شهروند ۱۱۵۶ ـ پنجشنبه ۱۳دسامبر ۲۰۰۷
انتشار گزارش ۱۶ سرویس مخفی آمریکا، چه تاثیری بر مناسبات ایالات متحده و جهان غرب با ایران خواهد داشت؟ در نتیجه اعمال تحریم های بین المللی، اوضاع اقتصادی ایران روز به روز بدتر می شود. اگر شورای امنیت با صدور قطعنامه سوم حکم به تشدید تحریم ها بدهد، بحران اقتصادی ایران عمق بیشتری می یابد. قطعنامه سوم، در عین حال، آخرین تلاش جامعه جهانی برای به زانو در آوردن جمهوری اسلامی ایران خواهد بود و پس از آن، اگر مناقشه اتمی حل نشود، توسل به فشار نظامی، تنها راهی خواهد بود که باقی می ماند.

جهان غرب، تاکنون به چیزی کمتر از تعلیق برنامه غنی سازی اورانیوم رضایت نداده و برای تحقق این امر، پیش از این پذیرفته است که ایران را به سازمان تجارت جهانی راه دهد، تحریم ها را متوقف کند و همکاری های اقتصادی خود را با ایران گسترش دهد. حتی واشنگتن پذیرفته است که با تهران وارد مذاکره مستقیم شود و صدور قطعات هواپیما را به ایران آزاد کند، اما جمهوری اسلامی، با پافشاری بر این امر که در غنی سازی اورانیوم هدف های صلح آمیز را دنبال می کند و قصد ساختن سلاح اتمی ندارد، تاکنون حاضر به تعلیق این برنامه نشده است.
اکنون، گزارش سرویس های مخفی آمریکائی، بر این ادعای جمهوری اسلامی صحه می گذارد و برگ برنده ای به دست احمدی نژاد می دهد، اما در ظرف دو هفته پس از انتشار گزارش، این دیدگاه از سوی بیشتر سیاستمداران غربی مطرح شد که ایران به هرحال دست کم تا سال ۲۰۰۳ در تلاش دستیابی به بمب اتمی بوده است. آنها می گویند: به هر حال جمهوری اسلامی با دستیابی به فن آوری هسته ای، هرگاه بخواهد می تواند دوباره مخفیانه دست به تولید سلاح اتمی بزند. به این دلیل باید فشارها برای تعلیق غنی سازی اورانیوم، پذیرش کنترل کامل آژانس بین المللی انرژی اتمی و افشای همه فعالیت های پیشین و امروز ادامه یابد.

از این رو، به رغم امتیازات مثبتی که گزارش سرویس های مخفی آمریکا نصیب جمهوری اسلامی ایران کرده است، هنوز، نه خطر صدور قطعنامه سوم شورای امنیت منتفی شده و نه خطر حمله احتمالی به مراکز اتمی. جورج بوش، با توجه به تاکیدی که ظرف ۴ سال اخیر روی خطر ایران اتمی داشته است، راهی ندارد جز آن که تا پایان دوران دوم ریاست جمهوری خود و ترک کاخ سفید، پاسخی بر معمای ایران بیابد. این پاسخ، یا پایان دادن به تهدیدها و ورود به فاز مذاکره خواهد بود و یا اعمال دست کم بخشی از تهدیدها.

در اینجا، برگردان گفت وگویی را می خوانید که رادیو آلمان اخیرا با “هانس اولریش کلوزه”* معاون کمیسیون روابط خارجی مجلس فدرال آلمان در همین زمینه داشت. کلوزه، از شخصیت های متنفذ حزب سوسیال دموکرات آلمان است که هم اکنون در ائتلاف با حزب دموکرات مسیحی دولت را در آلمان تشکیل داده است. حزب سوسیال دموکرات، در جریان حمله آمریکا به عراق مخالف سرسخت این امر بود و حمله به ایران را نیز تایید نمی کند، اما بر کنترل فعالیت های هسته ای و موشکی ایران پای می فشارد.
ج/ ط

