شهروند ۱۱۵۲- ۱۵ نوامبر ۲۰۰۷
یکشنبه ۱۱ نوامبر سالن کانسیل چمبر شهرداری نورت یورک شاهد حضور جمع کثیری از ایرانیان بود. علت گردهمایی ایرانیان فراخوانی بود که هیئت برگزارکننده مجمع عمومی کنگره ایرانیان کانادا داده بود تا این کنگره و مسیر تشکیل آن را به ایرانیان معرفی کرده و آن را به بحث و بررسی بگذارد.
در همین رابطه دو مقاله “کنگره ایرانیان کانادا از شکل گیری تا امروز” نوشته ی نیاز سلیمی و “برای تشکیل کنگره ایرانیان کانادا نوجوانان را هم با خود بیاورید” نوشته نسرین جوانفر در شهروند شماره ۱۱۵۱ مورخ ۸ نوامبر به چاپ رسید تا هموطنانی که مایل به شرکت در جلسه هستند با آگاهی بیشتری در آن حضور یابند.

جلسه با یک ربع تاخیر شروع شد و نسرین جوانفر یکی از اعضای هیئت برگزارکننده مجمع عمومی خلاصه ای از شکل گیری کنگره را بیان کرد.
در نوامبر ۲۰۰۵ گروهی از فعالان اجتماعی دور هم جمع می شوند و به این نتیجه میرسند که حل مشکلات جامعه در گرو سازماندهی اجتماعی است. این گروه از نوامبر ۲۰۰۵ تا می ۲۰۰۷ ملاقاتهای هفتگی برگزار می کنند و پیش نویس اولیه اساسنامه و ساختار کنگره را تهیه می کنند.
در ۲۷ می ۲۰۰۷ گروه محدودی از فعالان اجتماعی[حدود ۵۰ نفر] به جلسه ای دعوت می شوند و پیش نویس تهیه شده به آنها معرفی میشود. سپس کمیته ای برای بازبینی و اصلاح اساسنامه تشکیل می شود و این کمیته از ماه جون تا سپتامبر ۲۰۰۷ اساسنامه را بررسی کرد و با تلفیق نظرات اصلاحی آن را تکمیل کرد.
پس از این تاریخچه، دکتر مهرداد حریری به ضرورت تشکیل کنگره اشاره کرد و گفت: تعداد کل ایرانیان در کانادا بالای ۱۰۰هزار تن تخمین زده میشود. تعداد روزنامه ها و برنامه های فرهنگی ایرانیان زیادتر شده و ایرانیان کانادا با چالش های متعددی مواجه هستند.
دکتر حریری به چالش های اجتماعی ایرانیان اشاره کرد و گفت:
نداشتن یک نهاد قدرتمند و صدای متحد برای حفظ و دفاع از حقوق اجتماعی و شهروندی، عدم حضور سازمان یافته در سطوح مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور ، مشکلات مهاجران تازه وارد، حاشیه نشینی و اینکه مطمئن شویم جامعه ایرانی حاشیه نشین نیست و به عنوان یک جریان سیال در جامعه کانادا مطرح است و مشکلات نسل های دوم و سوم از چالش های اجتماعی ایرانیان است.
در حوزه اقتصادی دکتر حریری به مشکل بیکاری و بیکاری پنهان در جامعه ایرانیان کانادا اشاره کرد و گفت: کامیونیتی ایرانی از منابع مالی و شکوفایی اقتصادی کشور کانادا سهمی عادلانه ندارد.
در حوزه سیاسی نیز جامعه ایرانی با چالش هایی روبروست. مهرداد حریری، تصویر نادرست سیاسی از ایرانیان که ایرانی را مساوی با رادیکال اسلامی تصور میکنند و عدم نفوذ موثر و مستمر در عرصه سیاسی را از جمله این چالش ها خواند. او همچنین در اینجا یادی کرد از انتخاب دکتر رضا مریدی به نمایندگی پارلمان انتاریو و گفت: این شاید نقطه عطفی باشد برای ورود [سیاسی] به جامعه کانادا.
او همچنین به نداشتن صدایی واحد و رسا در دفاع از منافع جامعه ایرانی در عرصه سیاسی اشاره کرد و گفت: وقتی در تورنتوسان مقاله ی با عنوان بمباران کردن ایران منتشر میشود و فرماندار سابق کانادا خلیج فارس را به نام دیگری میخواند، اعتراض های فردی میشود ولی صدای واحدی برای اعتراض نداشتیم.
دکتر حریری در جمع بندی سخنان خود گفت: ما ایرانیان کانادا به نهادی نیاز داریم که به طور مستمر از حقوق و منافع جمعی ما در زمینه های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی دفاع کند.
سومین سخنران، مهرداد آرین نژاد از دیگر اعضای هیئت برگزارکننده مجمع عمومی در مورد ماهیت کنگره ایرانیان کانادا سخن گفت.
آرین نژاد گفت: ما ایرانیان یک سری منافع مشترک داریم و باید سازمانی باشد که از این منافع دفاع و آنها را حفظ کند.
او ویژگیهای چنین نهادی را برشمرد: غیرحزبی، غیر انتفاعی و غیرمذهبی باشد. فراگیر، شفاف، پاسخگو و دمکراتیک باشد.
اگر مسئله مهمی پیش آید ۲۰درصد از اعضا می توانند امضا جمع کنند و درخواست برگزاری مجمع عمومی کنند. اساسنامه فعلی را در نشست عمومی میتوان تغییر داد. هر مدیری را با دو سوم رای اعضا می توان برکنار کرد.
آرین نژاد به هدفهای کنگره اشاره کرد و گفت:
ـ حفظ مصالح و منافع جامعه ایرانی ـ کانادایی در زمینه های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی؛
ـ هدایت انرژی و توانایی های فردی ایرانیان؛
ـ ایجاد پیوند بین گروه ها؛
ـ شناسایی مدیران و رهبران کامیونیتی؛
و …
سخنران سپس با نمایش نمودار سازمانی نحوه ارتباط بین هیئت مدیره انتاریو، مشاوران، کمیته اداری و مالی، اجتماعی و فرهنگی، سیاست گذاری و کمیته روابط عمومی را توضیح داد و این را نمونه ای برای کمیته های کبک و ونکوور خواند.
در مورد نحوه عضویت در کنگره، آرین نژاد گفت: قبول اهداف، تکمیل فرم و پرداخت حق عضویت، عضو را دارای حق رای میکند.
اعضای افتخاری فاقد حق رای هستند. هیئت مدیره انتاریو ۱۱ نفر هستند که به مدت دو سال انتخاب میشوند. شرایط کاندیدا شدن این است که یک سال عضو کنگره باشند(که برای انتخابات اول این شرط لحاظ نمی شود)، ۲۱ سال سن، تابعیت کانادا و ۵ سال متوالی زندگی در کانادا به منظور آشنایی با مسائل جامعه.
آرین نژاد اعضای هیئت مدیره کنگره ملی که کل کانادا را شامل میشود، ۹ نفر عنوان کرد که وظایف آن تعیین مشی کلی کنگره در سطح فدرال است.
سخنران چهارم، علیداد مافی نظام بود که به نمونه کارهای کنگره ایرانیان کانادا اشاره داشت.
از کارهایی که در بخش روابط عمومی انجام میشود، مافی نظام موارد زیر را برشمرد:
نامه نگاری به نمایندگان پارلمان در مورد مشکلات جامعه، انتشار مقاله در روزنامه های مهم کانادا، همکاری با کانال های رادیویی و تلویزیونی در رساندن پیام، تهیه برنامه های ویژه به عنوان نمونه آموزش زبان فارسی یا نیازهای دیگر کامیونیتی و ایجاد ارتباط بین اعضای کنگره و نیز سازمانهای فعال مشابه.
مافی نظام با توضیح لابی کردن به معنای اعمال نفوذ کردن، این را نیز یکی دیگر از کارهای کنگره خواند و گفت: برنامه ریزی و ملاقات با سیاستمداران، تشویق کامیونیتی به شرکت در انتخابات، برگزاری نشست های عمومی با کاندیداهای انتخاباتی، معرفی فرهنگ غنی ایران در جامعه میزبان مثل نوروز و …
مافی نظام برگزاری برنامه های آموزشی و فرهنگی را نیز از دیگر کارهای کنگره خواند و به نمونه هایی از این برنامه ها اشاره کرد:
حمایت از برنامه های ایرانشناسی و زبان فارسی در مدارس و دانشگاه ها، حمایت از برنامه ها و فستیوال های فرهنگی ایرانی، آشنا کردن کامیونیتی با سیستم های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کانادا و…
پنجمین سخنران، دکتر محمد تاج دولتی، گامهای بعدی کنگره را توضیح داد.
دکتر تاج دولتی گفت: معرفی کنگره به کامیونیتی، عضوگیری ـ که هم در سایت اینترنتی فرم های عضویت برای پر کردن هست و هم در بیرون سالن فرم های چاپ شده وجود دارد، فراخوان برای کاندیدا شدن در هیئت مدیره، تصویب اساسنامه، معرفی کاندیداها، انتخابات سراسری اعضای هیئت مدیره در سطح انتاریو، تحویل کنگره به هیئت مدیره منتخب و در پایان آغاز به کار رسمی کنگره ایرانیان.



