شماره ۱۱۹۸ ـ پنجشنبه ۹ اکتبر ۲۰۰۸
گفت وگو با دکتر رضا مریدی نماینده ایرانی تبار مجلس انتاریو

۱۰ اکتبر ۲۰۰۷ روزی بود که ایرانیان کانادا پس از سابقه ی حضور سه دهه در کانادا توانستند اولین نماینده ی ایرانی تبار را به مجلس انتاریو بفرستند. البته این امر میسر نمیشد اگر که دکتر مریدی اعتماد رای دهندگان ساکن ریچموندهیل را که تقریبا از تمام ملیت ها بویژه چینی ها هستند، جلب نمی کرد. دکتر مریدی توانست در انتخابات استانی ۲۰۰۷ در منطقه ای که چینی ها اکثریت را دارا هستند، بر رقیب محافظه کار چینی خود برتری یابد و به مجلس برود.

جمعه ۳ اکتبر ۲۰۰۸، در آستانه ی اولین سالگرد راهیابی به مجلس، دکتر مریدی میزبان ۸۵۰ تن از ایرانیان و غیرایرانیان در جشن مهرگان بود.


آقای جرج اسمیترمن معاون نخست وزیر و وزیر انرژی دولت انتاریو، خانم کاتلین وین وزیر آموزش و پرورش استان، آقای مایکل چن وزیر شهروندی و مهاجرت، خانم ها سوزان کدیس، مارتا هال فیندلی و آقای برایان ویلفرت نمایندگان مجلس فدرال کانادا، آقای دیوید زیمر نماینده پارلمان انتاریو، آقای دیو بارو شهردار ریچموندهیل و هفت تن از اعضای شورای شهر ریچموندهیل و “وان” از میهمانان ویژه این جشن بودند. آقایان باب ری و مایکل ایگناتیف اعضای برجسته حزب لیبرال فدرال به دلیل مبارزات انتخاباتی از حضور در جشن عذرخواهی کرده بودند و در شهر حضور نداشتند.


سخنرانان اصلی این جشن، آقای اسمیترمن و خانم انوشه انصاری، اولین زن فضانورد خصوصی که سپتامبر ۲۰۰۶ به فضا رفت، بودند. آقای اسمیترمن طی سخنان کوتاهی گفت، من از بودن در جمع شما در این شب که شب یک دانشمند فیزیکدان و اهل سیاست و خدمت به مردم است، یعنی شب دکتر مریدی، خوشحالم. او با اشاره به جمعیت حاضر، قدرت واقعی را در جمع خواند و گفت: جمعیت بزرگی که تنها کمیت آن نیست که خودنمایی میکند، بلکه از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است هم برای دولت، هم مجلس و هم برای جامعه جوان و موفق ایرانی. خانم انصاری در سخنانی از آشنایی خود با دکتر مریدی در مراسمی که سال گذشته در مرکز علوم انتاریو برگزار شد، گفت. او ضمن تبریک مهر و مهرگان به حاضران، به موقعیت بحرانی که جهان در آن قرار دارد اشاره کرد، اما آینده را تیره و تار ندید و گفت، برای آینده امیدی وجود دارد و برای همه آرزوی فردایی روشن کرد.

او همچنین ویدیویی به نمایش درآورد که سفرش را به فضا نشان می داد و کارهای روزمره اش را در سفینه فضایی از جمله خوردن، خوابیدن، مسواک زدن و … که دیدن هر کدام برای ما که کنجکاو بودیم ببینیم در فضا چگونه میشود غذا خورد یا خوابید، جالب بود.

خانم انصاری در خلال فیلم توضیحاتی میداد و از احساسش میگفت که از کودکی که در زیر آسمان پرستاره میخوابیده، آرزوی سفر به فضا را داشته و زمانی که از پنجره ی سفینه به زمین مینگریسته، لزوم حفظ این تنها مکانی را که برای زیست بشر موجود است، حس می کرده است.