سیلویا انگلس مصاحبه گر رادیو آلمان در آغاز مصاحبه چنین گفت: هیچکس انتظار نداشت که از قضا سرویس های مخفی خود آمریکا، بار اتهام را از دوش رهبری ایران بردارند، اما حالا چنین شده است. ۱۶ سرویس اطلاعاتی آمریکا، به اتفاق آراء اعلام کردند که ایران، در حال حاضر روی ساخت سلاح اتمی کار نمی کند و برنامه خود را در این زمینه، از سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است. آیا غرب اکنون باید روی مجموعه سیاست خود در برابر ایران تجدیدنظر کند؟
ما می خواهیم در این مورد با هانس اولریش کلوزه معاون کمیسیون روابط خارجی مجلس فدرال آلمان گفت و گو کنیم.

آیا اکنون زمان پایان یافتن تحریم ها فرا رسیده است؟
کلوزه: این از دید من تصمیم شتابزده ای خواهد بود. فکر می کنم ما باید ابتدا گزارش سرویس های مخفی آمریکا را دقیق بخوانیم. زیرا در احکام سرویس های مخفی، همواره باید به این نکات توجه داشت: در این گزارش ها فکت های مشخصی بیان و تفسیر می شوند. درباره درستی کامل این تفسیرها بعدا باید تصمیم گرفت. علاوه بر این، من توصیه می کنم که از امروز به فردا نباید تغییری را در سیاست ها اعمال کرد. بلکه باید موضوع را به صورت دقیق بررسی کرد. زیرا یک چیز درست است: یک برنامه اتمی وجود داشته و وقتی چنین برنامه ای وجود داشته، پس می تواند دوباره از سر گرفته شود. وضعیت در صورتی تغییر خواهد کرد که امکان گفت و گو با ایران به وجود بیاید و آمریکائی ها نیز در آن شرکت کنند.

وزیرخارجه آلمان اشتاین مایر هم مثل شما می بیند. او تاکید کرده است که جامعه جهانی می بایست همچنان مصمم با ایران برخورد کند. اما عملی فکر کنیم: با توجه به این گزارش ها، چگونه می توان قطعنامه سازمان ملل را در مورد ایران به کرسی نشاند؟ این قطعنامه، به سختی ممکن است با موافقت روسیه یا چین روبرو شود.
ـ در این مورد من هم تردید دارم. به این دلیل، احتمالا همه چیز در حد قطعنامه های فعلی باقی خواهد ماند. من روش دوگانه ای را توصیه می کنم. اول ببینیم که آیا مذاکرات سه کشور اروپائی با ایران چشم اندازی برای موفقیت دارد؟ دوم دقیق تر نظارت کنیم که برنامه ساخت موشک ایران چگونه ادامه می یابد، زیرا این سند مهمی از مقاصد ایران است. اگر آن ها موشک هائی ساخته باشند که بیش از سه هزار کیلومتر برد داشته باشد، من به احتیاط توصیه می کنم. و این را می توان تحت نظر گرفت.

چگونه می توان مانع از آن شد که دیواره تهدید علیه ایران یکباره فرو بریزد؟
ـ من فکر نمی کنم خطر چنین ریزشی وجود داشته باشد، زیرا فکت های زیادی در دست هستند که نمی توان آن ها را ندیده گرفت و توجه را می طلبند. مهم ترین پرسش این است: چرا ایران در حالی که حتی یک نیروگاه هسته ای ندارد، می خواهد اورانیوم را در ابعادی چنین بزرگ غنی کند؟ با این ماده محترقه چه چیزی مشتعل خواهد شد؟ ایران بیش از نیاز ده سال آینده خود اورانیوم دارد. چرا؟