دکتر تاج دولتی از مجموعه سخنان سخنرانان چنین نتیجه گیری کرد: کنگره ایرانیان برای جامعه ایرانی در کانادا یک ضرورت است. اساسنامه کنگره را شفاف، پاسخگو، فراگیر و دمکرات تعیین و تعریف می کند. برای تشکیل کنگره موفق حضور فعال اعضای جامعه ایرانی ضروری است. کنگره نیاز به حمایت و همفکری و مشارکت همه اعضای کامیونیتی دارد.
دکتر تاج دولتی در پایان سخنانش خطاب به زنان حاضر در جلسه گفت: اجازه ندهید یک نهاد مردانه دیگر شکل بگیرد. بیایید کاندیدا شوید و انتخاب شوید و در تصمیم گیری ها شرکت کنید. همه معتقدند حضور زنان مهم و حیاتی است.
پس از پایان سخنرانی ها، حدود یک ربع استراحت اعلام شد و سپس بخش پرسش و پاسخ برگزار شد.

پرسش و پاسخ
بخش پرسش و پاسخ را سعید حریری یکی دیگر از اعضای هیئت برگزارکننده مجمع عمومی بر عهده داشت و در معرفی خود گفت در طول ۱۰ سال گذشته در فعالیت های اجتماعی شرکت داشته ام. او سپس از آقای منوهر میثاقی با عنوان “یکی از معماران این حرکت” خواست تا دوستانی را که در این حرکت همکاری داشتند معرفی کنند.
آقای میثاقی گفت: همانطور که خانم جوانفر اشاره کردند این حرکت در نوامبر ۲۰۰۵ شروع شد و ۳۰ نفر دور هم جمع شدند و حرکتی را آغاز کردند که در ۲۷ می ۲۰۰۷ ساختار کنگره را ارائه کردند. بعد از می چون فوروم باز بود دوستان دیگری پیوستند به این تشکیلات و با ما همکاری کردند که این چیزی که امروز تشکیل شد نتیجه این همکاری هاست. ما به عنوان یک کامیونیتی در جامعه دمکراتیک زندگی میکنیم این جمعی که امروز اینجا وجود دارد هیچکدام از این خانم و آقایان نیامدند که رای برای خودشان جمع کنند، بلکه دارند همکاری می کنند برای چیزی که به نفع جامعه است.

آقای میثاقی اعتراض یکی از حاضران در جلسه در میان سخنرانی ها را که از سخنران ها خواسته بود خودشان را کامل معرفی کنند، به عنوان پرسش اول گرفت و اعضای هیئت برگزارکننده مجمع عمومی را معرفی کرد تا در مقابل مردم قرار بگیرند و خودشان را کامل تر معرفی کنند.
خانم ها نسرین جوانفر، نیاز سلیمی و بهار امین وزیری و آقایان حسین زرشکیان، علی ظهوری، مهرداد حریری، ایرج عماد، مسعود منصورزاده، مهرداد آرین نژاد، محمد تاج دولتی، علیداد مافی نظام، بهنام اصفهانی زاده، غلامعلی کجباف، سعید حریری و منوهر میثاقی هر یک به کوتاهی از مدت حضور خود در کانادا و فعالیت های اجتماعی که در آن شرکت داشتند، گفتند.
ضمنا عنوان شد که خانم فیروزه بهرامی و آقای احسان میردامادی هم همکاری داشته اند که در این جلسه حضور ندارند. سپس پرسش و پاسخ ها شروع شد.