در این جشن، همچنین ویدیویی از حضور دکتر مریدی در مجامع و مراسم مختلف طی این یک سال حضور در مجلس انتاریو به نمایش درآمد بویژه لحظه ی تاریخی اعلام رسمی شدن نوروز در مجلس انتاریو.

ساشار ظریف با رقص زیبای خود، پیروز یوسفیان با نواختن هنرمندانه ی سنتور ، النا کوآ رقصنده ای از چین با رقص بومی خود، یوسف ساوالان آوازخوان با صدای رسا و آهنگ های خاطره انگیز و کریستوفر دالو با صدای زیبا و ترانه هایی به زبان های انگلیسی، ایتالیایی و . . . نمایش دهنده ی رنگین کمانی از هنر ملیت ها در این جشن بودند.

پس از صرف شام نیز دی جی سیامک با انتخاب آهنگ های شاد، فضای شادی را به وجود آورد.


به مناسبت اولین سالگرد انتخاب دکتر رضا مریدی به نمایندگی مجلس انتاریو، با ایشان گفت وگویی ترتیب دادیم تا از دستاوردهایشان در طی این یک سال بشنویم.



 

آقای مریدی خسته نباشید برای میزبانی و برگزاری جشن مهرگان. اجازه دهید اول بپردازیم به فعالیت های شما در این یک سال و بعد برمیگردیم به جشن مهرگان. دستاوردهای حضور یک ساله ی خود را در مجلس انتاریو چگونه می بینید؟


ـ در این یک سال فعالیت های من در دو زمینه انجام شد. یکی در زمینه وزارت علوم و آموزش عالی انتاریو که من معاونت آن را برعهده دارم . بخش دیگر در رابطه با جامعه ایرانی در انتاریو و کل کانادا.

در ارتباط با وزارت علوم و آموزش عالی دو مسئولیت مهم به عهده من بود که باید دو لایحه ارائه میکردم یکی لایحه ای برای تبدیل کالج الگوما در شهر سوسنمری به دانشگاه، که روی این لایحه کار کردم. من مسئول بودم که در عرصه های پارلمانی از این لایحه دفاع کنم تا این قانون به تصویب برسد که خوشبختانه به تصویب رسید و کالج الگوما تبدیل به دانشگاه شد. گفتنی ست ۳۵ الی ۵۰ درصد دانشجویان این کالج را بومیان کانادا تشکیل خواهند داد و برای اولین بار در یک دانشگاه کانادایی، زبان و ادبیات یکی از زبان های بومیان کانادا تا سطح لیسانس تدریس خواهد شد.

لایحه ی دوم که مسئولیت دفاع از آن به عهده من بود، لایحه ی اهدای حق شرکت در اتحادیه های کارگری برای اعضای نیمه وقت کالج های استان انتاریو اعم از استادان و کارکنان بود. تاکنون در کالج های انتاریو فقط استادان و کارکنان تمام وقت حق شرکت در اتحادیه های کارگری را داشتند. در انتاریو ۲۴ کالج با یکصد محوطه (کمپس) وجود دارد که در تمام سطح استان انتاریو پخش شده اند. حدود ۳۵ هزار استاد و کارمند در این کالج ها مشغول خدمت هستند که نصف این تعداد را اعضای نیمه وقت تشکیل می دهند. اهمیت این قانون از آن روست که حدود ۱۷ الی ۱۸ هزار نفر از استادان و کارکنان نیمه وقت کالج ها را شامل می شود. این قانون در واقع قانون حاکم بر روابط کارفرما و کارگر (به معنای عام) در کالج های انتاریو است و از نقطه نظر حقوقی لایحه کاملا تخصصی به حساب می آمد. بعد از طرح اولیه لایحه در پارلمان جلسات مشورتی با نمایندگان اتحادیه های کارگری و کالج ها انجام شد و در کمیته های پارلمانی دفاع از این لایحه نیز به عهده اینجانب گذاشته شده بود. پس از اصلاحات مختصری در لایحه توسط کمیته مربوطه، دور نهایی لایحه در مجلس مطرح و پس از دو روز مباحثات طولانی و پاسخگویی به نمایندگان احزاب محافظه کار و ان دی پی خوشبختانه در پایان کار همه احزاب به این لایحه رای مثبت دادند.

