بخش اول
شهروند ۱۱۹۷ ـ پنج شنبه ۲ اکتبر ۲۰۰۸
جشن پیروزی راستی بر کژی
جشن برداشت محصول و شکرگزاری


تقدیم به دکتر رضا مریدی

جشن مهرگان یکی از مراسم باستانی باقی مانده از روزگاران کهن در فرهنگ و باورهای مردم ایران زمین است. مهرگان و نوروز دو جشن بزرگ در آغاز فصل های پاییز و بهار هستند. در ایران باستان ایام سال بر اساس تقویم اوستایی به دو فصل تقسیم می شد: تابستان بزرگ و زمستان بزرگ. براساس نوشته های کتاب پهلوی بندهش، تابستان بزرگ هفت ماه و هر ماه سی روز یعنی دویست و ده روز و زمستان بزرگ پنج ماه و پنج روز یعنی ۱۵۵ روز بود. این گاهشماری در روزگاران بعد تغییر کرد و سال به چهار فصل مساوی به نامهای بهار، تابستان، پاییز و زمستان تقسیم گردید که تا به امروز ادامه دارد.
نوروز آغاز بهار و مهر آغاز پاییز است. در این دو آغاز ایرانیان دو جشن بزرگ ملی با آداب و رسومی مشترک برگزار می کردند که در بین سایر جشنهای مرسوم از اعتبار و عظمت خاصی برخوردار بودند.
ایرانیان باستان هر روز از روزهای ماه را به نامی می خواندند که در نزد آنها مفهوم خاصی داشت و در هر ماه هنگامی که نام روز و ماه با هم یکی می شد، آن روز را جشن می گرفتند. به این جشن ها، جشن های ماهانه می گفتند که هر یک بنابر مناسبت خاصی برگزار می گردید. اساس این جشن های دوازده گانه سال به ترتیب زیر است:
فروردینگاه (۱۹ فروردین) ـ اردیبهشت گان (۳ اردیبهشت) ـ خوردادگان (۶ خرداد) ـ تیرگان (۱۳ تیر) ـ امردادگان (۷ مرداد) ـ شهریورگان (۴ شهریور) ـ مهرگان (۱۶ مهر) ـ آبانگان (۱۰ آبان)ـ آذرگان (۹ آذر) ـ دیگان (۲۳ دی) ـ بهمن گان (۲ بهمن) ـ سپندارمزگان (۵ اسفند)
دو جشن نوروز و مهرگان از سایر جشن ها از اهمیت بالایی برخوردار بودند و در بزرگداشت و برگزاری آنها دقت و زمان بیشتری مبذول می گردید. جشن مهرگان در زمره جشن های باستانی، اسطوره ای و فصلی به شمار می رود که با گذشت سده ها، هزاره ها و نیز دگرگونی و تحولاتی که در شیوه برگزاری آن به وجود آمده، تاکنون به عنوان یادگاری از باورها و ارزش های نیاکان ما برایمان به ارث باقی مانده است. این جشن در شش روز برگزار می شد. روز آغاز جشن مهرگان را مهرگان همگانی یا مهرگان عامه و روز پایان آن را مهرگان ویژه یا مهرگان خاصه می نامیدند.
در رابطه با معنی مهرگان و وجه تسمیه آن می توان گفت: در اوستا مهر یا میترا از بزرگترین ایزدان است که اهورامزدای بزرگ وی را در بزرگی و شکوه و توانایی همقدر و هم سنگ خود آفریده است. بخش مهمی از اوستا به نام “مهریشت” در بزرگداشت و ستایش این ایزد بزرگ و کیانی سروده شده است. مهریشت دهمین یشت اوستا و کهن ترین بخش آن است. متن اصلی آن به نظم سروده شده و از کهن ترین شعرهای به دست آمده ایرانی است. این یشت دلکش، سرشار از نیروی شاعرانه و سرچشمه سروده های ایرانی و در وصف دو ویژگی ارزشمند و اصیل ایرانیان یعنی راستی و پهلوانی است. در این رابطه در اوستای کهن آمده است: “می ستاییم مهر دارنده دشت های پهناور را، او که آگاه به گفتار راستین است. آن انجمن آرایی که دارای هزار گوش است. آن خوش اندامی که دارای هزار چشم است. آن بلندبالای برومندی که در فراز نامی آسمان ایستاده و نگاهبان نیرومند و بخواب نرونده است.”