اولین پرسش گر آقای چنگیز صدر بود که گفت عضو کانون مهندس است و با ICNetwork همکاری دارد. او نفس تشکیل کنگره را مثبت خواند ولی انتقاداتی به بعضی موارد داشت.
آقای صدر ضمن اشاره به اینکه جلسه ۲۷ می جلسه همگانی نبود وگرنه شرکت میکرد، گفت: کنگره هنوز به ثبت نرسیده و گرفتن پول(عضویت) اشتباه است. دیگر اینکه کنگره ای که به ثبت نرسیده قانونا نمیتواند عضو بگیرد. باید گامها را از ابتدا به درستی برداریم.
منوهر میثاقی: این ایرادات اداری ست. ما اینها را از لحاظ حقوقی بررسی کردیم و در تماس هستیم. ایرادی ندارد که در حال تاسیس عضوگیری کنیم و مشکلی نیست.

جهانگیر: من همیشه آرزوی این را داشتم من میخواهم نهایت سپاسم را به دست اندرکاران این کنگره اعلام کنم و بگویم خسته نباشید و انشاالله موفق باشید. ما ایرانی هستیم اگر این مطلب را مد نظر نداشته باشید کارتان با مشکل روبرو میشود. چند روز قبل جلسه ای در دانشگاه تورنتو بود و آقای سفیر کانادا در خصوص ایران صحبت کرد من جلوی همه گفتم که اگر شما بین رژیم و ایران یک خط مشخص نکشید و حساب این دو را از هم جدا نکنید کارتان زار است. ما ایرانی هستیم اشاره کردید به نام جعلی خلیج فارس. فرهنگ ملی ایران، تمامیت ارضی ایران و منافع ملی ایران باید مورد نظر باشد، در غیراینصورت ما ایرانی نیستیم . این نکته ای بود که میخواستم از روز اول یادآوری کنم.
مهرداد آرین نژاد: این کنگره هدفش حفظ منافع ایرانیان کاناداست و هرچیز که در سرزمین مادری ما اتفاق می افتد مسلما به منافع ایرانیان کانادا هم برمیگردد. ولی در درجه اول هدف حفظ منافع ایرانیان کاناداست. هرچیز که در جهت منافعش باشد کنگره با آن موافقت میکنه، هر چیز که خلاف منافع ایرانیان کانادا باشد کنگره با آن مخالفت میکند.

بهار امین وزیری: این آئین نامه چطور درست شده، چه تغییر و تحولاتی پیدا کرده، چطور با مردم مشورت شده و چه فرصتی پیش خواهد آمد که بعدها این آئین نامه را دوباره عوض کرد؟
منوهر میثاقی: در ۲۷ ماه می گروه اولیه هفت نفر آئین نامه ای را ارائه کردند. دلیل اینکه ما در مرحله اول جلسه عمومی را نگذاشتیم این بود که میخواستیم آن را گسترده تر کنیم و رفتیم به سراغ صد نفر دیگر که فکر کردیم علاقمند هستند. کمیته ای تشکیل شد که نظرات آحاد جامعه را بگیرد. بعد کمیته ی اساسنامه تشکیل شد که خانم فیروزه بهرامی و چندین نفر دیگر در این گروه پیشنهادهای رسیده را با اساسنامه مطابقت میداد و تغییرات را اعمال میکرد و در جلسه عمومی مطرح میکرد و بعد از تصویب مجموعه را تدوین کردند و ارائه کردند. نحوه تغییر در اساسنامه نوشته شده و اعضا میتوانند پیشنهاداتشان را بکنند تا بعد از تصویب در مجمع عمومی بعدی مطرح شود.

اسد مذنبی: آقای میثاقی فرمودند که این آقایانی که اینجا آمدند دنبال چیزی نیستند خیلی هم دنبال چیزی هستند اگر نبودند که نمی آمدند. این آقایان همه کاره هستند حتما اینجا هم چیزی هست که آمده اند. بعضی از آقایان که اینجا خودشان را به عنوان اعضای کنگره معرفی کردند از روز اول که آقای دکتر مریدی کاندید شدند اینها نوشتند و مخالفت کردند آنوقت چطور میخواهند حافظ منافع شما ایرانیان باشند. همین آقایان وقتی روز اولی که پول دادند برای کتابخانه ایرانیان ۲۰۰هزار دلار برای آقای مریدی و دوستانشان اینها مقاله نوشتند، اجتماع کردند رفتند پیش نمایندگان پارلمان و کاری کردند که این پول را پس گرفتند حالا آمده اند عضو کنگره شوند. من با کنگره مخالفتی ندارم. من در شهروند هم قبلا نوشته ام و بازهم خواهم نوشت این کنگره خیلی چیز خوبیه. آقای میثاقی شما اول باید اساسنامه را به رای ایرانیان بگذارید و بعد از تصویب قدم های بعدی را بردارید.
نسرین جوانفر: آقای مذنبی کاش گفتارتان هم الان مثل نوشته هاتون شیرین و دلپذیر بود. خیلی از ماها هر روزمان را باهم در جامعه سر میکنیم . مشکلات و مسائل بسیاری را میبینیم. خیلی هامون متاسفانه همیشه نیمه خالی لیوان را میبینیم. خیلی هامون شروع کردیم که نیمه پر را هم ببینیم. قضیه کنگره و مسائلی که الان مطرح شد قضیه مرغ و تخم مرغ است.


ما اگر می آمدیم اساسنامه را تنظیم شده می دادیم و به شما می گفتیم عضو شوید، می گفتید جامعه را در جریان قرار نداده ایم. الان که آمدیم اعلام میکنیم عضو شوید بعدا اساسنامه را بررسی میکنیم شما میگویید پس کنگره ای نیست.
در واقع این ایده وجود دارد. این ایده به درستی ساعتها برایش کار شده و وقت گذاشته شده. این یک مجموعه است و در نهایت با نظر خود شما باید به یک نتیجه نهایی مثبت برسه. من فکر میکنم همه ی ما گله هایی از هم داریم که میتوانیم ساعتها در موردش حرف بزنیم ولی مگر نباید از یک نقطه ای شروع کنیم و چیزی را پایه بگذاریم . باید بتونیم به هم کمک کنیم و وقتش هم به خاطر برهه تاریخی خاصی که درونش قرار داریم الان هست.
به ما ایراد نگیرید که چرا اساسنامه ای وجود ندارد نمیتونسته اساسنامه ای وجود داشته باشه تا وقتی که به نظر شما برسه.