غیر از این دو لایحه مهم، از دیگر کارهای من در این مدت شرکت در جلسات پارلمانی و کمیسیون های مختلف آن بود. یکی از کمیسیون هایی که در آن شرکت فعال داشتم کمیسیونی بود که به لایحه تجدیدنظر در قانون حمایت از حیوانات رسیدگی می کرد. قانون حمایت از حیوانات حدود یکصد سال پیش از این از پارلمان انتاریو گذشته بود و در مدت یک قرن در این لایحه بازنگری به عمل نیامده بود تا این که دولت لیبرال تصمیم گرفت با توجه به گذشت یک قرن در این لایحه تجدیدنظر به عمل آورد.

جمعیت زیادی از مردم بخصوص اعضای انجمن حمایت از حیوانات در شهرهای مختلف راجع به این لایحه اظهارنظر کردند و من به عنوان یکی از اعضای کمیسیون به شهرهای لندن و اتاوا مسافرت کردم و در این شهرها به نظرات مردم درباره اصلاحاتی که این لایحه لازم داشت گوش دادم. پس از آن اصلاحات مربوط به لایحه در کمیته بررسی و لایحه اصلاح و به پارلمان تقدیم شد و در دور نهایی به تصویب پارلمان رسید. جالب است که اشاره کنم در انتاریو شاید بیش از ۷ میلیون حیوان خانگی وجود دارند و حمایت از این حیوانات که برای خیلی از مردم بخشی از افراد خانواده محسوب میشوند، از حساسیت ویژه ای برخوردار بود.

نکته ای را هم در پرانتز بگویم یعنی از احساسم در زمانی که این لایحه در حال تصویب بود. در آن زمان داشتم فکر می کردم که ما یک صد سال پیش در ایران قانون حمایت از انسانها را هم نداشتیم ولی اینجا قانون حمایت از حیوانات را تصویب کرده بودند.

جالب است بدانید که برای اظهارنظر درباره ی این قانون بیش از ۲۰۰ نفر آمدند و در جلسات مربوطه شرکت کردند.


می دانید که در سیستم حکومتی کانادا وزرا و معاونین وزرا باید نمایندگان پارلمان باشند، به همین جهت بخشی از کارها در حوزه ی قوانین است و برخی اجرایی ست. از کارهای اجرایی که در حوزه ی وزارتخانه ی مربوطه ام انجام دادم، در سمت معاونت وزارت علوم موفق شدم با روسای دانشگاه ها و کالج های انتاریو ارتباط نزدیکی برقرار کنم. در انتاریو ۱۸ دانشگاه وجود دارد و من در این مدت با روسای چندین دانشگاه ملاقات کردم و با نیازهای آنان از نزدیک آشنا شدم. از جمله این دانشگاه ها مک مستر، تورنتو، یورک، رایرسون و آشاوا بودند. در مراسم انتصاب رئیس هیئت امنای دانشگاه مک مستر از طرف آقای نخست وزیر شرکت کردم. به علاوه در مراسم فارغ التحصیلی دانشگاه رایرسون و یورک حضور پیدا کردم. از کالج های جرج براون و سنکا و شرایدون نیز بازدید کردم و در مراسم افتتاح مرکز علوم بهداشتی شرایدون کالج در شهر برمپتون، در جلسه هیئت امنای کالج سنکا و . . . شرکت کردم.



