شماره ۱۱۹۹ ـ پنجشنبه ۱۶ اکتبر ۲۰۰۸
تلفن زنگ می زند. برمی دارم: ـ الو سلام. آقا یکی از دوستان صمیمی ام چند روز دیگه می خواد بیاد تورنتو شما می تونید برید فرودگاه دنبالش.
ـ البته، من کارم این است. لطفا بفرمایید پروازش ساعت چند می نشیند و با چه ایرلاینی می آید.
ـ ایرلاین که نمی دانم فقط میدانم ساعت ۱۰/۴ دقیقه می نشیند و بقیه اطلاعات را می گیرم و به شما می دهم.
ـ چند نفر هستند؟
ـ ۴ نفر.
ـ چند تا چمدان دارند؟
ـ فکر می کنم ۴ الی ۶ تا.
ـ پس شما یک ون احتیاج دارید، چون در ماشین سواری شبیه تاکسی نمی شود ۶ تا چمدان را جا داد.
مکالمه مان تمام میشود و این آقا چند روز بعد دوباره تماس می گیرد.
ـ آقا یادداشت کن با پرواز آلیتالیا ساعت چهار و ده دقیقه می شینه.
ـ می شه بفرمایید ترمینال چند.
ـ آقا شما پس کارت چیه. ترمینالش را هم من سئوال کنم. خودت ببین چه ترمینالیه.
با تجربه ای که معمولا از پروازهای آلیتالیا دارم فکر می کنم ترمینال یک باشد ولی با کامپیوتر چک می کنم و بالاخره مشخص می شود ترمینال یک است. از ساعت ۴ در پارکینگ فرودگاه منتظر هستم که مسافر عزیز از تهران بیاید. ساعت هشت و نیم شب یعنی بیشتر از چهار ساعت و ۲۰ دقیقه در پارکینگ منتظر هستم. خبری از مسافر نمی شود. با کسی که با من این سرویس را رزرو کرده تماس می گیرم. می گوید، نمی دانم چرا نیامده شما چند دقیقه دیگر منتظر باش. بالاخره تا ساعت ۹ نیز منتظر می شوم. دوباره با همان آقا تماس می گیرم، با کمال تاسف می فرماید، آقا شما کجا ایستاده ای مسافر در ساعت ۳۰: ۶ خودش یک ون گرفته و به محل هتل رفته.
با لحنی که او حرف میزد تازه کلی هم بدهکار شدیم. به او می گویم آقا مگر شما با ایشان هماهنگ نکرده بودی؟ می گوید، ببخشید ایشان چون تلفن نداشته و آمده فرودگاه، گفته برایم سخت بود که با شما تماس بگیرم و رفتم خودم یک ون گرفتم و به هتل رفتم!