حسین عباسی: به نظر من آئین نامه باید اول ترجمه فارسی شود و به مدت یک ماه در نشریات فارسی چاپ شود تا همه بدانند این آئین نامه چیست. اکثریت انگلیسی در حد این نمیدانند.
به نظر میرسد هیچ اسامی در این اطلاعیه ها نیست چطور مردم میتوانند اعتماد کنند.
از شما تشکر میکنم دارید کارهای بزرگی میکنید، ولی کارهای بزرگ را با عجله نمیتوان انجام داد. فعالیت طولانی مدت و مستمر نیاز داریم.
نیاز سلیمی: کنگره ایرانیان کانادا یک ظرف است بعد از این به عهده شماست که این ظرف را خالی نگه دارید و یا پرش کنید و یا با یک مفهوم مطلوب یا نامطلوب پرش کنید.
ثبت یک شرکت غیرانتفاعی نیاز به لیست مدیران دارد پس ثبت آن حتی موقتا درست نبود. این پروسه ای است براساس اعتماد بین یک عده از خدمتگزاران جامعه و افراد آن جامعه. از اینجا به بعد به عهده شماست که این جریان را به نفع جامعه هدایت کنید. اگر نکردید شما مسئول هستید و ضرر آن را همه ما خواهیم دید.
در مورد فارسی بودن سایت فرمایشتان درست است.
در مورد اسامی آن هفت نفر اولیه که این ایده را داشتند در گزارش من که در شهروند چاپ شده وجود دارد ولی اعضا در طول این مدت تغییر کردند گذاشتن اسامی در زیر اطلاعیه ها ممکن بود این سوءتفاهم را پیش آورد که این افراد دارای پست و موقعیتی خاص در این جریان هستند.

شهین حسینی: به خانم امین وزیری میپرسم قرار بود ما بپرسیم نه شما. آن جور که من در روزنامه خواندم اولا خبری از انجمن ایرانیان که نماینده قشر بزرگی از مردم اینجا است نبود و امروز هم نه خبری از آقای تبریزی است و نه آقای رضا براهنی.
شما دوستان فرمودید که این مسئله سیاسی نیست در صورتی که گفتید این کنگره در جهت لابی گری هست در جهت تصویر رادیکال جمهوری اسلامی است و میخواهیم برای مسائل ایرانیان برویم با پارلمان صحبت کنیم و با این همه که مسائل سیاسی است چگونه میگویید ما سیاسی نیستیم.
یک خواهش بزرگ دارم علت عقب نشستن و همکاری نکردن گروه زیادی از ایرانیان در این کنگره ها و از این دست حضور و بودن جمهوری اسلامی ست اگر توانستید این را حذف کنید، ما تا مژه های چشممان پای شما ایستاده ایم.
منوهر میثاقی: موجودیت هر انسانی سیاسی ست، ولی سیاست مورد نظر ما به تعریف اینجا، حزبی نیست. در واقع هدف تشکیل کنگره تغییر چارچوب قدرتی ست که در اینجا وجود دارد. ما باید در تقسیم قدرت و ثروت در این جامعه شریک باشیم. هدف کنگره این است. اسم بردید از دوستانی که تشریف آوردند و نیاوردند. اینجا یک جامعه باز است آقای تبریزی حضور داشتند و امروز مسافرت بودند و بقیه دوستان هم قدمشان روی چشم اگر نیامدند به خودشان مربوط میشود . چیزی که اینجا داره درست میشه برای این است که دمکراتیک و شفاف و در راستای منافع ایرانیان باشد اگر دیدید چنین چیزی انجام نمیشود بیایید تو و نگذارید.

امیر بدخشان: به خاطر تشکیل جلسه از برگزارکنندگان که زحمت کشیدند تشکر میکنم.
مطلبی را که من در فرم خواندم. ایشان از روی فرم های عضویت جمله ای را خواند و گفت، چیزی را که هنوز به تصویب نرسیده شما نمیتوانید از ما بخواهید که ما با آن موافقت خود را اعلام کنیم.
بعضی از کانون هایی که اینجا موثرند از لحاظ مالی بعدها با مشکل روبرو شده اند. از آقای میثاقی و دوستانش خواهش میکنم یک هیئت چند نفره بگذارید به عنوان هیئت معتمد که از لحاظ مالی نظارت داشته باشند تا بعدا دچار مشکل نشویم.

جهانگیر: به من گفته شد این کنگره کارش حمایت از منافع ایرانیان کاناداست. برداشت من چیز دیگری بود. وقتی میشه کنگره ایرانیان، ایران مطرحه. اگر شما از منافع ملی ایران، اگر کسی صحبت از تجزیه ایران بکنه، خلیج عربی بکنه….. اگر شما به عنوان کنگره ایرانیان از منافع ایران دفاع نکنید گه به گور پدر رژیم. من همینجا عضویتم را پس میگیرم و دونیشنم را هم پس میگیرم. اینجا ایرانیه من احتیاجی ندارم اینجا کسی از من دفاع کنه…

محسن رضوانی: ما باید سمت و سوی ایران داشته باشیم. دلی که برای مردم ایران نتپه نمیتونه اینجا کنگره ای به عظمت دفاع از ایرانیان اینجا داشته باشه. خواهش میکنم با دل ایرانی این کنگره را تشکیل دهید.
نکته دوم، ما باید سمت و سوی نوسازی خودمان را داشته باشیم. اینجا گفته شد ما از فرهنگ ایرانی دفاع میکنیم ولی با نظر انتقادی باید به فرهنگ نگاه کرد. نه فرهنگ پان ایرانیستی را قبول داریم نه پان اسلامیستی را.
ما در کانادا زندگی میکنیم و باید فکر متفکر علمی داشته باشیم و این کنگره را با بینش علمی نگاه کنیم.
نکته سوم: صحبت هایی شد انگار دنبال دانشمندان هستید چون همه استادان اینجا بودند خواهش میکنم به کاسب ها و کارگرها و زحمتکش ها هم توجه کنید اینجا حرفش نبود. یک بخش هم برای ورزش بگذارید. الان جوانهای ما در ورزش موفق هستند و یک کمیته فرهنگی هم برای اینها درست کنیم.
محمد تاج دولتی: نگاه کنیم به ترکیب جمعیتی دور و برمان. دغدغه بعضی دوستان که درباره ایران مطرح میشود کاملا درست است، ولی ما جامعه مهاجری هستیم و در کنار ما جوامع دیگری زندگی میکنند که قبل از ما آمدند اینجا و تجربیات زیادی دارند و بسیار موفق عمل میکنند. ارتباط دادن مسائلی که دور و بر ما مطرح است با مسائلی که دغدغه برخی از ما میتونه باشه این مشکلی از ما را حل نخواهد کرد و ما را میبرد در مسیر همان شعارها و در مسیر بحث و جدل هایی که همیشه کردیم و به هیچ جا نرسیدیم. ما با هر عقیده ای که اینجا آمدیم روزی دورانمان در این جامعه به پایان خواهد رفت. به بچه های خودمان نگاه کنیم و ببینیم دغدغه های امروز ایران چقدر دغدغه اینها هست. مسائلی در مقابل آینده این بچه ها هست که این کنگره میتواند به آنها بپردازد.
این تصور را از ذهنتان ببرید بیرون هیچ چیزی هنوز تشکیل نشده. هیچ کدام از این افراد که همکاری داشتند هیچ امتیازی نسبت به شما ندارند.


