شماره ۱۲۰۹ ـ پنجشنبه ۲۵ دسامبر  ۲۰۰۸

رشته کوه زاگرس چون دیواری از شمال غربی ایران شروع شده و سراسر غرب را فرا می گیرد. این رشته در شمال خوزستان به سوی جنوب شرقی پیش می رود.

کوههای زاگرس در لرستان به شکل توده های موازی با دره های عمیق است که عمق این دره ها از غرب به جنوب شرقی کاهش می یابد. زاگرس در لرستان از انبوهی خاصی برخوردار است. مهمترین کوههای لرستان در رشته ی زاگرس کوه کور یا کبیر کوه است. طول این کوهها در لرستان ۱۷۰ کیلومتر و پهنای آن تا ۲۰ کیلومتر است و از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده و دارای دره های عمیقی است. این کوهها که در قسمت میانی به ارتفاعی تا ۲۸۰۰ متر می رسد، چون دیواری عظیم لرستان را به دو قسمت پیشکوه و پشتکوه تقسیم می کند.

در غرب نهاوند و بروجرد امتداد پیشکوه از شمال غربی، یعنی در امتداد کوه پراو است. قله های مهم در این منطقه عبارتند از چهل نابالغان گرو یا گرین (گرینکوه)، اشترانکوه، و سفید کوه. این کوهها جملگی از کوه های بلند در رشته ی زاگرس و بویژه لرستان هستند.

زاگرس از ته نشست مربوط به دور میوسن  پدید آمده است. این کوهها که از مهمترین پیش آمدهای دوران سوم هستند، در لرستان به اوج شکوه خود می رسند.

منطقه ی زاگرس کلکسیونی از بدایع و پدیده های شگرف و شگفت انگیز طبیعت ایران است. این کوهها که فلات مرکزی ایران را از جلگه ی بین النهرین و خوزستان جدا می کند، در لرستان دیواره ای است به طول حدود ۴۵۰ کیلومتر از شمال دلفان تا الیگودرز، و عرض آن در لرستان از دورود تا اندیمشک قریب ۳۵۰ کیلومتر است که در امتداد رودخانه دز است.

درباره ی وجه تسمیه ی زاگرس مطالب زیادی در دست نیست. در برهان قاطع در مورد زاگ آمده است: “نوعی سنگ”. به نظر می رسد زاگرس از همان کلمه صخره و سنگ گرفته شده است. در زمانی که رومیان قسمت اعظم خاک اروپا و شمال آفریقا را در دست داشتند، چون به پای کوههای عظیم زاگرس رسیدند، واژه ی صخره را زاکره تلفظ کردند. به مرور این منطقه ی سنگی که ایران را از دشت بین النهرین جدا می نماید به نام زاکره یا زاگرس معروف گشت. اگرچه در نقشه های جغرافیایی و در کشورهای مختلف این کوهها را زاگرس نام نهاده اند، اما چیزی که قطعی است این واژه لری، بختیاری، بویراحمدی، کردی و ترکی نیست.


راه آهن تهران اهواز از داخل این منطقه عظیم عبور می کند و در این بخش دارای تونل ها و پل های بزرگی است. یک راه شوسه به طور عرضی منطقه زاگرس را قطع می کند که از دورود شروع شده و به اندیمشک خاتمه می یابد. این راه از گردنه های رازان، زاغه، شوراب، تنگ تیر، تنگ، گاو زرده و تنگ فنی می گذرد و حدود ۳۵۰ کیلومتر طول دارد. استان لرستان در مستطیلی قرار دارد که قسمت اعظم آن را کوههای زاگرس تشکیل داده است.


آب و هوای کوههای لرستان


در کوههای لرستان هر قدر از شمال به جنوب پیش بیاییم، آب و هوا از سردی و اعتدال به گرمی پیش می رود. در حدود خرم آباد، معتدل و از ۶۰ کیلومتری به سمت جنوب هوا رو به گرمی می رود. در الوار گرمسیری که آخرین بخش خرم آباد است، هوا به شدت گرم است. اما در زاگرس چهار فصل را می توان مشاهده کرد. در گرماگرم تابستان کوههای گرینکوه دارای هوایی سرد، و کیالان کوه گرم است.

حد متوسط ارتفاع در کوههای لرستان حدود ۲۴۰۰ متر از سطح دریا است، و مرتفع ترین قله، قله سن بران در اشترانکوه حدود ۴۲۷۰ متر می باشد. پست ترین منطقه، نواحی پادسیا در بخش الوار گرمسیری است که حدود ۶۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.

تنگه های معروفی چون تنگ معمولان، تنگ تیر، تنگ گاوکش، تنگ گاوشمار، تنگ گاو زرده، تنگ فنی و تنگ پیشخون در کوههای سر به فلک کشیده ی زاگرس وجود دارد. همچنین در این منطقه گردنه هایی چون رازان، زاغه، خیگه، شوراب، ایوان در، تورکش و ریش برف وجود دارد.