حالا که صحبت از دانشگاه ها شد، برای برقراری کرسی زبان فارسی در دانشگاه یورک، که پیش از این در شهروند از اقدامات در این زمینه از سوی دکتر رهنما و همکارانشان نوشته ایم، آیا می توانید اقدامی کنید؟


ـ ما به عنوان دولت نمی توانیم به دانشگاه ها بگوییم این رشته را دایر کن و یا در اداره امور دانشگاه ها دخالت کنیم. آن ها موسساتی کاملا مستقل هستند که توسط هیئت امنا اداره می شوند و در نهایت هیئت امنا مسئولیت مدیریت دانشگاه را دارند.

برای تاسیس کرسی زبان فارسی من به عنوان مسئول، کاری نمی توانم انجام دهم ولی به عنوان یک ایرانی کانادایی، برای پشتیبانی می توانم کمک کنم. تا الان هم آن چه که در توانایی ام بوده در کنار آقای رهنما انجام داده ام و در جلسه ی اولیه که ایشان در همین خصوص برگزار کردند شرکت داشتم . این طرح هنوز هم مطرح است و امیدوارم با همت جامعه ی ایرانی ما بتوانیم کرسی زبان فارسی را در دانشگاه یورک ایجاد کنیم.


در پیوند با جامعه ایرانی در این یک سال چه اقداماتی انجام داده اید؟


ـ در ارتباط با جامعه ایرانی موفق شدم دو کار عمده را انجام دهم. کار اول در ارتباط با تصویب لایحه ی رسمی شدن نوروز در پارلمان انتاریو بود که خوشبختانه با تایید هر سه حزب این لایحه از تصویب پارلمان گذشت و یکی از آرزوهای جامعه ی ایرانی برآورده شد. همانطور که اطلاع دارید در گذشته دو نفر از نمایندگان پارلمان انتاریو در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۵ طبق درخواست ایرانیان لایحه رسمی شدن نوروز را ارائه داده بودند که تصویب نشده بود. و امسال با حضور یک ایرانی در پارلمان این لایحه با اکثریت مطلق به تصویب رسید.

برگزاری جشن نوروز در پارلمان با حضور نخست وزیر و تعدادی از اعضای کابینه و نمایندگان پارلمان و بویژه حضور حدود ۲۰۰ نفر از ایرانیان در بالکن تماشاچیان پارلمان و خیرمقدم رئیس پارلمان به ایرانیان یکی از لحظات تاریخی زندگی من بود که در طول عمرم شاهدش بودم. و این پس از آن بود که من سخنرانی مختصری راجع به عید نوروز ایراد کردم که با این جمله شروع شد: آقای رئیس امروز نوروز است. عید نوروز مبارک. که رئیس مجلس به ایرانیان خوشامد گفت و بعد از تبریک نوروز همه ی نمایندگان برای ایرانیان دست زدند.

موضوع دوم در ارتباط با عدم صدور ویزای توریستی به ایرانیان در سفارت کانادا در تهران بود. یکی از آرزوهای من در دوران انتخابات این بود که اگر موفق شوم هم در مورد عید نوروز اقدام کنم و هم در مورد ایجاد تسهیلات برای ایرانیان متقاضی ویزا در سفارت کانادا در تهران قدمی بردارم. در این مورد درخواست ملاقات با وزیر مهاجرت فدرال خانم دایان فینلی کردم که ایشان بعد از مراجعات مکرر دفتر من از ملاقات با من سر زدند و نهایتا من موفق شدم که با دو نفر از مشاوران ارشد سیاسی ایشان در اتاوا دیداری داشته باشم. در این ملاقات خواسته های جامعه ی ایرانی را به اطلاع مشاوران وزیر رساندم و جزئیات مربوط به مشکلاتی را که سفارت برای ایرانیان ایجاد کرده است به این افراد گفتم. پس از آن با توجه به این که مشکل اصلی را حل نشده یافتم، طی گفت و گوهایی با تعدادی از دانشجویان از آنان خواستم که اقدام به جمع آوری امضا و طرح شکایت به نمایندگان فدرال در حوزه ی سکونت خودشان بکنند. همین طور با هیئت مدیره انجمن مشاوران مهاجرت ایرانی ملاقات کردم و از آنان نیز چنین خواهشی را به عمل آوردم. نتیجه این اقدامات تاکنون عبارت است از انتشار دو مقاله ی مهم در روزنامه ی تورنتو استار که خانم ملاحت فردادی و آقای محمود شریکر با دوستانشان در این مورد اقدام کردند و موثر هم بود. به طور کلی در ارتباط با موضوع ویزا با آقای مایکل ایگناتیف معاون حزب لیبرال فدرال و آقای موریتسو بولاکوآ Bevelacquaمنتقد امور مهاجرت در حزب لیبرال ملاقات کردم و آنان را در جریان قرار دادم. این افراد اقداماتی کرده اند ولی از آن جا که دولت فدرال در اختیار حزب محافظه کار است، بنابر این اقدامات یاد شده نتیجه ای که مورد نظر من باشد، هنوز به بار نیاورده است.