محمد آثاری: شما در این فرم از من امضا میگیرید که اساسنامه را قبول دارم و بعد اگر ایرادی دارم دنبال دو سوم اعضا بدوم امضا جمع کنم که عوض شود و این اشکال دارد. برای من سئوال این است که ما با بیان لغت و کلمات به هدف نمیرسیم اگر ما اسم کانون را برداریم انجمن یا کنگره بگذاریم به هدف نخواهیم رسید. ما انجمنی داریم در اینجا که بالاتر از ۲۰ سال خدمتگزار این جامعه بوده چه دلیلی داشته که موسسین این کنگره به جای اینکه بروند انجمن ایرانیان را حمایت کنند و نواقصش را برطرف کنند، آن را کنار گذاشتند و بخواهند چیزی را به وجود بیاورند که ۲۰ سال دیگر برسد به اینجا که انجمن ایرانیان هست.
مهرداد حریری: قرار نیست کنگره ایرانیان جایگزین هیچکدام از این انجمن ها و نهادهای موجود در کامیونیتی شود و قرار است یک ایده چتر حمایتی بر فراز همه ی اینها باشد و قرار بود نمایندگان این انجمن ها بیایند نظر بدهند در این کنگره. بیشتر انجمن ها جنبه ی سرویس دهی دارند و این کنگره هدف سرویس دهی ندارد و قرار است که کمک کند و تقویت کند در عرصه های مختلف اعم از اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی.

لادن شهروز: راجع به عضویت گروه های غیرانتفاعی و حقوق شان چه هست و چرا حق رای ندارند؟
مهرداد آرین نژاد: اعضای این کنگره را تک تک ایرانیان میسازند پس هر شخصی میتواند حق رای داشته باشد و چطور میتوانیم برای اعضای حقوقی حق رای بگذاریم. یک حق رای بگذاریم یا صد حق رای. آیا نماینده کانون مهندس میتواند از طرف همه ی اعضا در بعضی موارد نظر و رای بدهد.

پرسش هایی که مطرح نشد
به دلیل پایان وقت چند نفر پشت میکروفن ها در انتظار طرح سئوالاتشان باقی ماندند. من از این افراد سئوالاتشان را پرسیدم.

ناهید رحیمی: من ۱۵ سال است که در سازمان حقوقی کار میکنم و تمام امور حقوقی را کاملابلدم .اساسنامه ای که اینها گذاشتند از لحاظ قانون کانادا برخلاف است. اینها اجازه ندارند اساسنامه ای را بدهند مردم امضا کنند که معلوم نیست توش چی نوشته شده؟ اینها میتوانند این اساسنامه را بنویسند و چاپ کنند تا مردم بخوانند و بعدا عضو جمع کنند و بعد رای گیری کنند که این قابل اجرا هست یا نه. کلمه دونیشن هم اشتباه است. چیزی را که مردم نمیدانند. به کدام سازمان من باید پول بدهم. من آمدم پول دادم و این را برداشتند رفتند. شما میخواهید به کی پول بدید به چه سازمان؟ حتی ۱۰۰ دلار. من نوعی حق دارم بدونم که این ۱۰۰ دلار به حساب کی رفته.

دکتر علی یگانه: رئیس انجمن ایرانیان هستم. عجبا که افرادی مثل آقای میثاقی و دیگران که میدانند انجمن و نهادی به این بزرگی با ۲۰ سال سابقه و فعالیت های اجتماعی وجود دارد، نیامدند اقلا یک تلفن بزنند و بگویند شما که مشکلات جامعه ایرانی را میدانید یک نظرخواهی از ما کنند. چرا نکردند؟ من چه جوری به اینها میتوانم اعتماد کنم که اینها دنبال یک خطی هستند که جدا از جامعه است. یادمان باشد که آقای میثاقی، آقای زرهی و آقای منصورزاده و من از اولین کسانی بودند که انجمن ایرانیان را پایه گذاشتیم. ما به مدت دو ماه اساسنامه انجمن ایرانیان را در روزنامه ها منتشر کردیم تا مردم مطلع شوند و نظرشان را بدهند. چیزی که الان مدرکی در دست ما نیست از ما میخواهید که امضا کنیم .

حبیب شفایی: من پیشنهاد اصلاحی دارم که به جای این که کنگره را به این گستردگی در تمام کانادا پیاده کنند، این را محدود کنند به انتاریو . انتظار نداشته باشید که از ونکوور و سن جان که ۶۰۰۰ کیلومتر با هم فاصله دارند عضو شوند و بیایند و در مجمع عمومی شرکت کنند، امکان پذیر نیست.

سوسن سالک: در جلسه کاملا کنترل شده ای شرکت کردم و در صورتی که ۱۰ دقیقه هنوز به اتمام برنامه باقی بود متاسفانه فرصت سئوال کردن به من و چند نفر بعد از من داده نشد. من چند سئوال داشتم که بدین وسیله مطرح میکنم تا شاید پاسخ آنها را از طریق نشریه شهروند به من بدهند.
۱ـ یکی از اهداف شما حفظ مصالح و منافع جامعه ایرانی ـ کانادایی در زمینه های سیاسی است. سئوال من این است که چرا از اولین کاندیدای ایرانی در پارلمان انتاریو در منطقه ریچموندهیل (دکتر رضا مریدی) هیچگونه حمایتی نکردید؟ چون من از روز اول شروع کمپین و حتی در شب جشن انتخابات هیچ یک از شما را ندیدم.
۲ـ شایعه ای وجود دارد که شما با کاندیدای حزب محافظه کار در ریچموندهیل چندین ملاقات داشتید و ظاهرا با شهردار ریچموندهیل هم که از هواداران حزب محافظه کار است ملاقات داشته اید و صحبت هایی بر ضد کاندیدای ایرانی دکتر رضا مریدی کرده اید. آیا این درست است؟
۳ـ با وجود اینکه لیست اسامی افرادی که در جلسه ۲۷ ماه می شرکت کرده در سایت اینترنتی شما ذکر شده، و آنها در همان جلسه ضمن تایید به وجود آمدن چنین کنگره ای، ایرادات خود را به روش به وجود آمدن این کنگره به شما گفتند و شما هم در آن جلسه تصدیق کردید، اما هیچگونه اشاره و توضیحی درباره نظرات روشنگرانه این افراد در سایت اینترنتی و یا روزنامه داده نشده است.
۴ـ چرا حداقل، مسئولان انجمن های این شهر را در ابتدای تشکیل این کمیته در سال ۲۰۰۵ دعوت نکرده و یا شرکت ندادید؟
۵ـ چرا اساسنامه خود را در روزنامه های ایرانی به هر دو زبان چاپ نکردید که مردم قبل از آمدن به جلسه از اهداف شما آگاه باشند؟
۶ـ چرا فرم های ثبت نام عضویت را قبل از آنکه در مورد خود و هدفهایتان صحبت کنید به افراد شرکت کننده دادید تا پر کنند؟ فکر نمیکنید که فرمها باید بعد از ختم برنامه پر می شد؟
۷ـ آیا شما مطمئن هستید که واقعا دلتان برای ۱۰۰ یا ۱۵۰هزار ایرانی مقیم انتاریو و یا ۲۵۰هزار نفر در سراسر کانادا میسوزد و نمیخواهید با کاغذبازی و فرمالیته ی ظاهرا قانونی جهت اهداف فقط و فقط سیاسی، خود را متکلم الوحده جامعه ایرانی قلمداد کرده و از آن بهره برداری شخصی کنید؟

