید جانی می کند. وی از ترس جانش در شب توفانی به اداره پلیس می رود و شکایت می کند. بعدا با خبر می شود که بدون اطلاع وی از تشکیل دادگاه، مشاور وام اتهام را پذیرفته و با دادستان در مورد حکم تعلیقی شفاهی به توافق می رسند. با این ترفند وی توانسته است از محکوم شدن و سابقه کیفری در پرونده خود جلوگیری کند تا بتواند به صنف مشاوران املاک بپیوندد.

شیما بعدا متوجه می شود که این خانه را۲۰ هزار دلار از قیمت گران تر خریده است. خانه را اجاره داده است، ولی ماهانه باید ۹۰۰ دلار مابه التفاوت آن را بپردازد که برای وی مقدور نیست. تصمیم گرفته است خانه را بفروشد ولی با توجه به بحران اقتصادی و راکد شدن بازار خانه اگر خانه را به قیمت خرید هم بفروشد باز هم ۳۹ هزار دلار ضرر خواهد کرد. سرمایه ای که جوانی اش را در آن گذاشته است. اگر خانه را به بانک پس بدهد اعتبارش از بین خواهد رفت که حتی صحبت کردن از آن نیز او را ناراحت می کند. شیما چند روز قبل متوجه شد که این آقای مشاور وام چند درصد نقد از بانکی که وام گرفته است دریافت کرده است و تقریبا امکان فروش خانه را برای او غیر ممکن کرده است.

داستان شیما نه اولین مورد و نه آخرین مورد آن است. تقریبا همه ما کم و بیش با آن به نوعی روبرو شده و سر خودمان و یا نزدیکانمان آمده است. داستان نامه درست کردن های کاری غیرقانونی در ازای ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار و کارهای دیگر که عملا غیر قانونی است، ولی پلیس و دادستان فرصت و نیروی کافی برای این گونه مسائل ندارند. البته هر از گاهی در روزنامه های انگلیسی زبان از دستگیری مشاوران وام هموطن می خوانیم و یا از زبان دیگران می شنویم.

داستان زدوبندهای ساختگی و بالابردن قیمت خانه ها را که بر خلاف سیستم عرفی و جاری مشاوران املاک کانادا بوده است، کم و بیش با شاخ و برگهای آن شنیده ایم. در این مقوله نه قصد دفاع از کسی و نه تخریب گروهی را دارم. چرا که رشد قارچ گونه در این صنف ها ممکن نبوده است مگر اینکه “من نوعی” خودم با استفاده از این دورزدنهای قانونی و شیوه های زیرمیزی و پنهانی به خانه مورد علاقه ام و نه خانه ای که امکان پرداختش را دارم رسیده باشم. یعنی باید دو طرف یک معادله وجود داشته باشد که امکان یک معامله وجود داشته باشد.

لب تاپ؛ جایزه ای که داده نشد

فرزانه تلفنی داستان برنده شدن خاله اش و جایزه لب تاپ را در یک جشن درمیدان” لست من ” تعریف می کند: “هر چند دقیقه یک بار از این مشاور وام برای جایزه دادن این دو لب تاپ در بالای سن نام برده می شود. فردای مراسم به دفتر این مشاور وام تلفن کردم. گفتند، لب تاپ ها خراب است فرستادیم برای تعمیرات. ”
بالاخره بعد از مدت ها پیگیری به آن ها گفته می شود که ورقه شهروندی خود را بیاورید و جایزه را بگیرید. فرزانه می گوید، خاله مقیم است ولی در موقع برنده شدن صحبتی از شهروندی در میان نبود. وی می گوید”دیگر موضوع کامپیوتر نیست، بلکه فریبکاری در افکار عمومی ست.”

پیگیری در راستای اطلاع رسانی جامعه

یک نکته مهم و مشترک خوب در مورد شیما و فرزانه این است که هر دو با جدیت دنبال قضیه را گرفته اند و در مورد آن اطلاع رسانی می کنند، کاری که کمتر در فرهنگ ما جا افتاده است.

کانادا کشوری است که می توان آزادانه بیان کرد ولی نمی توان قانونا و اخلاقا بدون مدرک مستند آبروی کسی را برد. کسی مجرم است که در دادگاه جرمش به اثبات رسیده باشد.