جدای از این اقدامات رسمی مربوط به کار، در مراسم مختلف جامعه ایرانی از سخنرانی ها گرفته تا جشنواره و کنفرانس ها شرکت داشتم. در مورد جشنواره بزرگ تیرگان با اطلاع رسانی به دو نفر از وزرای کابینه و دفتر نخست وزیر، توانستم ترتیبی دهم تا جشنواره به میزانی از کمک های دولتی بهره مند شود. به علاوه آقای نخست وزیر، وزیر فرهنگ، وزیر توریسم و اینجانب پیام هایی به این جشنواره ارسال کردیم و در مراسم گشایش آن به اتفاق وزیر جهانگردی آقای پیتر فونسیکا شرکت کردم. این جشنواره مجله ی زیبایی به نام تیرگان منتشر کرده بود که من نسخه هایی از این مجله را طی نامه ی رسمی به تمام نمایندگان پارلمان انتاریو از همه احزاب و وزارتخانه های دولتی ارسال کردم.

همچنین برای برگزاری کنفرانس ایرانشناسی که در ماه جولای از سوی دانشگاه تورنتو برگزار شد، هر گونه کمکی از دستم برآمد انجام دادم و در مراسم گشایش کنفرانس نیز شرکت داشتم و پیام نخست وزیر را در این ارتباط خواندم.


برای حوزه ی انتخابیه ی خود، ریچموندهیل، چه اقداماتی کرده اید؟


ـ در مورد حوزه ریچموندهیل یکی از اقدامات من مربوط به بهبود سرویس در بیمارستان یورک سنترال بود و بخش دیگر مربوط به شهرداری ریچموندهیل. در این مدت من موفق شدم حدود ۱۰ میلیون دلار بودجه اضافی برای بیمارستان فوق از دولت دریافت کنم که مبلغ ۷/۳ میلیون دلار این رقم صرف مطالعات فنی برای گسترش این بیمارستان در فاز دوم است. برای پروژه فاز دوم این بیمارستان حدود ۳۰۰ میلیون دلار هزینه پیش بینی شده است. مبلغ ۳۳ میلیون دلار اضافی نیز دولت بابت ارائه خدمات بهداشت عمومی به یورک ریجن اختصاص داد. مبلغ ۵۲ میلیون دلار دیگر هم برای پروژه های زیربنایی منطقه ی یورک دولت تخصیص داد و از آن مبلغ الان ۸/۵ میلیون دلار به شهرداری ریچموندهیل داده شده است. همچنین جدای از آن ۲۵/۲ میلیون دلار دیگر برای پروژه ی فاضلاب از دولت اخذ کردم.