وضعیت عضوگیری و مالی کنگره
پس از پایان نشست ۱۱ نوامبر کنگره ایرانیان کانادا، که بیش از ۲۰۰ نفر در آن حضور داشتند، از نیاز سلیمی، یکی از اعضای هیئت برگزارکننده مجمع عمومی، وضعیت عضوگیری و مالی کنگره را پرسیدیم. او گفت: در نشست پیشین تعداد ۵۰ نفر عضو شدند و در این نشست نیز حدود ۱۰۰ نفر به عضویت کنگره درآمدند. البته سلیمی توضیح داد که این بدین معنا نیست که در حال حاضر ۱۵۰ عضو وجود دارد چون ممکن است آن ۵۰ نفر اول عضویتشان برمبنای تایید شیوه ی کار هفت نفر اولیه و اساسنامه پیشنهادی آنان بوده باشد.
در مورد وضعیت مالی، نیاز سلیمی توضیح داد: در حال حاضر مقدار ۱۲۵۰دلار در حساب بانکی کنگره وجود دارد که بخشی از این از محل حق عضویت ها و بخشی دیگر از محل کمک های مالی جمع آوری شده است.


پیشینه ی طرح کنگره ایرانیان کانادا
ژانویه ۲۰۰۳ یعنی حدود پنج سال پیش بود که نامه ای از سوی آقای بهرام پارسی، یکی از کوشندگان جامعه ایرانیان تورنتو و بنیانگزار اولین کلاسهای زبان فارسی، برای تعدادی از افراد جامعه ایرانیان تورنتو و همچنین برای شهروند ارسال شد که در آن با اشاره به رشد روزافزون جمعیت کانادایی ـ ایرانی بزرگشهر تورنتو نیاز به یک نهاد برنامه ریزی و هماهنگ کننده برای پایه ریزی بنیادی اجتماعی و فرهنگی چون “خانه ایران” احساس شده و در این راستا تشکیل کنگره ای از کانادایی ـ ایرانی های مقیم منطقه به عنوان قدم اول پیشنهاد شده بود. به همین منظور پرسشنامه ای مقدماتی برای برگزاری این کنگره برای افراد فعال در امور اجتماعی و علاقمند به حل مسائل و پیشرفت جامعه ایرانی مقیم کانادا ارسال شد و برگزاری چنین کنگره ای را در ماه جون ۲۰۰۳ پیشنهاد کرده بود.
در این پرسشنامه سئوال هایی مانند:
ـ آیا با پیشنهاد تشکیل کنگره موافق هستید؟
ـ آیا برای برگزاری و برنامه ریزی کنگره آماده همکاری هستید؟
ـ آیا برای هزینه های کنگره مایل به کمک مالی هستید؟
و …
از افراد پرسیده شده بود.
از آنجا که آقای بهرام پارسی در میان کمیته اجرایی کنگره ای که اخیرا برگزار شد، حضور نداشت، طی تماس تلفنی با ایشان، سرنوشت پرسشنامه ای را که به افراد ارسال کرده بودند، جویا شدیم.
در مورد ایده تشکیل کنگره آقای پارسی گفت: این ایده ی خودم بود و انتخاب افرادی که پرسشنامه را برایشان ارسال کردم، براساس شناخت شخصی ام بود که فکر میکردم افرادی علاقمند و فعال هستند و آنها را به عنوان نمونه کوچکی از جامعه در نظر گرفتم، ولی اگر شما جواب گرفتید من هم جواب گرفتم. مثلا دوستی گفت این ایده خوبی ست حالا کی میخواهی راه بیندازی. من گفتم که نمیخواهم راه بیندازم اگر صد نفر جواب دهند آنوقت موقعیتی مطلوب است و میشود کاری کرد وگرنه اگر بخواهیم انجمن دیگری راه بیندازیم که درست نیست. بخصوص این که تجربه زلزله بم را هم داشتیم و کمیته ای که در این رابطه تشکیل شده بود، افراد نبودند نماینده ای از گروه ها و نهادهای مختلف بودند. این تجربه خوبی بود ضمن آن که نتیجه ای که میخواستیم بگیریم هنوز نگرفتیم و آن نه به خاطر اینکه راه ما اشتباه بود، بلکه به خاطر شرایط داخل ایران بود.
از آقای پارسی پرسیدم، از تشکیل این کنگره جدید اطلاع داشتید؟ گفت:
بله. خانم جوانفر حدود سه چهار هفته پیش در جلسه ای در دانشگاه تورنتو (Iranian Studies ) به من گفتند و خواستند که حتما بیایم. در جواب من گفتم برای من یک سئوال هست، اگر کنگره است باید نماینده اکثریت جامعه باشد و جوامع کوچک تر دیگری را نمایندگی کند. آیا چنین است یا اعضای کنگره فردی هستند؟
کنگره تعریف خودش را دارد و نمیتوان حق رای را فقط به افراد داد. باید نمایندگان انجمن ها و گروه ها و نهادهای همان جامعه حضور داشته باشند. مثلا آیا از انجمن بهائیان و یا زرتشتیان دعوت میکنند که نماینده ی خودشان را معرفی کنند؟ آیا برایشان حق رای قائل هستند یا نه؟
کنگره با اهداف مشخصی تشکیل میشود و جامعه ای را نمایندگی میکند و این جامعه ای را که نمایندگی میکند میتواند حوزه ای باشد، میتواند نمایندگان انجمن های موجود باشد، ولی مسلما باید منتخب باشد.
آقای پارسی در پاسخ به این پرسش که “چرا به جلسه یکشنبه کنگره نیامدید؟” گفت: برای اینکه من از نظر محتوا و مختصات تفاوتی بین این گروه و انجمن های دیگر ندیدم. این کنگره در صورت تشکیل، میشود چیزی شبیه انجمن و یا باشگاه.
آقای پارسی در پایان اشاره کرد: ولی نیاز به کنگره کاملا احساس میشود به دو دلیل: یکی موقعیت جامعه ایرانی درون کانادا، و یکی هم مسائل درون ایران و ما به عنوان جامعه ای که با آن جامعه در ارتباط هستیم سرنوشت و مسائل و نیازهای درون کشور نیز برای ما مهم است. اگر فردا خدای نکرده اتفاقی برای ایران بیفتد ما بهتر میتوانیم از این جا به عنوان یک گروه یا نهاد، سلامت آن جامعه را خواستار باشیم تا اینکه فردی.