تمامی این امکانات در جهت مبارزه با دشمنان راستی و پیمان شکنان به کار گرفته می شود. تا بنا به گفته اوستا: “به همه سرزمین های ایرانی، خانمانی پر از آشتی، پر از آرامی و پر از شادی بخشد.” و آرامش همیشگی را بر سرزمین آریایی جاویدان سازد.
در مهریشت به نجوم و باورهای کیهانی اشاره های زیادی رفته و قدیمی ترین سند در رابطه با علم و آگاهی ایرانیان باستان از کروی بودن زمین است. بنابر نوشته های اوستا هر یک از ایزدان با تنی چند از ایزدان دیگر همکار و همراه می باشند. از تعاریفی که برای ایزد مهر در اوستا آمده است این ایزد به عنوان داور و مجری عدالت (میزان) و موکل بر پیمان و عهود مردم است که با دقت و وسعت علمی و عملی نظارت کامل بر حوزه شناخته شده خود دارد. براساس این باورها، مهر نموداری از خلق و خوی ایرانی مزدایی است که دشمن بی امان دروغ و دروغگویی است که به وی دروغ نمی توان گفت و هر جایی که دروغ و دروغگویی باشد او به تندی به آن سو فرود آمده و آنها را سخت کیفر می دهد.
همچنین مهر ایزدی است که شکوه و حشمت می بخشد، نعمت و ثروت ارزانی می دارد، خانه و خانواده را سرشار از سرور و شادی می کند، به درست کرداران پاداش می بخشد و بدکرداران را کیفر می دهد. او نظام راستی و درستی را برقرار می کند. جایگاه مهر در سرتاسر زمین است. هشت ایزد از یاران او هستند که ناظر بر نیک رفتاری مردمان می باشند. اهورامزدای بزرگ برای ایزدمهر جایگاه بلند و آسمانی ساخته است که از فراز آن بر حوزه کاری خود نظارت و عمل می کند.
سرچشمه باور به مهر یا میترا در میان ایرانیان قدیم و سروده مهریشت اوستا و سروده های دیگر عبارت بوده است از ستاره قطبی و دو صورت فلکی به نام خرس بزرگ و کوچک (دب اکبر و دب اصغر) که این صور فلکی در متن های پهلوی و ادبیات فارسی به نام هفت اورنگ مهین و کهین (بزرگ و کوچک) آمده است. در این نگرش مهر یا میترا نقطه ی ثقل آسمان و ستارگان بوده و از دید ناظر زمینی، همه ستارگان و صور فلکی بر گرد او می چرخیده اند. مهر یا میترا را سامان دهنده هستی و برقرار کننده و پاسبان قانون و هنجار کیهانی و نظام حاکم بر نظم جهان و بعدها نیز او را ایزد روشنایی، راستی، پیمان و حتی محبت دانسته اند و هم اوست که ایزد بزرگ دین و آئین میترایی است.
به همین علت است که جشن مهرگان، ویژه این ایزد تا این حد اعتبار و عظمت دارد. پس به یقین مهرگان جشن پاسداری پیمانهای اجتماعی است. یعنی جشن “انسان” موجودی که هویت ممتاز خود را در گرو همین پاسدار می یابد. اگر در باورها به نوروز روز زمین و طبیعت گفته می شود، مهرگان روز “انسان” است. بی تردید انسان و میثاق های او در ادوار کهن راز ماندگی حیات و روابط سالم در روی زمین بوده است که می بایست براساس آموزه های درست زرتشت بر محور افکار نیک، کردار نیک و گفتار نیک دنیایی از راستی و خوبی و دشمنی با دروغ و کژی را در روی زمین ایجاد نماید.
ادامه دارد
ایمیل نویسنده:
Golmohammadihassan@yahoo.com