در بودجه سال ۲۰۰۸ مبلغ ۷۰۰ میلیون دلار برای توسعه ی حمل و نقل عمومی بزرگشهر تورنتو اختصاص داده شده که بخشی از این مبلغ صرف گسترش قطار زیرزمینی و مترو تا شهر ریچموندهیل خواهد شد. طبق این پروژه خط یانگ از ایستگاه فینچ تا ایستگاهی که در تقاطع خیابان یانگ و های وی سون در ریچموندهیل است احداث خواهد شد و در واقع خط قطار زیرزمینی تا ریچموندهیل ادامه پیدا می کند. بخش دیگر این بودجه صرف ایجاد حمل و نقل سریع در طول های وی سون از خیابان یانگ تا شهرداری مارکام خواهد شد.



حالا که در مورد اقدامات خاصی که می توانید انجام بدهید صحبت می کنیم، بفرمایید اصولا در چه زمینه هایی می شود از شما توقع کمک داشت و در چه زمینه هایی شما قادر به کمک نیستید؟


ـ باید عرض کنم که اختیارات نمایندگان پارلمان و وزرا و معاونین وزرا در سیستم حکومتی کانادا با محدودیت های خاصی روبروست. به عنوان مثال این ها نمی توانند در کار پلیس و امور قضایی کوچکترین دخالتی انجام دهند. و حتی در مورد وزارتخانه ی خود نیز در ارتباط با بعضی امور باید جانب احتیاط را رعایت کنند که موضوع “تضاد منافع” پیش نیاید. به عنوان مثال رصدخانه ی واقع در شهر ریچموندهیل متعلق به دانشگاه تورنتو بود و این دانشگاه قصد فروش این رصدخانه که شامل دویست هکتار زمین در ریچموندهیل است را داشت. ساکنان ریچموندهیل با فروش این رصدخانه و تبدیل زمین آن به ساختمان و سایر تاسیسات مخالف بودند و درخواست می کردند آن محوطه تبدیل به پارک شود و از من می خواستند که به عنوان نماینده شهر ریچموند هیل در این مورد اقدام کنم. من تا حدودی توانستم صدای مردم ریچموندهیل را به گوش نمایندگان پارلمان و حتی شخص نخست وزیر برسانم و سخنرانی های متعددی در پارلمان در این باره ایراد کنم، ولی به عنوان معاون وزارت دانشگاه ها نمی توانستم به رئیس دانشگاه تورنتو در این مورد کوچکترین اشاره ای کنم.

اگر اموری نباشد که تضاد منافع مطرح باشد من در خدمت هموطنان عزیز هستم. به جرات می توانم بگویم که بیش از ۹۰ درصد مراجعات دفتر من در ریچموندهیل ایرانیان از همه مناطق تورنتو هستند حتی ایرانیانی از سایر استان ها با دفتر من تماس می گیرند و مشکلاتشان را مطرح می کنند.



برگردیم به جشن مهرگان که جمعه سوم اکتبر در هتل هیلتون برگزار شد. به نظر می رسید که جشن با این که نامش مهرگان بود ولی حال و هوای ایرانی نداشت مثلا چون جشن نوروز که سفره نوروز در آن گسترده بود، یا اسلایدشویی از این مراسم و یا . . .


ـ کاملا درست می گویید ولی جشن ما بخشی مربوط به مهرگان بود، بخشی سالگرد انتخاب من، بخشی در تجلیل خانم انوشه انصاری اولین بانوی فضانورد ایرانی و بخشی دیگر مربوط به حزب لیبرال و فاندریزینگ برای شعبه ریچموندهیل این حزب. این ها همه با هم مناسبت این جشن شده بودند و به همین خاطر نشد که مهرگان را آن طور که باید و شاید معرفی کنیم.

گرچه خانم پروین بهبودی در مورد مهرگان سخنرانی کرد و تعداد زیادی از جامعه زرتشیان انتاریو در این جشن حضور داشتند و یکی از حامیان برنامه نیز انجمن زرتشتیان انتاریو بود. در این جشن ۸۵۰ نفر شرکت کرده بودند و حدود یک صد نفر در لیست انتظار ماندند و متاسفانه نتوانستیم برایشان جا مهیا کنیم. میهمانان این جشن شاید ۷۵ درصد از جامعه ایرانیان بودند و بقیه از جوامع ایتالیایی، پاکستانی، یهودی، زرتشتی، اسماعیلیه، چینی، هندی، فیلیپینی، عرب و انگلیسی بودند. به همین خاطر بود که من نه تنها مهرگان را به زبان فارسی، که عیدشکرگزاری، روشاشانا عید یهودیان و عید فطر را به زبانهای خودشان تبریک گفتم.

