شهروند: مستند بسیار شخصی سارا پالی، بازیگر و کارگردان کانادایی، با نام “داستان هایی که می گوییم” “Stories We Tell” جایزه ی صد هزار دلاری انجمن منتقدان فیلم کانادا را برد.

سه شنبه شب در میهمانی شامی که به همین مناسبت برگزار شده بود، جایزه بهترین فیلم کانادایی راجرز نیز به سارا پالی اهدا شد. این شب مصادف با تولد او بود و همین شد که او وقتی بر روی صحنه حاضر شد، ضمن باورنکردنی خواندن آنچه که شاهدش هست، سال ۲۰۱۲ را بهترین سال زندگی اش خواند. او در این سال نه تنها فیلم جدیدش را ساخت بلکه همزمان مادر هم شد.

سارا پالی کارگردان خلاق سینمای کانادا

سارا که قبلا بازیگر بود، بعدها به جمع کارگردانان پیوست و مستند جدید او، داستان زندگی خود و خانواده اش می باشد.

شهرام تابع محمدی منتقد فیلم همکار شهروند در معرفی فیلم های سال ۲۰۱۱ جشنواره فیلم تورنتو در مورد سارا پالی می نویسد:

سارا پالی تا همین چند سال پیش تنها به عنوان یک بازیگر شناخته شده بود با فیلم های مشهوری مثل “اگزوتیکا” (Exotica،۱۹۹۴) و “از آن پس، شیرین” (Sweet Hereafter،۱۹۹۷) هر دو ساخته ی آتوم اگویان، و پیشتر با سریال تلویزیونی “جاده اَوُن لی”(Road to Avonlea،۱۹۹۰ تا ۱۹۹۶) . همین چند سال پیش بود که پس از چند فیلم کوتاه اولین ساخته ی بلندش را کارگردانی کرد. “دور از او”(Away from Her ،۲۰۰۶) شگفت انگیز بود. “دور از او” سارا پالی را یک فیلمساز نابغه و همدوش با بسیاری از صاحبنام های سینما معرفی کرد که در نیمه های بیست سالگی اش موفق شد احساسات پیرمرد و پیرزن بالای هفتاد ساله را با چنان ظرافتی به نمایش درآورد.

سارا پالی در عین حال به عنوان یک فعال سیاسی و اجتماعی هم شناخته شده است. او جایگاه سیاسی خودش را در چپ ترین نقطه ی حزب نیودمکرات تعریف می کند. دوازده ساله که بود در جریان جنگ اول خلیج(فارس) در مراسمی در واشنگتن حضور داشت و علامت صلح را به سینه چسبانده بود. نمایندگان کمپانی دیسنی از او می خواهند که علامت را بردارد، اما او امتناع می کند و به همین دلیل هنوز نامش در لیست سیاه کمپانی دیسنی است. همین طور در سال ۲۰۰۰ از بازی در فیلم پر خرج “تقریبا مشهور”(Almost Famous) کنار کشید در حالی که قصد تهیه کنندگان فیلم ساختن یک ستاره ی بزرگ از او بود. جایگزین او در این فیلم امروز از پرآوازه ترین بازیگران هالیوود است. به دنبال کناره گیری او، براد پیت هم از بازی در این فیلم منصرف شد.

عنوان فیلم دیگر او “این والس را برقص” از ترانه ی مشهور لئونارد کوهن براساس شعری از او و گارسیا لورکا گرفته شده است و جشنواره ی سال ۲۰۱۱ فیلم تورنتو با نمایش آن افتتاح شد.

داستان فیلم بسیار جذاب است و آن چنان که از سارا پالی انتظار می رود نامعمول و پیچیده است. سارا پالی در “این والس را برقص” بنیادهای هنجارها و اخلاقیات اجتماعی را زیر سئوال می برد. عشق، اعتماد، وفاداری و زندگی زناشویی، معانی جدیدی در آخرین فیلم پالی پیدا می کنند. معناهایی که فرسنگ ها از هنجارهای معمولی که در سینمای هالیوود می بینیم فاصله دارند.

تابع محمدی در مطلب دیگری در شهروند، درباره ی جشنواره فیلم تورنتو ۲۰۱۲ می نویسد: امسال مستند جدیدی که  سارا پالی درباره خود و خانواده اش ساخته بار دیگر تحسین تماشاچیان و منتقدان را به دنبال داشت. در “داستان هایی که ما می گوییم” سارا پالی قصه برملا شدن راز سر به مهری در درون خانه شان را تعریف می کند. چند سال پیش او متوجه می شود که پدرش پدرش نیست! پرس و جوهای اولیه معلوم می کند که مادرش سی و چند سال پیش وقتی برای بازی در یک نمایش به مونترال رفته بوده با یکی از همکارانش رابطه عاشقانه برقرار می کند و سارا را از او حامله می شود. این راز برای همیشه مخفی نگاه داشته می شود و چند سال بعد مادر با سرطان از دنیا می رود. فیلم، که مخلوطی از مستند و بازسازی است، به تلاش های سارا برای پیدا کردن پدر بیولوژیکش می پردازد. روشی که او برای مستند کردن این تلاش انتخاب می کند فرصت دادن به همه کسانی است که به نحوی در این داستان درگیر بوده اند تا از زاویه دید خودشان به موضوع نگاه کنند. همین است که ما می توانیم بی واسطه با پدر سارا، پدر بیولوژیکش، خواهر و برادرانش، و دوستان مادرش روبرو شویم و در کنار سارا پازل بزرگی که بازیگر اصلی آن یعنی مادرش در آن غایب است را کنار هم بچینیم.

نمایی از داستان هایی که ما می گوییم

آن چه این فیلم را به داستانی زیبا و انسانی تبدیل می کند این است که هیچکس آنا، مادر سارا را سرزنش نمی کند حتا پدرش. در یک صحنه خواهر سارا می گوید که برای مادرش خوشحال است چون آنچه را در خانه و با پدر به دست نیاورده بود توانست در خارج از خانه پیدا کند. حتا پدر هم از دیدگاهی بی تعصب بی آن که آنا را مقصر قلمداد کند یا تلاشی برای توجیه خودش به کار برد، مشکلاتی که آنا را به رابطه عاشقانه با پدر بیولوژیک سارا رهنمون کرد را باز می شمرد. از همین رو است که در پایان فیلم آنچه که بیننده به دست می آورد آگاهی به نسبی بودن اخلاقیات است. آن چه در یک جامعه یا یک زمان خاص زشت به حساب می آید در جامعه یا زمان دیگری قابل فهم یا صحیح ارزیابی می شود.

طنزی که سارا پالی به کار می برد از یک سو و محیط پر اعتمادی که برای مصاحبه شونده ها ایجاد می کند از سوی دیگر بیننده را چنان در داستان غرق می کند که گویی خود بخشی از خانواده است. رابطه پدر بیولوژیک سارا با او و دیدن عکس های بچگی سارا  که آنا پنهانی برای پدر بیولوژیکش می فرستاده و او آن ها را نگاه داشته فراموش نشدنی است. سارا پالی با چنان ظرافتی بیننده را با خود از درون هزارتوهای اخلاقیات کهنه و انسان دوستی نوین عبور می دهد که در پایان تنها نتیجه ای که می تواند بگیرد این است که بزرگترین اشتباه تلاش برای پیدا کردن یک مقصر است.

سارا پالی نابغه بزرگی است که سینمای کانادا را اعتباری دوباره بخشیده است.