پای حرفهای دو تن از افراد کمیته نظارتی
در سایت اینترنتی کنگره ایرانیان کانادا نام دوازده تن به عنوان اعضای کمیته ad-hoc یا چنان که گفته شد کمیته خودجوش نظارتی عنوان شده است که از آن میان از دکتر رضا براهنی و آقای حسن زرهی سردبیر شهروند، با توجه به اینکه در جلسه ۲۷ می حضور داشتند و مواردی را مطرح کردند، ولی در جلسه ۱۱ نوامبر حضور نیافتند، در مورد عدم حضورشان سئوال کردیم.

دکتر رضا براهنی: در نامه ای که به تاریخ بیست و دوی ماه مه ۲۰۰۷ خطاب به آقایان علیداد مافی نظام، حسین زرشکیان، منوهر میثاقی، مسعود منصورزاده، مهرداد آرین نژاد، مهرداد حریری و سعید حریری نوشته بودم ـ و طبیعی است که در جواب دعوت آنان برای شرکت در نخستین اجلاس کنگره ی ایرانیان کانادا ـ اظهار تعجب کرده بودم از اینکه آقایان، در حدود هیجده ماه روی تشکیل این کنگره وقت گذاشته بودند، و تنها در مقطع علنی کردن آن از ایرانیان، آن هم از طریق ایمیل، خواسته بودند به آن بپیوندند ـ ضمن اینکه خود نیز معترف بودند شرکت ایرانیان کانادا “حیاتی” است، پرسیده بودم چرا این “حیاتی” بودن از نوامبر سال ۲۰۰۵ تا ماه مه ۲۰۰۷ در محاق تعطیل بوده و ناگهان به ذهن متبادر شده است. اگر شرکت مردم حیاتی است، چرا آن موقع حیاتی تشخیص داده نشده است؟ چگونه می توان بدون اطلاع و انتخاب دموکراتیک از سوی مردم برای آنان کنگره تشکیل داد؟ گفته بودم که بعضی ها گمان می کنند اعلام یک شیوه ی دمکراتیک به معنای اجرای محتوای دمکراتیکی است که بعدا اعلام خواهد شد. و گفته بودم که تنها از طریق شیوه ای دمکراتیک که معیارهای خود را از ابتدا تا انتها به روشنی ملحوظ می کند، آفریدن سازمانی امکان پذیر می شود که زیر پرچم دموکراسی بایستد.
در جلسه ای که متن این نامه، پیش از تشکیل اجلاس اول، با حضور یکی از آقایان فوق، و در حضور جمعی علاقمند به مباحث دمکراتیک خوانده شد، بحث کمیته ی نظارت نیز پیش کشیده شد و حقیقت این است که پای ما را به آن جلسه ی اول با وعده ی انتخاب کمیته ی نظارتی که از ابتدا بر مسائل نظارت خواهد داشت، کشاندند، وگرنه من هرگز حاضر به حضور در آن جلسه نمی شدم. اما در خود آن اجلاس چند ساعت سخنرانی کردند و توضیح دادند که کنگره چیست و چرا تشکیل شده، و بعد در یک دقیقه وقتی که به من دادند من گفتم که ضرورت دارد کمیته ی نظارت وجود داشته باشد، خودم حاضر نبودم که عضو کمیته شوم، اما رئیس یا ناظر جلسه، معلوم نبود از کجا این قانون به ذهنش خطور کرده بود که حتما طرف خودش داوطلب شود، وگرنه نامزد کردن دیگران بی ارزش خواهد بود. پذیرفتم که به هر طریق امکان دارد در جمع دیگری حرف ها را به اطلاع مردم رساند. در اجلاس بعدی، و در فاصله ی اجلاس قبلی و بعدی، به این نتیجه رسیدم که به طور کلی در جلسه ی قبلی غیردمکراتیک عمل کرده اند، و من نمی توانم عضو کمیته ی نظارت یا عضو این کنگره باشم، و دلایلم را گفتم که این کنگره در تورنتو تشکیل می شود و باید، اگر برای همه ی ایرانیان است، نماینده از همه ی شهرهای کانادا داشته باشید. از آغاز به صورت غیردمکراتیک تشکیل شده و به همین دلیل به عنوان اعتراض به غیردمکراتیک بودن آن، جلسه را ترک کردم. بعدا فهمیدم که حضور من و سایر دوستان را که نمی خواستند در جلسه شرکت کنند، و فقط برای دمیدن روح دموکراسی در آن، در اجلاس شرکت کرده بودند، حمل بر حمایت از کنگره تلقی کرده، به کار خود ادامه داده اند.



به صراحت می گویم: شیوه ی غیردمکراتیک، همیشه به خودسری، اختناق و دیکتاتوری می انجامد. ما مارگزیده ی کشور خود بوده ایم. اجازه ندهید در یک کشور دموکراسی هم از همان مارگزیدگی تقلید کنیم. هفت مرد، همه هم محترم، برای دویست هزار یا شاید سیصد هزار زن و مرد ایرانی مقیم و تبعه ی کانادا، کنگره ی ایرانیان کانادا تشکیل داده اند. کنگره را بخواهیم، ولی هم با شیوه، هم با شکل، هم با محتوا، و هم با مشارکت دمکراتیک. دموکراسی هیچ چیزش مرموز، مبهم، پشت پرده و زیرجلکی نیست. اگر مطبوعات مخالف خفقان در همه جاست، باید مخالف هرگونه خفقان در تبعید، مهاجرت و در تابعیت کشور میزبان نیز باشد.
به صراحت می گویم: ما در این جا نیز آزادی می خواهیم. بحث جدی درباره ی کنگره ایرانیان کانادا، کنگره ای جدی و واقعی را به مطبوعات واقعی این کشور بیاوریم، به هر زبانی که می توانیم. برای آن کنگره ی دمکراتیک که در آینده تشکیل خواهد شد و با شیوه ی دمکراتیک تشکیل خواهد شد، آرزوی پیروزی می کنم.