جای خوشوقتی است که تنها ایرانی ساکن تورنتو که لقب Sir دارد یعنی آقای کریم حکیم همراه با سه نفر از دارندگان نشان انتاریو آقایان ماریو کورتو لوچی (از جامعه ایتالیایی)، هیوز انگ (از جامعه چینی) و کشو چندریا (از جامعه هندی) در این میهمانی حضور داشتند. علاوه بر ۲۵ نفر از سیاستمداران منجمله آقای اسمیترمن معاون نخست وزیر و وزیر انرژی روسای دانشگاه های یورک و رایرسون همراه با رئیس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تورنتو و تعدادی از معاونان دانشگاه یورک نیز در این میهمانی شرکت داشتند. همچنین جناب سروان هومن شیرازی خلبان ایرانی تبار نیروی هوایی کانادا نیز از میهمانان شاخص این جشن بودند. من فکر می کنم این میهمانی در میان جامعه کانادایی بسیار اثرگذار بود. تمام وزرا و نمایندگان پارلمان که آن جا بودند از صمیمیت و جدیت و نظم و ترتیب میهمانی و جامعه ایرانی تعریف کردند.


ولی خوب میهمانی گرانی بود و با بلیت ۱۵۰ دلاری عموم نمی توانستند در آن شرکت کنند و این ممکن است موجب گلایه ی هموطنان شود.


ـ عرض کنم در گذشته من دو مهمانی برای عامه مردم ترتیب دادم که یکی از آنها جشن نوروز در پارلمان انتاریو بود که در روزنامه ها آگهی شد و ۴۳۰ نفر برای ناهار در محل پارلمان انتاریو مهمان اینجانب بودند. مهمانی دوم برای عموم پیک نیک تابستانی (باربیکیو) بود که حدود ۲۵۰۰ تن اعم از ایرانیان و غیرایرانیان در آن شرکت کردند. مهمانی دیشب از نقطه نظر مالی جمع آوری کمک به حزب لیبرال شعبه ی ریچموندهیل بود بنابراین ما ملزم بودیم که مبلغ قابل توجهی برای بلیت منظور کنیم.


از این یک سال حضور در پارلمان خاطره ای دارید که با خوانندگانمان در میان بگذارید.


ـ داستانی را برای شما تعریف کنم فکر می کنم شنیدنش برای هموطنان عزیز ایرانی جالب باشد.

هر از گاهی دانش آموزان مدارس را برای بازدید به پارلمان می آورند و معمولا به نماینده آن منطقه اطلاع می دهند که در پارلمان با دانش آموزان ملاقات داشته باشد. در یکی از این بازدیدها مدارس ابتدایی حوزه ریچموندهیل را به پارلمان آورده بودند. ابتدا دانش آموزان روی پله های پارلمان صف کشیدند و در حالی که مدیران و معلمان و والدین همراه آنان بودند، من برای آن ها سخنرانی مختصری کردم . بعد از سخنان من همه آماده ی حرکت شدند که بازدید شروع شود که ناگهان یکی از دانش آموزان پسر از صف سوم از پله های بالا همه را کنار زد و پایین آمد و کنار من ایستاد و در حالی که معلمان و والدین و دانش آموزان دیگر که حدود یکصد نفر بودند و ما را تماشا می کردند. این نوجوان که بسیار صورت شیرینی داشت، با لبخندی پر معنا به من گفت: Sir, I know you. . گفتم Thank you very much . آماده شدم که راه بیفتم که دوباره گفت: Sir, I voted for you.. باز گفتم: ،Thank you very much. That’s why I am here as a member of parliament. . او ادامه داد:Sir, my mom and dad voted for you too. گفتم: Thank you و دیگر می خواستم راه بیفتم که با همان لحن جدی و مصممش گفت: Sir, I know your language. . در این لحظه من دانستم که این نوجوان حرف اصلی اش چیز دیگری ست و این همه مقدمه ای بیش نبوده است. آن گاه شروع کردم فارسی با او حرف زدن و او هم چند کلمه جواب داد. انگار می خواست به همه ی همکلاسی ها و معلمان خود بگوید که من این جا غریب نیستم. من هم این جا کسی را دارم. اشک توی چشمهایم جمع شده بود. همان لحظه احساس کردم من مزد خود را گرفتم. همه ی ما، شما، و آن هزار نفری که برای این انتخابات زحمت کشیدیم مزد خودمان را گرفتیم و نسل آینده مان دیگر در این دیار غریب نیستند. این ها همه از لحاظ سمبلیک برای ما خیلی مهم است.