اکنون طبعا می توان دید که به عنوان نمونه اسرائیل با موضع سرویس های مخفی آمریکا با تردید نگاه می کند. باراک وزیر دفاع این کشور گفته است که بر اساس اطلاعات وی ایران تلاش برای تولید سلاح های اتمی را از سر گرفته است. اصولا روی تخمین سرویس های مخفی بیش از حد حساب می شود؟
ـ کسی که تصمیم گیرنده است، باید در هر حال به آن چیزهائی نگاه کند که سرویس های مخفی ارائه می دهند، اما احتیاط شخصی خودش را حفظ کند. من می دانم یکی از صدراعظم های پیشین خودمان، هلموت اشمیت، در برابر سرویس های مخفی خود مواضعش همواره محتاطانه بود و من فکر می کنم در مسئله فعلی نیز، می توان از او چیزهائی آموخت.

با توجه به این که سرویس های مخفی آمریکا یکبار عراق را خطرناک تر از آنچه بود نشان دادند، آیا اکنون ایران را کم خطرتر از آنچه هست نشان می دهند؟
ـ در هر حال، چنین است که من یکبار دیگر از قضاوت های شتابزده منع می کنم. ما باید بنشینیم و کاملا دقیق بررسی کنیم. باید در هرحال بررسی کنیم که آیا امکانات سیاسی برای مذاکره با ایران، اتفاق نظر و توافق وجود دارد؟ این در هر حال بهتر از آن است که دیواری از تهدید بسازیم.

آیا نشانه ای از آن می بینید که اکنون مسئله در این مسیر پیش برود؟ دیروز رهبری ایران پیروزی اش را جشن گرفت.
ـ من، در مورد رهبری فعلی، بویژه رئیس جمهور احمدی نژاد بسیار محتاط خواهم بود، اما این را هم می دانم که در ایران، اشخاص عوض می شوند. و تا آنجا که من می دانم، اکنون در آنجا بحث شدیدی در سطح رهبری وجود دارد. در سمت دیگر، ما با رئیس جمهور آمریکا سروکار داریم که بعضا می توان با او حرف زد. این کاملا غلط است که او را نفوذناپذیر بدانیم، اما فقط حدود یک سال دیگر بر سر کار است. مذاکرات زمانی طولانی می خواهند و من در هر صورت مفید می دانم که مشخص کنیم که چه زمینه های سیاسی وجود دارد. اگر آمریکائی ها به رهبری تازه ای برسند و احمدی نژاد کنار برود، من خوشبین تر خواهم بود.

شما گفتید که رئیس جمهور آمریکا نفوذناپذیر نیست، اما نقش کسی که دیواره تهدیدی را تحریک می کند که مدت هاست دیگر وجود ندارد، برای او باقی می ماند؟
ـ من نمی خواهم اینطور بگویم. آمریکائی ها دیواره تهدیدی را آفریدند و مستقل از تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد، با سیاست خاموش بر کاهش مناسبات اقتصادی با ایران اثر نهادند. این شامل حال آلمان هم می شود. این پایان کار نیست و هنوز امکان حفظ فشار وجود دارد و احتمالا این کار را باید تا آنجا ادامه داد که ایرانی ها دریابند مذاکره و همکاری به نفع آن ها است. آن ها تاکنون در مذاکرات چندان خود را آماده همکاری نشان نداده اند. من حرف خاویر سولانا را به خاطر می آورم که پس از آخرین مذاکراتش با جلیلی بسیار ناامید بود. و در همین زمینه به آخرین حرف البرادعی اشاره می کنم که با احتیاط درباره آمادگی همکاری ایران نظر داد.

اما خطر جنگی که از ماه ها پیش مرتب به آن اشاره می شود مهار شده است؟
ـ من خود به خود روی این موضوع زیاد حساب نمی کردم. من می بینم که در واقع آمریکائی ها این برنامه را روی میز دارند، اما فکر می کنم نه دولت آمریکا آماده یک ماجراجوئی جنگی تازه در خلیج فارس است و نه جامعه آمریکا. علاوه بر این، من فراتر از همه محاسبات، به نتایج جنگ می اندیشم و نمی توانم آن را علیه ایران توصیه کنم.


* Hans- Ulrich Klose (SPD)