دامپروری و حیوانات منطقه


وفور مراتع که در تمام فصول سال قابل استفاده است، سبب رواج دامداری در میان عشایر لرستان است.

جنگل هایی نیز در نقاط کوهستانی هشتاد پهلو، سماق کوه، لنگره و بیشه به چشم می خورد. انواع جانوران وحشی از قبیل خرس، گرگ، روباه، پلنگ، بز و کل، قوچ و میش، و پرندگانی مانند کبک، تیهو، قمری، چلچله، سیاه کبک، قره بط، مرغابی، کبوتر صحرایی، سهره، بلبل و نیز جانورانی چون خرگوش، موش صحرایی، و سمور در این منطقه وجود دارد.


سابقه ی تاریخی زاگرس


مردم لر از اعقاب کوتی ها و کاسیان و اقوامی هستند که سی و پنج قرن پیش همزمان با ورود آریایی ها به نجد ایران، در باختر این دیار و در کوههای زاگرس سکونت داشتند. در تاریخ ایلام و بابل بارها از آنان یاد شده است. کاسیت ها نزدیک به شش قرن به هنگام روی آوردن از گله داری به کشاورزی، بر بابل مسلط شدند و پس از رانده شدن از آنجا، دیگر بار به کوهساران غربی ایران روی آوردند و سرانجام با تهاجم ایلامیان بخش بزرگی از آنان نابود شدند و از بازماندگان آنان و آمیزش با اقوام مجاور، قوم لر به جای ماند.

بخش قابل توجهی از جمعیت لرستان کوچ نشین هستند، و تیره های بسیاری از ایلات بزرگ بیرانوند، دریکوند و حسنوند، باجلوند به کوچ بلند می پردازند. آنان فصل گرم را در بخش سردسیر شمال شرقی و بخشی از مشرق لرستان، و فصل سرد را در گرمسیر جنوب و جنوب غربی لرستان به گله داری می پردازند. البته بسیاری از آنان در دو سوی کوچ دارای زمین های قابل کشت هستند و امروزه معیشت آنان متکی بر گله داری و کشاورزی است.

علاوه بر تیره هایی که کوچ بلند دارند، اغلب تیره های دیگر نیز فصل گرم  را در اطراف آبادی ها و سیاه چادرها به سر می برند. به احتمال قوی، کوچ نشینی پس از حمله ی مغولان به ایران، در این منطقه تشدید شده است.


زبان مردم منطقه


در منطقه دو گویش اصلی لری، و لکی وجود دارد. گویش لری بیشتر در جنوب شرق و شمال شرقی خرم آباد، بروجرد، دورود و الیگودرز و گویش لکی در شمال، شمال غربی و بخشی از غرب خرم آباد و جنوب بروجرد معمول است. این دو گویش در هر بخش دارای ویژگی هایی است. گویش لری به گویش بختیاری، و لکی به کردی نزدیک است و هر دو از شاخه های پهلوی باستان است.


ییلاق و قشلاق


منطقه ی اشترانکوه از سالها پیش محل ییلاق عشایر چهار لنگ لر بختیاری بوده است. عشایر این منطقه معمولا پاییز و زمستان در خوزستان هستند و از اوایل بهار به اشترانکوه کوچ می کنند.

ایل سالاروند زمستان را در اطراف اندیمشک به سر می برد و در اوایل بهار به ییلاق می آیند. اکثر افراد این ایل در اطراف راه آهن لرستان از دورود تا سپید دشت اسکان داده شده اند. محل ییلاقی این ایل در اشترانکوه محلی به نام کوه پریز بزرگ و اطراف راکن و دره اسپر می باشد. صنایع دستی این ایل جاجیم و سیاه چادر بوده و وضع گله داری آنها نیز خوب است. قشلاق طایفه ی عبدالوند که خود جزو ایل فولادوند است، در کنار رود سزار “دز” در شمال اندیمشک، و ییلاق آنها در منتهی الیه جنوب منطقه ی اشترانکوه در اطراف تی، چله و عزیزآباد است. وضع گله داری ایل عبدالوند خوب است و صنایع دستی نزد این ایل رونق دارد. از دیگر ایلات منطقه ی اشترانکوه می توان به ایل حاجی وند اشاره کرد.



تحقیقات باستان شناسی


محققان بسیاری از مناطق کوهستانی لرستان بازدید کرده اند. آنچه که مسلم است این منطقه دارای تاریخی کهن است. بنابه اعتقاد برخی پژوهشگران، سیمره در ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ سال قبل بسیار آباد بوده و در زمان ساسانیان نیز مراکز جمعیت قابل ملاحظه ای در آنجا وجود داشته است.

هیئت هایی نیز حدود سالهای ۱۹۳۴ میلادی برای کسب درآمد و منافع شخصی و بردن میراث فرهنگی از خارج عازم این مناطق شده اند. نقاطی که بیش از همه برای حفاری مناسب به نظر می رسید به وسیله پروازهای شناسایی کشف می شد. زمین های مسطح رسوبی مرکب از خاک رس و رسوبات آهکی طبقه بندی شده، برای باستان شناسان خارجی بهشت بود، زیرا در این گونه زمین ها سنگ هایی به چشم می خورد که فقط دست بشر می توانست آنها را نقل و انتقال داده باشد.