حسن زرهی: خدمتتان عرض کنم، اولا من به سهم خودم از همه ی دوستان و هموطنانی که برای ایجاد سازمانی سراسری برای ایرانیان کانادا زحمت کشیده اند سپاسگزارم. صرف وقت برای امور اجتماعی از ضرورت های واجب تر از نان شب برای ماست.
اما آنچه من در نخستین گردهمایی پیشنهاددهندگان کنگره عرض کردم و مورد اقبال قرار نگرفت، این بود که جامعه ی ایرانیان در سراسر جهان برای ایجاد سازمان هایی که بتوانند کل ایرانیان یک کشور را پوشش دهند تجربه هایی دارد. و به کنفرانسی که در همین پیوند حدود یک دهه ی پیش در واشنگتن با حضور نمایندگان ایرانیان از سراسر جهان برگزار شد و تجربه ی آزمایش و خطاهای جوامع مختلف ایرانی را در ارتباط با مسائل ایرانیان و بویژه ایجاد سازمان هایی که چتری برای پوشش کل جامعه باشند، اشاره کردم و خیلی خلاصه عرض کردم که جوامع ایرانی جهان دو تجربه در این باره پشت سر نهاده اند. تجربه ی اول توسط دلسوزان و شناخته شده های جوامع بوده و پس از ماه ها و گاه سالها زحمت و پیگیری یا به نتیجه نرسیده و یا کمتر با توفیق همراه بوده است. و تجربه ی دوم تجربه ای است که اصل را بر دمکراسی و مشارکت آحاد جامعه قرار داده و با توفیق همراه بوده است. نمونه ی تجربه همراه با موفقیت آزمون اتحادیه سراسری ایرانیان در سوئد است. هنگام که برخی از دوستان از من خواستند پیشنهاد عملی بدهم در همان چهار، پنج ماه پیش گفتم یکی از راههای موفقیت اینگونه سازمانها شفافیت پیشنهاددهندگان با جامعه است و برای آنکه این شفافیت رخ دهد، پیشنهاد کردم مانند نمونه ی موفق سوئد این دوستان در یک فرصت دو یا سه ماهه از رسانه های موجود در شهر یاری بگیرند و از مردم سئوال شود که در درجه نخست آیا احساس می کنند که به سازمانی مانند کنگره ی ایرانیان احتیاج هست یا نه، و اگر هست آنان برای ایجاد چنان سازمان مهم و سراسری چه پیشنهادها و همکاریهایی دارند و این امر نه تنها در تورنتو بلکه در همه کانادا همزمان پیش برده شود تا گونه ای نظرسنجی دمکراتیک از علاقمندان و دلسوزان جامعه انجام گیرد و سپس برمبنای آنچه از خود جامعه به دست آمده است ادامه ی کار میسر شود، اما این نشد، هر چند هنوز و همچنان دیر نیست و قرار نیست آدمها به دلیل اختلاف سلیقه و یا عقیده و یا روش در برابر هم قرار بگیرند، بلکه اگر به هم کمک کنند و منفعت کل جامعه را معیار حرکت ها و حرف و سخن و عمل خویش قرار دهند، هر خلاف و خطای صادقانه ای را می شود تصحیح و تکمیل کرد. آنچه را من به حرمت اینکه تلاش های این دوستان دچار وقفه نشود در این چند ماهه مطرح نکردم حال که کار صورت علنی و همگانی پیدا کرده یک بار دیگر هم به این دوستان و هموطنان و هم با کل جامعه ی ایرانی در میان می گذارم به امید آنکه همه ی ما برای انجام امور اجتماعی معیار و محکمان دمکراسی و رعایت حقوق و حدود دیگران در جامعه باشد.

کلام پایانی
گزارش مفصلی شد که امیدواریم از حوصله ی خواندن شما بیرون نباشد. شهروند به دلیل اهمیت موضوع ایجاد کنگره ایرانیان کانادا، تلاش دارد تا برای آنان که در جریان قرار نداشتند و در جلسه حضور نیافتند، تا حد امکان این موضوع را به طور کامل پوشش دهد. از مجموعه سخنانی که گفته و یا خوانده شد، میتوان چنین نتیجه گیری کرد:
ـ کنگره ایرانیان از زمان طرح ایده و شکل گیری به طور دمکراتیک عمل نکرده و به طور شفاف جامعه ایرانی را در جریان قرار نداده است.
ـ از سازمانها و انجمن هایی که سالها در این جامعه پا گرفته اند، مانند انجمن ایرانیان، نظرخواهی نشده است.
ـ ساختار شکل گیری کنگره در ابتدا هرمی بوده که در راس آن نخبگان (سیاسی، اقتصادی) قرار داشتند که نیازی به در جریان گذاردن قاعده هرم که مردم باشند، ندیده بودند.
ـ در پروسه ادامه طرح و پیوستن تعدادی از فعالان شناخته شده ی جامعه ایرانی، ساختار هیئت اجرایی دگرگون شده و امیدهایی را برای تداوم بهتر آن نوید می دهد.
ـ از آنجا که بسیاری از افراد (عموما بزرگسال و سالمند) در جامعه ایرانی برای کسب اطلاعات کمتر از اینترنت استفاده میکنند، لذا کمبود اطلاع رسانی از طریق نشریات فارسی زبان موجود در این خصوص کاملا مشهود است. به نظر میرسد برای تشکیل چنین کنگره ی عظیمی لازم است پیوندی صمیمانه تر با نشریات داشت و از طریق آنها مفاد اساسنامه، آئین نامه و فرم و … را به زبان فارسی به نظر مردم رساند.
ـ کنگره بدون نتیجه گیری و بسیار شتابزده به پایان رسید به طوری که مشخص نشد گام بعدی چه خواهد بود و مردم چگونه می توانند نقش مناسبی ایفا کنند.

برای اطلاعات بیشتر به سایت کنگره مراجعه کنید: http://www.iccongress.org