باید هر جا که حقی از شما ضایع شده است آن را از طریق قانونی پیگیری کنید که البته عموما طولانی و همراه با هزینه زیادست. در مورد شیما وکیل تقاضای ۴۰ هزار دلار بدون ضمانت برنده شدن را کرده است. شیما می گوید وب لاگی درست کرده است تا داستان کسانی را که مانند خودش قربانی شده اند برای دیگران مکتوب کند. کاری که اگر قربانیان قبلی کرده بودند شیما سرمایه اش و آینده و سلامتش حفظ شده بود.

با پیگیری حق طلبانه، حداقل حلقه برای کسانی که می خواهند قربانیان خود را از درون جامعه ایرانی با حس همزبانی انتخاب کنند، تنگ تر خواهد شد.

ما درکشوری زندگی می کنیم که سیستم دارد، قانون مدارست. وجدان کاری و رضایت مشتری یک اصل پذیرفته شده در فرهنگ بازار و بازاریابی در کانادا و آمریکای شمالی است. نرخ گذاری ها و قرارداد بستن ها و خدمات فروش و بعد از فروش تفاوت بنیادین با ایران دارد. در کانادا قبل از هر سرمایه گذاری و یا کار مهمی حتما با یک وکیل خوب و یا حسابدار خوب مشورت کنید. به شیوه سنتی عمل کردن در این سرزمین اشتباه محض است و عواقب مالی و روانی خوبی ندارد. کاشکی فرصتی بود تا داستان های واقعی کسانی را که دارو ندار خود را بدون تحقیق در مغازه ها و تجارت ها بر باد داده اند برای تجربه دیگران و تازه واردان مستند می کردیم.

مرجع رسیدگی به شکایت از مشاوران املاک در انتاریو

با یکی از مشاوران املاک که حرفه اش را خوب می شناسد، در این مورد صحبت کردم. وی گفت در این مورد تنها مرجع رسیدگی به این شکایت، شورای مشاوران املاک انتاریوست که گاها تا چند ماه هم طول می کشد و در مواردی شاکیان توانسته اند درصدی از مبلغ مورد شکایت خود را پس بگیرند که البته بیشتر برای شاکیان جنبه روانی داشته و نه مالی .
در هر حال در صورت مقصر شناخته شدن مشاور املاک این در پرونده وی نیز ثبت خواهد شد که مسلما برای یک مشاور املاک از نظر حرفه ای خوب نیست.
کسانی که شکایتی از مشاوران مسکن دارند می توانند به سایت شورای مشاوران املاک انتاریو مراجعه کنند

از او در مورد این که آیا مشاوران ایرانی موسسه ای برای ارزیابی عملکرد مشاوران املاک دارند سئوال کردم. وی می گوید متاسفانه نه . ولی توصیه می کند که این وظیفه مشتری است که با دید باز قبل از امضای قرارداد عمل کند. مثلا با چند تن از مشتریان قبلی مشاور املاک مورد نظر تماس گرفته و دراین مورد تحقیق کند.


مرجع رسیدگی به شکایت از مشاوران وام

کسانی هم که از مشاوران وام شکایت دارند می توانند به سایت کمیسیون خدمات مالی انتاریو مراجعه کنند

Financial Services Commission of

Ontario


همان گونه که معتقدیم انسان های خوب و نیکوکار در جامعه ایرانی کم نیستند، در عین این که به سازماندهی در سیستم کانادا نیاز داریم، ولی در عین حال نباید نقشی را که افراد جامعه در پاکسازی محیط جامعه دارند کم بها داد.
ضرب المثل های شیرینمان را عمل کنیم و خود را از ضرر مالی و پشیمانی مصون بداریم:
حساب حساب است کاکا برادر. به گفته علی ( ع) در معاملات با برادرت هم مانند غریبه باش .

رعایت این اصول بدیهی بدون هزینه باعث اثرات زیرخواهد شد:
۱. روابط تجاری بین کامیونیتی را گسترش خواهد داد.
۲. درصد تقلب برخی سودجویانی که دیر آمده و زود می خواهند به ثروت برسند، کاهش خواهد داد.
۳. بنیه اقتصادی کامیونیتی را تقویت خواهد کرد.
۴. مانند جامعه چینی و هندی منجر به تقویت نفوذ سیاسی در جامعه خواهد شد.
۵ . حس همکاری و اعتماد را گسترش می دهد.
۶. برای ایرانیان خارج از کشور و داخل کشور الگو به وجود خواهد آمد.