به عنوان سئوال پایانی، به طور کلی دستاورد حضور ایرانیان در پارلمان را برای جامعه ایرانی چگونه ارزیابی می کنید؟


ـ به طور کلی انتخاب اینجانب به عنوان اولین نماینده ایرانی در یکی از پارلمان های کانادا، بخصوص پارلمان انتاریو که بعد از پارلمان فدرال بزرگترین و مهمترین پارلمان در کل کاناداست، موجب آن شد که جامعه ایرانی در سطح سیاسی و در بعد وسیع تری در کانادا و بویژه در انتاریو شناخته شود. به جرات می توانم بگویم با این حرکت جامعه ایرانی و موفقیت جامعه ی ما در ۱۰ اکتبر ۲۰۰۷، امروز ریشه های جامعه ی ما در این مملکت عمیق تر از گذشته شده است. بالاترین مقامات دولتی چه در سطح فدرال و چه استان هم اکنون با جامعه ما به خوبی آشنا هستند و با توانایی های آن و خدماتی که این جامعه به کشور کانادا ارائه می دهد آشنایی نزدیکی دارند. آنان جامعه ایرانی را به عنوان یکی از جوامع پویا و موثر در سطح کانادا و بویژه انتاریو به حساب می آورند.

سه هفته ی پیش نخست وزیر انتاریو، آقای مک گینتی می خواست در جلسه ی هیئت مدیره ی اتاق بازرگانی ریچموندهیل شرکت کند، از دفتر ایشان به من اطلاع دادند که به دفتر من هم سری خواهند زد. آقای مک گینتی زودتر از معمول آمدند و یک ساعتی در دفتر من یادداشت هایشان را تنظیم کردند و پس از آن دو ساعتی وقت باقی بود که از من خواستند ناهار را با هم بخوریم. ظرف دو ساعتی که ما تنها بودیم من تمام مدت از ایران و ایرانیان برایشان گفتم و در همان حال فکر می کردم پیش از این که نماینده ی ایرانی داشته باشیم، کی چنین فرصتی دست می داد که تنها، بتوان دو ساعت با نخست وزیر در مورد ایران و ایرانی حرف زد. این ها همه دستاوردهای جانبی این انتخاب است که من به آن ارج می گذارم.


دکتر مریدی در پایان از حمایت کلیه هموطنان عزیز بویژه آنان که در برگزاری این جشن ایشان را یاری دادند، و نیز از میهمانان و حامیان و رسانه های فارسی زبان سپاسگزاری کرد.

ایشان بویژه از اعضای کمیته برگزاری آقایان دکتر داود فرمانی، مهندس بهزاد شایان، سعید سجادی، مهرداد صبوحی و مهران عالیپور و داوطلبانی که صمیمانه همکاری کردند، عمیقا قدردانی کرد.


برای دیدن عکس های این جشن به سایت http://moridi.ontarioliberal.ca/مراجعه کنید.