مهمترین خط ارتباطی بین تمدن کوهها و تمدن جلگه های جنوب غربی ایران از دره سیمره می گذشته است. در سال ۱۹۳۶ اشتاین تحقیقاتی درباره ی جمعیت آن سرزمین انجام داد. تحقیقات او راجع به قبرهای قدیمی استان ارزش فوق العاده ای داشت. در سال ۱۹۳۷ (ا. ف. اشمیت) پروازهای تحقیقاتی خود را بر فراز دره ها و کوههای لرستان که تا آن زمان از نظر پنهان مانده بود، آغاز کرد و این مقدمه ای جهت اعزام یک هیات زمین شناسی بود. مهمترین نتیجه ای که او به دست آورد، طبقه بندی مراکز تمدن قدیم در لرستان است. اشمیت از سلسله کوههای جنوب شرقی منطقه سمیره بازدید کرد و در منطقه دلفان و سلسله، حفریاتی انجام داد. دفینه های کشف شده از منطقه ی دلفان مربوط به عصر مفرغ ـ بین ۳ تا ۷ قرن قبل از مسیح، یعنی زمان دولت آشور جدید است. خرابه های تمدن گذشته ی استان مسحورکننده است، و می توان گفت که لرستان برای پژوهشگران سرزمینی بسیار دیدنی و قابل بررسی است.


باورهای مردم منطقه


مردم لرستان به کوهها و مظاهر دیگر خلقت با دیده ی احترام می نگرند و معتقدند کوه قاف در لرستان است و آن بلندترین کوه روی زمین است و در پس آن عجایبی بی شمار وجود دارد، کسی را  بدانجا راه نیست و هر کس به آنجا برسد ناپدید می شود. کیخسرو و بیژن و گیو و بهرام گور نیز در این کوه طلسم شده و ناپدید شدند. آفتاب از پس این کوه برمی خیزد و گاه شیطان هایی که در پشت کوه قاف اند جلوی تابش خورشید را می گیرند.

در کوه “وی زنیار” که کوهی در غرب رومشگان است، زیر تنگ سیاب کهزاد به بند است. در شرق کوه هومیان صخره ای است تخت گونه به نام تخت منیژه که معتقدند محل نشستن منیژه دختر افراسیاب بوده است.


چشمه ها در بسیاری از نقاط لرستان دارای جنبه های تقدس اند، و چشمه های مختلفی را به پریان نسبت می دهند که از آن جمله است چشمه ی تنگ هفت در قریه لون، چشمه ی جن در قریه سیلک کیا و بخش هرو، چشمه ی تیربازار در قریه تیربازار، گرداب سنگی در شهر خرم آباد. بعضی از چشمه ها را به عوامل غیرطبیعی نسبت می دهند مانند سراب نیزه که معتقدند از جای نیزه ی حضرت علی آب برمی خیزد، و سراب گل رود که می گویند در اثر برخورد پای دُل دُل به کوه پدیدار شده است. معمولا برای چشمه هایی که در تابستان گاهی می خشکند یا آب آنها کم می شود قربانی می کنند. برای چشمه مادت (ماه دختر) واقع در کش ماهور بین کوهدشت و شاه محمد، و چشمه ی گرم و ده گرم آب بین رودهای گی زور و قره سو قربانی می دهند.

در مورد باران و برف نیز می گویند جنس ابر همانند نمد است و مامور است که خود را به دریا برساند و از آن آب ببارد و رحمت را هر کجا که خدا می خواهد فرو ریزد، و اگر منطقه ی مورد خشم خدا باشد باران به صورت تگرگ تند فرو می بارد. اگر ابر سراسر قله را بپوشاند و قبله تنگ شود باران خواهد بارید، و اگر ابرها به جانب جنوب شرقی و شرق رانده شوند هوا صاف و آفتاب خواهد شد. ابر که به جانب بختیاری رفت، خیش را بردار و به گاویاری برو.

و باز می گویند اگر سگ در شبهای زمستان مانند گرگ زوزه بکشد، آن شب برف سنگینی خواهد بارید. برف اگر به هنگام غروب شروع به باریدن کند، تا مدتی طولانی خواهد بارید. وقتی هوا سرد باشد و اطراف آسمان با ابر سفید احاطه شود و باد بوزد برف خواهد بارید. برف به هنگام تاریکی نمی بارد چون که گردنش می شکند!

در مورد بادها نیز مردم لرستان معتقدند دو نوع باد کلو و زلو وجود دارند. کلو را مسلمان می دانند و زلو را کافر. از چهل و پنجمین روز زمستان باد زلو فرمانروا است و کلو زندانی، تا چهل و پنجمین روز تابستان که کلو پیروز می شود و زلو خانه نشین. از باد کلو زمین و نبات و آدمی جان تازه می گیرد و از باد زلو همه چیز می میرد.

ادامه دارد